eitaa logo
کانال سیمین خیری
21 دنبال‌کننده
122 عکس
89 ویدیو
0 فایل
یه مادر..💑 مدرس، گوینده، قصه گو، مجری🎙️ اینجا از نگاهم به زندگی، از روزمرگی و سبک زندگی میگم🌺 💞دورهم باشیم مفید میگذره رفیق‌‌..🙂 @dowreh ← کانال کاریم🔺
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 📖 🔰مردى از نوادگان انصار خدمت امام (ع) رسید. جعبه‌اى نقره‌اى رنگ به امام داد و گفت: «آقا هدیه‌اى برایتان آورده‌ام که مانند آن را هیچ کس نیاورده است »..🪦  بعد در جعبه را باز کرد و چند رشته مو از آن بیرون آورد و گفت: «این هفت رشته مو از پیامبر اکرم(ص) است که از اجدادم به من رسیده است». حضرت رضا(ع) دست بردند و چهار رشته مو از هفت رشته را جدا کردند و فرمودند: «فقط این چهار رشته، از موهاى پیامبر است». مرد با تعجب و کمى دلخورى به امام نگاه کرد و چیزى نگفت.. امام رضا جان، که متوجه شد مرد ناراحت شده است، آن سه رشته مو را روى آتش گرفت..🔥 هر سه رشته سوخت... اما به محض این که چهار رشته موى پیامبر(ص) روى آتش قرار گرفت، شروع به درخشیدن کرد و برقشان چهره مرد عرب را روشن کرد...💥 (ص) (ع) @siminkheyri
{📓☕} 📖 در زمان های دور، شهرى بود که هر حاکمى آنجا می رفت و ظلم مى‌کرد، وقتى مردم شهر به تنگ مى‌آمدند و دعا مى‌کردند، آن حاکم ظالم و از بين مى‌رفت..!! خليفه از بس حاکم فرستاد، ذِلّه شد. . گفت: اصلاً بگذار آن شهر باشد. اما شخصی نزد خليفه رفت و گفت: حکومت اين شهر حاکم کُش را به من بدهید!! خليفه گفت: مى‌ميرى‌ها!!😳😅 مرد گفت: عيبى ندارد.😌 خليفه، او را به حکومت شهر حاکم‌کُش فرستاد.. حاکم جديد آمد و متوجه شد که بله، علّت درگير بودن ( اجابت شدن ) دعاى مردم اين شهر، اين است که: 💥 فقط مال مى‌خورند.. پس با خود گفت: اگر کارى کنم که اين مردم هم مثل جاهاى ديگر بشوند، آن‌وقت خدا را بر آنها مى‌کند و ديگر به دادشان نمى‌رسد و دعايشان گيرا نمى‌شود.💯😉 با اين تفکر آمد و شروع به حکومت کرد.. ماليات‌ها را کم کرد،⚖💰 هر چه پول ماليات جمع کرد، همه را وسط ميدان شهر ریخت و سپس دستور داد جار بزنند که هر کس هر چه میتواند و زورش میرسد بيايد و از اين پول‌ها بردارد!! مردم برشان داشت و به سمت پول‌ها هجوم آوردند ؛ چون آن پول‌ها بود، آنها شدند پس نظر خدا از آنها برگشت😑 و حاکم هم با خيال راحت، به ظلم کردن پرداخت.. 🔘 پس از مدّتی خليفه ديد که اين حاکم جديد نه تنها نمُرد بلکه هر سال نسبت به سال قبل ماليات بیشتری مى‌فرستد.. علت را جويا شد؛ حاکم قضيه را اینگونه پاسخ داد: « اين است که گفته‌اند سببش خود مردم است..» @siminkheyri
🔶🔷.. 🔶 ‍ مردی از خانه اش راضی نبود، ازدوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانه اش را بفروشد. دوستش یک آگهی نوشت و آنرا برایش خواند: خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع. صاحبخانه تا متن آگهی را شنید، گفت: این خانه فروشی نیست، در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی. خیلی وقت ها نعمت هایی که در اختیار داریم را نمی بینیم چون به بودنشان عادت کرده ایم، مثل سلامتی، پدر ، مادر، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم. قدر داشته هامونو بدونیم.. خدایا شکرت🤲 @siminkheyri