❣ #سلام_امام_زمانم❣
💟سلام ای #صاحب روز رهاییـ🕊
💟سلام ای مظهر #عدل خدایی
💟سلام ای صاحب #جمعه کجایی⁉️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
🔴به کمپین #ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻴﺮاﺯ بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
لطفا جهت ترویج فرهنگ شهدا کانال شهداے شیراز را به دیگران معرفی کنید:
#ﻟﻂﻔﺎﻣﺒﻠغﺒﺎﺷﻴﺪ
👆👆
#ﺗﺮﻭﻳج_ﻔﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﻓﺮاﻣﻮﺵ ﻧﺸﻮﺩ🌺
👇👇👇👇
#لینک_ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
💖 #اخلاق_شهدایی 💖
« اگر ڪسی او را نمی شناخت ؛
هرگز باور نمی ڪرد ڪه با فرمانده ی لشڪر مقدس امام حسین (ع) روبروست ." »
«نماز جماعت ظهر تمام شد . جعبہ شیرینی را برداشت . چون وقت تنگ بود ؛ سریع خودش بہ هر نفر یڪی می داد و می رفت سراغ بعدی .»
« رسید بہ " حاج حسین خرازی" .
چون فرمانده بود ڪمرش را بیشتر خم ڪرد و جعبہ را پایین آورد .»
ّ« رنگ حاجی عوض شد . با اخم زد زیر جعبہ و گفت : "خودت مثل بقیه یڪی بده " »
✍ #شهید_حاج_حسین_خرازی بہ نقل از آقای مرتضوی
🌷
#اﻟﮕﻮﻱ ﺷﻬﺪاﻳﻲ
☘☘☘☘☘
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#حس_مادرانہ_شهـــــید_گمـنام
✍در سال 1371، سربازي كه در معراج شهدا خدمت ميكرد و اسمش «رنجبر» بود، با چشمهايي گريان آمد و گفت «شب گذشته در يك رؤيا، يكي از شهداي گمنام به من گفت «ميخواهند مرا به عنوان شهيد گمنام دفن كنند، اما وسايل و پلاكم همراهم است».به آن سرباز جوان گفتم «در اينجا خيليها خوابهاي مختلف ميبينند اما دليل نميشود كه صحت داشته باشد؛ تو خستهاي، الان بايد استراحت كني» آن سرباز رفت؛ صبح كه آمد دوباره گفت «آن شهيد ديشب به من گفت در كنار جنازهام يك بادگير آبي رنگ دارم كه دور آن را گِل، پوشانده است داخل جيب آن، پلاك هويت، جانماز، كارت پلاك و چشم مصنوعيام ـ شهيد در عمليات خيبر در جزيره مجنون از ناحيه چشم مجروح شده بود و چشم او را تخليه كرده و به جاي آن چشم مصنوعي گذاشته بودند ـ وجود دارد» به آن جوان گفتم «برو سالن معراج شهدا اما اگر اشتباه كرده باشي بايد بروي و شلمچه را شخم بزني!».
✍سرباز وارد سالن معراج شهدا شد و پيكرها را يكي يكي بررسي كرد تا اينكه پيكر شهيد مورد نظر را با نشانههايي كه داده بود، يافت. پس از اطلاع دادن اين جريان به مسئولان و پيگيري قضيه، توانستم خانواده شهيد را پيدا كنم.
با برادر شهيد تماس گرفتم و به او گفتم «برادر شما جانباز ناحيه چشم بوده و در عمليات كربلاي 5 در سال 1365 به شهادت رسيده و مفقود شده است؟» گفت «بله تمام نشانههايي كه ميگوييد، درست است» به او گفتم «براي شناسايي به همراه مادر به معراج شهدا بياييد»؛ برادر شهيد گفت «مادرم تازه قلبش را عمل كرده اگر اين موضوع را به او بگويم هيجانزده ميشود و ممكن است اتفاقي برايش بيفتد».اما فرداي آن روز ديديم يكي از برادرها به همراه مادر شهيد به معراج آمدند؛ بچهها به مادر چيزي نگفته بودند و مادر شهيد با صلابتي كه داشت، رو به من كرد و گفت «شهيد گمنام در اينجا داريد؟» گفتم «بله تعدادي از شهداي تفحص شده در معراج هستند كه گمناماند» مادر شهيد مفقود گفت «ميتوانم شهدا را ببينم؟» گفتم «بفرماييد»
✍مادر وارد سالن معراج شهدا شد؛ به پيكرهايي كه فقط تكههايي از استخوان از آن باقي مانده بود، نگريست و خود را به پيكر همان شهيدي كه آن سرباز جوان نيز او را شناسايي كرده بود، رساند.
مادر شهيد رو به ما كرد و گفت «ديشب فرزندم به خوابم آمد و گفت من در معراج شهدا هستم و ميخواهند مرا به عنوان شهيد گمنام دفن كنند» به مادر شهيد گفتم «شما از كجا مطمئن هستيد كه اين فرزند شماست؟» ابروهايش را توي هم كرد و گفت «من مادرم و بوي بچهام را احساس ميكنم».
✍براي اينكه از اين موضوع يقين پيدا كنم و احساس مادري را در وي ببينم، به مادر شهيد مفقود گفتم «اگر براي شما مقدور است لحظهاي از سالن خارج شويد، اينجا كار داريم». مادر شهيد از سالن بيرون رفت و در گوشهاي نشست؛ در اين فاصله پيكر مطهر شهيد را جابجا كردم؛ بعد از مدتي به وي گفتم «الآن ميتوانيد بياييد داخل». مادر شهيد وارد سالن شد و بدون هيچ ترديدي به سمت پيكر فرزند شهيدش رفت درحالي كه ما جاي او را تغيير داده بوديم؛ و به ما گفت «من يقين دارم كه اين پسرم است؛ او به من گفته بود كه برميگردد».
✍غوغايي در معراج شهدا به پا شد؛ خواهران و برادران شهيد مفقود، گريه ميكردند؛ مادر شهيد رو به فرزندانش كرد و گفت «براي چه گريه ميكنيد؟ اين امانتي بود كه خداوند به من داده بود، از من گرفت؛ حالا هم كه استخوانهايش را برايم آوردهاند دوباره امانتي را به خودش تحويل ميدهم
#حتما_مطالعه_شود 😭😭😭
#ﻳﺎﺩ_ﻣﺎﺩﺭاﻥ ﭼﺸﻢ اﻧﺘﻆﺎﺭ
@shohadaye_shiraz
👇👇
ﺑﻪ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺷﻬﺪا ﺑﭙﻴﻮﻧﺪﻳﺪ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💠
🔸#فاطمیه_خط_مقدم ما هست
امام #خامنهای:
🔹برخی گلایه میکنند که چرا با این کسالت جسمی از اول تا آخر مجلس #فاطمیه مینشینید؟؟؟
🔹اینها نمیدانند حاجات یک ساله و رزق سال کشور را در شبهای #فاطمیه میگیریم.
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ_ﻓﺎﻃﻤﻲ
🌷☘🌷☘
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷خواب دیدم بانویی بر مزاری نشسته و به شدت اشک میریزد. مرا که دید گفت:من حضرت زهرا هستم و این قبر حسین است به مادر حسین خبر بدهید!
حسین عاشق و دلسوخته حضرت زهرا بود. شب میلاد حضرت زهرا به دنیا آمد. شب شهادت حضرت زهرا هم ترکشی به پهلویش نشست و شهید شد.
🌿🌺🍃🌷🍃🌺🌿
#شهیدسیدمحمدحسین_انجوی امیري
#شهدای فارس
↘
تولد: شیراز
شهادت: 24/10/1365- شلمچه
🌷🌷🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#کلام_علما
💠 استاد فاطمی نیا: هرکس روی زمین است، به برکت وجود حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلامالله علیها میباشد.
اگر میخواهید ببینید از چشم خدا افتادهاید یا خیر، به خودتان مراجعه کنید، اگر هنوز در دل خود نسبت به حضرت زهرا سلامالله علیها محبت دارید، پس بدانید که از چشم خدا نیفتادهاید.
ترک گناهان موجب میشود این محبت بیشتر گردد.
در این ایام برای تسلی دل داغدار امام زمان (عج)، #صلوات.
👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷.. . تازه از جبهه برگشته بود.نشست پای سفره،تلوزیون سخنرانی امام را پخش میکرد.
ناگهان قاشق را انداخت و ایستاد.گفتم چی شد؟
گفت:نشنیدید امام گفت جوان ها به جبهه بروند!
گفتم:حداقل غذاتو تموم کن!
گفت نه،نبایدحرف امام زمین بمونه!
برگشت جبهه.
🌷 دهه اول محرم بود.سربازهای اموزشی را برای راهپیمایی شب به بیرون از پادگان بردیم. مهدی که فرمانده پادگان بود حال عجیبی داشت. پوتینش را در اورده, دور گردنش انداخته بود و پیشاپیش ستون ها روی سنگ و خارها حرکت می کرد, گویی روی زمین نبود و در اسمان ها سیر می کرد, نمی دانستم این کارش برای چیست.
در دامنه کوهی دستور ایستاد داد, همه روبرویش نشستند. مهدی با صدایی بغض الود از سختی های پیش رو در جبهه گفت, تا حرفش را به امام حسین(ع) و کربلا رساند. کلام اخرش این بود...
-این یک دستور نظامی نیست. هر کس دوست دارد به یاد غربت و غریبی اهل بیت امام حسین(ع), امشب پوتینش را در بیاورد و این ارتفاع را با پای برهنه طی کند!
بعد هم با پای برهنه شروع کرد به بالا رفتن. چند دقیقه نگذشته بود که ۱۲۰۰ سرباز و مربی و ... پوتین ها را به گردن انداخته و جا پای فرمانده گذاشته و به یاد غریبی حضرت زینب(س) و اهل بیت امام از ارتفاع بالا می رفتند...
🌷 ☘🌷☘🌷
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﻤﺪﻣﻬﺪﻱ_ﻋﻠﻴﻤﺤﻤﺪﻱ
#اﻳﺎﻡ ﺷﻬﺎﺩﺕ
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ
🌷☘🌷☘
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
🕊🍂 #سلام_برشهدا 🍂🕊
اگر #یازهرا گفتنهای ما
به سیم خاردارِ نفس
گیر نمی کـردند،
ذکرهای مان
بی جواب
نبودند . .
🌷صبحتـــــون زهــــــرایی🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#خاطرات_شهدا
✍کامیون ها پشت سر هم
در جاده شهید صفوی به سمت شلمچه حرکت میکردن
پشت کامیون ها جای سوزن انداختن نبود
هر کامیونی پذیرای چهل پنجاه رزمنده با تجهیزات کامل بود
کیپ تا کیپ بچه ها نشسته بودند
و مشغول ذکر و تلاوت قرآن و دعا بودند
در این بین بازار عقد اخوت هم داغ داغ بود
عقد اخوت با بچه هایی که خیلی هایشان
تا ساعاتی دیگرمهمان ارباب بودند
بعضی ها هم آمال و آرزوها شان را بر زبان جاری میکردند
و عمق نگاه زیبایشان را به رخ تاریخ می کشیدند
یکی می گفت ای کاش مثل
علی اکبر ع فدای دین شوم
دیگری آرزوی شهادت مثل خود
سید الشهدا را داشت و میخواست بی سر به لقاء الله برسد
اما یکی بلند شد و گفت :
ایام فاطمیه است
ای کاش می شد نشانه ای به سینه و بازو و پهلو
با خود بر می داشتیم تا شرمنده مادرمان نباشیم
همین طورم شد
اکثر جنازها یا از پهلو یا از سینه و یا از بازو مورد اصابت قرار گرفته بودند.
درست مثل مادرشان فاطمه زهرا س
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ﺭاﻭﻱ : #حاج_مهدي_سلحشور
🌷☘🌷☘🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شهدای غریب شیراز
#ﺷﻬﻴﺪﻣﻬﺪﻳ ﻨﻆﻴﺮﻱ #شهدای_فارس
🌹🌹🌹🌹
#شهيدي_كه_در_دامن_حضرت_زهرا(س)_به شهادت_رسيد
🌹🌹🌹
رضا را بعد از آن چند روز سخت قدس 3 در بیمارستان دیدم. آفتاب، گرما و تشنگی کاملاً چهره و قیافه رضا را عوض کرده بود اما غمی که در دلش بود در همان چهره آفتاب سوخته هم خود نمایی می کرد. انگار دنبال کسی بود تا برایش ناگفته هایی را بگوید شاید آتشی که در دلش بود آرام گیرد. مرا محرم دید و برایم روایت کرد آخرین لحظات مهدی نظیری را.
رضا با اندوه روایت کرد: «مهدی حال عجیبی پیدا کرده بود، آخرین لحظات خود را روی زمین می کشید، چهار دست و پا روی خاک های تفتیده می رفت، نیم خیز می شد که بلند شود اما چند لحظه بعد با صورت به زمین می افتاد، این کار را چند بار تکرار کرد. پیش خودم فکر می کردم حتماً از تشنگی سراب می بیند و به هوای آن خود را جلو می کشد. کنارش نشستم و سرش را روی پایم گذاشتم. دیدم لب های خشکیده اش بهم می خورد. صدایش در نمی آمد، گوشم را به لب های ترکیده اش نزدیک کردم می گفت: رضا سرم را روی زمین بگذار...
در بیمارستان بیهوش بودم که مهدی را دیدم. با لباسی از جنس نور در مکانی خرم تر از بهشت. با لبی خندان گفت: رضا می خواهی بدانی آخرین لحظاتم چرا آن کار ها را می کردم.
گفتم: آره!
گفت: شنیدم کسی مرا صدا می زند و می گوید مهدی بیا!
نگاه که کردم، بی بی حضرت زهرا(س) دیدم که در انتظار من ایستاده است. به احترام خانم می خواستم بایستم، اما توان نداشتم و به زمین می افتادم و حضرت باز مرا صدا می زد و من باز سعی می کردم اما نمی توانستم.
اما راز آن درخواست آخر مهدی چه بود. خود مهدی ادامه داد: وقتی سر بر روی پای تو داشتم، دیدم خانم بزرگواری کرده و کنار ما نشسته اند و می خواهند سر من را بر دامن خود بگذارند. برای همین از تو خواستم سرم را روی زمین بگذاری، آنجا بود که خانم سر مرا بر دامن خود گذاشتند...»
رضا بعد از قدس 3 دیگر در حال خودش نبود، غمی، دردی سنگین بر دل داشت...
[ با شنیدن نام حضرت زهرا(س) اشک بر دیدگانش می نشست، و در وصیتش نوشت چه خوش است آن لحظه سر بر دامن مولا گذاشتن و رفتن...
ﺭاﻭﻱ : ﺷﻬﻴﺪ ﺭﺿﺎ ﭘﻮﺭﺧﺴﺮﻭاﻧﻲ
#شهيد_مهدي_نظیری
#شهدای_فارس
🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
فرق من با شما ؛
همین پای رفتن است ...
در گِل بمانده پایِ دل
#مردان_بی_ادعا
#عملیات_کربلای۵
☘☘☘☘
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪاﻳﻲ🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
جاے شہیدنظرے خالـے ڪه...😞
همیشہ میگفٺ:
بانوے دو عالمـ مزار ندارہ💔
اگه شہید شدیمـ باید خجالٺ بڪشیمـ مزار داشتہ باشیمـ 😔
شہید شد🕊
و پیڪرش برنگشٺـ💔
#شهداوحضرت_زهرا(س)
#شهیدمیثم_نظـری
#یادش_باصلوات
🌷🍁🌷🍁🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
🌹🌹🌹🌹
علاقه خاصی به حافظ داشت، گویی حافظ را با تمام وجود درک کرده بود. وقتی از او می خواستیم تا غزلی از حافظ بخواند، می پرسید رنگی بخوانم یا سیاه و سفید! سیاه و سفید را عادی می خواند اما رنگی سفارشی بود، با صوت و آوازی زیبا غزلیات حافظ را برایمان می خواند، چنان که هر انسانی را از خود بی خود می کرد و اشک را بر دیدگان می نشاند.
شب آخری که می خواست به منطقه برود مهمان خانه ما بود. گفت: «خواهر دیوان حافظ را بیاور، می خواهم تفألی به لسان الغیب بزنم!»
چشمانش را بست، زیر لب زمزمه ای کرد و دیوان را باز کرد. به به ای گفت و این گونه خواند:
« سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واصل شو به الطاف خداوندی!»
این آخرین دیدار بود.
#شهید_سید_عبدالکریم_قدسی #شهدای_فارس
🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
4_5992052695924474693.mp3
1.81M
✧✦•﷽ ✧✦•
🎧 #بشنوید🎧
شهدا را داشته باشیم امیدواریم..
#روایتگر:
حاج عبدالله ضابط🌷
#نجوای_عشق
iD ➠ @shohadaye_shiraz
#مادران_شهدا
با اشکهای شعلهورش، دست بر دعا
آتش به هر چه فتنه و نیرنگ میزند
هان ای شهید! زنده تاریخ تا ابد!
مرگا بر آن که راه تو را اَنگ میزند
🌷مادر #شهیدمحمّدرضااکبرےنژاد بر سر مزار فرزند شهیدش
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪاﻳﻲ🌷
🍁🌷🍁🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شهدای غریب شیراز
﷽
#ﻃــﺮﺡ_ﺁﻣـــﺎﺩﮔـےﺑــﺮاے_ﻣﻴﻬـﻤﺎنے_ﺷﻬـــﺪا
اﻳﻦ ﻫﻔﺘہ #قرائت ﺩﺳﺘــہ ﺟﻤﻌــے ﺫﻛــﺮ:
#ﺻﻠﻮاﺕ ﺑﺎ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
#هدیـــہ ﺑﻪ ائـــمہ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ , ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و
و #ﺷﻬﺪاﻱ_ﮔﻤﻨﺎﻡ و #ﺷﻬﻳﺪﻣﺤﻣﺪﻱ_ﺧﻮاﻩ
اﻣــﻮاﺕ و ﮔﺬﺷﺘــﮕﺎﻥ و...
🌹🌹
ﻫــﺮﻛﺲ ﺑہ ﻫﺮ ﺗﻌــﺪاﺩ ﺑﻪ مےﺗﻮاﻧـﺪ ﺩﺭ ﺧﺘــﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮﺷــﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨــﺪ
👆👆👆
#ﺷﺐ ﺯﻳﺎﺭﺗﻲ
#امام_حسین_علیه_السلام
من به غیر ازحرمت راه به جایی نَبَرَم
شکر لله که فقط در پی تو در به درم
میزنم سنگ تورا بر سر و سینم آقا
تو مرا یک شب جمعه به زیارت بِبَرم
#ﻳﺎﺣﺴﻴﻦ ع
🌷☘🌷☘🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#امام_زمانم
هر ڪس
برایِ خویـش ،
پناهی گزیده است
ما در پناهِ قائم آل محمدیم ...
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
🌷 #ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﻣﻬﺪﻭﻱ
🍁🌷🍁🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75