✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا قرآن برخی از «زندگان» را با تعبیر «مردگان» ياد کرده است؟
🔹معمولا وجود و عدم اشياء را با عينيّت آنها در خارج و عدم آن محاسبه مى كنند؛ ولى در منطق #قرآن_مجيد و #روايات_اسلامى وجود و عدم #اشياء با آثار آنها محاسبه مى شود. #زندگانِبىاثر، در صف #مردگان اند و #مردگانِزندهياد، در صف #زندگان. «قرآن مجيد» بارها روى اين مطلب تأكيد كرده است. گاه به پيامبر اكرم (ص) مى فرمايد: «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَ لَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ؛ [نمل، ۸۰] به يقين تو نمى توانى سخنت را به گوش #مردگان برسانى، و نمى توانى كران را هنگامى كه روى برمى گردانند و پشت مى كنند فرا بخوانى».
🔹مسلّم است كه منظور از #مردگان و #كران در اينجا افرادى هستند كه ظاهراً زنده و داراى گوش شنوا مى باشند؛ امّا چون عكس العمل مناسبى در برابر دعوت پيامبر (ص) نشان نمى دهند، در زمره مردگان و كران محسوب شده اند. و در جاى ديگر مى فرمايد: «وَ مَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَ مَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرآنٌ مُبِينٌ - لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيّاً؛ [یس، ۶۹ و ۷۰] ما شعر به او تعليم نداديم و سزاوار او نيست، اين [كتاب آسمانى] فقط ذكر و قرآن مبين است - تا افرادى را كه #زندهاند، بيم دهد».
🔹اميرالمؤمنين امام على (ع) به كميل بن زياد فرمود: «هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ، وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ: أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ، وَ أَمْثْالُهُمْ فِی الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ؛ [۱] #ثروت_اندوزان #مردهاند، در حالى كه ظاهراً زنده اند! ولى #دانشمندان، تا دنيا برقرار است، #زنده مى مانند: جسم آنها از ميان مردم بيرون رفته؛ ولى چهره آنان در آينه دلها نقش بسته است». اگر با اين مقياس قرآنى و روايى، اشخاص و افراد و تمدّن ها و برنامه ها را بسنجيم، جهان چهره ديگرى در نظر ما خواهد داشت و بايد هم مقياس سنجش، همين باشد؛ چرا كه #موجودِ_زنده چيزى است كه داراى #آثار_حيات است؛ آن كس و آن چيز كه آثار حيات نداشته باشد، در واقع مرده است،
🔹و اگر #مردگانى بعد از حيات خود آثار وجودى نشان دهند، تا آن زمان كه آثار وجود آنها در جامعه بشرى است، در زمره #زندگان محسوب مى شوند. #شهيدانِ راه خدا چون آثارشان باقى است، زنده و جاويدانند (گذشته از زندگى برزخى بهشتى)؛ و #ظالمانِ_بيدادگر كه جز تباهى و فساد و ويرانى و مرگ اثرى ندارند، به يقين در صف #مردگان مى باشند. اگر امام علی (ع) گروهى از مردم كوفه و عراق را به عنوان «أَشْبَاحٌ بِلَا أَرْواحٌ» و ناظران نابينا و شنوندگان كر، معرّفى مى كند به خاطر پيروى از همين منطق و همين فلسفه اسلامى است.
پی نوشت:
[۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۸۶، (حکمت ۱۴۷)
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۴، ص ۵۲۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
منبع/تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش اول)
🔸در #روايات_اسلامى اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد، به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد:
1⃣امام على (عليه السلام) در نهج البلاغه مى فرمايد: «وَ الله لَاِنْ اَبِيْت عَلى حَسَكِ السَّعْدانِ مُسَهَّداً اَوْ اُجَرَّ فِى اْلاَغْلالِ مُصَفَّداً، اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَلْقَى اللهَ وَ رَسُولُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ظالِماً لِبَعْضِ الْعِبادِ وَ غاصِباً لِشَىء مِنَ الْحُطامِ». [۱] (به خدا سوگند، اگر شب را به روى خارهاى جانگداز «سعدان» بيدار بسر برم و [روزها] در غل و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم خوشتر است از اينكه خدا و رسولش را روز #قيامت در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم).
🔹امام على (عليه السلام) بعد از اين جمله ها داستان معروف برادرش «عقيل» را به ميان مى آورد كه از شدّت فقر و پريشانى به او پناه آورده بود و تقاضا داشت بر خلاف قانون عدل اسلامى چيزى اضافه بر سهمش از بيت المال به او بدهد؛ امّا امام قطعه آهنى را در آتش تفتيده مى كند و نزديك دست او مى برد و هنگامى كه ناله عقيل بلند مى شود، به او مى فرمايد: «تو چگونه از اين آتشى كه حكم بازيچه را دارد فرياد مى كشى؟ امّا مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبّار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته است!» [۲] امواج نيرومند و تكان دهنده ايمان به #معاد و تأثير آن در اجراى #عدالت و #مقاومت در برابر هر گونه انحراف و گناه در اين كلمات به وضوح به چشم مى خورد و نمونه زنده اى است از تجلّى ايمان به #رستاخيز و #دادگاهعدلالهى در اعمال انسان.
2⃣در حديثى از امير مؤمنان امام على (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ اَيْقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطيّةِ». [۳] (كسى كه يقين به جانشين [و پاداش قيامت] داشته باشد در بخشش #سخاوتمند خواهد بود). اين حديث نيز به خوبى نشان مى دهد كه ايمان به #معاد، انسان را سخاوتمند و بخشايشگر مى سازد.
3⃣در غررالحكم از همان حضرت در عبارتى صريح و آشكار مى خوانيم كه فرمود: «اِجْعَلْ هَمَّكَ لِمَعادِكَ تَصْلُحْ». [۴] (همّ خود را در #معاد قرار ده تا صالح شوى). #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۳۴۶، خطبه ۲۲۴
[۲] همان
[۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، ۱۴۰۹ق، چ اول، ج ۱۶، ص ۲۸۸، باب ۱
[۴] عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، دار الحديث، قم، ۱۳۷۶ش، چ اول، ص ۷۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#معاد #آخرت
منبع/تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه قرآن مجيد و روايات اسلامي، «عُجب» و «خودپسندى» چه آفاتی برای انسان به دنبال دارد؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه به فرزند دلبندش #امامحسنمجتبى (عليه السلام) میفرمايد: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ، وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ». ([پسرم] بدان كه #خودپسندى و #غرور، ضد راستى و درست انديشى، و آفت عقل هاست)؛ اشاره به اينكه #انسانِ_خودپسند، حقايق را درباره خويش و ديگران درك نمى كند و اين #صفت_زشت، حجابى بر عقل او مى افكند تا آنجا كه #عيوب_خويش را صفات برجسته، و #نقصها را كمال مى بيند،
🔹و گاه يك عمر در اين خطا و #اشتباه_بزرگ باقى مى ماند و با همان حال از دنيا مى رود. به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود، عُجب و #خودپسندى همانند شراب است؛ هر دو انسان را #مست مى كند و انسان مست همچون ديوانگان است كه بايد از او فرار كرد. در #قرآن_مجيد و #روايات_اسلامى، در نكوهش عُجب و #خودپسندى نكته هاى فراوانى آمده است؛
🔹ازجمله در «آيه ۸ سورهفاطر» میخوانيم: «أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللهَ عَليمٌ بِما يَصْنَعُونَ»؛ (آيا كسى كه #زشتی_عملش [بر اثر عُجب و خودپسندى و هواى نفس] براى او #آراسته شده و آن را زيبا مى بيند [همانند كسى است كه واقع را مى يابد]؟! خداوند هر كس را بخواهد [و سزاوار باشد] گمراه مى سازد و هر كس را بخواهد [و شايسته ببيند] هدايت مى كند پس جانت به سبب تأسف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام مى دهند داناست).
🔹در سخناناميرمؤمنان #امام_علی (عليه السلام) تعبيرات عجيبى درباره #عُجب و #خودپسندى ديده مى شود؛ در يكجا مى فرمايد: «العُجْبُ آفَةُ الشَرَفِ»؛ [۱] (#خودپسندى، آفت شرف انسان است). و در جاى ديگر مى فرمايد: «آفَةُ اللُّبِّ العُجْبُ»؛ [۲] (آفت عقل، #عُجب است). و باز مى فرمايد: «اَلعُجْبُ يُفْسِدُ العَقْلَ»؛ [۳] (#عُجب، عقل انسان را فاسد مى كند). و در جاى ديگر: «ثَمَرَةُ العُجْبِ البَغْضَاءُ»؛ [۴] (نتيجه #خودپسندى آن است كه مردم دشمن انسان مى شوند) و بالأخره مى فرمايد: «العُجْبُ رَأْسُ الحِمَاقَةِ»؛ [۵] (#خودپسندى، سرآغاز حماقت است).
پی نوشتها؛
[۱] غررالحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، محقق، رجائى، سيد مهدى، دار الكتاب الإسلامية، قم، ۱۴۱۰ق، چ دوم، ص ۵۲، حکمت ۹۸۳؛ [۲] همان، ص ۲۸۰، حکمت ۴۲؛ [۳] همان، ص ۴۴، حکمت ۷۷۶؛ [۴] همان، ص ۳۲۷، حکمت ۲۰؛ [۵] همان، ص ۳۰، حکمت ۴۰۳
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۵۶۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#غرور #عجب #خودپسندی
منبع/ تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۸ نهج البلاغه، درباره لزوم حسابرسی اعمال چه می فرماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ».(هر كس به #حساب خود برسد #سود مى برد و آن كس كه #غافل بماند #زيان مى بيند). هميشه مسئله #حسابرسى در زندگى ماديِ مردم، وسيله اى براى پرهيز از #زيانها بوده است و وسايل مختلفى براى ثبت و ضبط حساب ها از قديم الايام فراهم كرده اند. در عصر و زمان ما اين وسايل بسيار متنوع و پيچيده شده و دقيق ترين حساب ها را نگهدارى مى كند. #بررسی_حساب سبب مى شود كه اگر انسان احساس #زيان كرد، به سراغ نقطه هاى آسيب پذير برود و آنها را #اصلاح كند تا #زيان، تبديل به سود گردد.
🔹اصولاً تمام اين #جهان بر اساس #حساب و #نظم آميخته با آن قرار گرفته است. هر گاه درون #بدن خود را ملاحظه كنيم در منطقه خون ما #حساب_دقيقى حكمفرماست؛ بيش از بيست فلز و شبه فلز و مواد مختلف حاصل از آن خون ما را تشكيل مى دهد و به مجرد اين كه #نظم آن به هم بخورد بيمارى حاصل مى شود. به همين دليل پزشكان اولين دستورى را كه مى دهند #محاسبه اجزاى تشكيل دهنده خون از طريق آزمايش است تا به وسيله اين #حسابگرى جلوى بيمارى را بگيرند.
🔹آن كس كه اين آزمايش ها را به فراموشى بسپارد ممكن است زمانى متوجه شود كه #خسارت و زيان وسيعى دامن او را گرفته، در امور مادى دنيا ورشكست و در مسائل طبيعى مانند سلامتى جسم گرفتار بيمارى هاى غير قابل علاج شده است. #اسلام مى گويد: در #امور_معنوى نيز بايد همين گونه؛ بلكه دقيق تر به #حساب_خويش رسيد. آن كس كه مراقب #اعمال خويش باشد و #حسابرسى دقيق كند #سود_معنوى مى برد، و كسى كه از آن #غافل گردد گرفتار #خسران و #زيان در #دنيا و #آخرت مى شود.
🔹از این رو #رسول_اكرم (صلى الله عليه وآله) در حديثى می فرمایند: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبُ نَفْسَهُ أشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَرِيكَهُ وَ السَّيِّدُ عَبْدَهُ»؛ [۱] (#انسان فرد باايمانى نخواهد بود، مگر زمانى كه با #دقت #اعمال خود را #محاسبه كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريك خود مى رسد يا مولا به حساب بنده خويش).
🔹#حسابگرى در مسائل معنوى و #امور_اخروى بايد #شديدتر و #دقيقتر باشد؛ زيرا غير ما #حسابگرانى هستند كه حساب دقيق #اعمال ما را دارند، در حالى كه در امور مادى، هر كس خودش حسابگر خويش است و معمولاً كسى بر او نظارتى ندارد. #قرآن_مجيد در این رابطه مى فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ • كِرَاماً كَاتِبِينَ • يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»؛ [۲] «و به يقين #نگاهبانانى بر شما گمارده شده • #والامقام و #نويسنده [اعمال نيك و بد شما] • كه #میدانند شما چه مى كنيد).
🔹همچنین در آیه ديگر، در #صحنه_قیامت خطاب به #گناهكاران، مى فرماید: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ [۳] (اين #نامه_اعمال شماست كه ما نوشته ايم و به #حق بر ضدّ شما سخن مى گويد، ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم). در #روايات_اسلامى تأكيد شده است كه همه روز به #حساب خود برسيد، يعنى شب هنگام همان گونه كه معمول بسيارى از بازرگان ها و تجار دفاتر خود را به خانه مى برند و به حساب روز خود مى رسند، شما هم شب هنگام به #اعمالى كه در روز انجام داديد نگاهى #حسابگرانه بيفكنيد، اگر خطايى بوده #توبه كنيد و اگر كار خوبى بوده #شكر خدا به جا آوريد و آن را تكرار نماييد.
🔹#امام_كاظم (عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اِسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ»؛ [۴] (كسى كه همه روز به #حساب خود نرسد از ما نيست؛ اگر كار خيرى انجام داده از خداوند #توفيق فزونى بطلبد و خدا را بر آن #شكر بگويد، و اگر #كار_بدى انجام داده #استغفار كند و توبه نمايد و به سوى خدا باز گردد). ارباب سير و سلوك نيز براى پيمودن مسير #قرب_خدا از نخستين توصيه هايى كه به رهروان اين راه مى كنند #مراقبت_اعمال و سپس #محاسبه آن است، چرا كه بدون آن، پيمودن اين راه پر خوف و خطر امكان پذير نيست.
پی نوشتها؛
[۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۶۷، ص ۷۲، باب ۴۵
[۲] قرآن کریم، سوره انفطار، آيه ۱۰ تا ۱۲
[۳] همان، سوره جاثيه، آيه ۲۹
[۴] بحار الأنوار، همان.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۱۳، ص ۵۹۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حساب #حسابرسی #آخرت #اعمال
منبع/ تبیین
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️پاسخ امام علی (علیه السلام) برای ديدن خدايی كه ديده نمى شود چه بود؟
🔹از روايات مختلف در شرح حال #امام_علی(ع) استفاده میشود كه حضرت بارها میفرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»؛ (هر #مطلبى را كه میخواهید از من #سؤال كنيد پيش از آنكه از ميان شما بروم) و به اين ترتيب #آمادگى خود را براى #پاسخ به هر #سؤال - چه مربوط به #دين و چه #دنياى مردم باشد - بيان میفرمود؛ حتى بعد از آنكه ضربه هولناك #ابن_ملجم بر فرق مباركش وارد شد در ملاقاتى كه با توده هاى مردم در بستر شهادتش داشت، همين جمله را تكرار فرمود!!
🔹از جمله مواردى كه حضرت اين جمله را بيان فرمود هنگامى بود كه بر كرسى خلافت ظاهرى نشست و براى مردم خطبه اى خواند و در ضمن آن خطبه، جمله «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» را تكرار فرمود و بر اين معنا تأكيد كرد كه مخصوصاً از تمام #آیات_قرآن و زمان و شأن نزول و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن با خبرم. در اين هنگام، «ذعلب يمانى» كه مردى شجاع و فصيح بود برخاست و سؤال كرد: ای #امیرمومنان آیا #پروردگارت را دیده ای؟ و #امام (عليه السلام) با زيبايى تمام به پاسخ او پرداخت؛ «أَفَاَعْبُدُ مَا لَا أَرَى؟» [۱] (آيا ممكن است كسى را كه نمى بينم #عبادت كنم؟!).
🔹به اين معنا كه #عبادت، فرع بر #معرفت است و #معرفت درجاتى دارد كه بالاترين درجه آن #درجه_شهود است و حضرت در اين سخن به #مرحلهعالىعبادت خود نظر دارد كه آن را همراه با مشاهده #ذاتپاكپروردگار میشمرد. ذعلب در فكر فرو رفت كه منظور حضرت در اينجا كدام مشاهده است؟ آيا مشاهده حسّى است كه قائلان به جسميت خداوند (مجسّمه) عقيده دارند؟ يا مشاهده #روحانى و #معنوى میباشد كه چيزى برتر از مشاهده عقلى است؟ لذا بلافاصله سؤال كرد: «وَ كَيْفَ تَرَاهُ؟» (چگونه خدا را مى بينى؟)
🔹 #امام(ع) در پاسخ او سخنى گفت و پرده از روى #حقايقى برداشت و همه #مخاطبان حتى ذعلب را تحت #تأثيرفوقالعاده قرار داد تا آنجا كه ذعلب در پايان اين سخن، مدهوش شد و بوى گلش چنانش مست كرد كه دامنش از دست برفت. حضرت چنين فرمود: «فقال: لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونَ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَ لكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ» (#چشمها هرگز او را آشكارا نبيند، اما #قلبها با نیروی #حقايق_ایمان، وى را درك میكند). منظور از حقايق ايمان، #اصول_اعتقادى و #معارف_حقّه است.
🔹براى توضيح اين سخن بايد به اين نكته توجّه كرد كه مشاهده بر سه گونه است:
1⃣ #مشاهده_حسّى كه با چشم صورت میگیرد.
2⃣ #مشاهده_عقلى كه انسان از طريق #استدلال به آن میرسد و حقايقى را همچون آفتاب با چشم دل مى بيند؛ آنگونه ـ كه به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» ـ كسانى مانند #نيوتون مشاهده كردند؛ از افتادن يك سيب از درخت به روى زمين، #قانون_جاذبه را كه هرگز با چشم سر ديده نمیشود مشاهده كرد و به آن پى برد.
3⃣ #شهود_باطن و درون كه يك نوع #ادراك_باطنى است؛ اما نه استدلالى. انسان با #چشم_دل واقعيت موجود را مى بيند و آن را باور میكند، بى آنكه احتياج به استدلالى داشته باشد و اين درك و ديدى است كه تا انسان به آن نرسد فهم آن مشكل است. اين موضوع، نمونه هاى فراوانى در #قرآن و #روايات_اسلامى دارد.
🔹درباره #حضرت_ابراهيم(ع) میخوانیم: خداوند #ملكوت_آسمانها و زمين را به او نشان داد: «وَ كَذَلِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ». [۲] درباره #حضرت_يعقوب (ع) میخوانيم: هنگامى كه برادران #يوسف(ع)، پيراهن وى را در مصر از او گرفتند و حركت كردند، يعقوب (ع) گفت: «إِنِّى لاَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ» [۳] (من #بوى_يوسف را احساس میكنم).
🔹در تاريخ اسلام آمده كه: «#پيامبر_اكرم (ص) به هنگام حفر خندق، قبل از شروع جنگ احزاب، زمانى كه كلنگ را بر سنگى كه مانع پيشرفت كار خندق شده بود در سه نوبت فرو كوفت و جرقه هایى پريد، فرمود: من كاخ كسرى و قصر قيصر و قصرهاى صنعا در يمن را ديدم كه به روى اصحاب من گشوده میشود ». [۴] #امام_علی(ع) بارها در #نهج_البلاغه از #آينده خبر میدهد و در بعضى موارد میفرماید: «فلان گروه را مى بينم كه چنين و چنان خواهند كرد».
🔹حتى بعضى از #مؤمنان_مخلص به چنين كشف و شهودى نايل میشدند. داستان جوان پاكدلى كه صبحگاهان در صف جماعت پيامبر اكرم(ص) بود معروف است كه مى گفت: «هم اكنون بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در جهنم مى بينم!» و #پيامبر(ص) او را تصديق كرد و فرمود: اين «جوان، بنده اى است كه خداوند، قلبش را به #نور_ايمان روشن كرده است». [۵] و موارد ديگر كه شرح آن در خور كتاب مستقلى درباره كشف و شهود است و همگى دلالت بر اين میكند كه غير از مشاهده حسّى و عقلى، نوع ديگرى از شهود وجود دارد كه برتر از اينهاست. [۶]
#مآخذدرمنبعموجوداست
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
منبع/ تبیین
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «ظلم» و بیدادگری و همکاری با ظالمان چیست؟
🔹در آيات بسيارى از #قرآن_مجيد، #ظالمان و بيدادگران به آتش سوزانِ #جهنّم تهديد شده اند، و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مى شود. اين، نشان مى دهد كه تا چه حدّ، #اسلام براى ترك #ظلم و ستم اهميت قائل است.
🔹در «آيه ۲۹ سوره كهف» در شديدترين تهديدات مى فرمايد: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِينَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً» (ما براى #ستمگران #آتش آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو #احاطه كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون #فلز_گداخته كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!).
🔹در تعبير كوبنده ديگرى در «آيه ۱۵ سوره جنّ» مى خوانيم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما #ظالمان، هيزمِ آتشِ دوزخند!). اين تعبير نشان مى دهد كه #آتش_دوزخ از #درونجانآنها زبانه مى كشد، و همان گونه كه در اين عالم آتش سوزانى بر #مظلومان بودند، در آنجا كه عالَم تجسّم اعمال است وجودشان يك پارچه آتش مى شود و تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره #قوم_ستمگر و ظالم وجود ندارد. [۱]
🔹نه تنها #ظلم و ستم، #ظالمان را به دوزخ - آن كانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلكه به فرموده #قرآن_مجيد (در آيه ۱۱۳ سوره هود) كسانى كه بر آنها تكيه كنند، و يا جزء #اعوان و #انصار آنان باشند نيز مشمول #همين_حكم خواهند بود؛ مى فرمايد: «وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (تكيه بر #ظالمان نكنيد كه #آتش شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد).
🔹«تركنوا» از ماده «ركون» به گفته ارباب لغت به معناى اعتماد و تمايل به چيزى است كه لازمه آن قوّت و قدرت است؛ زيرا انسان به چيزى اعتماد مى كند كه داراى قوّت است و لذا واژه «ركن» به ستون يا ديوارى كه ساختمان يا اشياء ديگر را سرپا نگه مى دارد اطلاق مى شود. [۲] با توجه به اينكه آيه فوق هم از نظر عنوانِ #ظالمان، مطلق است و هم از نظر تعبير به «ركون» شامل هرگونه وابستگى و اعتماد به هر #ظالم و #ستمگرى مى شود و مى فرمايد: سرانجام همه آنها، گرفتارى در چنگال #عذاب_الهى است؛ بلكه در اين #دنيا نيز غالباً نتيجه اى جز #بدبختى و ناكامى نمى گيرند؛ زيرا هنگامى كه #ظالم قوى شد بر آنها نيز رحم نمى كند.
🔹به هر حال جايى كه تكيه بر آنها اين گونه مايه بدبختى است، مسلماً كمك كردن به آنها و #تقويت_ظالمان و ستمگران به طريق اولى، انسان را به #دوزخ مى كشاند و به همين دليل #قرآن با صراحت تعاون و همكارى بر هرگونه #گناه و #ظلم را ممنوع شمرده و (در آيه ۲ سوره مائده)مى فرمايد: «وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». در #روايات_اسلامى نيز #شديدترين_عذاب و مجازات براى كسانى كه به نحوى از انحاء، #ظالمان را تقويت كنند، و حتى قلم يا دواتى براى نوشتن يك حكم ظالمانه در اختيارشان بگذارند بيان شده است.
پی نوشتها؛
[۱] شبيه همين معنا در سوره هاى سبأ، آيه ۴۲؛ سوره زخرف، آيه ۶۵؛ سوره آل عمران، آيه ۱۵۱؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۲؛ سوره مريم، آيه ۷۲؛ سوره اعراف، آيه ۴۱؛ سوره انبياء، آيه ۲۹ و سوره شورى، آيه ۴۵ نيز آمده است.
[۲] المصباح المنير فی غريب الشرح الكبير للرافعی، المقری الفيومی، موسسه دار الهجرة، قم، بی تا، چ۲، ج ۲، ص ۲۳۷
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر،، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#ظلم #ظالم #ستم
منبع/ تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️با وجود اینکه وسعت و تنگی رزق و روزی دست خداست پس کار و کوشش انسان چه فایده ای خواهد داشت؟
🔹از بسيارى از آيات #قرآن_مجيد و #روايات «مقدّر بودن روزى» و در منابع مختلف استفاده مى شود كه وسعت و فراخى روزى يا تنگى و ضيق آن، به اراده و #مشيّت_خداوند نسبت داده شده است، تا بندگان خود را #بيازمايد. به تعبير ديگر: به هر كس آنچه #مصلحتش بوده است داده و براى هر كس آنچه مايه صلاح حالش بوده مقرّر فرموده. اين تعبيرات سؤالات متعدّدى بر مى انگيزد. نخست اينكه: اگر چنين است پس #تلاش و كوشش، براى رزق و #روزى چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟
🔹ديگر اينكه: اين گونه برداشت ها سبب ركود فعّاليت هاى اجتماعى و عقب ماندگى جامعه مى گردد؛ جامعه اى كه بايد پر نشاط و پر اميد به فعّاليت هاى گسترده بپردازد و در ميدان رقابت از جوامع غير مسلمان عقب نماند. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِی الْحَيَاةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ» [۱] (ما #معيشت و [روزى] آنها را در #حيات_دنيا در ميانشان تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم).
🔹ولى پاسخ اين سؤال ها در #روايات_اسلامى آمده است كه هرگاه كنار هم چيده شود، ديگر ابهامى باقى نمى ماند. از يك سو، در «نهج البلاغه» و كلمات #امام_علی (علیه السلام) میخوانیم: «إِنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ، فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتاكَ» [۲] (#روزى بر دو گونه است: قسمتى از آن، تو بايد به #دنبالش بروى، و قسمتى از آن، او به دنبال تو مى آيد به گونه اى كه اگر به سراغش نروى به #سراغتو خواهد آمد).
🔹واقعيت نيز چنين است كه قسمت مهمّى از #روزى چيزى است كه انسان بايد در راه آن تلاش و #كوشش كند و تمام هوش و #استعداد و #توان خود را به كار گيرد و بدون اينها هرگز به آن نخواهد رسيد؛ ولى بخش ديگرى از روزی ها، #روزیهای_ناخواسته است كه به سراغ انسان مى آيد و به او نشان مى دهد كه اگر چه تلاش و كوشش يك اصل مهم است، امّا #رازقيّت_خداوند منحصر به آن نيست و در همه حال بايد به او دل بست و همه چيز را از او دانست.
🔹در روايت ديگرى مى خوانيم: از جمله #دعاهايى كه مستجاب نمى شود، دعاى انسان سالمى است كه در خانه نشسته و دست از #تلاش و كوشش برداشته و عرضه مى دارد: خدايا به من روزى ده! [فرشتگان الهى] به او مى گويند: اين دعاى تو مستجاب نيست، برخيز و تلاش كن. #امام_صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «أَرْبَعٌ لاَيُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ: الرَّجُلِ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ، يَقُولُ: يَا رَبِّ ارْزُقْنِي! فَيَقُولُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَبِ». [۳]
🔹از سوى ديگر، #تقديرات_الهى در بسيارى از موارد هماهنگ با #تدبيرات_ما است، يعنى خداوند مقدّر كرده آنها كه #تلاش و كوشش مى كنند سهم بيشترى داشته باشند، و آنها كه سُست و #تنبلاند سهم كمتر. اين هماهنگىِ تقدير و تدبير، پاسخ روشنى به كسانى مى دهد كه به بهانه #تقدير از #تدبير سرباز مى زنند و تن به #تنبلى مى دهند. از سوى سوم، بى شك استعداد جسمانى و فكرى همه #انسانها يكسان نيست و افراد بشر از نظر هوش و استعداد و مديريّت اقتصادى و توان جسمى براى كار كردن بسيار تفاوت دارند و همين، سرچشمه تفاوت بهره هاى آنها در اين قسمت مى شود؛
🔹آن كس كه اين تفاوت ها را #مقدّر كرده، طبعاً تفاوت هاى روزى را نيز مقدّر فرموده است و انتظار يكسان بودن همه انسانها از نظر روح و جسم، انتظار بسيار بى جايى است؛ مانند انتظار مساوى بودن همه اعضاى بدن و تمام استخوان ها و عضلات؛ چرا كه در مجموعه بدن، هر عضوى مأموريتى دارد و توان او به اندازه مأموريت اوست و مجموعه #جهان_انسانيّت نيز، همانند يك بدن است با تفاوت ها در جهات مختلف و طبعاً با تفاوت در #بهرههای_روزى. نتيجه اينكه: آنچه در #آیات و #روایات درباره #تقدير_ارزاق آمده، مى تواند اشاره اى به تمام آنچه در سه نكته بالا گفتيم بوده باشد و اين چيزى بر خلاف عدالت نيست؛ بلكه عين #عدالت و #حكمت است.
پی نوشتها؛
[۱] سوره زخرف، آيه ۳۲
[۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۰۴، (نامه ۳۱)
[۳] الکافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ۲، ص ۵۱۱
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۱۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#رزق #روزی
منبع/ تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«زهد» در روايات اسلامی چگونه معرفی شده است؟
🔹گاه تصوّر مى شود مفهوم #زهد آن است كه انسان به كلّى #دنيا را ترك گويد و همچون راهبان در گوشه اى بخزد و از جامعه دورى گزيند؛ در حالى كه اين معنا با #روحاجتماعىاسلام هرگز نمى سازد و در #روايات_اسلامى، شديداً از آن نهى شده است. بنابراين، #زهد مفهوم ديگرى دارد و آن #ترك_دلباختگى و دلدادگى و عشق بى قرار نسبت به #دنيا و عدم اسارت در چنگال زرق و برق آن است و اين همان سرمايه عظيمى است كه اگر #انسان فاقد آن باشد، آلوده انواع #گناهان مى گردد، و گاه #دين و ايمان خود را بر سر متاع دنيا مى نهد.
🔹در روايات متعددی به #زهد توجه ويژه ای شده است. از جمله: امیرالمؤمنین #امام_علی (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الأَخْلاَقِ عَلَى الدِّينِ، الزُّهْدَ فِی الدُّنْيَا» [۱] (از مهم ترين اخلاقى كه انسان را بر حفظ دينش يارى مى دهد، #زهد در دنياست). #امام_صادق (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِذَا تَخَلَّى الْمُوْمِنُ مِنَ الدُّنْيَا سَمَا، وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حُبِّ اللهِ» [۲] (هنگامى كه #مؤمن از #دنياپرستى كناره گيرى كند، ترقّى و #تكامل مى يابد و شيرينى محبّت خدا را مى چشد).
🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه: #امام_علی (عليه السلام) جابر بن عبدالله را ديد كه آه مى كشد! فرمود: «يَا جَابِرُ! عَلَیمَ تَنَفَسُّكَ؟! أَعَلَى الدُّنْيَا؟» (براى چه آه كشيدى؟ بر دنيا؟)، جابر عرض كرد: آرى!. [در اينجا امام (عليه السلام) تحليل جالبى درباره #لذّتهاى_دنيا بيان فرموده كه لذّاتش يا در خوردنى است، يا نوشيدنى، يا لباس فاخر، يا لذّت جنسى، يا مركب، يا بوى خوش، يا نغمه ها]. سپس در تشريح آنها فرمود: بهترين غذاها #عسل است و آن چيزى جز [شيره گل هاى آميخته با] آب دهان حشرهای نيست؛ و شيرين ترين نوشيدنى ها #آب است كه چيزى است كم ارزش كه بر سطح زمين جارى است،
🔹و برترين لباس ها #حرير است كه از لعاب كرمى تهيّه مى شود و بهترين لذّات جنسى در زنان است و آن هم در محلّى از بدن او كه آلوده ترين محل هاست و بهترين مركب ها #اسب است كه در بسيارى از موارد قاتل انسان است و بهترين بوى خوش، #مُشك است كه از خون ناف حيوانى [آهوى خُتَن] گرفته مى شود جالب ترين نغمه ها، نغمه #غناست كه انسان را به گناه مى كشاند. اى جابر! چيزى كه #بهترين_لذّاتش چنين است، از دست رفتنش جاى تأسف نيست. جابر مى گويد: بعد از شنيدن اين سخن، هرگز زرق و برق #دنيا به فكر من خطور نكرد!». [۳]
پی نوشت:
[۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۱۲۸
[۲] همان، ص ۱۳۰
[۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۷۵، ص ۱۱، تتمة باب ۱۵
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ ش، چ اول، ج ۴، ص ۴۰۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#زهد
منبع/ تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول)
🔸در #روايات_اسلامى اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله #تجسّم_اعمال بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] (#تجسّم_اعمال در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم:
1⃣در حديثى از #پيغمبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت #پيامبر (صلی الله علیه و آله) رسيدم. عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] #رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ»؛
🔹(اى قيس [همراه] با #عزّت، #ذلّت است و با #حيات، #مرگ و با #دنيا، #آخرت و هر چيزى #حسابگرى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو #همنيشنى خواهى داشت كه با تو #دفن مى شود؛ در حالى كه او #زنده است و تو با او دفن مى شوى در حالى كه تو #مردهاى، اگر او #گرامى باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر #پست باشد تو را #تسليم [بدبختى] مى كند. او فقط با تو #محشور مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او #سؤال مى شوى، پس آن را #صالح قرار ده؛ چرا كه اگر #صالح باشد موجب #آرامش تو است و اگر #فاسد باشد مايه #وحشت تو است و او #عمل_تو است!).
🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا #رسول_الله! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، #پيامبر (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان!
🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از #سخنان_پراكنده بپرهيز كه همنشين انسان در #قبر، #اعمال اوست. و هيچ چيز قبل از مرگ و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر #عمل او). [۲]
2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه #بنده_مؤمن مى ميرد همراه او در #قبر شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است #بالاى_سر او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر.
🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من #نمازم و آن كه دست چپ است مى گويد من #زكاتم و آن كه پيش رو است مى گويد: #روزهام و آنكه پشت سر است مى گويد: #حج و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من #نيكىهايى هستم كه نسبت به برادرانت كردى سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». #ادامه_دارد...
#مآخذدرمنبعموجوداست
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴
#اعمال
منبع/ تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸در #روايات_اسلامى اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله #تجسّم_اعمال بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] (#تجسّم_اعمال در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم:
3⃣در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: جبرئيل به من گفت: «يا مُحَمَّدُ! عِشْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مَيِّتّ ... وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مُلَاقِيهِ» [۱] (اى محمد! هرچه مى خواهى زندگی كن، ولى سرانجام بدرود حيات خواهى گفت... و هر #عملى مى خواهى انجام بده كه سرانجام، آن را ملاقات خواهى كرد).
4⃣باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِنّ الْمُؤْمِنَ اِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ فَيَقُولُ لَهُ مَا اَنْتَ؟ فَوَ الله اِنِّي لَاَرَاكَ اِمْرَأَ صِدْقٍ، فَيَقُوُلُ لَهُ اَنَا عَمَلُكَ فَيَكُونُ لَهُ نُوراً وَ قَائِداً اِلَى الْجَنَّةِ...» [۲] (هنگامى كه #مؤمن از قبرش [در قيامت] خارج مى شود #عمل او در صورت زيبايى در برابر او ظاهر مى شود و مى گويد: تو كيستى كه به خدا سوگند من تو را شخص صادقى مى بينم؟ او در جوابش مى گويد: من #عمل توام و او براى #مؤمن نور و روشنايى و راهنما به سوى #بهشت است...).
5⃣و بالاخره در حديثى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اِذا وُضِعَ الْمَيِّتُ فِي قَبْرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخْصٌ وَ قالَ لَهُ يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً، كانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِاِنْقِطَاعِ اَجَلِكَ وَ كانَ اَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وَ كُنْتُ عَمَلُكَ فَبَقَيْتُ مَعَكَ، اَمَا اِنِّي كُنْتُ اَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ عَلَيْكَ!» [۳] (هنگامى كه #ميّت در قبر گذارده مى شود، شخصى در برابر او نمايان مى گردد و به او مى گويد: اى انسان! ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد و ديگرى خانواده ات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند و من #عمل توام كه با تو مانده ام؛ ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم).
🔹احاديث در اين زمينه بسيار است از جمله «احاديث معراج» كه #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) از كنار #بهشت و #دوزخ مى گذرد و هر گروهى از #بدكاران را به #عذاب و كيفرى شبيه #اعمال خود گرفتار ديد، و نيز اعمال #نيكوكاران را مشاهده كرد كه سبب پيدايش مرافق تازه اى در #بهشت مى شود. اخبارى كه درباره #غيبت وارد شده و تجسّم آن را به صورت پاره #گوشت_گنديدهاى كه غيبت کننده آن را تناول مى كند بيان مى دارد شاهد ديگرى بر اين مدّعاست.
🔹از مجموع روايات گذشته به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه #اعمال_آدمى در صورت هاى مناسبى در عالم #برزخ و #قيامت، #مجسّم مى گردد، حتّى تعبير «اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً» [۴] (كسانى كه #اموال_يتيمان را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود #آتش داخل مى كنند) نشان مى دهد كه #باطن_عمل در عالَم دنيا نيز از نوعى تجسّم برخوردار است، به طورى كه #مال_يتيم در باطن به شكل #آتش_سوزان است، هر چند كسانى كه چشم واقع بين ندارند آن را نمى بينند. دليلى ندارد كه همه روايات را بر معناى مجازى و كنايى حمل كنيم و همه را تأويل و توجيه نماييم، با اينكه عمل به ظواهر آنها بى مانع است و مشكلى ايجاد نمى كند.
پی نوشتها؛
[۱] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۵، ص ۵۴۶؛ [۲] همان، ج ۱۴، ص ۳۶۶؛ [۳] الکافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۳، ص ۲۴۰؛ [۴] سوره نساء، آیه ۱۰
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
منبع/ تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi