eitaa logo
سی نگار
105 دنبال‌کننده
195 عکس
101 ویدیو
2 فایل
نوشتن مقصد نیست مسیر است هیچگاه نمی‌توان نهایت خوب نوشتن را تجربه کرد اما همیشه می‌توان در مسیر نوشتن گام برداشت و لذت برد. ادمین: @admin_sinegaar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌓 غر زدن پای غیرت 🌕 🔻روضه دیر شده بود... همیشه همین آش و کاسه است!!! انقدر لفتش می‌دهد که با کلی کلافگی و غر زدن می‌رسیم. کاش به همینجا ختم می‌شد ماشین را هم؛ با آن شیشه‌های دودی‌اش، با فاصله از حسینیه در کوچه پس‌کوچه‌های خلوت پارک می‌کند. 🔻روضه ساعت نه شروع می‌شد. رسم همیشگی‌اش این است، همیشه اول خودش راه می‌‌افتد و من پشت سرش. در ازدحام جمعیت؛ رگ غیرتش نمی‌گذارد محرمش را کسی ببیند. مثل پیشقراول یک سپاه، راه را برای من باز می‌کند تا با فراغ‌ بال پشت سرش بروم. یک حس متناقضی نسبت به این رفتارش دارم. هم خوشایند است برایم و هم اکراه دارم. 🔻 او را سپر پولادین خود می‌‌بینم، یک دیوار محکم می‌شود دور من. با اینکارش حس امنیت و آرامش دارم. گاهی پر چادرم را می‌گیرد. مثل یک باغبان که همه وجودش متوجه مراقبت از گلی است که در تک گلدان خانه‌اش کاشته. در دلم این رفتارش را تحسین می‌کنم. اما در ظاهر این معطلی‌ها، راههای اضافه بر سازمان، اینکه پشت سرش بروم چنگ به قیافه‌ام می‌اندزد. گاهی هم این همه توجه خسته‌ام می‌کند. 🔻 روز اول ماه صفر است. روز ورود اسرا به شام. دوست داشتم زودتر می‌رسیدم اما ساعت نه و نیم بود که رسیدیم. سخنرانی تمام شد و روضه شروع... حسینیه شد بزم اشک و ناله حزین برای دختر علی(ع ). همان کسی که کوه وقار، عظمت، عفاف و تقوا بود. ▪️کسی که وقتی‌ می‌خواست به زیارت مرقد جدش پیامبر(ص) برود؛ امیرالمومنین او را شبانه راهی می‌کرد و حسنین را همراه او. کسی که ابویحیی مازنی در ۷ سال همسایگی‌اش با علی(ع) نه صورت او بلکه صدای او را هم نشنیده بود. ▪️زینب (س) وارد بر یزید بن معاویه شد در حالیکه صورتش را با آستین خود می‌‌پوشاند. دیگر اشک نمی‌توانست این غم بزرگ را تسلی بدهد. ضجه و فریاد بود که به آسمان می‌رسید. و دست‌هایی که ذکر اللهم عجل لولیک الفرج را از ته دل تمنا می‌کرد. 🔻از حسینیه بیرون آمدم. تمام راه رسیدن به ماشین تک تک جملات روضه در سرم می‌چرخید. به همسرم و غیرت مردانه‌‌اش، خودم و حریم امن زنانه‌ام فکر کردم. اینبار هم صورتم انبساط داشت هم روحم. 🔻سوار ماشینمان با شیشه‌های دودی‌اش شدم و تا خانه از این غیرت شیعی که ریشه در دینم داشت خدا را شکر کردم. و برای بزرگترین غم زینب یعنی هتک حرمت به حریم مخدرات آل الله، چشمانم باز هم بارانی شد.... مگر غیر از این است که حیا و عصمت از وجود ایشان به عالم زنانه راه یافته بود، پس چطور....؟!!! ✍ محبوبه حقیقت @sinegaar ☕️📖🖋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
InShot_۲۰۲۳۰۸۲۲_۲۰۱۴۴۰۱۹۱_13(1).mp3
4.78M
🎧 پادکست صوتی | مرثیه نامه حضرت رقیه سلام الله علیها بابا 😭 🖤 🥀 وای از غریبی... کاش پیش از این روز کور می‌شدم... کاش چهره در خاک می‌بردم و محاسن تو را غرق خون نمی‌دیدم... ✍ ملیحه السادات مهدوی 🎙محبوبه حقیقت و فاطمه جیحانی @sinegaar ☕️📖🖋
🌴 کوله پشتی حسینی 🌴 🔹 کوله‌ پشتی‌ام را از کمد دیواری در می‌آورم. هر سال بعد از اتمام سفر آن را کنار می‌گذارم تا سال بعد باز هم با همین کوله راهی شوم. ▫️دو سه روزی است آن را آماده کرده‌ام. امشب با شوق عجیبی نگاهش می‌کردم. انگار لذتی از جنس ماوراء تمام وجودم را در برگرفت. از آن لحظه به بعد است که مرتب دلم نجوای با حسین را با خود زمزمه می‌کند. 🔶 دیگر تنها قرار و آرام دل بیقرارم حرکت به سوی اوست و قرار گرفتن در مسیر او....کاش می‌شد الی‌الابد. ▫️کاش می‌شد وقتی تمام وجودت با عطر حسین آغشته می‌شد و با دلت به او وصل می‌شدی دیگر بازگشتی به این عالم نداشتی. 🔹کاش عالم روزمرگی‌ها پیش چشمانت رنگ می‌باخت و تمام طول سالت با این سفر حسینی‌ می‌‌ماند. کاش عالم دانی تو را درگیر نمی‌کرد و با او همان عالی عالی می‌ماندی. ▫️کوله پشتی‌ام را خیلی دوست دارم. این کوله‌پشتی همراه و همقدم من بوده در سفر الی‌الحسین. و تنها مخصوص اوست. 💢 کوله من سهم سالیانه مرا از گناه بر دوش خود بار می‌کند و در طول مسیر فریاد برمی‌آورد این منم بنده عاصی پرودگار تو که جز تو برای بخشش گناهانش کسی را سراغ ندارد... ✍ محبوبه حقیقت @sinegaar ☕️📖🖋
انتشار یادداشت محبوبه حقیقت در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18533
هدایت شده از خبرگزاری دانشجو | SNN
♦️ | اقدامات دوساله دولت سیزدهم در استان قم / روایت پیشرفت از پروژه‎‌های بر زمین مانده + فیلم 🔸 اقدامات دولت سیزدهم در استان قم با همت و تلاش مدیران دستگاه‌های اجرایی این استان رقم خورده است، تکمیل پروژه‌های ناقص و کلید خوردن و آغاز انجام پروژه‌هایی جدید از مهمترین این اقدامات بوده است که در این گزارش به بخشی از مصادیق آن می‌پردازیم. 👈مشروح گزارش به قلم محبوبه حقیقت: snn.ir/004afn 🔖 اینجا همه چیز است: 🆔 eitaa.com/joinchat/670367927Ccc1ec2bb09 🌏جذاب‌ترین‌های‌فضای‌مجازی‌را‌درSNNببینید👆
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 هرچه به اربعین نزدیکتر می‌شدم آشوب دل وامانده‌ام بیشتر می‌شد.. همه وجودم ترس بود ترس از نرسیدن و جاماندن بیقرار بودم... حتی شبها مسیر نجف تا کربلا خواب از چشمانم می‌گرفت. الحمدلله الان در مسیرم مسیر رسیدن به به حبیبم حسین علیه‌السلام که همه زندگیم در نام او و روضه‌هایش معنا گرفت و جان داد به زندگیم. مسیر عشق قسمت و نصیب تک‌تک همه آرزومندان. دعاگویتان خواهم بود. ✍ محبوبه حقیقت @sinegaar ☕️📖🖋
🌴 راهی که حسرت جاماندگانش هم خریدار دارد 🍂 حسین جان همه آمده‌اند و آنهایی که جا مانده‌اند؛ آماده‌اند. این چه راهیست که نه عطش راه یافتگان به درگاه حضرتش تمامی دارد و نه سوز جانسوز جاماندگان 🔸 این روزها کارم شده نگریستن، شنیدن همه وجودم محو اوست. یک موجود بهت زده که نمی‌تواند تحلیلی برای آب شدن یخ درونش بیابد همه جا صحبت از اربعین است و کربلا... ▫️همه محو یک مکان و حول یک محور در چرخشند فضای مجازی و حقیقت همه در تکاپوی حسینند. ورد زبان همه صحبت از کربلاست و خداحافظی و طلب حلالیت. 🔸 صفحه مجازیت پر است از حماسه اربعین. اربعینی که هزار چهارصد و اندی سال پیش زینب (س) با قدمهای استوار و فاتحش همراه با دلتنگی شدید و مدیدش از حسین، آن هم برای نخستین بار رقم زد. ▫️بعد از چهل روز باز به سمت حسینش روانه بود روان، همچون رودی که میخواست دوباره وصل حسین شود و برای بقیه عمر کوتاه خود دریا بماند. 🔸 روان شد و این رود خود دریای پر جوش و خروشی شد از مردمی که همه متمسک به زینب (س) شدند و دلشان را عاشقانه و عاقلانه راهی حسین کردند. ▫️حسین جان تاریخ به یاد ندارد اینچنین حماسه عاشقانه ای را. معادله اینچنینی تمام عقلا و فلاسفه تاریخ را انگشت به دهان کرده! 🔸 از خرد و کلان، پیر و جوان سر از پا نشناخته؛ بدون حساب و کتاب فقط حضور در اربعین را طالبند آن هم با تمامی وجود. چه زیبا مشتاق امام خودند... چه باشکوه راهی بهشتند... ▫️مگر می‌شود نبخشیده آنها را پذیرا باشد! مگر می‌شود قلبی که میخواهد تسلای خواهر حسین و پسر حسین و این کاروان پر از زخم و جراحت باشد مورد عنایت آن بزرگوار نباشد؟! 🔸 مگر می‌شود همت داشته باشی برای ظهور منتقم خون حسین و در این حماسه و شکوه حضور پیدا کنی و حسین بی تفاوت از کنارت رد شود! ▫️مگر خودت نفرمودی "یا ولدی یا علی والله لایسکن دمی حتی یبعث الله المهدی ..." "ای فرزندم علی به خدا قسم خون من از حرکت باز نخواهد ایستاد تا اینکه خدای متعال حضرت مهدی را برانگیزاند تا انتقام خون مرا از هفتاد هزار نفر از منافقین و فاسقین بگیرد" 🔸حسین جان احقاق خون به ناحق ریخته تو همه ما را یاوران آن امام منصور قرار خواهد داد تا پرچم عدالتش بر تارک تاریخ بشریت به اهتزاز در آید. حسین جان همه آمده‌ند و آنهایی که جا مانده‌اند آماده‌اند. آماده تا زیبایی اسلام، زیبایی حسین و ماندگاری حسین را جار بزنند با بلندترین فریادها. ▫️فریادهایی که ظلم ظالم، دست استکبار جهانی و چهره منافقین را برای همیشه، از دین جدت پیامبر اکرم (ص) پاک و کوتاه کنند. 🔸 من جامانده‌ام؛ اما در تب و تاب حماسه اربعین حماسی عمل خواهم کرد تا سال دیگر که باز هم عاشورا بیاید و اربعین و باز فتنه‌های دشمن با قدم های تک تک زوار حسین در اربعین در نطفه خفه شود و اسلام با تمام وسعت خود و با تمام جاذبه و دافعه و عدل جهانیش به منصه ظهور برسد. ✍ محبوبه حقیقت @sinegaar ☕️📖🖋
🅾 زائرانی که با اتوبوس شهری راهی قم شدند 🔸امسال قسمت نشد کل معبر عاشقی را با قدمهایم طی کنم. تنها ۹۰۰ عمود سهمم شد.‌ و یک هفته کل سفر. از صبح جمعه‌ای که نوای دلنشین مهران مهران شوفر اتوبوس‌ها، جانت را نوازش می‌داد و قرار بود مرکبی شود برای رساندن تو نزد ، تا صبح جمعه‌ای دیگر که فریاد قم گفتنت برای یافتن اتوبوس حوصله‌ات را حسابی سر می‌برد و پریشان احوالت می‌کرد... 🔻در آن گرماگرم آفتاب سوزان مهران صف طولانی کمبود اتوبوس و سیل بیشمار زائران قمی و اتباع که همه قم را مقصد خود انتخاب کرده بودند. همیشه مسیر جزء ماندگارترین و زیباترین لحظات این سفر است. 🔸و همیشه عبور از مرز جزء ترس و واهمه وجودی‌ات. خوشبختانه ورودم به خاک عراق با سهولت رقم خورد هم تاریکی شب هم خنکای نسیم شبانگاهی هم خلوتی آن ولی امان از روز بازگشت... 🔻 با اینکه دو روز از اربعین گذشته بود اما نه کربلا ماشین پیدا می‌شد برای مهران و نه مهران برای قم. نمی‌خواهم گله کنم که فدای یک تار موی حسین. اصلا برای چشیدن ذره‌ای از این سختی است که راهی می‌شوم اما فکر می‌کردم شاید ضعف مدیریتی حکومت عراق بود که ماشین نبود اما متاسفانه در پایانه مسافربری مهران با این مشکل به صورت جدی‌تر برخورد کردم. 🔸 نه تنها من؛ که مسافران بیشمار قم از ساعت ۷ صبح تا ۵ بعدظهر در صف انتظار بودند. بیچاره‌ راننده‌ها که گناهی نداشتند. مرتب در حال رفت و برگشت بودند. مسافر زیاد و ماشین کم امان زائران را بریده بود. مخصوصا در آن گرمای طاقت فرسا که نه آبپاشی و نه آب خنک مرهم بود. تنها راهکاری که برای رساندن سیل جمعیت به قم به ذهن مسئولان امر رسید اضافه کردن اتوبوس‌های شهری بود. حدودا ۱۰ اتوبوس شهری به صف شدند تا بار مسافران کمتر شود‌. 🔻ولی آیا شان زائران کربلا بعد از این همه پیاده‌روی که البته همه با جان به استقبالش رفته بودند؛ این بود؟! اتوبوس شهری !!! امنیت جان این مسافران با کدام نهاد بود؟ اصلا اهمیتی داشت برای کسی؟! در طول این صف فقط چند دعوا سر سوار شدن اتوبوس اتفاق افتاد!! 🔸 زائر حسینی که شاهد این همه مساوات، لطافت محبت و عشق بود آیا اخر سفر، کارش باید به اینجا می‌رسید؟! کاش مسئولان قم برای تسهیل ورود و خروج زائران زودتر به فکر می‌افتادند تا اصلا این مشکل به وجود نمی‌آمد. 🔻 الحمدلله بعد از ده اتوبوس شهری با پیگیری‌های مردمی و انتقادات بجا، اتوبوس های vip هم یکی یکی سر و کله‌اشان پیدا شد و مردم راهی شدند. و سهم من و همسفرم هم اتوبوس شهری نشد!! هر چند در اوج گرمای مهران به همان هم راضی شده بودیم. 🔸 ولی مسئولی که در راس کار نشسته‌ای نگاه کن و ببین آنجا که کار به صورت دست می‌افتد چطور همه‌چیز به سهولت و فراوانی در دسترس است. شاید تو هم توشه‌ای گرفتی!!! ✍ محبوبه حقیقت @sinegaar ☕️📖🖋