eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری ☫
556 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
28هزار ویدیو
1.1هزار فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب مراغه @basij_varjovi صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری ورجوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره شخصیت امام حسن عسکرى (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و رجال اهل سنت پى مى بریم که (علیه السلام) از احترام ویژه اى نزد برخوردار بوده است. اینک به برخى از کلمات آنان اشاره مى کنیم: 1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ (ت ۲۵۰ هـ.ق) هنگام مدح و ستایش از ده نفر از مى گوید: « ... هر کدام از آنان عالم، زاهد، ناسک، شجاع، جواد، طاهر و تزکیه کننده اند... این سلسله براى هیچ خانواده اى از عرب یا عجم اتفاق نیفتاده است». [۱] 2⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ هـ.ق) مى نویسد: «بدان که و را که خداوند به او اختصاص داده و نمونه آن را بر گردن حضرت آویزان نموده و به او عنایت فرموده و آن را صفت دائمى قرار داده که روزگار آن را کهنه نخواهد کرد، و زبان ها با تلاوت کردنش او را به فراموشى نخواهند سپرد، این است که (محمّد) (علیه السلام) از نسل او و متولّد یافته از او است، و فرزند منتسب به او و پاره تن جدا شده از او است». [۲] 3⃣سبط بن جوزى (ت: ۶۵۴ هـ.ق) مى گوید: «او بن محمّد بن على بن موسى الرضا بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ (علیهم السلام) ـ است؛ او شخصى عالم و ثقه بود...». [۳] 4⃣ابن صبّاغ مالکى مى گوید: « ... هرگز کسى در امامت او شک و تردید نکرده است... او خود و بود... او سید اهل عصرش و اهل زمانش بود. اقوالش محکم و افعالش مورد ستایش بود. هر گاه دانشمندان زمانش قصیده اى مى سرودند آن حضرت در مدح و قصیده آنان وجود داشت... او سواره اى بى همانند در تمامى علوم بود و او بیان کننده مشکلات علوم بود و از بیان آنها شانه خالى نمی کرد و خسته نمى شد. او پرده بردارنده از حقایق به نظر دقیق و واقع بین خود، و ظاهر کننده دقایق به فکر تیزبین خود بود. او از خبر مى داد. او و بود. خداوند او را غریق رحمتش کند و در مکان گسترده بهشت خویش جاى دهد به حقّ محمّد (ص)، آمین». [۴] 5⃣نورالدین على بن عبدالله سمهودى (ت: ۹۱۱ هـ.ق) مى گوید: «امّا فرزند او ـ امام هادى (علیه السلام) ـ است. او شخصى عظیم الشأن بود... هنگامى که معتمد فرزند متوکّل عباسى او را حبس نمود کرامتى جلیل براى او آشکار شد». [۵] 6⃣على جلال الحسینى (ت: ۱۳۵۱ هـ.ق) مى نویسد: «ابومحمّد حسن زکى که به او مى گویند: در سال ۲۳۲ هـ.ق متولد شد. او نمونه زمان خود در و و و بود». [۶] 7⃣خیرالدین زرکلى (ت: ۱۳۹۶ هـ.ق) مى گوید « ... بعد از وفات پدرش با او به عنوان بیعت کردند. او بر روش سلف صالحش بود. مردى و و بود...». [۷] 8⃣عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى (ت: ۱۱۷۱ هـ.ق) مى گوید: « ...او را از حیث شرف بس است که از اولاد او است. خداوند این بیت شریف و نسب عظیم را خیر دهد. و بس است تو را به این نسبت از افتخار، و بس است تو را به این نسبت از علوّ قدر. آنان همگى کریم النسبند، همانند دندانه هاى شانه متعادلند... خوشا به حال این خانواده عالى مرتبه و بلند مقام... چه بسیار اقوامى که درصدد پایین آوردن منزلت آنان بودند، ولى خداوند آنان را بالا برد... خداوند ما را به محبّت آنان زنده بدارد و بر آن بمیراند، و ما را مشمول شفاعت آنان گرداند...». [۸] 9⃣عباس بن نورالدین مکّى (ت: ۱۱۸۰ هـ.ق) مى گوید: «ابو محمّد ، نسبش مشهورتر از ماه شب چهارده است. او و پدرش معروف به عسکرى اند. و امّا را زبان ها نمى توانند شماره کنند». [۹] 🔟عارف احمد عبدالغنى مى گوید: «کان من الزهد والعلم على امر عظیم...» [۱۰]؛ (او از حیث و در مکانى عظیم قرار داشت...). 1⃣1⃣محمّد بن عبدالغفار هاشمى حنفى مى نویسد: «و کثر اتباعه وذاع صیته واتجهت إلیه الانظار...» [۱۱]؛ (او پیروان بسیار داشت. همه جا را گرفته و همه نظرها را به خود متوجه ساخته بود...). پی نوشت‌ها؛ [۱] رسائل جاحظ، ص ۱۰۶ [۲] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۴۸ [۳] تذکرة الخواص، ص ۳۲۴ [۴] الفصول المهمة، ص ۲۷۹ [۵] جواهر العقدین، ص ۴۴۸ [۶] الحسین (علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۰۷ [۷] الأعلام، ج ۲، ص ۲۰۰ [۸] الاتحاف بحبّ الأشراف، ص ۱۷۸ و ۱۷۹ [۹] نزهة الجلیس، ج ۲، ص ۱۸۴ [۱۰] الجوهر الشفاف فى انساب السادة الأشراف، ج ۱، ص ۱۶۰ و ۱۶۱ [۱۱] ائمة الهدى، ص ۱۳۸ • جهت کاهش حجم نوشتار، از آوردن متن عربی روايات صرف نظر گردیده است. 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۱۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره مقام امام هادى (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم و رجال اهل سنت پى مى بریم که (علیه السلام) از احترام ویژه اى نزد برخوردار بوده است. اینک به برخى از کلمات ایشان اشاره مى کنیم: 1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر بن جاحظ؛ او بعد از ستایش از ده نفر از که از آن جمله (علیه السلام) است مى گوید: «کل واحد منهم عالم زاهد ناسک شجاع جواد طاهر زاک... و هذا لم یتفق لبیت من بیوت العرب و لا من بیوت العجم»؛ [۱] (هر یک از آنان، ، ، ، ، ، و اند... این سلسله جلیل القدر براى هیچ خانه اى از خانواده هاى عرب و نه از خانواده هاى عجم اتفاق نیفتاده است). 2⃣شهاب الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموى: او هنگام یادآورى از شهر عسکر در سامرا مى گوید: «و هذا العسکر منسوب إلى المعتصم، و قد نسب إلیه قوم من اجلاّء، منهم على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ ...»؛ [۲] (این عسکر منسوب به معتصم است. به این شهر قومى از بزرگان نسبت داده شده اند که از آن جمله بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ است...). 3⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى: «و فیها توفّى ابوالحسن على بن الجواد... و کان فقیهاً اماماً متعبداً»؛ [۳] (در سال ۲۵۴ ه.ق ابوالحسن ... وفات یافت... او شخصى ، و متعبّد بود). او در جایى دیگر از حضرت به شخص و تعبیر کرده است. [۴] 4⃣عبدالله بن اسعد یافعى: «توفى العسکرى ابوالحسن الهادى... عاش اربعین سنة و کان متعبداً فقیهاً اماماً»؛ [۵] (در سال ۲۵۴ ه.ق ... وفات یافت. او که ، و بود، چهل سال زندگى نمود). 5⃣ابن کثیر دمشقى: «و امّا ابوالحسن على الهادى... و قد کان عابداً زاهداً...»؛ [۶] (و امّا ...، او مردى و ... بود). 6⃣ابن صبّاغ مالکى: «... و لا تذکر کریمة الاّ و له فضیلتها و لا تورد محمدة الاّ و له تفضّلها و جملتها...»؛ [۷] (... هیچ ذکر نمى شود، جز آن که آن براى او است، و هیچ وارد نمى گردد جز آن که و و آن براى او است...). 7⃣ابن حجر هیتمى: «... و کان وارث ابیه علماً و سخاء»؛ [۸] (... او وارث علم و سخاوت پدرش بود). 8⃣احمد بن یوسف قرمانى: «و امّا مناقبه فنفیسة و اوصافه شریفة»؛ [۹] (و امّا او نفیس و او شریف است). 9⃣ابن عماد حنبلى: «کان فقیهاً اماماً متعبداً...»؛ [۱۰] (... او شخصى ، و ... بود). 🔟عبدالله شبراوى: «العاشر من الأئمة علىّ الهادى. ولد بالمدینة فی رجب سنة اربع عشر و مائتین و کراماته کثیرة»؛ [۱۱] ( از ، على است. او در مدینه، در ماه رجب، سال ۲۱۴ ه.ق متولد شد. و بسیار است). 1⃣1⃣محمّد امین سویدى بغدادى: «ولد بالمدینة و کنیته ابوالحسن و لقبه الهادى... و مناقبه کثیرة»؛ [۱۲] (او در مدینه متولد شد، و کنیه اش است، و لقبش ، و است). 2⃣1⃣شیخ مؤمن شبلنجى: «... و مناقبه کثیرة»؛ [۱۳] ( ... او بسیار است). 3⃣1⃣شریف على فکرى حسینى قاهرى: «کان ابوالحسن العسکرى وارث ابیه علماً و منحاً، و کان فقیهاً فصیحاً جمیلا مهیباً. و کان اطیب الناس بهجة واصدقهم لهجة»؛ [۱۴] ( وارث پدرش در علم و سخاوت بود. او و و با بود. و او مردم از حیث بهجت و آنان از جهت لهجه بود). 4⃣1⃣خیرالدین زرکلى: «... وأحد الأتقیاء الصلحاء...»؛ [۱۵] (... او یکى از افراد و بود...). 5⃣1⃣سید محمّد عبدالغفار هاشمى حنفى: «هنگامى که آن حضرت براى همه مشهور شد، متوکّل او را از مدینه منوّره طلب نمود؛ زیرا به جهت و و که (علیه السلام) داشت، بر پادشاهى و زوال دولتش مى ترسید...». [۱۶] 6⃣1⃣شیخانى: « صاحب و و و و و بود. او داراى نفسى پاک و همّتى عالى و طریقى زیبا و مورد رضایت بود...». [۱۷] 7⃣1⃣عبدالسلام ترمانینى: « ... کان على جانب عظیم من التقوى والصلاح»؛ [۱۸] (...او در و جایگاه بلندى داشت). 8⃣1⃣عارف احمد عبدالغنى: « ... کان فی غایة الفضل ونهایة النبل...»؛ [۱۹] (...او در غایت فضل و نهایت فضیلت بود...). ● مآخذ در منبع موجود است 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش،ص۱۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه ممکن است یک نوجوان، امامت و پیشوای مسلمانان قرار گیرد؟ 🔹از آنجا كه (علیه السلام) نخستين امامى بود كه در به منصب رسيد، طبعاً نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه چگونه يك مى تواند و و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟ آيا ممكن است در چنين سنى به آن حد از برسد كه بتواند باشد؟ و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟ 🔹در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت: درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد كه ، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند. 🔹در از آغاز تاكنون افرادى بوده اند كه از اين بوده اند، و در پرتو لطف و كه از طرف به آنان شده است در به و رهبرى امتى نائل شده اند. براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلاً مواردى از اين استثناها را ياد آورى مى كنيم: 💠نبوت «حضرت یحیی» (عليه السلام) در کودکی 🔹 درباره (علیه السلام) و نبوت او و اينكه در به برگزيده شده است، مى فرمايد: «ما فرمان را در كودكى به او داديم». [۱] بعضى از مفسران كلمه را در آيه بالا به معناى هوش و گرفته اند، و بعضى گفته اند: مقصود از اين كلمه، است. مؤيد اين نظريه رواياتى است كه در كتاب «اصول كافى» نقل شده است؛ 🔹از آن جمله، روايتى از (علیه السلام) وارد شده است كه حضرت طى آن با تعبير «حكم» در آيه مزبور، به (علیه السلام) در استشهاد مى كند و مى فرمايد: پس از درگذشت (علیه السلام)، فرزند او (علیه السلام) كتاب و حكمت را از او به ارث برد و اين همان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكَتابَ بِقُوّهٍ ٍْوَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً»؛ (اى كتاب (آسمانى) را با نيرومندى بگير، و ما را در به او داديم). [۲] 💠نبوت «حضرت مسيح» (عليه السلام) در روزهای نخستين تولد 🔹با اينكه براى آغاز تكلم و سخن گفتن كودك معمولاً زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى مى دانيم كه (علیه السلام) در همان زبان به گشود و از مادر خود (كه به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنيا آورده بود و به اين جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود) به شدت دفاع كرد و ياوه هاى معاندين را با و دليل رد كرد، در صورتى كه و با اين محتوا، در شأن است. 🔹 گفتار او را چنين نقل مى كند: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً». ((عيسى) گفت: «بى شك من ، به من (انجيل) عطا فرموده و مرا در هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده است، و مرا تا آن زمان كه زنده ام به نماز و زكات توصيه فرموده و (نيز مرا) به نيكى در حق مادرم سفارش كرده و جبار و شقى قرار نداده است). [۳] 🔹با توجه به آنچه گفته شد به اين نتيجه مى رسيم كه قبل از نيز، ديگرى از اين و نعمت الهى برخوردار بوده اند و اين امر اختصاص به ما نداشته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيّاً (سوره مريم، آیه ۱۲) [۲] اصول كافى، تهران، مكتبه الصّدوق، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۸۲ [۳] سوره مريم، آیات ۳۰ تا ۳۲. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه (ع در آن زمان كه سخن گفت، بوده و هنوز منصب نداشته است و در سن هفت سالگى به مقام رسالت نائل گرديده است. بنابراين هيچ استبعادى ندارد كه - عليهم السلام - هم در سنّى همانند سنّ حضرت عيسى به برسند (اصول كافى، همان) 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چ۲۳، ص۵۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام عسکری (علیه السلام) برای تثبیت امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه تدابیری اندیشیدند؟ 🔸 (عليه السلام) براى تثبيت امامت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راههاى مختلف استفاده نمود كه در ذيل به آنها اشاره میكنيم: 💠«تعليمات و بيانات» 1⃣موسى بن جعفر بن وهب بغدادى مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَلَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله...» [۱] (گويا شما را مى بينم كه در حق من اختلاف خواهيد كرد. آگاه باشيد! هر كس به بعد از (صلى الله عليه و آله) اقرار كند، ولى منكر فرزند من شود، همانند آن است كه به جميع انبياى خدا و رسولان او اقرار كرده، ولى نبوت (صلى الله عليه و آله) را انكار كرده است...). 2⃣احمد بن اسحاق مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «الْحَمْدُ لِله الَّذِی لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِيَ الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي ...» [۲] (ستايش خداوند را سزاست كه قبل از آنكه از دنيا رحلت كنم بعد از خودم را نشانم داد...). 3⃣در روز سوم ولادت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پدرش (عليه السلام) او را بر اصحاب خود عرضه كرد و فرمود: «هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ الْأَعْنَاقُ بِالْاِنْتِظَارِ...» [۳] (اين فرزند، و شما بعد از من و من بر شما است؛ او است كه مردم در انتظار او به سر خواهند برد...). 💠«نشان دادن به خواص» 1⃣احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گويد: «خدمت (عليه السلام) رسيدم تا از آن حضرت سؤال كنم؛ حضرت در ابتدا فرمود: اى احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى هرگز را از زمان خلقت حضرت آدم (عليه السلام) تا روز از بر خلق خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت؛ توسط است كه را از اهل زمين دفع مى كند، و به واسطه اوست كه نازل كرده و را بيرون مى آورد. آن گاه عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! و بعد از شما كيست؟ حضرت فوراً از جا بلند شد و داخل اتاق گشته، در حالى كه كودكى به مانند ماه پاره با حدود سه سال بر شانه خود داشت بر من وارد شد و فرمود: «اى احمد بن اسحاق! اگر كرامت تو نزد خداوند عزوجل و نزد حجت هاى خداوند نبود اين فرزند را بر تو عرضه نمى كردم ...)». [۴] 2⃣شيخ صدوق از ابى غانم خادم نقل مى كند: «وُلِدَ لِأَبِي مُحَمَّدٍ (عليه السلام) وَلَدٌ فَسَمَّاهُ مُحَمَّداً فَعَرَضَهُ عَلَى أَصْحَابِهِ يَوْمَ الثَّالِثِ وَ قَالَ هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ...» [۵] (خداوند به (عليه السلام) فرزندى عنايت فرمود كه نام او را نهاد؛ در روز سوم از ولادتش او را به اصحابش عرضه داشت و فرمود: اين و شما و بعد از من است...). 3⃣معاوية بن حكيم و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان عمروى مى گويند: «عَرَضَ عَلَيْنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عليه السلام) وَ نَحْنُ فِي مَنْزِلِهِ وَ كُنَّا أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَقَالَ هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا ...» [۶] (ما با چهل نفر در منزل (عليه السلام) بوديم كه آن حضرت خود را بر ما عرضه كرده و فرمود: اين و شما بعد از من است؛ او را كنيد و بعد از من در اديان خود متفرق نشويد كه هلاك خواهيد شد، بدانيد كه بعد از اين روز هرگز او را مشاهده نخواهيد كرد...). 4⃣يعقوب بن منقوش مى گويد: خدمت (عليه السلام) رسيدم در حالى كه كنار اتاقى كه بر درب آن پرده اى آويزان بود نشسته بودند. عرض كردم: اى آقاى من! صاحب امر [بعد از شما] كيست؟ فرمود: پرده را كنار بزن. كنار زدم، ناگهان كودكى با شمايلى خاص بر ما وارد شد و بر دامان (عليه السلام) نشست. حضرت فرمود: «هُوَ صَاحِبُكُمْ وَ اِمَامُكُمْ بَعْدِي...» [۷] (اين فرزند، و شما بعد از من است...). 📕موعودشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ۷ ۱۳۹۰ش ص۲۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امامت «امام جواد» (عليه السلام) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان محسوب می ‌گردد؟ (بخش دوم) 🔹شیعیان امامی از یکسو را از جنبه الهی آن می‌نگریستند و به همین دلیل کمی سنِّ (علیه السلام) هرگز نمی‌ توانست در عقیده آنها خللی وارد آورد؛ اما از سوی دیگر آنچه اهمیت داشت بروز این وجهه الهی بود که می‌ بایست در «علم و دانش امامان» (عليهم السلام) باشد. در واقع (عليهم السلام)، پاسخگوی کلیّه سؤالات شیعیان بودند. 🔹از این‌رو آنان درباره تمامی امامان این اصل را رعایت کرده و آنان را در مقابل انواع پرسشها قرار می دادند و تنها موقعی که احساس می‌ کردند آنان به خوبی از عهده پاسخگویی به این سؤالات برمی‌ آیند (با وجود نص به امامتشان) از طرف شیعیان به عنوان «امام معصوم» (عليه السلام) شناخته می‌ شدند. با توجه به سنّ کم (عليه السلام) این آزمایش از طرف شیعیان درباره آن حضرت ضرورت بیشتری پیدا می‌ کرد. 🔹بر این اساس، در مواقع و فرصت های مختلف، آزمایش مزبور را درباره آن حضرت به عمل آورده و پس از آن، اکثریت قریب به اتفاق آنان - جز اندکی - با اطمینان خاطر، امامت او را پذیرفتند. در مجلسی که در بخش نخست این نوشتار بدان اشاره شد، شیعیان گرد آمدند تا مسأله جانشینی را حل کنند. «یونس بن عبدالرحمن» که از شیعیان قابل اعتماد نزد امام رضا (علیه السلام) بود گفت: تا زمانی که این فرزند؛ یعنی (عليه السلام) بزرگ شود باید چه کنیم؟ 🔹در این هنگام، «ریّان بن صلت» از جای خود برخاست و به اعتراض گفت: تو خود را در ظاهر مؤمن به (عليه السلام) نشان می‌دهی، ولی پیداست که در باطن در امامت او تردید داری! اگر امامت وی از جانب خدا باشد، حتی اگر طفل یک روزه هم باشد به منزله شیخ است و چنانکه از طرف خدا نباشد، حتی اگر هزار سال هم عمر کرده باشد مانند سایر مردم است. 🔹سرانجام در ایام حجّ، هشتاد نفر از علمای شیعه از بغداد و دیگر شهرها گردهم آمده و عازم مدینه شدند. ابتدا پیش «عبدالله بن موسی» رفتند؛ ولی هنگامی که گمشده خود را پیش او نیافتند، از وی روی برتافتند و به حضور (عليه السلام) مشرّف شدند. آن حضرت به سؤالات آنان پاسخ گفت و آنها از پاسخ های وی که نشان بارزی از و وی بود مسرور شدند. [۱]  🔹به جهت دریافت پاسخ مسائل و سؤالات فقهی و... دیگربار گروهی از شیعیان، از اقطار مختلف نزد (عليه السلام) گرد آمده و در مجلسی پرسش های بسیاری را مطرح کردند، که آن حضرت در حالی که بیش از ده سال نداشت، به تمام این پرسش‌ها پاسخ داد. [۲] از این روایت چنین به دست می‌آید که: اولاً: شیعیان اصرار داشتند تا از طریق دانش امام، امامت وی را بپذیرند؛ ثانیاً: امام در حالی که هنوز کودک خردسالی بیش نبود، به دلیل الهی‌ بودن‌ امر امامت، به خوبی قادر بود به پرسش های علمی و فقهی شیعیان پاسخ دهد. ... پی نوشت؛ [۱] بحارالأنوار، دارإحياء التراث‌ العربی، چ ۲، ج ۵۰، ص ۹۹، ۱۰۰؛ [۲] الکافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ۱، ص ۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 محتوای سیاسی پایگاه خبری ورجوی 🕯 میعادگاه شهدا | @varjovi @shohadayevarjovi
میعادگاه شهدا | روشنگری ☫
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امامت «امام جواد» (علیه السلام) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان مح
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امامت «امام جواد» (عليه السلام) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان محسوب می ‌گردد؟ (بخش دوم) 🔹شیعیان امامی از یکسو را از جنبه الهی آن می‌نگریستند و به همین دلیل کمی سنِّ (علیه السلام) هرگز نمی‌ توانست در عقیده آنها خللی وارد آورد؛ اما از سوی دیگر آنچه اهمیت داشت بروز این وجهه الهی بود که می‌ بایست در «علم و دانش امامان» (عليهم السلام) باشد. در واقع (عليهم السلام)، پاسخگوی کلیّه سؤالات شیعیان بودند. 🔹از این‌رو آنان درباره تمامی امامان این اصل را رعایت کرده و آنان را در مقابل انواع پرسشها قرار می دادند و تنها موقعی که احساس می‌ کردند آنان به خوبی از عهده پاسخگویی به این سؤالات برمی‌ آیند (با وجود نص به امامتشان) از طرف شیعیان به عنوان «امام معصوم» (عليه السلام) شناخته می‌ شدند. با توجه به سنّ کم (عليه السلام) این آزمایش از طرف شیعیان درباره آن حضرت ضرورت بیشتری پیدا می‌ کرد. 🔹بر این اساس، در مواقع و فرصت های مختلف، آزمایش مزبور را درباره آن حضرت به عمل آورده و پس از آن، اکثریت قریب به اتفاق آنان - جز اندکی - با اطمینان خاطر، امامت او را پذیرفتند. در مجلسی که در بخش نخست این نوشتار بدان اشاره شد، شیعیان گرد آمدند تا مسأله جانشینی را حل کنند. «یونس بن عبدالرحمن» که از شیعیان قابل اعتماد نزد امام رضا (علیه السلام) بود گفت: تا زمانی که این فرزند؛ یعنی (عليه السلام) بزرگ شود باید چه کنیم؟ 🔹در این هنگام، «ریّان بن صلت» از جای خود برخاست و به اعتراض گفت: تو خود را در ظاهر مؤمن به (عليه السلام) نشان می‌دهی، ولی پیداست که در باطن در امامت او تردید داری! اگر امامت وی از جانب خدا باشد، حتی اگر طفل یک روزه هم باشد به منزله شیخ است و چنانکه از طرف خدا نباشد، حتی اگر هزار سال هم عمر کرده باشد مانند سایر مردم است. 🔹سرانجام در ایام حجّ، هشتاد نفر از علمای شیعه از بغداد و دیگر شهرها گردهم آمده و عازم مدینه شدند. ابتدا پیش «عبدالله بن موسی» رفتند؛ ولی هنگامی که گمشده خود را پیش او نیافتند، از وی روی برتافتند و به حضور (عليه السلام) مشرّف شدند. آن حضرت به سؤالات آنان پاسخ گفت و آنها از پاسخ های وی که نشان بارزی از و وی بود مسرور شدند. [۱]  🔹به جهت دریافت پاسخ مسائل و سؤالات فقهی و... دیگربار گروهی از شیعیان، از اقطار مختلف نزد (عليه السلام) گرد آمده و در مجلسی پرسش های بسیاری را مطرح کردند، که آن حضرت در حالی که بیش از ده سال نداشت، به تمام این پرسش‌ها پاسخ داد. [۲] از این روایت چنین به دست می‌آید که: اولاً: شیعیان اصرار داشتند تا از طریق دانش امام، امامت وی را بپذیرند؛ ثانیاً: امام در حالی که هنوز کودک خردسالی بیش نبود، به دلیل الهی‌ بودن‌ امر امامت، به خوبی قادر بود به پرسش های علمی و فقهی شیعیان پاسخ دهد. ... پی نوشت؛ [۱] بحارالأنوار، دارإحياء التراث‌ العربی، چ ۲، ج ۵۰، ص ۹۹، ۱۰۰؛ [۲] الکافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ۱، ص ۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 محتوای سیاسی پایگاه خبری ورجوی 🕯 میعادگاه شهدا | @varjovi @shohadayevarjovi