eitaa logo
کسب و کار روشمند🇮🇷
624 دنبال‌کننده
180 عکس
43 ویدیو
10 فایل
🟥 بهرام جهاندار 📚 نویسنده کتاب کسب و کار پایدار 🔴 رسالت ما کمک به شماست، تادرکنارتحصیل یا شغل ثابت خود به درآمد بالا و پایدار برسید.😎 🔴 چونکه صد آمد نود هم پیش ماست.🤔 📞 تماس ضروری👈 09309281415 🟥 ادمین 👈 eitaa.com/Kasbokar786
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
༻﷽༺ 🔴 مثبت اندیشی : ✅ مثبت اندیشی به این معنا که جهان رو گل و بلبل ببینیم نیست، اینکه ما بخواهیم بپذیریم جهان هیچ مشکلی درش نیست، نیست. ❇️ مثبت اندیشی به این معناست که برای هر مشکلی قطعاً در این جهانِ خداوند یک راه حلی وجود داره و من می توانم آن راه حل را پیدا کنم. ┏━━━🍃💞🍂━━═━┓                    به ما بپیوندید 👇            کسب و کار روشمند     @Shoroekasbokar786 ┗━━━🍂💞🍃━━═━┛
🌹ܝ̣ܝܝܝܩܢ ܙܠܠّܘ ܙܠܝ‌ܟܩܝܢ̇ ܙܠܝ‌ܟܝ̤ܩܢ🌹 🔴 داستان کوتاه : . ✅ پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور برای نخست وزیری نامزد شدند. . ❇️ آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت : «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد. تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. . ❇️ اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید و بعد من از بین شما یکی را برای نخست وزیری انتخاب می کنم.» . ❇️ پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود. آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند. . ❇️ نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود! آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. . ❇️ پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هُل داد، باز شد و بیرون رفت! و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند.آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته! . ❇️ وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته و من نخست وزیرم را انتخاب کردم». . ❇️ آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند: «چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست مسئله را حل کند؟» . ❇️ مرد گفت: «مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین سؤال و نکته ی اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای که این احساس را کردم، کاملاً ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟ . ❇️ نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعاً مسأله ای وجود دارد، چگونه می توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت. هرگز از آن بیرون نخواهی رفت. . ❇️ پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است.» . ❇️ پادشاه گفت: «آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید. در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید. این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد.» . ┏━━━🍃💞🍂━━═━┓                    به ما بپیوندید 👇            کسب و کار روشمند     @Shoroekasbokar786 ┗━━━🍂💞🍃━━═━┛