eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
224 دنبال‌کننده
440 عکس
51 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
دَعيني اُنادي عليكِ ، بكُلّ حروفِ النِداءْ لعلّيَ اِذا ما تغَرْغَرْتُ باسْمكِ مِن شفَتي تولَدينْ دَعيني اُؤَسسُ دولَةَ عِشقٍ تكونينَ اَنتِ المَليكةَ فيها و أصبِحُ فيها اَنا اَعظَمَ العاشِقينْ بگذار با تمام حروف ندا ، تو را بخوانم! که من حتی اگر نام تو را تکرار نکنم‌، باز از لب‌هایم متولد می‌شوی ! بگذار حکومتی عاشقانه تاسیس کنم حکومتی که شهبانویش تو ، و من بزرگ‌ترین عاشقانش باشم… @shokoohsher 🍀 برگردان 🍃
🌹 دوباره باران گرفت باران معشوقه‌ی من است به پیش بازش در مهتابی می‌ایستم‌ می‌گذارم صورتم را و لباسهایم را بشوید اسفنج وار باران یعنی برگشتن هوای مه آلود شیروانی‌های شاد! باران یعنی قرار‌های خیس باران یعنی تو برمی‌گردی شعر بر می‌گردد پاییز به معنی رسیدن دست‌های تابستانی توست! پاییز یعنی مو و لبان تو دست‌کش‌ها و بارانی تو و عطر هندی‌ات که صد پاره‌ام می‌کند باران، ترانه‌ای بکر و وحشی ست رپ رپه‌ی طبل‌های آفریقایی ست زلزله وار می‌لرزاندم! رگباری از نیزه‌ی سرخ پوستان است عشق در موسیقی باران دگرگون می‌شود بدل می‌شود به یک سنجاب به نریانی عرب یا پلیکان غوطه‌ور در مهتاب! چندان که آسمان سقفی از پنبه‌های خاکستری ابر می‌شود و باران زمزمه می‌کند من، چون گوزنی به دشت می‌زنم دنبال عطر علف و عطر تو که با تابستان از این جا کوچیده.. @shokoohsher🪴
عَيناكِ بَيتي عِندَما ضاقَتْ بِنا الدُنيا عَذابْ چشمانت؛ خانه‌ى من‌اند وقتى همه‌ى جهان بر ما تنگ شود... @shokoohsher 🌱 برگردان 🌱
لم يكن الربيع صديقي في يومٍ من الأيام ولا تحمست لطبقات الطلاء الأحمر و الأزرق التي يضعها على وجهه ولا للأشجار التي تقلد راقصات الـ (فولي بيرجير) الخريف وحده؛ هو الذي يشبهني... بهار هیچ‌گاه دوست من نبود! هیچ وقت برای رنگ قرمز و آبی که روی صورتش می‌مالید هیجان‌زده نشدم. حتی برای درختانی که ادای رقاصان «فولی برژر» * را در می‌آوردند؛ پاییز، فقط پاییز است که شبیه من است... @shokoohsher🍁 * <فولی برژر> یا به فرانسوی Folies Bergère از معروف‌ترین تالارهای موسیقی و رقص در پاریس
🌧️ عزیزم! اگر عشق من درختی بود سیمای زمین را پوشیده از درخت می‌کردم اگر عشق من باران بود این جهان را در باران غرق می‌کردم... @shokoohsher🌱
از صدای تو خوشحال می‌شدم که از گلوی گنجشک کوچکی بیرون می‌پرید با آن قهوه‌ام را می‌خوردم سیگارم را می‌کشیدم و پرواز می‌کردم... @shokoohsher 🍃 ، ۱ اکتبر، روز جهانی ☕️
بلا لغَتي، اَنتِ كتابٌ لا يزالُ تَحتَ الطَبعْ و قبلَة مؤجَّلةُ التَنفيذْ و صَلصالٌ لَم يتشَكَّلْ بَعدْ و وردَة لم تكتشِف عطرَها بَعدْ و نَهدٌ ، لَم يعرف ما اسمهُ بَعدْ فهو ينتظرني حتى اُسَمّيهْ تو بى واژگانِ من، هنوز همچو كتابى در آستانه ى نشر هستى! و زنجيرى؛ كه هنوز به هم نپيوسته اى! و گُلى كه هنوز، رايحه اش را نيافته و آغوشى كه هنوز، نامِ خود را نمى داند! و منتظر است تا نامگذارى اش كنم... @shokoohsher🍃 برگردان 🍃
پیش از تو جهان نثر بود ‏آمدی، ‏شعر شد... @shokoohsher✨ ‏ 🍃
لمْ يعلِمونّي في المدرسَةْ،كيفَ احبُّ امرَأةْ و لكنَني اكتشفتكِ بحاسَتي السادسَةْ كما يكتشفُ الحصانُ العرَبي مصادرَ الماءْ و كما يتخيلُ الصوفيونْ،شكلُ النساءَ في الجَنَةْ در مدرسه به من ياد ندادند كه چگونه زنى را دوست بدارم! ولى من؛ با حس ششم خود آن را يافتم! مثل اسب اصيل عربى، كه سرچشمه‌هاى آب را مى‌یابد و همان طور كه عارفان رخسار زنان را در بهشت، تصور مى كنند! @shokoohsher ☘️ برگردان ☘️
و من از آغازین روز آفرینشم در جست‌وجوی وطنی بودم برای پیشانی‌ام! در جست‌وجوی موهای زنی که مرا بر دیوارها بنویسد و پاک کند ! در جست‌وجوی عشق زنی که مرا تا مرزهای خورشید ببرد و سپس رهایم کند ...! @shokoohsher ☘️
‏فلسوفَ أُطلعكِ على قصائدَ لم أقرأها لأحَدْ، وأفتحُ لكِ حقائبَ دموعي التي لم أفتحها لأحَدْ، ولسوف أُحبَّكِ كما لا أَحبّكِ أحدْ و تو را از قصيده‌هايى كه براى كسى نخوانده ام، آگاه خواهم ساخت و چمدان اشك‌هايم را، كه براى كسى باز نكرده‌ام براى تو باز خواهم كرد و تو را دوست خواهم داشت، چنان كه كسى دوست نداشته است... @shokoohsher🌱 برگردان 🌱
تا این لحظه دوستت نداشته‌ام اما زمانِ چاره‌ناپذیرِ عشق فرا می‌رسد و دریا ماهیانی را که در انتظارشان نبودی بر سینه‌ات خواهد ریخت... @shokoohsher🍃