🔻 فقه معاصر نیازمند ادبیات معاصر است
▫️استاد ابوالقاسم علیدوست
🔹امروز با پدیده ای به نام «فقه معاصر» مواجهیم؛ این فقه، ادبیات خودش را دارد؛ من می دانم که ممکن است موجب نقد و یا سوء استفاده بشود؛ اما به هر حال عرض می کنم. موضوع «فقه معاصر» و «فقاهت معاصر» در این باره از اهمیت زیادی برخوردار است. نسخه ای که می خواهم عرض بکنم، نه وابسته به مدیریت محترم حوزه، نه شورای عالی، و نه جامعه مدرسین، حتی نه به مراجع بزرگوار، نه وابسته به رهبری معظم انقلاب است؛ بلکه به شما اساتید مربوط است و این بار بر دوش شما اساتید است. باید بحث ها را زنده کرد. یعنی اگر مکاسب گفته می شود، باید مکاسب معاصر گفته بشود. اگر اصول گفته می شود، اگر فقه گفته می شود، رعایت معاصریت آن هم بشود. اما فقه معاصر، یک گفتمان و رویکرد معاصر می خواهد. با هر رویکردی و با هر گفتمانی نمی شود دم از فقه معاصر و مسائل معاصر بزنیم؛ بلکه برای این کار لازم است اطلاعات و ادبیات و مدیریت معاصر داشته باشیم.
🔹پیشنهاد مشخص من، امتداد موضوع این نشست است در نشست های کوچکتر و محدودتر. باید توجه داشت فقه معاصر، نیاز به چهار معاصرت دارد؛ گفتمان و رویکرد معاصر، اطلاعات معاصر، ادبیات معاصر و مدیریت معاصر. گفتمان و رویکرد مورد اهمیت در این جا این است که استاد، مسائل معاصر را دقیقا درک کند. با مشاهده برخی نوشتارها می بینیم که بیان استاد مربوطه در کف خیابان یا در نشست های علمی غیر حوزوی مطرح نیست و آنچه در چنین محافلی مطرح است، سؤالات دادگاه ها و سؤالات دولت و سؤالات نظام است که مورد توجه این اساتید قرار نگرفته است؛ یعنی این گفتمان را نداشتند که وارد اینگونه بحث ها بشوند. در زمینه اطلاعات معاصر باید توجه کنیم که به اطلاعات جدید و سؤالات جدید و مسائل دیگر هم توجه بشود متاسفانه در این باره شاهد این مطلب هستیم منابع این مطالعات و مقالات بعضا برای ۸۰ سال قبل است. در این زمینه ادبیات معاصر هم از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ گاه الفاظی که به کار می رود، با آنچه که رایج است، متفاوت است و توجه به مدیریت معاصر هم در این رابطه حائز اهمیت است و باید به آن توجه بشود.
#پرونده_علمی
#فقه_معاصر
#دیدگاه_اساتید