🌈 انتم الکرما
کلمه مبیت 🏚 برای تکتک زائران خوشایند است
آنجا حسابی میتوانی در خنکای اسپیلت با آسودگی خیال استراحت کنی و با تغسیل خودت و لباسهایت گرد و غبار سفر از تن بتکانی.
امسال نرسیده به عمود یک بود که مادری با دو فرزند خردسالش جلوی من و همسفرم سبز شد و ما را دعوت به مبیت خود کرد.
پابه پایش تا در خانه آمدیم. همسرش نبود. انگار جمعشان زنانه بود. تعارف کرد؛ من و همسفرم که با مکالمات عربی آبروی هر چه عرب بود را رسما برده بودیم؛ ترجیح دادیم با لبخندی دلنشین تمام حرفهایشان را پاسخ دهیم.
راهی اتاقی شدیم که ما را به آن سمت هدایت کرد. نور اتاق به شدت کم بود و تشکهایی چهار طرف اتاق و وسط سنگفرشی از جنس موزاییک بود.
نشستیم. بعد از صحبتی دست و پا شکسته راهی آشپزخانه شد و سفره طعام بود که توسط بچهها و خودش وسط اتاق پهن شد. 🥗🍗🍢
از سر و وضع خانه مشخص بود که آهی در بساط ندارند اما دلشان به وسعت آسمانها بزرگ و سخاوتمند بود.
سفره برای تنها من و همسفرم پر شد از نعمت. از غذاهای جورواجور، میوه و سبزیحات و نوشیدنی. 🥬🍊🍐🍎
ما را تا اتمام غذا تنها گذاشتند تا مبادا ذرهای خجالت مانع آسایش و راحتیامان شود.
سفره با کمک بچهها جمع شد و فقط ظروف میوه ماند. مادر خانواده هم با یک سینی طلایی و استکان کمریهای خوشگل که ما ایرانیها برای مهمانهای خاص استفاده میکنیم وارد شد. ☕️🫖
از او چای ریختن و صحبت و از ما همان دست و پا شکسته حرف زدن که شکرا ، رحم الله والدیک، انتم الکرما و ...☘🙏
بالاخره بین این همه درسهایی عربی که در طول ۱۲ سال خواندیم کمی تا قسمتی متوجه حرفها میشدیم ولی برای پاسخگویی باید کلی کلاس مکالمه عربی را میگذراندیم. 👓📕
هر سال بعد بازگشت هم بنا را بر این میگذارم که حداقل مکالمه را یاد بگیرم ولی امان از کارهای بیهوده وقتگیر.
انشاالله یاد میگیرم.
هنوز تا زندهام میخواهم این مسیر را طی کنم.
مسیر اربعین حسینی
پس اینطور نمیشود!
باید تصمیم قاطع گرفت برای آموزش.
خلاصه بعد از خوردن شای عراقی بود که یک ساعتی به گپ و گفت گذشت و انس همسفرم با بچههایی که هر لحظه به تعدادشان افزوده میشد بیشتر میشد. 👨👩👧👧
نشان دادن عکسهای خانوادگی و گرفتن شماره، عشق و محبت لحظاتمان را بیشتر و بیشتر کرد. و قرار شد تلگرام و واتساپ راه ارتباطیمان باشد. 📸
بعد از خداحافظی
حالا من ماندهام با آن عربی دست و پا شکسته که چطور وارد مکالمه رسمی در شبکه اجتماعی شوم !! 🤦♀🚶🏿♀
الله مددی 🤲
#دلنوشته
#اربعین
#سخاوت
✍ محبوبه حقیقت
@sinegaar ☕️📖🖋
سی نگار
🌈 انتم الکرما کلمه مبیت 🏚 برای تکتک زائران خوشایند است آنجا حسابی میتوانی در خنکای اسپیلت با آس
📷 تصویر مربوط به فرزندان «خانهای که در نجف اشرف ساعاتی را مهمانشان شدیم»
💠 غبار خاک پای عزاداران توتیای چشم زائران
⚜ یکی از زیباییهای مسیر مشایه که اشک چشمان من و همسفرم را جاری کرد دیدن پیرزن خمیده و کوژپشت عربی بود با عصایی که تکیهگاه راهش بود و علمی که با جان و دل حمل میکرد.
⭐️ کنارمان روی صندلی نشست. روبه امام حسین علیهالسلام شروع به نجوای عاشقانه کرد. حرف میزد و لابلای صحبتهایش دائم #حسین_حسین میکرد و اشک میریخت.
⚜ و اخر کار خم شد روی زمین، دستش را چند مرتبه دایرهوار روی زمین کشید و خاک آن را به چشمان خود کشید و راهی شد.
⭐️ کوتاه قدم برمیداشت.
چند عمود نرفته مینشست و نفسی تازه میکرد.
ضیاء حسینی چشمانش او را مشتاقانه به نور ابدی #حسین سوق میداد.
آهسته و پیوسته...
#کوتاهنوشت
#اربعین
✍ محبوبه حقیقت
@sinegaar ☕️📖🖋
🚩🏴 علمداران قافله تمدن اسلامی
❇️ زیباییهای مسیر مشایه به قدری زیاد است که کمتر کسی فارغ از آن طی مسیر میکند.
اصلا اینکه نمیتوانی آنجا بنویسی؛ شاید ناشی از همین بهت و حیرت و غوطهور شدن در دریای زیباییهاست که دلت نمیخواهد لحظهای از آن خارج شوی.
❇️ من پرچمهایی را که هر کدام حکایتی در دل خود دارند و فریادگر شعاری هستند را خیلی دوست دارم. مخصوصا زمانی که بین سیاهی پوشش عزادراران رنگ و لعاب به این مسیر میدهد. نمیدانم؛ برای من #علم همیشه نشان از اقتدار دارد.
وقتی این اقتدار و عزت را بین کشورهای متعدد با پرچمهایشان نظارهگر میشوی؛ و همه را همسو، هممسیر و همقدم در یک هدف می بینی چه لذتی از این بالاتر!!!
❇️ انگار "قدم قدم با یه علم" در مسیر اربعین قرار است تحولی عظیم در سرنوشت بشر ایجاد کند و تو نگاه کنی؛ حظ ببری و افتخار کنی از این همه #علمدار_قافله_تمدنساز.
#یادداشت
#اربعین
✍ محبوبه حقیقت
@sinegaar ☕️📖🖋
🤚 سلامی چو بوی خوش آشنایی
💥طول مسیر زیباییهای عجیب خود را دارد
داخل موکبها هم به نحوی دیگر
کار به موکبداران ندارم که تمام لحظاتشان مملو از برکات حسینی است و به اختیار خود خدمت به زائران را توشه پرونده آخرتشان کردهاند.
💥اما وقتی برای استراحت به موکبی پناه میبری و مجبوری از ساعت ۱۱ قبل از ظهر تا ۵ بعدظهر را در آنجا بیتوته کنی تنها چیزی که مانع میشود حوصلهات سر برود همصحبتی با آدمهای متعدد از شهرها و کشورهای مختلف است.
💥همصحبتی با همسفران جزء لذتبخشترین روزیهای معنوی توست.
💥گاهی آنقدر از کلامشان، از زندگی و تجربیاتشان درس میگیری که با خود میگویی شاید اصلا برای همین قسمتم این موکب بوده.
این حجم از مهربانی و معرفت و اعتماد در حق همدیگر تنها نسیمی از #طریق_الحسین است.
#کوتاهنوشت
#اربعین
✍ محبوبه حقیقت
@sinegaar ☕️📖🖋
امامالرئوف
🍃 دوست دارم از تو بنویسم.
اما نمیدانم چه بگویم!!
به قدری بودن در جوارت برای وجودم پر و پیمان است که تشخیص آنکه بگویم تو کدامین خلاء وجودیم را پر کرده ای سخت میشود!
▪️اصلا از تو نوشتن کار گنهکاری همچو من نیست.
حق مطلب تو را امام هادی (ع) ادا کرده
شناسنامه تو زیارت جامعه کبیره است تا من حقیر بیشتر بشناسمت!!
🍃 حق مطلب را حدیث کساء در موردت ادا کرده
من چکارهام از تو دم بزنم!
▪️اما شوق داشتنت
شوق حضور در حرمت
شور و حال وصف ناشدنیام که به من عزت و افتخار و بزرگی هدیه میدهد نمیگذارد چند خطی ننویسم.
🍃 دوست دارم داشتنت را و همه زیبایهایی که به من ارزانی میکنی؛ آن هم با سخاوت و دستی گشاده را فریاد بزنم.
▪️من شیعهام و تو امام و مولای من
چه خوب که من کمترین مولا و سرور بزرگی چون تو دارم.
🍃 کاش قلم یاری کند تا بنویسم
بنویسم با تو چقدر احساس آرامش دارم یا امامالرئوف.
▪️آرامشی که هیچ جای دیگری نمیتوانی آن را جستجو کنی!
آرامشی که روح تشنه من در گیرودار زندگی، بالا و پایینها، کم و زیادها، خوشی و ناخوشیها آن را گم کرده و فقط حضور در محضر توست که آن را به من هدیه میکند.
و من همیشه متلاطم، آرامش دلم را در حرم تو جستجو میکنم.
مولای من
🍃 تو برای من عین آرامشی
تو هم جسم خسته مرا نوازش میکنی و هم روح تشنه مرا سیراب.
#دلنوشته
#امام_رضا
✍ محبوبه حقیقت
@sinegaar ☕️📖🖋