#ذکر_شب هرگز شب را باور نکردم چرا که در فراسوهای دهلیزش به امید دریچه ای دل بسته بودم... #احمد_شاملو🍀 @shokoohsher✨

آغوشِ توست خانه موروثی ام ولی کو آن جسارتی که چنین ادعا کنم . . . #اعظم_سعادتمند🪴 @shokoohsher✨

عمری مواظبم که مبادا خطا کنم تیری که بر هدف ننشیند، رها کنم دوری کن از نگاه من این عشق مسری است شاید تو را به درد خودم مبتلا کنم آغوش توست، خانه‌ی موروثی‌ام ولی کو آن جسارتی که چنین ادعا کنم هر چند ناشیانه فقط دست و پا زدم می خواستم که در دل دریا شنا کنم می گیرمت نهنگ من از دست آب‌ها تا برتری به کشور صیادها کنم #اعظم_سعادتمند🪴 #غزل @shokoohsher✨

دل از اعماقِ دریایِ صدف‌های تهی بردار همین‌جا، در کویر خویش مروارید پیدا کن @shokoohsher✨ #فاضل_نظری🌱

نه از تو نام می‌خواهم، نه از تو کام می‌خواهم اهمّیت ندارم من! تو را آرام می‌خواهم... @shokoohsher✨ #مرتضی_امیری_اسفندقه🍀

#ذکر_شب هر شب چو ماهتاب، به بالین من بتاب ای آفتاب دلکش و ماهِ پری وشم... #شهریار🍃 @shokoohsher ✨

بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد . . . #سید_حمیدرضا_برقعی☘️ @shokoohsher✨

#حسین_جان💌 هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد خوشا به حال خیالی که در حرم مانده و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد به یاد چایی شیرین کربلایی ها لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد چه ساختار قشنگی شکسته است خدا درون قالب شش گوشه یک غزل دارد بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانه ی خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد #سید_حمیدرضا_برقعی☘️ #غزل @shokoohsher✨

بیکاری و توکّل، دورست از مروّت بر دوش خلق مفکن زنهار بار خود را @shokoohsher✨ #صائب_تبریزی🌱

#ذکر_شب ای خداوند، یکی یار جفاکارش ده دلبری عشوه ده سرکش خون خوارش ده تا بداند که شب ما به چه سان می‌گذرد غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده ... #مولوی🍃 @shokoohsher✨

بُگسلم ز خویش و از تو نَگسلم عهدِ عاشقان مگر گُسستنی ست؟؟ #فروغ_فرخزاد🪴 @shokoohsher✨

#ذکر_شب اگر روزم پریشان شد، فدای تاری از زلفش که هر شب با خیالش خواب‌های دیگری دارم #مهدی_اخوان_ثالث🍀 @shokoohsher✨