🔻#فهرست علمایی که در کانال ذکر خیرشان شده به ترتیب الفبا (1): 🌱حرف الف #ابراهیم_امینی #ابراهیم_خویی #ابن_ادریس_حلی #ابن_سینا #ابن_قولویه_قمی #ابوالحسن_ایازی #ابوالفضل_تهرانی #ابوالفضل_خوانساری_نجفی #ابوالقاسم_خزعلی #ابوالقاسم_کبیر_قمی #ابوالمعالی_کلباسی #ابوریحان_بیرونی #احمد_بیدآبادی #احمد_کفایی_خراسانی #احمد_مجتهد_تبریزی #احمد_مجتهدی_تهرانی #اسماعیل_معزی_اصفهانی #امام_خمینی #امام_موسی_صدر #آقابزرگ_تهرانی #آقاجمال_خوانساری #آخوند_کاشی #آقاضیاء_عراقی #آقامجتبی_تهرانی #‌آقامرتضی_تهرانی #آقانجفي_قوچاني 🌱حرف ب #بانو_مجتهده_امین 🌱حرف جیم #جعفر_کاشف_الغطاء #جعفر_نزاري_نقدي #جهانگیرخان_قشقایی 🌱حرف ح #حاجی_کلباسی #حبیب_الله_کاشانی #حسن_مصطفوی #حسن_ممدوحی #حسنعلی_تهرانی #حسنعلی_مروارید #حسنعلی_نجابت_شیرازی #حسنعلی_نخودکی_اصفهانی #حسین_بروجردی #حسین_بن_عبدالصمد #حسین_تقوی_اشتهادی #حسین_دین_محمدی_زنجانی #حسین_شب_زنده_دار #حسین_لنکرانی #حسینعلی_راشد #حکیم_ابوالقاسم_فردوسی #حکیم_قمشه_ای #حکیم_هیدجی #حیدرعلی_محقق 🌱حرف خ #خليل_كمره_اي #خواجه_نصیر_طوسی 🌱حرف ر #رحیم_ارباب #رضا_مدنی_کاشانی #روح_الله_کمالوند #رهبر_معظم_انقلاب 🌱حرف ز #زین_العابدین_مازندرانی 👇ادامه لیست را در ادامه ببینید. حرف سین حرف شین حرف عین تا میم حرف میم تا یاء ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔰درگذشت #ابوالقاسم_کبیر_قمی از فقهای شیعه در قم (۱۳۵۳ق) 🔹ابوالقاسم کبیر قمی (۱۲۸۰-۱۳۵۳ق) از مجتهدان شیعه در قرن چهارده هجری قمری و از مراجع تقلید قم و خازن حرم حضرت معصومه (س) بود. 🔹وی در سال ۱۲۸۰ق در قم به دنیا آمد و بعد از تحصیلات ابتدایی وارد حوزه شد و تحصیلاتش را در قم و تهران ادامه داد و در سال ۱۳۱۲ق در ۲۲ سالگی عازم حوزه علمیه نجف شد و پس از اتمام تحصیلات و کسب درجه اجتهاد، در سال ۱۳۲۲ق به قم بازگشت و مرجع تقلید شهر شد و به تدریس و تالیف پرداخت. 🔸از اساتید ایشان می توان به محمدحسن آشتیانی، سیدمحمدکاظم یزدی، حسین خلیلی تهرانی و آخوند خراسانی اشاره کرد. ☄ایشان از بوالمعالی کلباسی، سید محمدهاشم خوانساری، سید محمد علوی بروجردی اجازه روایت داشته است. 🍁از معاریف شاگردان ایشان می توان به امام خمینی، سید رضا بهاءالدینی، ملاعلی معصومی و سیدمحمدرضا گلپایگانی اشاره کرد. ⚡️ورود شیخ عبدالکریم به قم تلاش زیادی برای تثبیت او انجام داد. مانع چاپ رساله خود شد. در روز عید غدیر مردم را با خود به در خانه شیخ عبدالکریم آورد و بارها نگاه کردن به در خانه شیخ را عبادت توصیف می کرد. 📚از آثار ایشان می توان به تقریظ بر جمال الاسبوع، کتاب فی الاصول، حاشیه بر تفسیر الصافی و کفایة الاصول اشاره کرد. ◾️ایشان سرانجام در ۱۱ جمادی‌الثانی  سال ۱۳۵۳ق (۳۰ شهریور ۱۳۱۳ش) درگذشت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد. #زندگی_نامه ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺چرا آبروی ما را می بری؟! ◽️آیت‌ الله سید مصطفی صفایی: 🌀روزی آیت الله #ابوالقاسم_کبیر_قمی در جلسه‌ای، یکی از سادات را بر خودش - به هنگام خروج - مقدم داش. 🔸یکی از علمای قم به او گفت: چرا آبروی ما را می‌بری؟ ☄ ایشان در جواب گفت: می‌خواهی آبروی مرا جلو پیغمبر ببری؟ او سید است و باید مقدم داشته شود. 📚 مجله نور علم، ش ۲۲، ص۸۴. ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺ذبح مرجعیت! ▫️آیت الله شبیری زنجانی به نقل از از امام خمینی: 🔅علّت موفقیت، مرحوم حاج شیخ #عبدالکریم_حائری_یزدی این بود که علمای قم، افرادی متقی و پرهیزگار بودند و الا اگر ایشان جای دیگر می‌رفت ممکن بود از معظم له استقبالی که در خور شخصیت‌شان باشد به عمل نمی‌آمد و قهراً ایشان در کار خود موفق نمی‌شد. 🔹از همین‌رو آیت الله #ابوالقاسم_کبیر_قمی، به هنگام ورود مرحوم آیت‌الله حایری، رساله خود را از چاپخانه پس گرفت و از چاپ آن منصرف شد و مکرر می‌فرمود: «خدا طول عمر به آقای حاج شیخ بدهد، آمد شهر ما را آباد کرد». 📚 مجله نور علم، ش ۲۲، ص۸۶. ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺 فقیه مردمی! 🔹آیت الله #ابوالقاسم_کبیر_قمی تمام کارهایش را، از خرید مایحتاج خانه تا آب آوردن، خود انجام می‌داد. 🔸یکی از آقایان می‌گفت: روزی آقا را دیدم که با آن پیری و کهولت سنّ، کوزه‌ای در دست گرفته و می‌خواهد آب بیاورد. جلو رفتم تا کوزه را از ایشان گرفته و پر کنم. فرمود: اگر اجازه دهید ابوالقاسم خودش این کار را انجام دهد بیشتر ممنون می‌شود، و نگذاشت تا من این کار را انجام دهم. ⚡️ایشان به هنگام خرید نان و یا گوشت و میوه از بازار مقید بود از افرادی که او را نمی‌شناسند، خرید کند و در وقت کشیدن ترازو، پشت خود را به صاحب مغازه می‌کرد تا از او خجالت نکشد و هرچه می‌خواهد برای ایشان بگذارد. و اگر صاحب مغازه می‌خواست جنس بهتری برایش بگذارد، می‌فرمود: مگر من با دیگران چه فرقی دارم؟ مگر خون ابوالقاسم از دیگران رنگین‌تر است؟ و از قبول آن خودداری می‌ورزید. 📚 مجله نور علم، ش ۲۲، صفحه 89 و 91. ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔰درگذشت #ابوالقاسم_کبیر_قمی از فقهای شیعه در قم (۱۳۵۳ق) 🔹ابوالقاسم کبیر قمی (۱۲۸۰-۱۳۵۳ق) از مجتهدان شیعه در قرن چهارده هجری قمری و از مراجع تقلید قم و خازن حرم حضرت معصومه (س) بود. 👈زندگی نامه👉 ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺نشست تا شیخ عبدالکریم دیده شود! 🔹در قدیم رسم بود که مردم در اعیاد به منزل مراجع می رفتند. اما شیخ #ابوالقاسم_کبیر_قمی تصمیم گرفته بود که بنشیند تا شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده شود. 🔸ایشان در روز عید غدیری، پس از آنكه به بیرونی تشریف آوردند و كثرت جمعیت را مشاهده نمود، فرمود:«مردم! بیائید جایی كه من می روم برویم» و عصایش را بلند كرد و فرمود: «ما یك عَلَم داریم و همگی باید دور او بچرخیم» و مردم را به سوی منزل شیخ عبدالکریم حائری یزدی روانه ساخت. ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺قصد قربت در نماز! ▫️حجة الاسلام حاج شیخ مرتضی انصاری قمی: 🔹روزی حاج شیخ #ابوالقاسم_کبیر_قمی برای اقامه جماعت به مسجد امام حسن عسکری(ع) آمد و قبل از خواندن نماز به خانه اش بازگشت. وقتی از ایشان علّت را جویا شدند، فرمود:«كثرت نمازگزاران مرا خوشحال كرد و دیدم امروز قصد قربت در این نماز ندارم». 📚مجله نور علم، شماره ۲۲، ص 91 . ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺آمین دعای یک صوفی! ▫️آیت الله #ابوالقاسم_کبیر_قمی 🔹در ایام تحصیل و گرسنگی در نجف عادت داشتم که نماز شب را در حرم بخوانم. یک بار موقعی که به حرم #حضرت_امام_علی (ع) مشرف شدم، یکی از صوفی های بکتاشی در حرم حجره ای گرفته بود و در بالای کفشداری مشغول مناجات بود. این صوفی ها به علت ارتباط با حکومت عثمانی و دادن پول به خدام برای خود تشکیلات و برو و بیائی داشتند. 🔸من بعد از نماز شب به حضرت امیر متوسل شدم که «تو نزد خدا واسطه شو، شاید ماهی یک بار گوشت نصیب ما بشود». 🌀 در همین هنگام آن صوفی در مناجات خود می گفت:«خدایا! مرا با ذوالنورین (عثمان) محشور کن». من ناخودآگاه گفتم: آمین. ⚡️ در این موقع یکی از خدمه به من گفت: «فرار کن که اگر این تو را گیر بیاورد پدرت را در می آورد!» خواستم فرار کنم ولی بعد گفتم، کجا از حرم حضرت امیر مطمئن تر و ماندم تا ببینم چه می شود. 🍁 در این هنگام آن صوفی به من رسید و گفت تو بودی که آمین گفتی؟ گفتم: آری. گفت:«انت المؤمن حقّا آمنتَ دعاء اخیک بالغیب؛ تو مؤمن واقعی هستی که دعای برادر دینی ات را آمین گفتی» 💢بعد با من دست داد و یک لیره عثمانی که پول قابل توجهی بود، به من داد و بدین ترتیب، حضرت امیر، مرا به دست آن صوفی، حاجت روا گرداند. ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama