eitaa logo
شهدای هویزه
2.6هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
681 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
: 🌷 بسیجی شهید ▫️ تاریخ تولد: 1 / 1 / 1340 ▫️ نام پدر: علی محمد ▫️ محل تولد: بروجرد ▫️ شهرستان: ری ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف اول- قبر آخر شهید مرتضی کاوند به ما:‏ ✍️ با تمام وجود حاضرم قلبم را به امام و رهبرم بدهم... بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا.‏ * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 بسیجی شهید ▫️ تاریخ تولد: 1 / 1 / 1340 ▫️ نام پدر: علی محمد ▫️ محل تولد: بروجرد ▫️ شهرستان: ری ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف اول- قبر آخر 🔹 عاشق صادق بود؛ از آن عشقِ امام های دو آتشه. اوایل بهمن ۱۳۵۸ که خبر سکته قلبی امام خمینی در قم و بستری‌شدن ایشان در بیمارستان قلب تهران را شنید، بی تاب شد. دائم دست به دعا بود و دلش می خواست برای سلامتی امام کاری انجام دهد. جدی و از ته دل می گفت:« .» ... گذشت تا کمتر از یک سال بعد که این کربلای علی اکبرهای خمینی، مرتضی را به آرزویش رساند. قلبش را به راه امام داد و شد مصداق این بیت شعر: خوشا آنان که با ، حسینی زندگی کردند و رفتند... 📕 منبع: کتاب * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 بسیجی شهید ▫️ تاریخ تولد: 1 / 1 / 1340 ▫️ نام پدر: علی محمد ▫️ محل تولد: بروجرد ▫️ شهرستان: ری ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف اول- قبر آخر 🔹 روایت عاشقی: 🔺 دو برادری که با هم در حماسه هویزه حضور داشتند، اما... مرتضی و مجتبی (برادر کوچکترش) با هم رفتند هویزه؛ روز عملیات هم با هم بودند؛ مسیرشان هم یکی بود؛ توی قرارشان هم جدایی نبود؛ ولی به دو راهی شهادت که رسیدند، مرتضی هوایی شد و پیچید سمت کربلا. خیلی وقت نبود که در سطر آخرِ آخرین نامه اش به خانواده نوشته بود: « بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا.» مرتضی جلوی چشم مجتبی شهید شد؛ کاری از دستش بر نمی آمد. حتی نمی توانست جنازه را برگرداند عقب. فقط بدن مرتضی را در پناه خاکریزی کشاند تا زیر شِنی تانک ها لِه نشود. سیر که نگاهش کرد، دلش را کنار پیکر مرتضی جا گذاشت و برگشت. نمی دانم تانک ها سمت آن خاکریز هم آمدند یا نه؟ اما از مرتضی حتی تکه استخوانی هم برنگشت! 👤 راوی: برادر شهید کاوند 📕 منبع: کتاب 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh