eitaa logo
شهدای غریب شیراز 🇮🇷
4.8هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
48 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،اگرباحــفظ‌ آیدی و لوگو باشه بهتر تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسب بزرگداشت شهیدان خورسند، فردا پنجشنبه در مراسم میهمانی لاله های زهرایی: 💠 شهید جلیل از زمان بچگی فرد خود ساخته ای بود که توجه زیادی به فرامین دینی داشت، سال ۵۷زمانی که مردم شیراز به شهربانی ریخته بودند اوهم همراه تظاهر کنندگان به شهربانی رفته بود آنجا مردم وسایل موجود در شهربانی را بین خودشان تقسیم می کردند. یک اسلحه ژ۳ویک شانه تخم‌مرغ هم به جلیل داده بودند او هم آنها را برد و به مسجد محل تحویل داد وقتی دوستان دلیل کارش را پرسیدند گفت اینها مال بیت المال است و درست نیست استفاده شخصی بکنیم . 💠شهید ابراهیم پسر بزرگ خانواده بود که بسیار خانواده دوست بود شغل او نقاش ماشین بود. کنار مغازه اش گاراژی بود. یک روز صاحب گاراژ به ابراهیم گفته بود یک کامیون اسلحه بار زده ونیمه شب قرار است آنها را به جای دیگر منتقل کند،ابراهیم متوجه شد که این فرد قاچاقچی اسلحه است سریع به اطلاعات زنگ زده بود واطلاع رسانی کرده بود.ماموران سر بزنگاه آن فرد قاچاقچی به همراه کامیون اسلحه رادستگیر کرده بودند ،تا مدتها مادر شهید اضطراب داشت مبادا خانواده قاچاقچی بفهمند کار ابراهیم بوده،واو را از بین ببرند،ولی خواست خدا بود که مدتی بعد در جبهه به درجه رفیع شهادت برسد یادشان گرامی و راهشان پر رهرو🌷🌱 جلیل خورسند🌷 ابراهیم خورسند🌷 📍مزار شهید جلیل خورسند گلزار شهدای شیراز قطعه ۵فتح المبین ردیف ۲ 📍مزار شهید ابراهیم خورسند قطعه ۵فتح المبین ردیف ۹ 🌱@shohadaye_shiraz
را خیلی دوست داشت و احترام زیادی برایشان قائل بود. اگر فرصتی هم پیش می‌آمد به می‌رفت. در همان یگان صابرین دو نفر از همرزمان ایشان در شمالغرب کشور به شهادت رسیده بودند. خلیل عسکری از شهدای گردان خودشان بود و مولانیا هم از شهدای تیپ المهدی بود. همسرم به این دو شهید ارادت خاصی داشت. سال گذشته که از سوریه برگشت، صبح تقریبا ساعت 9 به خانه رسید. خسته و کوفته بود، اما تا شنید تشییع پیکر شهید ذوالفقارنسب از شهدای مدافع حرم ارتش است، هنوز خستگی‌اش درنرفته گفت خانم پا شو برویم تشییع جنازه این شهید. بعد گفت مشایعت پیکر یک شهید مدافع حرم سعادتی است که خدا نصیب مان کرد... علی نظری 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 @shohadaye_shiraz نشردهید
💢به یاد ... 🔹به گفتۀ دوستانش، شبِ حمله قبل از عملیات باران شدیدی گرفت و تمام برادران خیس شدند. محسن با‌ این‌که هوا سرد بود تمام لباس‌هایش را شست و آب تهیه کرده و غسل شهادت کرد. دعای توسّل را با حال توجّهی خواند و قسمت آخر آن «یا وصیّ الحسن…» را با هیجانی خاص خواند و گریه می‌کرد و با نالۀ «یا مهدی یا مهدی» به آن حضرت متوسّل بود. آخرین نمازش را خواند و مثل همیشه این اشعار را بر لب داشت: بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا... همان شب روی مین افتاد و بدنش تکه تکه شد و همانگونه که آرزو داشت با بدنی بی سر مثل و دستان قطع شده مثل ارباب حضرت عباس ع به دیدار حق شتافت.... 🌷🍃🌷 : @shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
♨️شهـید استان فارسےڪہ برات شهادت در اربعین گرفـــت... 💢سال ۱۴۰۱، طبق معمول هر سال‌ رفت اربعین تا توی موکب کفیل الزینب با یکی از دوستـــان عراقےمان نوڪری کند... باخانمـــش رفته بود بدون بچه‌هایش... 💢زنگ زدم گفتـــم: «ڪاکا، تو هر سال می‌رفتے اربعین یه هفته ده روزه برمی‌گشتی الان چی شده ۲۰روزه برنمےگردی؟» خندیـــد و گفت:« کاکا یه چیزی بهت بگم؟» گفتم: «جان کاکا» گفت: «من ۱۱ ساله هر سال اربعین میام اینجا. یه چـــیزی از آقا امام حسین(ع) خواستم هنوز بهم نداده این سری تصمیم گرفتـــم تا زمانیکه نگیرمـــش برنگردم!🥺 اگرم دیدے طول کشـــید بچه‌هاے من رو بفرســـت بیان کربـــلا من انقدر اینجا مےمونم تا آقا بهـــم بــده‌!🥺 آن روز نفهمیدم چه می‌خواهد همان سال ، خواسته اش اجابت شد.شهادت خونین در دفاع از امنیـــت حـــرم جمهوری اسلامی..‌‌🇮🇷 محمد مویدی 🌹🍃🌹🍃 : @shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌷عاشقانه های اربعینی ♨️این روزها که کاروان عاشقان راهی اربعین‌اند، دلم پر می‌کشه به خاطره سفرهایی که با محمدرضا رفتیم کربلا… سه بار با هم رفتیم؛ با یک بچه، دو بچه، حتی هر سه تا. سخت بود، ولی محمدرضا می‌گفت: «برای حسین(ع) باید رفت، هرطور که هست.» سفر کربلا سختی دارد چون بر اهل بیت سخت گذشت... اولین سفر، با پسر یک‌سال‌ونیمه‌مان، رفتیم کاظمین و سامرا… وسط شلوغی سامرا فقط ده دقیقه در حرم بودیم، ولی همان ده دقیقه تا ابد در دلم مانده. ♨️دو سال آخر، به خاطر گرما، محمدرضا تنها رفت؛ زود می‌رفت و زود برمی‌گشت که ما زیاد تنها نباشیم. همیشه می‌گفت: «دلت میاد من نرم کربلا؟» می‌خواستیم دوباره با هم پیاده‌روی اربعین برویم… ولی قسمت نشد. و اما امسال... امسال، محمدرضا مهمان اباعبدالله است… و در معیت امام، به جای ما هم قدم برمی‌دارد. ❤️ محمد رضا توکل 🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ╭┅─────────┅╮ @shohadaye_shiraz ╰┅─...................─┅╯ وارد کانال شهداشویــد👆👆
💠بــیعت با امــام حسیـــن (ع)💠 ✍گزیـده اے از وصیت نامه شهیــد: 🌹تا آخـــرين قطـــره خونــم سنــگر اســلام را ترک نخـــواهم کـــرد. 🔆با خداوند پيمــان مي بــندم که در تمـــام و در تمـــام کربلاهــا با عليه السلام همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامے که همه احکام اســلام در زير پرچــم اسلامے امام زمـــان عجل الله تعالی فرجــه به اجـــرا در آيد . ⚜ان شــاء الله⚜ 🌹🍃🌷 : @shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
☘🌷☘ 🌹برشی از وصیت نامه 💌 اي کسانيکه مأمور دفن من هستيد! وقتي که مرا در قبر مي گذارند، مشت هايم را گره کنيد تا همه بدانند من با مشت گره کرده به سوي دشمن رفتم، دهانم را باز بگذاريد تا از خدا بي خبران آگاه شوند من با نداي الله اکبر بر دشمن تاختم و چشمانم را باز نگه داريد تا همه بدانند با چشم باز به اين راه رفتم و دشمن را به زبوني کشيدم تا نصيبم شد. ✅جنازه شهيد هنگام دفن، با چشمان باز و حالت لبخند و مشت گره کرده بود با وجود اینکه هنگام خاکسپاری کسي از متن وصيت نامه اطلاع نداشته است. 🍃🌷🍃🌷 : @shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💢فرزند دومم در آستانه به دنیا آمدن بود اما حال همسرم اصلاً مساعد نبود. 4، 5 روز درد می کشید. روز پنجم بود. در بیمارستان نشسته بودم، قرار بود همسرم را به اتاق عمل ببرند. دیدم در بالای راهرو عکس کریم را نصب کرده اند. چشمم در چشمانش افتاد. گفتم: «کریم من سرتا پا تقصیرم، دعایم مستجاب نمی شود.از خدا بخواه همسرم نجات پیدا کند!» دو سه دقیقه بعد مادرم آمد و مژده به دنیا آمدن پسرم و سلامت همسرم را داد. نامش را کریم گذاشتم تا همیشه به یاد کریم باشم. چند سال بعد، همین پسرم از طبقه سوم پائین افتاد. وقتی در راه بیمارستان بودم گفتم: «کریم، این پسرم هم اسم توِ، از خدا بخواه که سالم بماند. وقتی به بیمارستان رسیدم دیدم پسرم سالم است و تنها کمی پایش درد دارد!» 🌱🌷🍃 عبدالکریم گلخنی 🌱🌷🍃🌷 @shohadaye_shiraz نشردهید
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔خـــــادمے ڪہ عاقبت بخیــر شد... ♨️بمناسبت سالگرد حمله تروریستی دوم بہ حرم شاهچــراغ علیه‌السلام غلامعباس عباسی نشر با شما ╭┅─────────┅╮ @shohadaye_shiraz ╰┅─...................─┅╯ وارد کانال شهداشویــد👆👆
♨️تاسوعا در کربلا بودم که محمد با من تماس گرفت و گفت بابا جان! زیر قبه امام حسین (ع) برای من نماز بخوان. گفتم باشد! بعد از خواندن نماز با محمد تماس گرفتم. گفتم بابا خیلی شلوغ بود با این حال در روز تاسوعا در حرم امام حسین (ع) و در روز عاشورا در حرم حضرت عباس برایت نماز خواندم، اما آن‌قدر شلوغ بود که نمی‌توانستم رکوع و سجود بخوانم و ایستاده نماز خواندم. محمد گفت بابا دستت درد نکند، ان‌شاءالله که کارم درست شده! من از او نپرسیدم چه حاجتی داشت و چه از امام حسین طلب کرد، اما حالا می‌دانم که آن خواسته چیزی جز شهادت نبود. ♨️قرار بود سال ۱۴۰۲،من، محمد و عروسم با هم برویم که شهادت محمد اتفاق افتاد. کاروان‌هایی که به موکب هییت اجناس را منتقل کردند با نام و تصاویر شهیدان جابر و محمد جهانگیری مزین شده‌ بودند ... محمد جهانگیری حمله تروریستی حرم شاهچراغ 🌱🌷🍃🌱🌷🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz نشردهید
...🪴 پدرمان سالها قبل فوت کرده بود مادرمان هم مدتی در بستر بیماری بود روز به روز حالش بدتر میشد تا اینکه سحرگاهی مادرمان هم از دنیا رفت تا چهلم مادر منزلمان شلوغ بود اقوام و همسایه آمد و رفت داشتن چهلم که تمام شد خانه ما هم خلوت شد بهمراه خواهرم تنها زندگی میکردیم دو تا دختر تنها بودیم شبها از ترس و اضطراب خوابمان نمیبرد چند روزی به همین شکل روزهای سختی بر ما می گذشت تا اینکه یه روز سر قبر بیژن رفتیم باهاش دردل کردیم گفتیم داداش ما تنها شدیم. کمک ما کن همان شب که خوابیدم بیژن به خوابم آمد گفت خواهرم شما شب راحت بخوابید من از سر شب تا صبح اینجا جلوی در منزل نگهبانی میدهم خیالتان راحت باشد بعد از اون خواب دیگه هیچ ترس و اضطرابی نداشتیم و راحت میخوابیدیم تاریخ شهادت 136‪6/05/23 محل شهادت.:پیرانشهر 🕊 @shohadaye_shiraz
یکی از خادمان حرم، بعد از شهادت همسرم می‌گفت: «آقای عباسی دائم به مزار شهدای حضرت شاهچراغ می‌رفتند. در هنگام تحویل شیفت، با حسرت به آنها می‌گفت: «خوش به سعادت شما. شما عاقبت بخیر شدید.» خادم به او گفته بود: «ما هم عاقبت بخیر هستیم که اینجا خدمت می‌کنیم.» او هم جواب داده بود: «نه! اگر ما شهید بشویم عاقبت‌بخیر هستیم. عاقبت بخیری یعنی شهادت.» همسرم در هیئت محبین حضرت فاطمه(س) خدمت می‌کرد. در ماه محرم، در خیمه‌ی امام حسین علیه‌السلام، با شیر و چای گرم، از عزادارن پذیرایی می‌کرد. گاهی فیلم فعالیت‌های خیمه روی پرده پخش می‌شد. همه جلو دوربین می‌آمدند به‌جز همسرم! یک روز به او گفتم: «خب شما هم بیا جلوی دوربین.» گفت: «لازم نیست کسی من را ببیند! کسی که باید ببیند می‌بیند غلامعباس عباسی شهید حمله تروریستی حرم شاهچراغ 🌱🌷🍃🌱🌷🍃 @shohadaye_shiraz لطفا با لینک کانال نشردهید تا دیگران هم عضو کانال شوند