eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
224 دنبال‌کننده
440 عکس
51 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
نان حلالی، تو نیز گمنامی چقدر خسته شدی تا کمی بیارامی بخواب راحت و آسوده از غم فردا شهید آن همه اندوه بی سرانجامی شهید اشک شب و جلد بالش خیسی شهید روز و شبی تو شهید ایامی شهید ثانیه‌های پیامک واریز رسیده‌است پیامی ولی چه پیغامی؟! شهید رنج فراوان و دسترنج کمی شهید قسط جهاز و اجاره و وامی به دسترنج شما یک قران اضافه نشد جز این که فصل گرانی رسید و ناکامی شهید شکوه نکردن ز کارفرمایی وگر شنید برایت نکرد اقدامی کسی نبود که از غصه‌ات بکاهد آه کسی نداد به تو در خور تو انعامی به دسترنج کم و رنج مکفی‌ات سوگند به آه کارگرت، چه ایهامی؟ شهید صبح میادین کارگر هستی که از شهادت تو کس نمی‌برد نامی @shokoohsher🌱
فرو خورده است بغضی را گلوی عاشق میهن نشانده رنگ خون چشم مصیبت روی این دامن نفس های اذان در سینه ی غم حبس میشد چون برآمد آفتاب از چهره های دودی روشن برای دین کم از مجاهد نیست که خم کرده است پیش غیرت او آسمان، گردن به پیشانی نشانده چین غیرت تا برقصاند برای دخترانش شاپرک در دشت پیراهن چگونه درس بابا آب را با اشک ننویسد که مغز هرمدادش روی کاغذ می کند شیون هنوز آغاز پاییز است و مانده روسیاهی به ذغال شرمگینی که زده آتش به این خرمن به آغوش سعادت راه های بی شماری هست اگر لبنان اگر غزه اگر کرمان اگر @shokoohsher 🌱
وجدان جهانیان به هوش آمده است رودی شده است و در خروش آمده است از خون بنویس شاعر از خون شهید! خون کلمات هم به جوش آمده است @shokoohsher🪴
تقدیم به روح نورانی سید مقاومت، که او نیز در ۶۳ سالگی به سعادت رسید: شصت و سه سال اهل بکاء و نبرد بود در اوج این زمانه‌ی نامرد، مرد بود شصت و سه سال مثل نبی، مثل مرتضی مانند حاج قاسم ما، اهل درد بود دلتنگ کودکان و یتیمان بی پناه دلگرمی همیشه‌ی شب های سرد بود سنگی رها شد از کف دیوانه‌ای، سپس ذکر تمام آینه‌ها «بازگرد» بود وقتی که بود، غزه از او رنگ و رو گرفت وقتی که رفت رنگ جهان _آه_ زرد بود نصر خداست شامل او، پس شهید شد شصت و سه سال در دل زخم و نبرد بود @shokoohsher 🌱 https://eitaa.com/sobhetazedam
چون لاله‌یِ در بهار برمی‌گردی گل کرده و بیشمار برمی‌گردی همراه عماد و حاج قاسم روزی در دولت سبز یار برمی‌گردی.. @shokoohsher🍀
که گفته کوه می ریزد؟ که گفته تیشه می ماند؟ همیشه برگ می ریزد؛ ولیکن ریشه می ماند اگر صیاد هم تیری نشاند بر تن شیری ردای سلطنت از آن شیر بیشه می ماند که سلطانی نه با خون ریزی و با چنگ و دندان است عنان در دست های روشن اندیشه می ماند پر سیمرغ اگر هم سوخت باکی نیست، سیمرغ است بگو خاکسترش هم در مسیر رونق این پیشه می ماند بگو می روید از خاکسترش هرروز صدققنوس همیشه برگ می ریزد، همیشه ریشه می ماند @shokoohsher☘️
هم غزه، هم لبنان، هم شام، هم ایران یک آرمان داریم، یک روح، یک پیمان در جادۀ بیروت، هم‌راه «مُغنیّه» پای جبل عامل، هم‌گام با «چمران» تنها سلاح ماست مردانه جنگیدن بی‌ خُود، بی جوشن، در شام بمباران تا بر زمین خون «سیدحسن» جاری‌ست فریاد می‌جوشد از قلب این میدان «سیدحسن» یعنی از پا نیفتادن وقتی تبرزار است دنیای دژخیمان لب باز کن ای مرد، ای واژه واژه درد همسایۀ «میثم»، هم‌مسلکِ «سلمان» دریایی و زنده‌ست، قلب پر آشوبت ای گونه‌هایت سرخ، از سیلی طوفان.. ظهر است و عاشوراست، در علقمه غوغاست کرب‌وبلای ماست: هم غزه، هم لبنان @shokoohsher ☘️
چون رود، بی‌صدا و خروشان بود مانند چشمه، ساکت و جوشان بود عمری چو نخل، پرثمر و... خالی، از نخوت افاده‌فروشان بود می‌سوخت بی‌امان که بیاساییم یک عمر، شمع جمع خموشان بود آرام و سربه‌زیر ولی چون شیر کابوس شام تیرۀ موشان بود با ساقی الست چو پیمان بست بر عهد خویش محکم و کوشان بود مجنون‌صفت به کوه و بیابان زد چون ابرها ز خانه به دوشان بود گهوارۀ وطن که رهید از موج مدیون عزم نیل‌فروشان بود @shokoohsher☘️
غمگین نشوید هیچ با این اخبار خوشحال مبادا بشود استکبار خون شهدا همیشه جریان‌ساز است برخیزد از آن هزار @shokoohsher🌱
مانند شهید قدس، تالحظه ی آخرین میان پیکار ترس و دودلی به خویشتن راه مده بر روی زمین سلاح خود را نگذار @shokoohsher 🍃
🌹 رفتی مگر دوباره وطن را رها کنی از دست دیو، پارهٔ تن را جدا کنی کی‌ می‌توان فروخت وطن را به اجنبی با دزد جان و مال، محال است تا کنی ناموس آدم است وطن نیز بی گمان حق داشتی بسوزی و آتش به پا کنی چندین و چند سال شهیدی و آمدی فکری به حال آن همه آدم نما کنی گاهی برای آن که بفهمند حق تویی حتی نیاز هست که جان را فدا کنی رفتی و قهرمان فلسطینیان شدی رفتی که با شکوه خودت فتح‌ها کنی زخمی و پر غرور شبیه حماسه‌ها رفتی مگر که مشت ستم را تو وا کنی @shokoohsher🍃
ببین چقدر به افسانه‌ها شبیهی تو به قهرمانِ ز محبس رها شبیهی تو چه کرده‌ای که چنین بی‌کرانه‌ای یحیی؟! به آسمان بلند خدا شبیهی تو قیامتی که تو کردی به پا قیامت بود به روز حشر، به روز جزا شبیهی تو نسیم هستی و طراح حمله‌ی توفان به نقش اصلی خود تا کجا شبیهی تو چقدر سینه‌ی تو داغ دیده پشت هم به روضه روضه‌ی کرب و بلا شبیهی تو تو خاطرات غم‌انگیز غزه‌ای یحیی به چشم‌هایِ به غم آشنا شبیهی تو گرفته‌اند وطن را، که مادر است وطن به کودکان یتیم و رها شبیهی تو تو آرمان بلند رمان خود هستی به * بی‌انتها شبیهی تو @shokoohsher 🌿 *خار و میخک رمانی به قلم شهید سنوار