eitaa logo
شهدای ایران
152.5هزار دنبال‌کننده
56.9هزار عکس
26هزار ویدیو
22 فایل
این کانال متعلق به پایگاه خبری شهدای ایران است www.shohadayeiran.com ارتباط با ادمین eitaa.com/shahid87 فقط تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/656146463C00fe549c86 ارتباط با سردبیر #شهدای_ایران eitaa.com/shohada_admin1 تلفن تماس: 09102095699
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 مادر قایقران ۱۵ ساله‌ی لشکر ویژه ۲۵ کربلا آسمانی شد... . ▪️اون روز که رفتیم پیش مادر رضا میگفت : هشت روز قبل از این که پسرم به دنیا بیاد خواب دیدم یک سیدی نزد من آمد و به من گفت ناراحت نباش فرزندت سالم به دنیا می آید و اسمش و رضا بزار منم بعد از تولد پسرم اسمش و رضا گذاشتم . . از بچگی شجاع بود و نترس.چهارده سالگی رفت جبهه.دو سال تو جبهه‌ها بود.باید التماسش میکردم که مرخصی بیاد.پسرم بچه‌ی کوه و جنگل‌های سوادکوه بود.اما نمیدونم از کجا قایقرانی رو یاد گرفت.دوستاش میگفتند انقدر نترس بود ، که فرمانده لشکر آقا مرتضی قربانی اکثر ماموریت‌های سخت جبهه رو به آبروان میداد.بالاخره تو عملیات کربلای ۴ تو همون قایق زدنش و شونزده سالگی شهید شد.پیکرش بعد چند سال برگشت. . 🌹پ ن : مادر رضا بعد ۳۷ از به . . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
⚫️ مادری دیده و داده آسمانی شد و به شهیدش پیوست. 🌹 ام الشهید حاجیه خانم فاطمه قاسمیان مادر مکرمه‌ی بی‌سر رضا شاکری از در ۸ بعد تحمل بیماری به پیوست. . 🔹اهل روستای المشیر بود و عضو گردان حمزه لشکر ویژه ۲۵ کربلا.قبل از عمليات والفجر8 برای چندمین بار به جبهه اعزام شد و در همین عملیات براثر اصابت گلوله مستقيم توپ در تاريخ 25/11/64 در جاده فاو-بصره به همراه شهیدان سادات نیا و خانلری، همچون مولايش امام حسين(ع) سرش از بدن جداگرديد و به شهادت رسيد. . 🔰خاطره ای بروایت مادر شهید : من تو طویله مشغول دوشیدن گاو بودم. یهو دیدم بلندگوی مسجد خبر شهادت، شهیدی رو اعلام می کند با ظرف شیر اومدم بیرون، خوب گوش دادم دیدم میگه: رضا شاکری...سست و بی حال شدم؛ شیر از دستم افتاد و و بچه ها مرا گرفتند…آخرین باری که داشت به جبهه می رفت، آمد منزل ما، پدرش نبود مرا از حوض حیاط دوش گرفت و تا ایوان خانه برد و گفت: مادر جان زحمت شیر دادن تو فراموشم نمی شود. 🌹شادی روح همه ی مادران شهدا صلوات... 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 . 🔹رفقا سالهاست که حس کردم باید این نسل طلایی را همچون گنجی در قالب هنر استخراج کرد و برای آیندگانمان به یادگار گذاشت ...هشت سال مشغول عکاسی از والدین شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلام ... از شرق استان گلوگاه ، تا غرب استان . در این سالها از مادران و پدران شهدای زیادی عکاسی کردم. ها ، ها ، ها و زیادی را لنز دوربینم در خودش گنجاند... . ▪️دیروز در یکی از روستاهای ( روستای برگه)، خدمت مادری رسیدم که هنوز گهواره‌ی را بعد ۴۴ سال تاب می‌داد و برایش لالایی میخواند و اشک می‌ریخت.خیلی برام ثبت این لحظه سخت بود..میگفت پسرم ۱۶ روز تازه رفته بود جبهه که تو فاو شهیدش کردن.۱۶ ساله هم بیشتر سن نداشت ، تو جبهه هم امدادگر بود.گفتم حاج خانم چرا بهتون میگن ام المصائب ؟ . ▪️گفت یه روزی ۴ تا مرد تو خونه م بود.شوهرم تو سانحه تصادف از دست دادم ، یک پسرم دوران کرونا ، یک پسر دیگه م تازه از سربازی برگشته بود اونم تو تصادف ، پسر اولم که رحمت بود تو منطقه شهید شد و من شدم تنهای تنها....گفتم مادر آرزوت چیه ؟ گفت به والله هیچ آرزوی توی دنیا ندارم ، جز دیدار رهبر ( سید علی خامنه ای) من فقط یک بار ببینمش ، بعدش سرم و میزارم میمیرم. (📷📝 احمدی اتویی_ 📆یکشنبه_۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ ) . 💢کانال خبری @shohadayeiran57