eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
407 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
19هزار ویدیو
924 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آغاز امامت حضرت ولیعصر (عج) - (بخش اول) 🔸اندیشه پیروزی حق بر باطل که برگرفته از متن قرآن کریم است، بارقه ای از نور امید در دل ها تابانده است و همگان منتظر کسی هستند که منادی حق و سفیر نور و کشتی بان هدایت است. قافله سالار رهایی، این شخصیت بزرگ را در روایات اسلامی (عج) می نامد. چنین انتظاری، افضل عبادات شمرده شده است. منتظران واقعی، در حال مهیای جامعه مطلوب هستند. از این رو، برای حضور حضرت شرایطی لازم است که زمینه ساز قدومش باشد و پذیرای حکومت عدل او. در این مقاله، به سیره حکومتی آن حضرت و وظایف منتظران و همچنین به نقش رسانه در دولت مهدوی پرداخته و به صورت کوتاه به آنها اشاره شده است. 💠مقدمه 🔹انـدیـشـه مـهـدویـت در مـذهـب تـشـیـع، بـه دلیـل مـسـئله امـامـت و جایگاه اعتقادی آن، که در فرهنگ شیعه، تداوم رسالت است، جایگاه رفیعی دارد. شیعه امامیه معتقد است ، مقامی است که از و به واسطه پیامبر (ص)، برای امت پس از او قرار داده شده و کسی است که سرنوشت امور دینی و دنیایی مردم در دست اوست. از این رو، شیعیان منتظرند، در دولت کریمه آن حضرت، جامعه اخلاقی را در جهان تجربه کنند و بی عدالتی وجود نداشته نباشد و همه چیز بر پایه عدالت و اخلاق، سامان یابد. انتظار ظهور یک و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار دارد و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی نیز اختصاص ندارد. ازاین رو، همگان براساس فطرت ذاتی خود مایلند، روزی فرا رسد که جهان در پرتوی و آسمانی و با تأیید عنایت پروردگار، از ستم ستمگران نجات یابد و انسان ها از فلاکت موجود و نابسامانی و ناامنی و تیره روزی رها شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای دست یابند. 💠سیری کوتاه در زندگی نامه حضرت 🔹معتمد عباسی، (ع) را در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ه‍. ق، به شهادت رساند و که رهبری و ولایتش را پیامبر اکرم (ص) و معصومین پس از ایشان وعده داده بودند، آغاز شد. (عج) در شرایطی روی داد که امام یازدهم نیز مانند دیگر ائمه، زمینه ولایت را برای فرزند خود آماده کرده بود. شب پیش از شهادت، ایشان به دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری درباره این مسئله مهم به شهرهای گوناگون فرستاد. حکومت عباسی از مدت ها پیش، بر اساس سخن رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) مبنی بر اینکه فرزند امام حسن عسکری (ع) است، امام یازدهم شیعیان را زیر نظر داشتند و مراقب بودند فرزندی از ایشان باقی نماند. با تولد حضرت مهدی (عج) در ۱۵ شعبان سال ۲۵۵ ه‍..ق در سامرا، امام حسن عسکری (ع) با پنهان نگاه داشتن خبر ولادت فرزند خویش، این نقشه را باطل کرد. پس از شهادت امام حسن عسکری (ع)، خبر شهادت ایشان در سراسر سامرا پیچید و مردم در سوگ آن امام همام، عزاداری کردند. 🔹 (عج) مخفیانه بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند. پس از شهادت امام، (عج) که در آن زمان ۵ سال داشتند، به رسیدند و کم کم خبر وجود فرزندی از سلاله پاک امامت پخش شد که تلاش خلیفه عباسی برای یافتن ایشان بی فایده بود. امامت حضرت حجت (عج) در این دوران را می خواندند. این غیبت از زمان شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۶۰ ه‍ـ. ق، شروع و تا سال ۳۲۹ ه‍ـ. ق به طول انجامید. چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام (عج) و شیعیان را به عهده داشتند و احکام دین را از ایشان دریافت و در اختیار شیعیان قرار می دادند. این چهار نفر، عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سمری بودند. این غیبت، ۶۹ سال به طول انجامید. پس از غیبت صغرا، آغاز شد. از امامت ایشان تاکنون بیش از ۱۱۸۰ سال می گذرد. جهان در دو مرحله غیبت امام خود، در انتظار عدالت علوی است. در ادامه به برخی ویژگی های حکومت جهانی حضرت اشاره می شود. امید است مقبول نظر جامعه منتظر قرار گیرد. ... نویسنده: سید علی محمدی متکازینی منبع؛ حوزه نت به نقل از مجله  اشارات ایام (اشارات) شماره۱۴۹ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه وجود «امام» چیست؟ (بخش اول) 🔸به طور كلى بسيارى از امور كه به عنوان اهداف بعثت پيامبران يا فلسفه وجودى آنان گفته مى شود، در مورد «وجود امام» نيز صادق است. خواجه نصير الدين طوسى (ره) در فصل نبوت از كتاب «تجريد الاعتقاد» به بيان فلسفه هاى بعثت انبياء پرداخته و علامه حلى در شرح آن كلام، مجموعاً به نُه فلسفه اشاره كرده است كه فهرست وار اشاره مي‌كنيم، و چنان كه خواهيم ديد بسيارى از آنها در مورد نصب امامان معصوم نيز صادق است: 1⃣تقويت شناخت عقلى به وسيله بيان نقلى، به اين ترتيب كه انسان با نيروى عقل، بسيارى از حقايق را چه در اصول و چه در فروع دين درك مى كند، ولى گاه در اعماق دلش وسوسه هايى وجود دارد، و همين تزلزل مانع از اعتماد بر آن و انجام آن مى گردد؛ اما هنگامى كه اين احكام عقلى با بيان پيشوايان معصوم الهى تأييد و تقويت شود، هرگونه ابهام و تزلزل زدوده خواهد شد، و انسان با قوت قلب به سراغ انجام آن مى رود. 2⃣گاه انسان از انجام كارهايى بيم دارد، چرا كه مى ترسد بر خلاف رضاى خدا تصرف در قلمرو حاكميت او كرده باشد، بيان پيشوايان الهى اين بيم و ترس را زايل مى كند. 3⃣تمام اعمال انسان در محدوده حسن و قبح عقلى جمع نمى شوند، و چه بسيار هستند امورى كه عقل انسان حسن و قبح آن را درك نمى كند، در اينجا انسان بايد دست به دامان پيشوايان الهى شود، و خوبى و بدى آنها را درك كند. 4⃣بعضى از اشياء مفيد و بعضى زيانبخش هستند، و انسان تنها با فكر خود و بدون راهنمايى پيشوايان الهى قادر به درك سود و زيان همه آنها نيست، اينجاست كه احساس نياز به آنها مى كند. 5⃣انسان يك موجود اجتماعى است، يعنى بدون همكارى و تعاون با ديگران قادر بر حل مشكلات زندگى خود نمى باشد، اين نكته نيز مسلم است كه اجتماع، بدون داشتن قوانينى كه حقوق همه افراد را حفظ كند و آنها را در مسير صحيح پيش ببرد، سامان نخواهد يافت و به كمال مطلوب نخواهد رسيد. تشخيص اين قوانين به طور صحيح و سپس اجراى آنها جز به وسيله رهبران آگاه و پاك و معصوم الهى صورت نخواهد گرفت. 6⃣انسانها در درك كمالات و تحصيل علوم و معارف و كسب فضايل متفاوت هستند. بعضى توانايى حركت در اين مسير را دارند، و بعضى عاجز و ناتوانند. رهبران الهى گروه اول را تقويت مى كنند، و گروه دوم را مدد مى دهند تا هر دو گروه به كمال ممكن برسند. 7⃣نوع انسان نيازمند به وسايل و صنايع و علوم است؛ رهبران الهى مى توانند بنيانگذار و محرك انسانها در وصول به اين هدف گردند. 8⃣مراتب اخلاق در انسانها متفاوت است، و براى پرورش اين فضايل تنها راه، رهبران پاك و معصوم الهى هستند. 9⃣پيشوايان الهى از ثواب و عقاب و پاداش و كيفر الهى در برابر طاعت و گناه، آگاهى كامل دارند، و هنگامى كه ديگران را از اين امور آگاه كنند، انگيزه نيرومندى براى انجام وظايف در آنان پيدا مى شود. [۱] 🔹با توجه به اينكه چيزى جز استمرار خط نبوت نيست، غالب اين فلسفه ها در مورد امامان معصوم (عليهم السلام) نيز ثابت است. در قرآن مجيد تمام اين امور و حتى فراتر از آن در سه عنوان خلاصه شده است. تعليم و تربيت و قيام به قسط كه در آيات متعددى به آن اشاره شده است. در يكجا درباره فلسفه قيام پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُمِّيينَ رَسُولا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ يُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُم الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ اِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفى ضلال مُبين؛ [جمعه، ۲] او كسى است كه در ميان جمعيت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنان مى خواند و آنها را تزكيه مى كند و به آنان كتاب [قرآن] و حكمت مى آموزد و مسلّماً پيش از آن در گمراهى آشكار بودند». 🔹در اينجا به مسأله تعليم و تربيت كه اهم مقاصد انبياء و امامان معصوم است اشاره شده و در جاى ديگر می‌فرمايد: «لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لَيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم و به آنها كتاب [آسمانى] و ميزان [شناسايى حق از باطل و قوانين عادلانه] نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند». در اينجا به مسأله عدالت اجتماعى و قيام به قسط كه زمينه ساز تعليم و تربيت صحيح است اشاره شده است. ... پی نوشت؛ [۱] كشف المراد، علامه حلى‏، تصحيح و تحقيق و تعليقات از آيت الله حسن زاده آملى‏، مؤسسة النشر الاسلامى‏،‏ چ ۴، ص ۳۴۶ (المسألة الأولى فی حسن البعثة - با كمى تلخيص و اقتباس). 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، چ ۶، ج ۹، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه «ولایت» و «مولى» از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (ع) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. به علاوه (ع) می‌تواند در امور تکوینیه نیز دخل و تصرف نموده و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. 🔹از نظر شیعه شناخت «ولّى الله» و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان واجب است و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش «ولایت ولّى» می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول (ص) قرار می‌دهد و نیز که را قرین می‌نماید، [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى (ص) «هر کس که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه امام رضا (ع) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ [۵] لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت). در حدیثی دیگر امام باقر (ع) میفرماید: «اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ولایت، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین نمیرسد». [۶] 🔹از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش ولایت را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (ع) به قبول نکردن ولایت خداوند برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. پذیرش ولایت سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (ع) هستند که راه حق را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا در این باره میفرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابیطالب و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت لبنان، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
⭕️چرا امامت امام جواد (ع) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان محسوب می ‌گردد؟ (بخش دوم) 🔹شیعیان امامی از یکسو امامت را از جنبه الهی آن می‌نگریستند و به همین دلیل کمی سنِّ امام هرگز نمیتوانست در عقیده آنها خللی وارد آورد؛ اما از سوی دیگر آنچه اهمیت داشت بروز این وجهه الهی بود که می‌ بایست در علم و دانش امامان (ع) باشد. در واقع امامان (ع)، پاسخگوی کلیّه سؤالات شیعیان بودند. از این‌رو آنان درباره تمامی امامان این اصل را رعایت کرده و آنان را در مقابل انواع پرسشها قرار میدادند و تنها موقعی که احساس میکردند آنان بخوبی از عهده پاسخگویی به این سؤالات برمی‌ آیند (با وجود نص به امامتشان) از طرف شیعیان به عنوان امام معصوم (ع) شناخته می‌ شدند. با توجه به سنّ کم (ع) این آزمایش از طرف شیعیان درباره آن حضرت ضرورت بیشتری پیدا می‌ کرد. 🔹بر این اساس، در مواقع و فرصت های مختلف، آزمایش مزبور را درباره آن حضرت به عمل آورده و پس از آن، اکثریت قریب به اتفاق آنان - جز اندکی - با اطمینان خاطر، امامت او را پذیرفتند. در مجلسی که در بخش نخست این نوشتار بدان اشاره شد، شیعیان گرد آمدند تا مسأله جانشینی را حل کنند. «یونس بن عبدالرحمن» که از شیعیان قابل اعتماد نزد امام رضا (ع) بود گفت: تا زمانی که این فرزند؛ یعنی (ع) بزرگ شود باید چه کنیم؟ در این هنگام، «ریّان بن صلت» از جای خود برخاست و به اعتراض گفت: تو خود را در ظاهر مؤمن به امام جواد (ع) نشان میدهی، ولی پیداست که در باطن در امامت او تردید داری! اگر امامت وی از جانب خدا باشد، حتی اگر طفل یک روزه هم باشد به منزله شیخ است و چنانکه از طرف خدا نباشد، حتی اگر هزار سال هم عمر کرده باشد مانند سایر مردم است. 🔹سرانجام در ایام حجّ، هشتاد نفر از علمای شیعه از بغداد و دیگر شهرها گردهم آمده و عازم مدینه شدند. ابتدا پیش «عبدالله بن موسی» رفتند؛ ولی هنگامی که گمشده خود را پیش او نیافتند، از وی روی برتافتند و به حضور (ع) مشرّف شدند. آن حضرت به سؤالات آنان پاسخ گفت و آنها از پاسخ های وی که نشان بارزی از و وی بود مسرور شدند. [۱] به جهت دریافت پاسخ مسائل و سؤالات فقهی و... دیگربار گروهی از شیعیان، از اقطار مختلف نزد (ع) گرد آمده و در مجلسی پرسش های بسیاری را مطرح کردند، که آن حضرت در حالی که بیش از ده سال نداشت، به تمام این پرسش‌ها پاسخ داد. [۲] از این روایت چنین به دست می‌آید که: اولاً: شیعیان اصرار داشتند تا از طریق دانش امام، امامت وی را بپذیرند. ثانیاً: امام در حالی که هنوز کودک خردسالی بیش نبود، به دلیل الهی‌ بودن‌ امر امامت، به خوبی قادر بود به پرسش های علمی و فقهی شیعیان پاسخ دهد. ... پی نوشت؛ [۱] بحارالأنوار، دارإحياءالتراث‌العربيی، چ ۲، ج ۵۰، ص ۹۹، ۱۰۰؛ اثبات الوصية، مسعودى، انصاريان‏، على بن حسين‏، منشورات رضی، بی تا، ص ۲۱۳ [۲] الکافی، كلينى، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ۱، ص ۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
⭕️امامت امیرالمومنین علیه السلام 🔹در مورد (ع) و معرّفی شخصیّت این بزرگوار، یک مرحله، مرحله‌ آن بزرگوار است؛ امامت نه به معنای ریاست دین و دنیا و این حرف هایی که ما در باب امامت می زنیم؛ اینها مورد نظر نیست؛ بلکه آن امامتی که خدای متعال به حضرت ابراهیم (ع) فرمود: اِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ ‌اِمامًا. خب این چه زمانی به ابراهیم (ع) گفته شده است؟ این بدون شک در زمان سالخوردگی حضرت ابراهیم (ع) است؛ چون حضرت در پاسخ پروردگار عرض میکند: وَ مِن ذُرِّیَّتی؛ پیدا است ذرّیّه داشته؛ و ذرّیّه‌ حضرت ابراهیم مال پیرمردی او است. اَّلحَمدُلله الَّذی وَهَبَ لی عَلَی الکِبَرِ اِسمٰعیلَ وَ اِسحٰق. 🔹حضرت در دوران جوانی و میانسالی و حتّی اوایل کهنسالی هم فرزندی نداشتند؛ فرزند مال اواخر کار است. پس این مربوط است به اواخر دوران زندگی حضرت ابراهیم (ع)؛ در حالی که ابراهیم (ع) ده‌ها سال قبل از آن، پیغمبر بود و پیغمبرها رئیس دین و دنیایند؛ در این شکّی نیست، امّا این امامت را بعد خدای متعال داد. پس این امامت یک مرحله‌ دیگری است، یک چیز بالاتری است، یک امر معنوی است. مسئله‌ با این ترازوهای عرفیِ ما قابل اندازه‌ گیری و توزین نیست؛ این همانی است که امام صادق (ع) [در تبیین آن] در منیٰ در حضور جمعیّت‌های مردم فریاد کشید: اِنَّ رَسولَ اللهِ کانَ الاِمام؛ ، بود؛ امام به آن معنا [مدّ نظر است]. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۰/۲/۱۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له منبع/تبیین @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام باقر (علیه السّلام) چه آثاری در فرهنگ و دانش اسلامی شيعی از خود به يادگار گذاشته است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹تلاش‌ های خستگی‌ ناپذیر (ع) و پس از وی تلاش‌ های (ع) سبب شد تا با اتکای به (ص) و اشراقات و بر قلوب (علیهم السّلام)، زودتر از اهل سنت و... به مرحله تدوین برسد، تا جایی که «مصطفی عبدالرازق» می‌ نویسد: «پذیرفتن اینکه تدوین زودتر از فرق دیگر اسلامی شروع شده عاقلانه است؛ زیرا اعتقاد آنان به یا معانی شبیه آن در مورد چنین اقتضا می‌ کرده که قضاوت‌ها و فتاوای آنها به وسیله پیروانشان تدوین گردد». [۱] 🔹این (ص) بود که از طریق عصمت به طور مستقل به ما رسیده است. اهل سنت احادیثی را که از (ع) نقل می‌ کنند، معمولاً با اتصال سند آن از پدرش از پدرانش به (ص) می‌ رسانند، ولی به دلیل اعتقاد به و آن حضرت و دیگر ، نیازی به ذکر سند نمی‌ بیند. از خود (ع) درباره احادیثی که بدون ذکر سند از نقل می‌ کند، سؤال شد، فرمودند: 🔹«اِذَا حَدَّثْتُ بِالْحَدِیثِ وَ لَمْ اَسْنَدُهُ، فَسَنَدِی فِیهِ اِلَی زَینِ الْعَابِدِینَ، عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ (ع) عَنْ رَسُولِ اللهِ عَنْ جِبْرِیلَ عَنِ اللهِ تَعَالَی». [۲] (وقتی را روایت کرده و آن را ذکر نمی‌ کنم، سند من در چنین مواردی پدرم زین العابدین از پدرش حسین شهید از پدرش علی بن ابیطالب، از (ص) از جبرئیل و پس از آن از ). 🔹 (ع) مانند دیگر امامان شیعه برای بیان اهمیت موقعیت از لحاظ ، کوشش بلیغی از خود نشان می‌ داد و در روایتی که در این زمینه از آن حضرت نقل شده، چنین آمده است: «آلُ مُحَمَّدٍ أَبْوَابُ اللهِ وَ سَبِیلُهُ وَ الدُّعَاةُ اِلَی الْجَنَّةِ وَ الْقَادَةُ اِلَیْهَا». [۳] (، درهای علوم الهی و راه وصول به رضای او و دعوت کنندگان به بهشت و سوق‌ دهندگان مردم بدان هستند). و نیز از آن حضرت روایت شده: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ لَمْ یَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَیْتِ فَهُوَ وِبَالٌ»؛ [۴] (هر آن چیزی که از این خانه بیرون نیاید خالی از پیامد سوء نخواهد بود). 🔹در حقیقت آن حضرت (ص) را از طریق (ع) برای مردم روایت می ‌کردند و این در زمانی بود که کسانی چون «مکحول» [۵] وقتی حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) روایت میکردند از شدت ترس، آن حضرت را با عنوان «ابو زینب» یاد می‌ کردند. بنابراین می‌ بینیم که ، تنها احادیث رسول خدا (ص) می‌ باشد و دلیل آن این است که این میراث مورد به مورد به اتکا دارد، به طوری که امام باقر (ع) فرمود: «اِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‌ءٍ فَسَأَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللهِ». [۶] (وقتی برای شما نقل می‌کنم در موضوع مطابقت آن با ، از من سؤال کنید). 🔹این میراث (ع) است که سبب حفظ و سلامت از تحریفات حدیثی شده است که به دلیل ننوشتن حدیث و انگیزه‌ های دیگر زمینه‌ های آن ایجاد شده بود. (ع) با استناد به حدیث: «عَلِیٌّ أَقْضَاکُمْ»؛ ( قاضی‌ ترین شماست) که از طرق متعددی از شخص (ص) نقل شده، می‌ کوشید یکی از علمای اهل سنت را به پذیرفتن احکام قضایی (ع) واداشته و عقیده آن عالم را دایر بر جواز عمل به احکام قضایی دیگران باطل سازد. [۷] 🔹همچنین آن حضرت در پاره‌ ای از موارد، علومی را که از طریق برخی صحابه نقل شده بود، به صراحت باطل اعلام می‌ کرد، به طوری که یک بار پس از تقسیم به و فرمود: «اُشْهِدُکُمْ عَلَی زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ، لَقَدْ حَکَمَ فِی الْفَرَائِضِ بِأَحْکَامِ الْجَاهِلَیَّةِ». [۸] (شما را گواه می‌ گیریم بر زید بن ثابت که در مسأله ارث مطابق احکام جاهلیت حکم کرده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] تمهید لتاریخ الفقه الاسلامی، سبحانی جعفر، دار الاضوء، ص ۲۰۳؛ [۲] إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، دار الکتب الاسلاميه‏، ص ۲۴۶؛ [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت (ع)، ج ۱۸، ص ۹؛ [۴] الميزان فى تفسير القرآن، انتشارات اسلامى، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۵] ابن ابی الحدید او را به بغض امیر المؤمنین (ع) نسبت داده است. (اختصاص‏، مفيد، گنکره شیخ مفید، چ ۱، ص ۱۲۸) [۶] المیزان، همان، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۷] وسائل الشیعة، همان، ج ۱۸، ص ۸ - ۹؛ [۸] الکافی، همان، ج ۷، ص ۴۰۷ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، ۱۳۸۱ش، چ ۶، ص ۳۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه ممکن است یک نوجوان، امامت و پیشوای مسلمانان قرار گیرد؟ 🔹از آنجا كه (علیه السلام) نخستين امامى بود كه در به منصب رسيد، طبعاً نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه چگونه يك مى تواند و و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟ آيا ممكن است در چنين سنى به آن حد از برسد كه بتواند باشد؟ و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟ 🔹در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت: درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد كه ، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند. 🔹در از آغاز تاكنون افرادى بوده اند كه از اين بوده اند، و در پرتو لطف و كه از طرف به آنان شده است در به و رهبرى امتى نائل شده اند. براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلاً مواردى از اين استثناها را ياد آورى مى كنيم: 💠نبوت «حضرت یحیی» (عليه السلام) در کودکی 🔹 درباره (علیه السلام) و نبوت او و اينكه در به برگزيده شده است، مى فرمايد: «ما فرمان را در كودكى به او داديم». [۱] بعضى از مفسران كلمه را در آيه بالا به معناى هوش و گرفته اند، و بعضى گفته اند: مقصود از اين كلمه، است. مؤيد اين نظريه رواياتى است كه در كتاب «اصول كافى» نقل شده است؛ 🔹از آن جمله، روايتى از (علیه السلام) وارد شده است كه حضرت طى آن با تعبير «حكم» در آيه مزبور، به (علیه السلام) در استشهاد مى كند و مى فرمايد: پس از درگذشت (علیه السلام)، فرزند او (علیه السلام) كتاب و حكمت را از او به ارث برد و اين همان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكَتابَ بِقُوّهٍ ٍْوَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً»؛ (اى كتاب (آسمانى) را با نيرومندى بگير، و ما را در به او داديم). [۲] 💠نبوت «حضرت مسيح» (عليه السلام) در روزهای نخستين تولد 🔹با اينكه براى آغاز تكلم و سخن گفتن كودك معمولاً زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى مى دانيم كه (علیه السلام) در همان زبان به گشود و از مادر خود (كه به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنيا آورده بود و به اين جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود) به شدت دفاع كرد و ياوه هاى معاندين را با و دليل رد كرد، در صورتى كه و با اين محتوا، در شأن است. 🔹 گفتار او را چنين نقل مى كند: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً». ((عيسى) گفت: «بى شك من ، به من (انجيل) عطا فرموده و مرا در هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده است، و مرا تا آن زمان كه زنده ام به نماز و زكات توصيه فرموده و (نيز مرا) به نيكى در حق مادرم سفارش كرده و جبار و شقى قرار نداده است). [۳] 🔹با توجه به آنچه گفته شد به اين نتيجه مى رسيم كه قبل از نيز، ديگرى از اين و نعمت الهى برخوردار بوده اند و اين امر اختصاص به ما نداشته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيّاً (سوره مريم، آیه ۱۲) [۲] اصول كافى، تهران، مكتبه الصّدوق، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۸۲ [۳] سوره مريم، آیات ۳۰ تا ۳۲. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه (ع در آن زمان كه سخن گفت، بوده و هنوز منصب نداشته است و در سن هفت سالگى به مقام رسالت نائل گرديده است. بنابراين هيچ استبعادى ندارد كه - عليهم السلام - هم در سنّى همانند سنّ حضرت عيسى به برسند (اصول كافى، همان) 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چ۲۳، ص۵۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام رضا» (علیه السلام) در توصیف مقام و منزلت «امامت» چه بیانى دارند؟ 🔹در حدیثى (علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم مى فرماید: «مگر مردم و را در میان امت مى دانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟ همانا ، قدرش والاتر، و ، و منزلتش عالى‌تر، و ، و عمقش ژرف‌تر از آن است که با عقل خود به آن برسند، یا با آراى خود آن را دریابند، و یا به انتخاب خویش را منصوب کنند. 🔹همانا ، مقامى است که ـ عزّ و جلّ ـ بعد از رتبه نبوّت و خلّت، در مرتبه سوم به (علیه السلام) اختصاص داد، و به آن مشرّفش ساخت، و نامش را بلند و استوار نمود و فرمود: «همانا من تو را مردم قرار دادم»؛ ابراهیم خلیل (علیه السلام) از نهایت شادى به خداوند عرض کرد: «از فرزندان من هم؟» فرمود: «پیمان و فرمان من به ستمگران نمى رسد». [۱] 🔹پس کیست که بتواند را بشناسد و یا انتخاب امام براى او ممکن باشد؟ هیهات! هیهات! در اینجا گم گشته، خویشتندارى ها بیراهه رفته، سرگردان، بى نور، بزرگان کوچک، متحیّر، خردمندان کوتاه فکر، خطیبان درمانده، شاعران وامانده، ادیبان ناتوان، و درمانده اند که بتوانند یکى از شؤون و را توصیف کنند، 🔹و آنان همگى به عجز و ناتوانى خود معترفند. چگونه مى توان تمام اوصاف و حقیقت را بیان کرد، یا مطلبى از امر او را فهمید، و که کار او را انجام دهد پیدا کرد؟! ممکن نیست، چگونه و از کجا؟ در صورتى که او از دست یاران و وصف کنندگان اوج گرفته، و در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر کجا؟ او کجا و کجا؟ او کجا و مانندى براى او کجا؟....» [۲] پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۲۴ [۲] اصول کافى، ج ۱، ص ۱۹۸ ـ ۲۰۳ 📕امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چ دوم، ج ۱، ص ۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه امام سجاد (علیه السلام) برای زنده نگهداشتن عاشورا 🔸یکی از اتفاقات مهم در دوران زندگی (علیه السلام) حضور ایشان در بود که به علت که داشتند، در جنگ حضور پیدا نکردند و رسالت انتقال و را برعهده گرفتند. 💠امام سجاد (علیه السلام)؛ احیاء انقلاب کربلا با مولّفۀ تعمیق معارف دینی 🔹 (علیه السلام) از زمانی که پدر بزرگوارش (علیه السلام) به سوی مکه و از آنجا به ، حرکت کرد، همراه کاروان حسینی بود و همه‌ی مصیبت‌ها و سختی‌ها را برای احیاء نهضت حسینی به جان خرید، و در راه تبیین (عليه السلام) از هیچ تلاشی فروگذار نکرد، لذا شاهدیم  پس از حادثه‌ی جانگداز روز که امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران او به شهادت رسیدند، بقیه‌ی خاندان و بستگان آن حضرت‌، از جمله (عليه السلام) را از کربلا به و از آنجا به به بردند، 🔹و اسرای کربلا، به خصوص امام سجاد (علیه السلام) و (سلام الله علیها) در پیام رسانی و و قیام (علیه السلام) نقش اصلی را ایفا نمودند. اگر (علیه السلام) و (سلام الله علیها) چهره‌ی زشت و پلید را معرفی نکرده بودند، در تاریخ از تاثیرگذاری خبری نبود؛ لذا همچنان افشاگری امام سجاد (علیه السلام) ادامه داشت. ایشان با این افشاگری رسالت خود را که آگاه سازی مردم بود، به نحو شایسته انجام داد و سخنان و خطبه‌های آتشین و منطقی آن بزرگوار موجب پیدایش شک و تردید نسبت به حکومت شد. 🔹 (عليه السلام) که پرورش یافته خاندان رسالت و امامت بود، همچون پدرش و دیگر مصلحان آسمانى، هیچگاه در راه مبارزه با ستم از خود سستی نشان نداد و در مقابل هیچ ظالمی سر خم ننمود. با این حال چون در دوران ایشان و با وجود تازه بودن خاطره مبارزه ماندگار پدر گرانقدرش در واقعه ، و تجربه بی وفایی مردم زمانشان، مبارزه مسلحانه نمی توانست تاثیر زیادی داشته باشد، به همین دلایل ایشان شیوه جدیدی در مبارزه را پیش گرفتند. (علیه السلام) ترجیح داد که برای ایجاد در جامعه اسلامی از مسیر و تبیین مقولۀ استکبارستیزی، در قالب بسط و گسترش و بصیرت بخش، و دیگر معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) اقدام نماید. 🔹از آنجا که ایشان در عصر اختناق زندگی میکرد، و نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را به صورت آشکار و صریح بیان کند، از این رو با شیوه ، و «آثار تربیتی و اخلاقی»، و با محوریت عمق بخشی به معارف اسلامی و از طریق و راز و نیاز، ابعاد مختلف حماسه را با تعمیق مردم، در شناخت استکبار زمان تبیین کردند، و نسبت به احیاء انقلاب کربلا اقدام نمودند. همچنین باید اذعان نمود (علیه السلام) با تداوم بر حادثه کربلا و پیرامون این موضوع، سعی بر این نمود که یاد و خاطره (عليه السلام) در اذهان زنده بماند و ضمن زنده ماندن و ایثار، حس کنجکاوی مردم پیرامون ‌ (علیه السلام) و یارانش از از بین نرود. 🔹در این زمینه نقل نمودند که حضرت به مدت بیست سال در عزای پدرش امام حسین (علیه السلام) گریست. هیچ وقت طعامی به محضرشان نیاوردند، مگر آن که چشم هایش پر از اشک گردید. در اینجا باید اعتراف نمود که همین عزاداری های امام سجاد (علیه السلام) و تلفیق آن با معارف ناب اهل بیت (ع)، و تأکید بر در مقولۀ ستیز با استکبار، و قیام در برابر ، بنیان و اساس مراسم های امروز است، که در نتیجه آن، ما شاهد عزاداری های هر ساله مسلمانان جهان در ماه محرم الحرام و بیان اهداف و انگیزه های قیام امام حسین (علیه السلام) میباشیم. 🔹تکرار این عزاداری ها باعث گردیده است که واقعیات این موضوع نسل به نسل در بین مسلمانان انتقال یابد و مسلمین در هر گوشه ای از جهان، از تلاش های (علیه السلام) جهت اصلاح جامعه اسلامی آگاهی یافته، و هر ساله بیان اهداف این قیام در محافل و مجالس خرد و کلان، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. فراتر از این مهم، تداوم این مسئله در بین مسلمانان باعث گردیده است که با گذشت سالها از این حادثه، غیر مسلمانانی همچون گاندی و دیگران خود را شاگردان مکتب (عليه السلام) بخوانند و از این مکتب به عنوان مکتبی جاوید یاد کنند. منبع: وبسایت راسخون به نقل از مرکز مطالعات شیعه منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسن عسکری (علیه السلام) 🔹«ابومحمدحسن‌بن‌علی‌عسکری علیه السلام» (۲۳۱ یا ۲۳۲ - ۲۶۰ ه.ق) پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۵۴ هجری به رسیدند. سال های امامت ایشان در شهر و غالبا تحت کنترل شدید سپری شد. به نحوی که ارتباط آن حضرت با بسیار محدود و تنها به وسیله آن حضرت بود. آن حضرت در سال ۲۶۰ هجری به وسیله زهری که به دستور به ایشان خورانده شد به رسیدند. (علیه السلام)، پدر حجت خدا بر زمین، (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می باشند. 💠«کنیه و القاب» 🔹کنیه آن حضرت است و این کنیه را (علیه السلام) بر ایشان نهاده اند [۱] که اشاره به این دارد که فرزند آن حضرت، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که روایات ائمه پیشین ایشان را معرفی نموده بودند. آن حضرت که هر کدام آینه‌ و والای ایشان است، عبارتند از: : ایشان از هر آلایش و پلیدی پاک بودند. [۲] : ایشان و نشانه راهیابی و حرکت در صراط مستقیم برای عالمیان بودند. [۳] 🔹: سامرا یک منطقه نظامی به شمار می رفت و امام را به خاطر اقامت در آنجا (یا محله ای از آنجا) لقب دادند. لازم به ذکر است همانطور که مورخان تصریح کرده اند، اگر در جایی لقب «عسکری» به تنهایی بکار رود مراد است نه پدرشان. [۴] : ایشان شریف ترین و انسان روزگار خود بودند جان و دل خود را پاک کرده در راه اعمال نیک پرورش داده بودند. [۵] 🔹: خداوند ایشان را با و اجابت دعا، ویژه و خاص خود گردانیده بود. [۶] : ایشان خاموش بودند و جز به یاد خدا، تعلیم و حکمت گویی، لب نمی گشودند. [۷] : ایشان بودند در تیرگی ها و مردم را به و تقوا راهنمایی می کردند. [۸] : ایشان انسان زمان خود بودند و بیش از هر کس پاسدار احکام دین و متکی به پروردگار به شمار می رفتند. [۹] : عنوانی است که امام جواد و (علیهم السّلام) هر دو به آن شهرت یافته اند. [۱۰] 💠«شمایل امام» 🔹احمد بن عبیدالله بن خاقان، خصوصیات ظاهری و رخسار حضرت را چنین توصیف می کند: « (علیه السلام)، گندمگون، درشت چشم، نیکو قامت، خوبروی و خوش اندام بود و هیبت و جلالی تمام داشت». [۱۱] همچنین گروهی رخسار امام را گندمگون مایل به سپید دانسته اند. [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] اخبار الدول، ص ۱۱۷؛ بحرالانساب، ص. [۲] همان. [۳] همان. [۴] همان. [۵] تحفۀالانام، ص ۸۷. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۶] تحفۀالانام، ص ۸ [۷] همان. [۸] جوهرة الکلام، ص ۱. [۹] سفینۀالبحار، ج ۱، ص ۲۵۹. [۱۰] بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۱۱] همان. [۱۲] همان، ص ۲۳۸ منبع؛ ویکی اهل البیت (علیهم السلام) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
⭕️اعتراف مخالفان به فضل و شجاعت و استقامت «امام حسن عسکری» (عليه السلام) 🔹امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیرمعتقدان، همه شهادت دادند و اعتراف کردند به او، به او، به او، به او، به او، به او در مقابل دشمنان، به و او در برابر سختی‌ها. 🔹این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط ۲۸ سال داشت. در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونه‌ها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه ، با آن همه ، با آن همه ، وقتی با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ 🔹این می شود ؛ جوان احساس می کند یک نمونه‌ی عالی در مقابل چشم دارد.‌.. این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به ايشان قائلیم و مترنّمیم، بلکه ، ، کسانی که اعتقاد به ایشان نداشتند، همه اعتراف کردند. بیانات مقام معظم رهبری ۹۰/۱۲/۱۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام عسکری (علیه السلام) برای تثبیت امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه تدابیری اندیشیدند؟ 🔸 (عليه السلام) براى تثبيت امامت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راههاى مختلف استفاده نمود كه در ذيل به آنها اشاره میكنيم: 💠«تعليمات و بيانات» 1⃣موسى بن جعفر بن وهب بغدادى مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَلَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله...» [۱] (گويا شما را مى بينم كه در حق من اختلاف خواهيد كرد. آگاه باشيد! هر كس به بعد از (صلى الله عليه و آله) اقرار كند، ولى منكر فرزند من شود، همانند آن است كه به جميع انبياى خدا و رسولان او اقرار كرده، ولى نبوت (صلى الله عليه و آله) را انكار كرده است...). 2⃣احمد بن اسحاق مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «الْحَمْدُ لِله الَّذِی لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِيَ الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي ...» [۲] (ستايش خداوند را سزاست كه قبل از آنكه از دنيا رحلت كنم بعد از خودم را نشانم داد...). 3⃣در روز سوم ولادت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پدرش (عليه السلام) او را بر اصحاب خود عرضه كرد و فرمود: «هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ الْأَعْنَاقُ بِالْاِنْتِظَارِ...» [۳] (اين فرزند، و شما بعد از من و من بر شما است؛ او است كه مردم در انتظار او به سر خواهند برد...). 💠«نشان دادن به خواص» 1⃣احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گويد: «خدمت (عليه السلام) رسيدم تا از آن حضرت سؤال كنم؛ حضرت در ابتدا فرمود: اى احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى هرگز را از زمان خلقت حضرت آدم (عليه السلام) تا روز از بر خلق خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت؛ توسط است كه را از اهل زمين دفع مى كند، و به واسطه اوست كه نازل كرده و را بيرون مى آورد. آن گاه عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! و بعد از شما كيست؟ حضرت فوراً از جا بلند شد و داخل اتاق گشته، در حالى كه كودكى به مانند ماه پاره با حدود سه سال بر شانه خود داشت بر من وارد شد و فرمود: «اى احمد بن اسحاق! اگر كرامت تو نزد خداوند عزوجل و نزد حجت هاى خداوند نبود اين فرزند را بر تو عرضه نمى كردم ...)». [۴] 2⃣شيخ صدوق از ابى غانم خادم نقل مى كند: «وُلِدَ لِأَبِي مُحَمَّدٍ (عليه السلام) وَلَدٌ فَسَمَّاهُ مُحَمَّداً فَعَرَضَهُ عَلَى أَصْحَابِهِ يَوْمَ الثَّالِثِ وَ قَالَ هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ...» [۵] (خداوند به (عليه السلام) فرزندى عنايت فرمود كه نام او را نهاد؛ در روز سوم از ولادتش او را به اصحابش عرضه داشت و فرمود: اين و شما و بعد از من است...). 3⃣معاوية بن حكيم و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان عمروى مى گويند: «عَرَضَ عَلَيْنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عليه السلام) وَ نَحْنُ فِي مَنْزِلِهِ وَ كُنَّا أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَقَالَ هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا ...» [۶] (ما با چهل نفر در منزل (عليه السلام) بوديم كه آن حضرت خود را بر ما عرضه كرده و فرمود: اين و شما بعد از من است؛ او را كنيد و بعد از من در اديان خود متفرق نشويد كه هلاك خواهيد شد، بدانيد كه بعد از اين روز هرگز او را مشاهده نخواهيد كرد...). 4⃣يعقوب بن منقوش مى گويد: خدمت (عليه السلام) رسيدم در حالى كه كنار اتاقى كه بر درب آن پرده اى آويزان بود نشسته بودند. عرض كردم: اى آقاى من! صاحب امر [بعد از شما] كيست؟ فرمود: پرده را كنار بزن. كنار زدم، ناگهان كودكى با شمايلى خاص بر ما وارد شد و بر دامان (عليه السلام) نشست. حضرت فرمود: «هُوَ صَاحِبُكُمْ وَ اِمَامُكُمْ بَعْدِي...» [۷] (اين فرزند، و شما بعد از من است...). 📕موعودشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ۷ ۱۳۹۰ش ص۲۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین @shohadayevarjovi