#طنز_جبهه 😊
🔰 تکبیر
🔅 سال ۶۱ پادگان ۲۱ حضرت حمزه؛ ﻳﻜﻲ اﺯ ﻣﺴﻮﻭﻟﻴﻦ , آمده بود منطقه برای دیدار ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﻫﺎ
و ﺑﻌﺪ ....
🔹طی سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتند، گفتند:
«من بند کفش👞 شما بسیجیان هستم.»
🔸یکی از برادران نفهمیدم خواب بود یا عبارت را درست متوجه نشد، از آن ته مجلس با صدای بلند و رسا در تأیید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت. جمعیت هم با تمام توان اللهاکبر گفتند و بند کفش بودن او را تایید کردند! 😁😂
و ﭼﻨﺎﻥ اﻳﻦ ﺗﻜﺒﻴﺮﻫﺎ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺩاﺷﺖ ﻛﻪ اﻥ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪا ﺩﻳﮕﻪ اﺩاﻣﻪ ﻧﺪاﺩ 😀
#خاطرات_طنز_جبهه
🌹🌷🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_جلال_کوشا*
* #نویسنده_فاطمه_ملاحت(کوشا)*
* #قسمت_چهل_و_دوم*
✅به روایت صالح اسدی
......
صدای بیسیم دوباره بلند شد. شهید علی اصغر سرافراز فرمانده گردان کمیل مسلسل بلوار کلمات را بیرون می راند.
_نیروی کمکی ، مهمات ، اوضاع خیلی وخیمه ! جلوی ما چیزی جز تانک نیست!
از خشم میلرزیدم بیسیم را برداشتم و پرت کردم بیرون !
در همین لحظه کرامت رفیعی و (شهید) حسین ایرلو هم آمدند .
احساس می کردم که آتش روی سنگر ما بیشتر می شود. اکثر بچه ها در حال تردد بودند تا گردان ابوذر را جایگزین گردان فجر و کمیل کنند . همین مرا نگران میکرد . دیده بان عراقی آتش خود را متمرکز کرده بود روی سنگر ما .
خیلی زود خبر رسید دشمن پاتک کرده . یکباره صدای پت هلیکوپترهای عراقی را شنیدیم . آنقدر پایین پرواز می کردند که با سنگ میشد آنها را بزنیم . از بالا نیروهایشان را هدایت می کردند . لودرها هم کانال ضد تانک را پر میکردند و جلو می آمدند توی هوای خاکستری میگ عراقی هدف قرار گرفت و روی هور سقوط کرد.
ساعت سه و نیم بعد از ظهر شدت درگیری آنقدر زیاد شد که از توی خط هیچ چیز جز خاک و دود دیده نمیشد . جمع ده نفری ما در سنگر هنوز منتظر رسیدن گردان ابوذر بود . یکباره گلوله مستقیم تانک کنار سنگر زمین خورد !
حاج محمود فکر کنم موقعیت مون لو رفته .
اما دیگر فرصت نشد. همین عبارت از زبان این شهید بزرگوار گفته شد و...
صدای زوزه انفجار گلوله تانک روی سنگر فرود آمد . خط خونی از جلوی چشمانم عبور کرد . آنی دنیا پیش چشمم سیاه شد و بارانی از سنگ و کلوخ بر سرم فروع آمد . انگار سقف و زمین سنگر یکی شده بود. نوری را در میان دود و خاک دیدم . احساس کردم که در سنگر است . به طرف نور حرکت کردم. یک مرتبه سرم خورد به تیره آهنی که خم شده بود و شکست .
سرم را چرخاندم به داخل سنگر . همه جا تیره و تار بود و دود غلیظ همراه با بوی خون و سوختگی آنجا پیچیده بود . پاهایم می سوخت .گرد و خاک سنگر که نشست صحنه مقابلم باورکردنی نبود . بچه ها روی هم افتاده بودند . موج گلوله تانک همه را برده بود انتهای سنگر . با هر حرکتی توی خون لیز می خوردم.
از سنگر آمدم بیرون یکی از بچه ها می دوید طرف سنگر. به من که رسید نفس زنان گفت : برو قرارگاه و بگو فرماندهی المهدی منهدم شد !
برگشتم توی سنگر. خون تمام سنگر را گرفته بود . نگاه کردم جلوی در . جایی که پیش از اصابت گلوله حسین ایرلو مسئول تخریب نشسته بود . اثری از اونبود .. بالای سرم را نگاه کردم. ترکش و موج انفجار حسین را چسبانده بود به سقف و تیرآهن ها .. حمیدرضا فرخی ، مسئول آموزش نظامی ،در طرف دیگر غرق در خون افتاده بود . حاج محمود ستوده ، جانشین فرماندهی تیپ ، نیمی از صورت را نداشت ! گوشه دیگر سنگر ،صورت کرامت رفیعی، جانشین طرح و عملیات را دیدم که در آن استخوانی باقی نمانده بود و متلاشی روی زمین افتاده بود.
هرچه نگاه کردم حاج اسدی فرماندهی تیپ را ندیدم. حاجی بر اثر موج گلوله که پشت سنگر را خراب کرده بود از سنگر افتاده بود بیرون . آن طرف سنگر جلال کوشا جانشین اطلاعات را دیدم...
#ادامه_دارد ..
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
🔰"فرصت خدمتگزاری به کشور و ملت را قدر بدانید و انگیزههای خدائی را همواره مدّ نظر داشته باشید."
❇️در پی حضور حماسی و شورانگیز ملت بزرگ ایران در انتخابات ۲۸ خرداد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی پیروز بزرگ انتخابات را ملت ایران دانستند.
🔸متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت بزرگ و سربلند ایران!
حضور حماسی و شورانگیز در انتخابات ۲۸ خرداد، صفحهی درخشان دیگری بر افتخارات شما افزود. در میانهی عواملی که هریک بهگونهئی میتوانست مشارکت در انتخابات را کمرنگ کند، مناظر چشمنوازِ اجتماعات شما در مراکز رأیگیری در سراسر کشور، نشانهی آشکاری از عزم راسخ و دلِ امیدوار و دیدهی بیدار بود.
🔸پیروز بزرگ انتخابات دیروز، ملت ایران است که یکبار دیگر در برابر تبلیغات رسانههای مزدور دشمن و وسوسهی خاماندیشان و بدخواهان، قد برافراشت و حضور خود در قلب میدان سیاسی کشور را نشان داد. نه گلایه از دشواری معیشت طبقات ضعیف، نه دلتنگی از تهدید بیماریِ فراگیر، نه مخالفخوانیهائی که با انگیزهی دلسرد کردن مردم از ماهها پیش آغاز شده بود، و نه حتی برخی اختلالات در جریان رأیگیری در ساعاتی از روزِ انتخاب، هیچیک نتوانست بر عزم ملت ایران فائق آید و انتخابات مهم ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا را دچار مشکل سازد.
🔹اینجانب جبهه سپاس بر خاک میسایم و خداوند علیم و قدیر را بر توفیقی که به ملت ایران عطا کرد و نظر رحمتی که بر ایران و جمهوری اسلامی افکند، شکر بیپایان میگزارم. به ملت ایران شادباش میگویم و به حضرات محترمی که با انتخاب مردم به مسئولیت والای ریاستجمهوری یا عضویت شوراها در سراسر کشور دست یافتهاند، همراه با عرض تبریک، قدردانی از این ملت باوفا و پایبندی کامل به وظائفی را که در قانون برای آنان شمرده شده است، یادآوری میکنم. فرصت خدمتگزاری به کشور و ملت را قدر بدانید و انگیزههای خدائی را همواره مدّ نظر داشته باشید.
لازم میدانم از شورای محترم نگهبان و وزارت کشور و دستگاههای حافظ امنیت و سلامت و رسانهی پرتلاش ملی و نامزدهای محترم و همهی کسانی که بهنحوی به این آزمون بزرگ کمک کردهاند تشکر کنم.
🔸به حضرت ولیاللهالاعظم ارواحنا فداه که صاحب اصلی این کشور و این نظام است سلام عرض میکنم و درود میفرستم، علو درجات امام عزیز که سلسلهجنبان حرکت عظیم ملت ایران بود و شهیدان والامقام را که برترین افتخارات کشورند، از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۲۹ خرداد ۱۴۰۰
🎊🌷🎊🌷🎊🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌷شمع محفل ما آقا منصور بود. دورش حلقه زده بوديم و هر کس چيزي مي گفت. در گرما گرم صحبت ها، يکي از بچه ها حرفي زد که بوي غيبت می داد. هنوز کلام رفیق ما تمام نشده رنگ و روي هميشه خندان منصور برافروخته شد.
عصبانيت در چهره اش موج مي زد، با همان حال گفت: چرا محيط جبهه را با غيبت آلوده کردي، چرا محيط جبهه و قلب هاي خودتان را با ذکر گناه و معصيت کدر مي کنيد!
از کلام دوستمان، خيلي هم برداشت غيبت نمي شد، اما حساسيت منصور در اين موارد مثال زدني بود.
...تاریک تاریک بود برای همین کمترین نور هم به چشم می آمد. نور قرمز و زرد کم سویی در انتهای خاکریز روشن و خاموش می شد. گفتم: بچه ها فکر کنم داره سیگار می کشه! منصور زد روی دوشم و گفت: برادر غیبت نکن! وقتی به آنجا رسیدیم، مجبورم کرد از آن بنده خدا رسیدیم از او حلالیت بطلبم!
راوی حقیقی، دینکانی
29
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فیلم کمتر دیده شده از حاج قاسم سلیمانی | انقلاب ما به دوران نبوت خویش رسیده و باید آمادگی خود را بالا ببریم.
✍️نکته جالب : حاج قاسم برای نوع صندلی هم دقت میکند....
#سردارشهید
#سربازولایت
🌱🌹🌱🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
ﻛﺎااش زمان جنگ و جبهه بودیم.
مامان !
جنگ شد و آقا دستور جهاد دادن من میرماااا ‼️
عادت کرده بودم از علی این حرفها رو بشنوم. ...
هیچ زیارتی به اندازه شلمچه براش دلنشین نبود.
با حسرت فیلم های شهداء رو نگاه می کرد و آه می کشید.
آرزوش شهادت بود و بس!
ﺁﺧﺮﺵ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﺵ ﺭﺳﻴﺪ
ﺗﻮ ﻣﺠﻠﺲ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ (ع)... اﺭﺑﺎ اﺭﺑﺎ....'
🌷🌹🌷
#شهیدعلی_نوروزی
#ﺷﻬﺪاﻱ_اﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﺑﻤﺒﮕﺬاﺭﻱ ﺣﺴﻴﻨﻴﻪ ﺭﻫﭙﻮﻳﺎﻥ ﻭﺻﺎﻝ
🔅🎊🌸🎊🌸🎊
روز ﻭﻻﺩﺕ ﺷﻬﻴﺪ, ﻫﺪﻳﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﺻﻠﻮاﺕ
🌹🌷🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
انجـــام اعمـــال مستحبـــے به #نیابت امام زمــان (عج) و شهــدا 💐 و #هدیـہ به حضرت امیــرالمؤمنیــن علے بن ابیطالب (ع)💐 جهت تعجیل در امر فرج مولا صاحب الزمان عج
⬇⬇⬇
از تـاریخ ۲۹ خرداد تا ۷ مرداد روز #عیدغدیـــر..
در۴۰ روز مانده به عید ولایت ،هرنفر روزانہ #عمـل_مستحبے مانند قرائت قرآن ، دعــاے عهد، زیارت امیـــن اللہ ، زیارت عــــاشورا و.. به نیابت امام زمان(عج) و شهدا انجام می دهد...انشاء اللہ
🌸🌸🌸🌸
فرصت را ازدست ندهیم.... خود را براے بزرگترین واقعہ شیعہ آماده کنیــم
☘☘☘☘
#هیئت_شهداےگمنام_شیــراز
👇👇👇
لطفا با انتشــار مطلب ،در ثواب اعمال خود را سهیم کنید
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🦋🕊☆☆♡
گر چه این شهر ؛
شلوغ است ، ولی باور کن
آنچنان جای تـــو خالی ست ،
صـدا می پیچد .....🌱
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
🌷 ... آشیخ محمود اسدی طلبه ای بسیار مخلص و دوست داشتنی بود. حالات روحانی خوشی داشت و فرقش با ما زمین تا آسمان بود.
یک روز در سد دز، روی پد پرواز هلیکوپتر، با بچه ها فوتبال بازی می کردیم. .
عباس دروازه بان بود و هر چه می کردیم نمی توانستیم به او گل بزنیم. شیطنت امیر گل کرد و به آشیخ گفت: شیخ دعایی، وردی بخون تا عباس گل بخوره!
شیخ گفت: کاری نداره، از حالا وقت پاس دادن بگید یا زهرا، توپ حتماً وارد دروازه میشه!
خود شیخ شروع کرد و با هر پاس یک یا زهرا می گفت...
چند دقیقه که گذشت بچه ها آنقدر یا زهرا گفتند که اعصاب عباس بهم ریخت و اولین گل را خورد. 😖
عباس که کفری شده بود گفت: آخه می خواهم بدونم آخوند را چه به فوتبال. هر چی فکر می کنم حدیث با توپ در نمیاد.
همه بچه ها از خنده طرفی نشستند. 😊
همین زمان سیاوش با تنگ شربت آبلیموی خنک به جمع آمد و به بچه ها تعارف کرد.😋 وقتی شربت خوردن تمام شد. پدر شهید قطبی در حالی که لباس زیری در دستش بود بیرون آمد و گفت: سیا با این شربت را صاف کرده بود خوردید؟
همه شروع کردیم دنبال سیا دویدن...😂
🍃🎊🍃🎊
هدیه به شهیدان شیخ محمود اسدی، عباس رضائی و امیر فرهادیان فرد صلوات
#شهدای_فارس
🌱🌹🌱🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_جلال_کوشا*
* #نویسنده_فاطمه_ملاحت(کوشا)*
* #قسمت_چهل_و_سوم*
✅به روایت صالح اسدی
.....
آن طرف سنگر جلال کوشا جانشین اطلاعات را دیدم . رفتم طرفش و تند گفتم: جلال جلال ! بلند شو بچه ها را ببریم بیرون.
جوابم را نداد!
_جلال بلند شو! بچهها شهید شدن آنها را ببریم بیرون!
۳ مرتبه صدایش زدم ولی جواب نمیداد بلندش کردم و کشاندم در سنگر . چون سنگ شیب داشت پایم لغزید و از بالا با هم غلت خوردیم و افتادیم پایین .
از جایم بلند شدم و بهش گفتم: چرا کمک نمی کنی؟ لااقل سوئیچ موتور را بده برم کم کم بیارم!
باز هم جواب نداد . اصلاً فکر نمی کردم جلال هم شهید شده باشد !
برگشتم توی سنگر. صدای ناله شهید روغنیان را شنیدم . ترکش ها بدنش را سوراخ سوراخ کرده بودند . دستانش را گرفتم که از زیر جنازه شهدا او را بیرون بکشم . آنقدر ترکش خورده بود که دستانش از بدنش جدا شد و آرام جان به جان آفرین تسلیم کرد .
دوباره برگشتم سراغ جلال ! احساس میکردم توی این موقعیت و میتواند کمک کند . در تصورم همه بچهها شهید شده بودند ولی تنها کسی که باورم نمیشد شهید شده باشد جلال بود .
صدایش زدم..پلکهایش روی هم بود و آرام بخواب رفته بود.
در آن لحظه دیگر حالت طبیعی خودم نبودم آنجا تنها مانده بودم نشستم و توی خودم چمباتمه زدم. بی سیم یک نفس فریاد میزد اسدی اسدی ..
جواب می خواست اما مگر توانی برای جواب دادن مانده بود .
این حادثه ضربه مهلکی بر پیکر لشکر المهدی بود . همه چیز مثل ساعت آمد گذشت و تمام شد.
#ادامه_دارد ..
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
✍ رسول خدا "صلی الله علیه وآله وسلم" فرمودند:
فلیبلغ الحاضر الغائب و الوالد الولد الی یوم القیامه
✅ پیام غدیر را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند
------------
👈 لذا بر هرکس واجب است که مُبلغ غدیر باشد وهمچنین والدین موظّف می باشند که پیام غدیر را بر فرزندان خود ابلاغ نمایند
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید حاج #قاسم_سلیمانی: نگین انگشتر من از شیشههای حرم حضرت امام رضا (ع) است که از انفجار(۳۰خرداد۷۳) بهجای مانده...
▪️انتشار به مناسبت شهادت زائران حرم رضوی به دست ایادی آمریکا در عاشورای سال ۱۳۷۳
#سرداردلها
#امام_رئوف
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫کلامی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌾ای انسان ها بیاید، بشناسید دردهای اشتباه را، ارزیابی کنید و از پی درمان آنها بر بیاید. بچه هایتان را درست تربیت کنید. نگذارید بچه های شما از اول مزه گناه را بچشند که اگر چشیدند ترک گناه برای آنها مکافات است.
نگذارید بچه های شما با آن وضع فجیع در سر چهارراه ها و خیابان ها و دنبال عیاشی ها باشند، از بچگی آنها را تربیت کنید، نظارت داشته باشید رهایشان نکنید...
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#ﺣﻨﺎﻱﺷﻬﺎﺩﺕ🌹
زمانی که به جبهه اعزام شد پس از دو سه ماه به خانه آمد. دیدم دست و پاهایش رنگ حنا دارند.
گفتم: مادر حنا گذاشته ای؟!
گفت: بله در جبهه به نیت #شهادت دست و پاهایم را حنا بستم. من ناراحت شدم و گفتم: مادر می خواهم حنای دامادیت را ببندم.
گفت: مادر این حنا با حنای جبهه فرق دارد. حنای جبهه را از بهشت می آورند و مادرم #حضرت_زهرا.س. برایم حنای دامادی می بندد
مادر!! عروس من #شهادت است...
🌹🌷🌹
#شهیدحسین_افشاری
#شهدای فارس_ ممسنی
#ﺳﺎﻟﮕﺮﺩﺷﻬﺎﺩﺕ
یاد شهید با صلوات...
🌹🌱🌹🌱
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
یکتکهجواهر، نوریدشما ✨
استوره، غیرتوغروریدشما
رفتید.؛اگرچهزودبرمیگردید 💔
زیراکهذخیرهظهوریدشما🌱
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
✍ امام باقر(علیه السلام) فرمودند:
✅اسلام بر پنج پايه استوار شده است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت و به هيچ چيز به اندازه آنچه در روز غدير به ولايت تاكيد شده، ندا نشده است.
------------
👈 لذا بر هرکس واجب است که مُبلغ غدیر باشد وهمچنین والدین موظّف می باشند که پیام غدیر را بر فرزندان خود ابلاغ نمایند
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید چمران:
دل تنها نردبانی است که آدمی را به آسمان میرساند. و تنها وسیلهایست که خدا را در مییابد.
🌷
#سالروزشهادت سردار رشید اسلام شهید مصطفی چمران گرامی باد
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_جلال_کوشا*
* #نویسنده_فاطمه_ملاحت(کوشا)*
* #قسمت_چهل_و_چهارم*
✅به روایت اسماعیل توکلیان
آتش سنگین توپخانه و خمپاره دشمن روی منطقه باریدن گرفته بود. تانکهای عراقی ردیف به ردیف با موتورهای روشن منطقه را درو می کردند و با شهامت و سماجت بیشتری پیش می آمدند . صدای جیر جیر شنی ها همه جا را پر کرده بود . گلوله های شان و فوق بچهها را از هم می دریدند و خاک و آدم را به هوا پرت می کردند . تا به حال چنین حجم آتشی را تجربه نکرده بودم.
هدف از عملیات بدر دستیابی و تسلط بر جاده بصره_العماره راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب رودخانه دجله و تسلط بر شرق دجله بود .
با جلال رفتیم سنگر فرماندهی. حاجی اسدی تا ما را دید گفت: حاج کاظم کجا رفت!! رفت برامون غذا بیاره نیامد؟!
_حاج کاظم ترکش خورد بردنش عقب.
جلال گفت: حالا خودم می میرم .
_نه نمیخواد برید الان دارن آتیش میریزن شما هم برید زخمی میشید!
گوشه سنگر نشستم. به چهره خاک گرفته و حاج اسدی خیره شدم پشت صورتش کوهی خستگی پنهان بود.
جلال زد به پهلویم.
_بلندشو بریم. دنبال غذا اگه حاجی بفهمه نمیزاره بریم.
یواشکی از سنگر زدیم بیرون . سوار موتور شدیم و حرکت کردیم به طرف هور . ذره ذره آتش روی منطقه زیاد میشد . از شدت آتش دشمن دود و خاک اطراف را گرفته بود. صدای شلیک قبضهای توپخانه عراق به حدی بود که زمین زیر پا می لرزید.
گلولههای توپ و خمپاره متر به متر زمین میخورد. توی هوای گرم و شرجی جنوب خیس عرق شده بودم. گاهی گلولههای خطا رفته توپخانه دشمن را از بالای سرم احساس می کردم.
آتش دشمن متمرکز شده بود روی ساحل هر جایی که نیروهای گردان ابوذر قرار بود از قایقها پیاده شود.
کنار هر کمی نان و کنسرو پیدا کردیم و راه افتادیم در میان دود و خاک چشمم افتاد به ساله اسدی که جلویمان دست تکان داد.
صالح: کجا میخوای برید؟!
جلال: میخوایم بریم سنگره حاجی.
صالح: من کار دارم یکیتون بیاین پایین.
جلال: اسماعیل تو برو پایین!
خستگی و بی خوابی امانم را بریده بود و شبانه روز نخوابیده بودم. دوروبرم را نگاه کردم در همان نزدیکی سنگر کوچکی به چشم میخورد. رفتم توی سنگری که از بیسیم چی ها همانجا بود از فرط خستگی به بی حال افتادم و نفهمیدم کی خوابم برد.
.
#ادامه_دارد ..
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
۶ سالــش بود....
ڪلیہ هــایش از ڪار افتاد😔.
#پزشک روسے گفـت:
فقط یک راه برای زنده ماندن پسرتان وجود دارد که آن هـم #عوارض بـدی دارد! 😱
او یـک متر بیشـتر قـد نمی کشد و 18 سال بیشـتر زنده نمے ماند.😱
منصـور را حرم #امام_رضا(ع) بـردم. و #شفایش را از آقا گرفتیــم🤲
🔰امــام جماعت مسجد صاحب الزمان شیـراز اعـلام ڪرد ۵۰۰کیلو سـیمان از یڪ سـال قبل در مسجد مانده و در اثر باران حسابی سفت شده است.
چند نفر #ڪارگر آمـدند و با پتک شروع کردند، #سیمان ها را بشکند، اما نتوانستند.
😢وقتےهمه، دسـت از تلاش برداشتند و رفتـند؛ منصور، کلنگی را بر داشت و در گرمای طاقت فرسای تیر ماه که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، به تنهایی تمام سیمان ها را شکست‼️
به او مے گفتم:« از عـوارض شفای امام رضا ع اسـت کہ این قـدر قـد بلند و پر زور شدی...💪✋
#شهیدمنصور_قربانےزاده
#شهداےفارس
--🍃─═ঊঈ🌹ঊঈ┅─🍃-
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
💫یادی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌷آقا منصور دستور داده بود همه از سرباز گرفته تا بسیجی و پاسدار باید سرشان را با شماره 2 بزنن. بسیجی ها و نیروهای کادر زیر بار نمی رفتند، حتی برای شکایت رفتند سراغ حاج نبی، فرمانده لشکر. بعد همه با اعتراض رفتند پیش آقا منصور. منصور را که دیدند دیگر کسی جرأت نکرد چیزی بگوید، خود فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع) قبل از همه سرش را با شماره 2 تراشیده بود.
بیماری پوستی شایع شده بود و موهای کثیف عامل انتقالش، برای همین گفته بود: همه بلا استثنا باید سرشان را بتراشند.
البته همه کارهایش این طور بود، مثلاً تا خودش پوتینش را واکس نمی زد به کسی دستور نمی داد که پوتین هایت را واکس بزن.
راوی سید رضا متولی
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام خمینی (ره): مثل چمران بمیرید.
🔺مثل این سربازهایی که در مرزها کشته میشوند بمیرید. این وصیتنامههایی که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.
🗓 31 خرداد، سالروز شهادت شهید #چمران
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
تو کیستی که جهان پر شد از عنایت تو
که هست شرط قبولی دین ولایت تو
چنان گرفته جهان را تب کرامت تو
نشسته بر دل فیروزه ها محبت تو
#میلاد_امام_رضا(ع)✨🌺
#مبارکباد ✨🌺
#هیئت_شهداےگمنام_شیــراز
🎊💝🎊💝🎊
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#مراسم *میهمانی لاله های زهرایی*
و گرامیداشت سالگرد شهادت سردار مدافع حرم دادالله شیبانی
با قرائت زیارت عاشورا
#بامداحی *کربلایی امیر محمدی*
#مکان : دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : *پنجشنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۰ /از ساعت ۱۸/۳۰*
⬇️⬇️⬇️⬇️
*مراسم در #فضای_باز و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی و با مجوز ستاد استانی کرونا برگزار میشود*
🔺🔹🔺🔹🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔹🔹🔹🔹
پخش زنده با اینترنت رایگان از لینک:
http://heyatonline.ir/heyat/120
با تبسم های گرمت
صبح من آغاز شد😍
صبح آمد خنده ات جاریست
لبخندت بخیر
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌿🌷🌿🌷🌿
@golzarshohadashiraz
#ماجراےزوج_شهـــیدشیرازے
✨هنـوزچندماه ازازدواج لیلا و احمد نگذشته بودڪه احـمدتصمــیم گـرفت به زیارت امـام رضـا(ع)برود.😊
قصدش این بودکه بعداآن به جبهه برود و بیشترنگران این بود که درجبهه شهـید شود اما همسرش رابه مسافرتی نبرده باشد.✨
لیلا پرسیـد :مگراین مدت که همه جا با هم بـودیم به شـما سخت گذشته که می خواهی #تـنها شهـید بشے⁉️😔
احمـد بیـست سـاله تا این سـن همه ی وقـتش را در راه پیـروزے انقـلاب گذاشـتہ بـود و همـین نقـطه ے مشتـرک آنها بود اما تمام حـدیث دلداریشان نبود💞💕
خندیدوگـفت :نه❗
ولیلا جـواب داد :پس مامے رویم #زیارت آقا امام رضا(ع)وبعـدبرمی گـردیم. واگـرقـرارباشـد سعـادت #شـهادت نصیـب کسے بـشه هردوے ما باهم شهـید می شیم.🥰
درمسـیر برگشت از مشهد،وقتی درمسافـرخانہ اے برای استـراحت ڪوتاه اقامت گزیدند،مـنافقان آن مسافرخانه رابرای ضدیت با نظام اسلامی بمـب گذاری کردند .
و آن دو روح به هم پیوسته با هم به دیدار معشـوق شتافتند.💖
#شهیداحمدکشاورزی*
#شهیده_لیلازارع*
#شهدای_فارس
--🍃─═ঊঈ🌹ঊঈ═─🍃-
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید