هدایت شده از آقای سیزده (مهرداد نظری)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما که در سایه خورشید معذب بودیم
چشممان کور سزاوار همین شب بودیم
@aghaye_13
تصویرسازی هوش مصنوعی از روز دوم محرم سال ۶۱ و ورود کاروان امام حسین علیهالسلام به سرزمین کربلا
🥀🍃شهدای نازنین بخش احمدآباد
@shohadayebakhsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞🔞 لعنت خداوند بر رژیم صهیونیستی
شمر و یزید زمانه ات را بشناس...
هدایت شده از 🇮🇷خبرخوب♥️ایران قوی🇮🇷
15.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مترو ولیعصر تهران
#شیرمادرحلالتون
به ما بپیوندید در #خبرخوب 👇
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@stronge_iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام جمعه محترم و فرمانده بسیج دانش آموزی در یک جمع صمیمی با رزمنده دفاع مقدس آقای جواد نظری دیدار و گفتگو کردند.
✍خبر در حال تکمیل...
🥀🍃شهدای نازنین بخش احمدآباد
@shohadayebakhsh
شهدای بخش احمدآباد
امام جمعه محترم و فرمانده بسیج دانش آموزی در یک جمع صمیمی با رزمنده دفاع مقدس آقای جواد نظری دیدار و
#مصاحبه
#جوادنظری
#شهرملکآباد
📝آقای نظری سلام و تشکر از شما برای ما و اعضای شریف کانال از جنگ بگویید
✍سلام خوش آمدید
ما نه با روایت و نه ساخت فیلم و....هیچ وقت نمیتوانیم آن سختی ها را درک کنیم.جنگ را باید ببینیم
✍در سال ۱۳۶۶ مشغول تحصیل در دانشگاه تربیت معلم بودم کشور در شرایط جنگی بود.
در کلاس با هفت هشت نفر بودیم بقیه رفته بودند
کسی به درس فکر نمی کرد همه راهی جبهه بودند من هم بدون خبر خانواده رفتم جبهه.
📝 در کدام منطقه عملیاتی حضور داشتید!؟
✍ما در جبهه غرب بودیم شرایط سخت بود یک متر برف و بارندگی زیاد شده بود
ما در تیپ ویژه شهدا نقده بودیم جاهایی که قبل از ما فرماندهان بزرگی مثل کاوه و شهید بروجردی بودندنزدیک منطقه حلبچه و ماووت عراق بودیم.
بارندگی زیاد بود.توی یک سوله صحرایی ۲۰۰ نفر مجروح بودند. داخل سوله پر از گل و لای بود.
👈واقعا این #امنیت و #اقتدار انقلاب را برخی قدر نمی دانند.
📝 از خاطرات برایمان بگویید
✍یک #خاطره دردناک فراموش نشدنی هست که
با آمبولانس که می آمدیم یک مجروح کنارم بود که از ناحیه شکم مجروح بود خیلی داد و بیداد می کرد که نگه دار میخواست به وضعش رسیدگی شود،درحالی که امکاناتی نبود آن عزیز تحمل درد زیاد نداشت.
در ماشین دیگر شهدای زیاد را روی هم گذاشته بود، صحنه های دلخراشی بود. یاد شهدای عزیز بخیر
📝 شما چطوری به درجه جانبازی رسیدید؟
✍من توی مرکز تلفن بودم و سیمبان بودم
با ترکش خمپاره از ناحیه پا مجروح شدم، اول متوجه نشدم اما خواستم حرکت کنم دیدم نمیتوانم.
#خاطرهدوم
موج انفجار
جلوی خودم بود دیدم یک سرباز از شیروان سالم بود اما افتاد روی زمین مثل انسان بی جان ، بعدش بچه ها گفتند این اثر موج انفجار است. چند ساعت بعد فرد موجی شده ، دوباره سرحال می شود.
خیلی از عراقی ها از منطقه حلبچه عراق می آمدند و مسلح بودند ام پناه می آوردند به ایران
#خاطرهسوم
در یک مرحله از جنگ هوا خیلی سرد شده بود پایم داخل کفش از سرما یخ زده بود.
📝 از بچه های بخش احمدآباد کسی با شما همراه بود.
✍بله از شهر ملک آباد آقایان حسین شکوهی فر، ابراهیم بخشیان در آن زمان جبهه می رفتند البته باهم نبودیم
همچنین از روستای سرغایه برادر بهمنیار بود که شیمیایی شد همچنین آقای محمدیان از روستاهای بخش احمدآباد همراه ما بود
📜 مصاحبه با اندکی تصرف نگاشته شد.
🥀🍃شهدای نازنین بخش احمدآباد
@shohadayebakhsh
#مصاحبه
#جوادنظری
#شهرملکآباد
📝آقای نظری سلام و تشکر از شما برای ما و اعضای شریف کانال از جنگ بگویید
✍سلام خوش آمدید
ما نه با روایت و نه ساخت فیلم و....هیچ وقت نمیتوانیم آن سختی ها را درک کنیم.جنگ را باید ببینیم
✍در سال ۱۳۶۶ مشغول تحصیل در دانشگاه تربیت معلم بودم کشور در شرایط جنگی بود.
در کلاس با هفت هشت نفر بودیم بقیه رفته بودند
کسی به درس فکر نمی کرد همه راهی جبهه بودند من هم بدون خبر خانواده رفتم جبهه.
📝 در کدام منطقه عملیاتی حضور داشتید!؟
✍ما در جبهه غرب بودیم شرایط سخت بود یک متر برف و بارندگی زیاد شده بود
ما در تیپ ویژه شهدا نقده بودیم جاهایی که قبل از ما فرماندهان بزرگی مثل کاوه و شهید بروجردی بودندنزدیک منطقه حلبچه و ماووت عراق بودیم.
بارندگی زیاد بود.توی یک سوله صحرایی ۲۰۰ نفر مجروح بودند. داخل سوله پر از گل و لای بود.
👈واقعا این #امنیت و #اقتدار انقلاب را برخی قدر نمی دانند.
📝 از خاطرات برایمان بگویید
✍یک #خاطره دردناک فراموش نشدنی هست که
با آمبولانس که می آمدیم یک مجروح کنارم بود که از ناحیه شکم مجروح بود خیلی داد و بیداد می کرد که نگه دار میخواست به وضعش رسیدگی شود،درحالی که امکاناتی نبود آن عزیز تحمل درد زیاد نداشت.
در ماشین دیگر شهدای زیاد را روی هم گذاشته بود، صحنه های دلخراشی بود. یاد شهدای عزیز بخیر
📝 شما چطوری به درجه جانبازی رسیدید؟
✍من توی مرکز تلفن بودم و سیمبان بودم
با ترکش خمپاره از ناحیه پا مجروح شدم، اول متوجه نشدم اما خواستم حرکت کنم دیدم نمیتوانم...
ادامه دارد...
🥀🍃شهدای نازنین بخش احمدآباد
@shohadayebakhsh
ادامه مصاحبه
#خاطرهدوم
موج انفجار
جلوی خودم بود دیدم یک سرباز از شیروان سالم بود اما افتاد روی زمین مثل انسان بی جان ، بعدش بچه ها گفتند این اثر موج انفجار است. چند ساعت بعد فرد موجی شده ، دوباره سرحال می شود.
خیلی از عراقی ها از منطقه حلبچه عراق می آمدند و مسلح بودند ام پناه می آوردند به ایران
#خاطرهسوم
در یک مرحله از جنگ هوا خیلی سرد شده بود پایم داخل کفش از سرما یخ زده بود.
📝 از بچه های بخش احمدآباد کسی با شما همراه بود.
✍بله از شهر ملک آباد آقایان حسین شکوهی فر، ابراهیم بخشیان در آن زمان جبهه می رفتند البته باهم نبودیم
همچنین از روستای سرغایه برادر بهمنیار بود که شیمیایی شد همچنین آقای محمدیان از روستای سیاسر بخش احمدآباد همراه ما بود
📝 در این دیدار که با حضور امام جمعه محترم بخش انجام شد،
حجتالاسلام برزو در این دیدار فرمود:
جنگ یک آثار و برکاتی داشت و باعث پیشرفت شد روحیه جهاد و اخلاص رزمندگان باعث پیروزی کشور شد.
مجاهدات و فداکاری بچه های آن روز پشتوانه اقتدار و پیشرفت امروز ماست.
در جهاد تبیین باید قدر دان این رنجها و خاطرات باشیم.
📜 مصاحبه با اندکی تصرف نگاشته شد.
🥀🍃شهدای نازنین بخش احمدآباد
@shohadayebakhsh
▪️ امروز، 21 تیر سالروز حمله خونین رضاخان به مسجد گوهرشاد مشهد در سال 1314 است که مردم و علما علیه کشف #حجاب و اجباری کردن "کلاه شاپو" در این مسجد تحصن کرده بودند
کشتار فجیع مدافعان حجاب!
🗓۲۱تیر قیام خونین مسجد گوهرشاد علیه کشف #حجاب (روز عفاف و #حجاب)
🥀🍃شهدای نازنین بخش احمدآباد
@shohadayebakhsh
#توئیتبرتر 👇
گفت پول هیأت رو خرج فقرا کنید
گفتم خود فقرا کمک کردن به هیأت....