فقط شورای نگهبانی که ما می گوییم!
🔺گاه آسیب شناسی تجربیات تلخ، ما را به ارائه راه حل هایی می رساند که خود آسیب زا هستند. ما از تفسیر به رأی قانون زیاد خوده ایم؛ اما اجرای قانون هیچ وقت پشیمانی نمی آورد. نمی شود گاه منتقد عدم اجرای قانون باشیم و گاه مطالبه گر توقف اجرای قانون.
🔹نامه ای به #شورای_نگهبان نوشته شد که «آقای شورای نگهبان بیا در راستای نیل به #انتخاب_آزاد و محک زدن سلایق مختلف سیاسی توسط آحاد جامعه و رقابت عادلانه و مشارکت بالا، در تایید صلاحیت ها فقط به دو ملاک "تجربه سیاسی و اجرایی" و "عدم محکومیت در حوزه مفاسد اقتصادی" اکتفا کن.» دلیل شان هم بلوغ جامعه پس از چهل سال است.
🔹حرف زیبایی ست و در نگاه اول راحت الحلقوم. اما خیلی زود اولین سوال در ذهن مان شکل می گیرد که اگر بناست به خاطر بلوغ جامعه، نظارت را کنار بگذاریم، دلیل سوا کردن دو مولفه فوق چیست؟
🔹اگر آزادی حکم می کند انتخاب مردم را محدود نکنند، سلیقه شما در سوا کردن ملاک ها، به این محدودسازی دامن نمی زند؟
🔹اگر سلیقه مردم به این تعلق بگیرد که یک مفسد اقتصادی بهتر می تواند بحران های اقتصادی را حل کند، ملاک تعیین شده توسط شما این را محدود نمی کند؟
🔹در کدام نظام سیاسی دنیا آزادی به معنای در معرض انتخاب مردم قرار گرفتن کسانی ست که اصل آن نظام را قبول ندارند؟
🔹آیا #عدالت است در روزگاری که رسانه ها کرکس را جای قناری به افکار عمومی غالب می کنند، دستگاه های نظارتی اجازه دهند افرادی با نداشتن ملاک های قانونی، #آزادی استفاده از فرصت و تریبون فریبکاری در بالاترین جایگاه انتخابی جامعه را بیابند؟
🔹باز هم می توان به لیست این سوالات اضافه کرد. اما به پرسیدن این سوال اکتفا می کنم؛ آیا دوستان نویسنده نامه به این سوالات فکر نکرده بودند؟ یا ماجرا همان داستان قدیمی «قانونی که من می گویم، شورای نگهبانی که من می گویم ...» است؟!
🔻پاسخ امام خمینی(ره) به چنین سخنانی کافیست: «نمیشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط میکنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، که ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمیتوانی قبول نداشته باشی. مردم رای دادند به اینها، مردم شانزده میلیون تقریباً یا یک قدری بیشتر رای دادند به قانون اساسی. مردمی که به قانون اساسی رای دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛ نه هر کس از هر جا صبح بلند میشود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئیس جمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، و لو بر خلاف رای شما باشد. باید بپذیرید.»