✨شکوهِ شعر✨
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟ من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟ گاه اگر از دوست پیغامی نیای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مریم شدن، نذر خدا بودن، دعا کردن
هاجر شدن، با تشنگی سعی و صفا کردن
آهو شدن در دشتهای سربهسر صیاد
ماهی شدن، در موجموج غم شنا کردن
باری کنار خیمهٔ سقا زمین خوردن
باری کنار ذوالجناحت پابهپا کردن
باری کنار عمه سرگردانِ چادرها
پروانهها را از شبِ آتش رها کردن
این گوشه آرامش شدن پیش رباب و آه
آن گوشه پنهانی برایت گریهها کردن
بی اذنِ مُردن رد شدن از محشرِ گودال
با شیون و با مویه نامت را صدا کردن
همکاروان با تو که روی نیزه میرفتی
عزم سفر تا دوردستِ ناکجا کردن
با اشکهای کودکان همسایگی تا صبح
با خندهٔ شمر و سنان تا شام تا کردن
با خطبه، با فریاد، با شعر و سکوت و سوگ
هرجا که شد یک پنجره رو به تو وا کردن
دیدی پدر؟! دیدی وفادار غمت بودم؟
در روزگارِ دختر از بابا جدا کردن
در کار عشق و عاشقی تسلیم باید بود
ما را مبادا لحظهای چون و چرا کردن
#فاطمه_عارفنژاد
#شعر_عاشورایی | #حضرت_سکینه علیهاالسلام
@fatemeh_arefnejad
زندگی
یعنی امیدوار بودن، محبوب من!
زندگی
مشغلهای جدی است
درست مثل دوست داشتن تو...
@shokoohsher✨
#ناظم_حکمت🌱
جوانیها رَجَزخوانی و پیریها پشیمانی است
شب بدمستی و صبح خمار از میگساران پُرس
@shokoohsher✨
#شهریار☘️
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام، بنشین تماشایت کنم
الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم
گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم
بنشین که با من هر نظر، با چشم دل، با چشم سر
هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم
بنشینم و بنشانمت آن سان که خواهم خوانمت
وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم
بوسم تو را با هر نفس، ای بخت دور از دسترس
وربانگ برداری که بس! غمگین تماشایت کنم
تا کهکشان، تا بینشان، بازو به بازویت دهم
با همزبانی، همدلی، جان را هم آوایت کنم
ای عطر و نور توامان، یک دم اگر یابم امان
در شعری از رنگین کمان بانوی رویایت کنم
بانوی رویاهای من، خورشید دنیاهای من
امید فرداهای من، تا کی تمنایت کنم؟!
@shokoohsher✨
#فریدون_مشیری🪴
Arman Garshasbi - 02 - Benshin Tamashayat Konam.mp3
9.77M
📝 #فریدون_مشیری☘️
🎙 #آرمان_گرشاسبی🍃
🎶بنشین تماشایت کنم👥
@shokoohsher✨
━━━━━━◉──────
↻ㅤ ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
#شعربهروایتآواز
سالها مثل درختی که دم نجاریست
وقت ِروشن شدن ارّه وجــودم لرزید
ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من
به تقاضــای خود اصـــرار نباید ورزید!
@shokoohsher✨
#کاظم_بهمنی🌱
✨شکوهِ شعر✨
سالها مثل درختی که دم نجاریست وقت ِروشن شدن ارّه وجــودم لرزید ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من به
ای درآمیخته با هر کسی از راه رسید !
می توان از تــو فقط دور شد و آه کشید
پرچــم صلــح برافراشتهام بر سر خویش
نه یکی؛ بلکه به اندازهی موهای سفید
سالها مثل درختی که دم نجاریست
وقت ِروشن شدن ارّه وجــودم لرزید
ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من
به تقاضــای خود اصـــرار نباید ورزید!
شب کوتاه وصالت به «گمان» شد سپری
دست در زلف تــو نابرده دو تا صبـــح دمید
من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی
زنده برگشتم و انگیــزهی پـرواز پَرید
تلخـــی وصل ندارد کـــم از اندوه فراق
شادی بلبل از آنست که بو کرد و نچید
مقصد آنگونه که گفتند به ما، روشن نیست
دوستان نیمـــهی راهید اگــــر، برگردید !
@shokoohsher✨
#کاظم_بهمنی🌱
أعود اليك، فلا تفتح الباب !
إفتح يديكْ...
به تو برمیگردم، در نگشا !
آغوش باز کن...
@shokoohsher✨
#جوزيف_حرب🍃
به جانِ تو که اگر بگسلد ز تن جانم
که من ز مهرِ تو پیوند نگسلم ای دوست..
@shokoohsher✨
#نزاری_قهستانی☘️
اینجا شعر را زندگی میکنیم🪴👇
@shokoohsher✨
https://eitaa.com/shokoohsher
✨با «شکوهِ شعر»
دنیا رو شاعرانهتر ببین و بساز✨
ارتباط با ما
برایم ناشناس بنویس:👇
https://harfeto.timefriend.net/16766249564757
ما را به دوستانتان معرفی کنید🙏❣️