🌷 #هر_روز_با_شهدا
#دعای_کومله!!
🌷یادش به خیر! چقدر سختی کشیدیم! شبها فقط دو ساعت میخوابیدیم. آنقدر گرم بود که انگار در حمام سونا بودیم، ولی خستگی همه را بیهوش میکرد. اما بابایی همان دو ساعت را هم آرام نمیگرفت. دور میافتاد و به همه بچه ها سر میزد. تمام بچهها را میشناخت. یک شب یکی از بچهها از شدت گرما رفته بود بالای کانکسها خوابیده بود. حاجی فهمیده بود یکی کم است. خیلی گشته بود تا بالاخره صبح بالای کانکس پیدایش کرده بود.
🌷....صدایش زده بود که پسرم تو آن بالا چه کار میکنی؟! آن بنده خدا هم که مست خواب بود توی همان حال خواب و بیدار گفته بود: حاجی داشتم دعای کومله میخواندم، خوابم برد. حاجی خندیده بود که: اولاً کمیل، نه کومله، دوماً نماز صبح که خواندی با چی وضو گرفتی؟ گفته بود: با آب. حاجی گفته بود پاشو بیا عزیزم توی کتری چایی بوده نه آب. تو با چایی وضو گرفتی و نماز خواندی.
🌹خاطره اى به ياد فرمانده #شهيد_احمد_بابايى
راوى: رزمنده دلاور على حاجى زاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔰 "سیره شهدا" 👇
🆔 https://eitaa.com/sireh_shohada