🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀
پنجشنبه و یاد درگذشتگان 😔
🥀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🥀
التماس دعا 🤲
🍁 پنجشنبه
یادآورِنداشته هاست؛
آدمهایی که نیستند 😔
خاطراتی که جایشان هنوز دردمیکند💔
وآرزوهایی که محقق نخواهند شد
پنجشنبه گاهی خیلی سردمیشود 😢
حتی اگر پاییزنباشد 🍁
🌾 با ذکرِ فاتحه و صلوات
🥀 روحِ عزیزان سفرکرده را شاد کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول کارهای مادرش رو انجام میداد
بعد میرفت سراغ درس✋🏽
معتقد بود:
خدا به برکت این کمک ها
کمکش میکنه:))
🍃🌸🍃 یکی از رفقا رفته عتبات، امشب هم مهمان حرم باصفای آقا امیرالمومنین و زائر صحن و سرای زیباشه.
🌼 زیارتت قبول زائر حرم عشق
🌺 به یاد ما هم باش
🌸 خدایا زیارت عتبات عالیات را، قسمت ما و همهی اهالی شمال ایتا قرار بده.
آمین
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۴)
📘از دیگر اتفاقاتی که در آن بیابان مشاهده کردم این بود که برخی از آشنایان که قبلا از دنیا رفته بودند را دیدم.
🔆 یکی از آنها عموی خدابیامرزم من بود، او را دیدم که در یک باغ بزرگ قرار دارد.
✅سوال کردم: عموجان تین باغ زیبا را در نتیجه کار خاصی به شما دادند؟
🔰گفت: من و پدرت در سنین کودکی یتیم شدیم. پدر ما یک باغ بزرگ را به عنوان ارث برای ما جا گذاشت
اما شخصی آمد و قرار شد در باغ ما کار کند.
اما او با چند نفر دیگر کاری کردند که باغ از دست ما خارج شد. آنها باغ را فروختند و البته هیچکدام عاقبت به خیر نشدند و در اینجا نیز همه آنها گرفتارند...
⛔️ چون با اموال یتیم این کار را کردند، حالا این باغ را به جای باغی که در دنیا از دست دادم به من دادهاند تا با یاری خدا در قیامت به باغ اصلی برویم.
🌴بعد اشاره به در دیگر باغ کرد و گفت:
این باغ دو در دارد که یکی از درهای باغ برای پدر شماست که به زودی باز می شود...
🌲 باغ بزرگ دیگری آنجا بود که متعلق به یکی از بستگان ما بود.
به خاطر یک وقف بزرگ صاحب این باغ شده بود.
☘همانطور که به باغ خیره بودم یکباره تمام باغ سوخت و تبدیل به خاکستر شد!
🍁 بنده خدا با حسرت به اطرافش نگاه میکرد...
شگفتزده پرسیدم: چرا باغ شما سوخت؟؟
🎋 گفت: پسرم اینها همه از بلایی است که پسرم بر سر من می آورد،او نمی گذارد ثواب خیرات این زمین به من برسد...
✨پرسیدم:
حالا چه میشود؟ چه کار باید بکنید؟!
گفت: مدتی طول میکشد تا دوباره با ثواب خیرات باغ من آباد شود به شرطی که پسرم نابودش نکند.
💥 من در جریان ماجرای زمین وقفی و پسر ناخلف اش بودم، برای همین بحث را ادامه ندادم.
✨آنجا می توانستیم به هر کجا که میخواهیم سر بزنیم یعنی همین که اراده می کردیم بدون لحظه ای درنگ به مقصد میرسیدیم.
💫 پسر عمه ام در دوران دفاع مقدس شهید شده بود ،دوست داشتم جایگاهش را ببینم.
بلافاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم.
🌕 مشکلی که در بیان مطالب آنجاست عدم وجود مشابه در این دنیا است...
🌏 یعنی نمی دانیم زیباییهای آنجا را چگونه توصیف کنیم؟!
کسی که تاکنون شمال ایران و دریا و سرسبزی جنگلها را ندیده و تصویر و فیلمی از آن جا ندیده هرچه برایش بگویم نمی تواند تصور درستی در ذهن خود ایجاد کند.
❄️حکایت ما با بقیه مردم همینگونه است. ما باید به گونهای بگوییم که بتواند به ذهن نزدیک باشد.
🌴 وارد باغ بزرگ شدم که انتهای آن مشخص نبود.
از روی چمن هایی رد می شدم که بسیار نرم و زیبا بودند.
بوی عطر گلهای مختلف مشام انسان را نوازش می داد.
🌳درختان آنجا همه میوه داشتند، میوه های زیبا و درخشان...
بر روی چمن ها دراز کشیدم. مثل یک تخت نرم و راحت و شبیه پرقو بود.
بوی عطر همه جا را گرفته بود .
🌾صدای پرندگان و شرشر آب رودخانه به گوش میرسید.
اصلا نمی شد آنجا را توصیف کرد.
🍀 به بالای سرم نگاه کردم درختان میوه و میوه و یک درخت نخل پر از خرما دیدم .
✅با خودم گفتم: خرمای اینجا چه مزهای دارد؟ یک باره دیدم درخت نخل به سمت من خم شد.
🔆 دستم را بلند کردم و یکی از خرماها را چیدم و داخل دهان گذاشتم.
♻️ نمیتوانم شیرینی آن خرما را با چیزی در این دنیا مثال بزنم، اینجا اگر چیزی خیلی شیرین باشد باعث دلزدگی میشود. اما نمیدانید آن خرما چقدر خوشمزه بود.
💠 از جا بلند شدم به سمت رودخانه رفتم.در دنیا معمولا در کنار رودخانهها زمین گل آلود است و باید مراقب باشیم تا پای ما کثیف نشود.
💠اما همین که به کنار رودخانه رسیدم دیدم اطراف رودخانه مانند بلور زیباست... به آب نگاه کردم آنقدر زلال بود که تا انتهای رود مشخص بود دوست داشتم بپرم داخل آب.
✅ اما با خودم گفتم بهتر است سریعتر بروم سمت قصر پسر عمه.
آن طرف رود یک قصر زیبای سفید و بزرگ نمایان بود نمیدانم چطور توصیف کنم.
♻️با تمام قصر های دنیا متفاوت بود. تمام دیوارهای قصر نورانی بود میخواستم به دنبال پلی برای عبور از رودخانه باشم اما متوجه شدم می توانم از روی آب عبور کنم
🔆با پسر عمه صحبت می کردم، او گفت:ما در اینجا در همسایگی اهل بیت هستیم.میتوانیم به ملاقات امامان برویم و این یکی از نعمتهای بزرگ بهشت برزخی است...
ادامه دارد...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
#تلنگرانه🖇
•برسهاونروز
کهخستہازگناهامون
جلـو امامزمان
زانـوبزنیـم؛
سرمونوپایینبندازیم
وفقطیہچیزبشنویم
سرتـوبالاکن
منخیلیوقتـهبخشیدمت
عـزیزترینم،
امـامتنھـایمـن
ببخشاگـهبرایتان زینب نشدم
کِےشَود
حُــربشـوَم
تـوبـہمردانـِہکُنم•
#امام_زمان
💕اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ.💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🕌🕊›
#سلام_ارباب
خدامیدونہدلتنگیمآقا
خیلےوقتہنرفتیمڪربلا...💔
@چ#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌺----------------
بریـم شمـال؟. 😎 🌨👇🏻
@shomale_eitaa
#سلام مولای ما ، مهدی جان
خدا کند به نبودنتان عادت نکنیم ...
خدا کند ندیدنتان ، همواره بزرگترین اندوهمان باشد...
خدا کند زندگی فریبمان ندهد ...
خدا کند دعا برای ظهورتان از اعماق جانمان باشد ...
خدا کند غیبت و غربتتان، جانمان را آتش بزند ...
خدا کند قلبمان خانه ی مهرتان باشد ...
خدا کند فرزندان خوبی برایتان باشیم ...
🍃أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🍃
#السلامعلیکیااباصالحالمهدیعج
🌺-----------------------
بریـم شمـال؟. 😎 🌨👇🏻
@shomale_eitaa
◖💛🌼◗
#وقت_سلام
دلِ همیشه غریبم هوایتان کردھ است
هوایِ گریه پایین پایتان کردھ است..(:💛
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
🌼اگر قسمت شود روزی
🍁ببینم روی ماهت
🍃بگیرم حاجتم را
🌼از نگاهت
🍂ابا صالح بیا
☘جانم فدایت
🌼که عمری را
🌸نشستم چشم به راهت
#امام_زمان
🕊☘💐🦋❤️🦋💐☘🕊
❤️ دلم میخواهد یک روز صبح، که چشم باز کردم از لا به لای ندبه ها بیرون آمده باشی
کنارمان باشی،
عطر آرامشت را به جهان بپاشی
پایان تمام انتظار ها
و نگاههایی که به تو دوخته شد..
و قاصدکهایی که پای بوس قامتت شده اند.
بیا؛ تا تمام دلتنگی هایمان حل شود در حضورت.
و با نگاهت
تمام بغض هایی که در دل ریشه دوانیده را بخشکانی.
ای امیر دلها
بیا و دلمان را،
احساسمان را زیر و رو کن.
جز نور وجودت، همه را بیرون بریز.
🌼 مهدی جان؛
طلوع کن،
و همه ی هق هق هایمان را
حسرت هایمان را
نبودن های شما
نداشتن های شما
را به خاطرات دیروزمان بسپار...
امید که فردایمان روشن به نور مهدویت شود..🤲🦋💐
#یادمون_نره
اگه بعد از هر لبخندی خداروشکر نمیکنیم،
حق هم نداریم بعد از هر اَشکی گلهمند باشیم :)
|⛅️ شمـالِایتـا 🥀🌱'🌧🌱|
🍃🌸🍃 هدیه به روح شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⛅️ شمـالِایتـا 🥀🌱'🌧🌱|
🍃🍃🌸 خرمالو های نارنجی ؛🧡🍂! 🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃
وای خدا من عاشق خرمالوام😍😍😍😍
مگه میوه از این خوشمزهتر هم داریم؟