eitaa logo
سیره علما
3.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
✅حضرت آیت‌الله بهجت: 🔹 مطالعۀ زندگی‌نامه علمای سلَف،مانند مطالعۀ کتاب‌های اخلاقیِ معتبر است. 🌱 نام علما را با هشتگ #فهرست دنبال فرمایید. ♨️ روزانه در خدمت یکی از علما هستیم. آپارات http://www.aparat.com/sireyeolama ✍️ادمین @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 علمایی که در کانال ذکر خیرشان شده به ترتیب الفبا (1): 🌱حرف الف 🌱حرف ب 🌱حرف جیم 🌱حرف ح 🌱حرف خ 🌱حرف ر 🌱حرف ز 👇ادامه لیست را در ادامه ببینید. حرف سین حرف شین حرف عین تا میم حرف میم تا یاء ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀احضار حضرت مسیح(سلام‌الله‌علیه) ، توسط آیت الله میرزا از قول آیت‌الله بهجت (ره) 🎙استاد عالی ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔰درگذشت آیت الله ، حکیم‌، فیلسوف، فقیه و عارف شیعه. (۱۲۸۹ش) 🔹میرزا جهانگیرخان قشقایی (۱۲۴۳-۱۳۲۸ق)، حکیم‌،  فیلسوف، فقیه و عارف شیعه قرن سیزدهم قمری است. 🔸وی در سال ۱۲۴۳ق در دهاقان (از شهرهای استان اصفهان کنونی) زاده شد و خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت‌ و تا حدود ۴۰ سالگی‌ به زندگی عشایری و دامداری و کشاورزی مشغول بود. در سواری و تیراندازی مهارتی چشمگیر داشت و موسیقی می نواخت؛ اما با مشاهه مدرسه صدر اصفهان، در یک جذبه عاشقانه طلبه شد و به آموزش علوم اسلامی در رشته های فلسفه،  حکمت، عرفان، فقه، اصول، ریاضی و هیئت و طب مشغول شد. 🍁 وی با اینکه در میان‌سالی به کسب علم روی آورد، چندی نگذشت که از مدرّسان علوم عقلی و نقلی معروف اصفهان گردید. ⚡️از اساتید او می توان به محمدرضا قمشه ای، محمدباقر نجفی اصفهانی، ملاعبدالجواد و ملاحسین علی تویسرکانی نام برد. 🔺 جهانگیرخان در مدت ۴۵ سال تدریس، عالمان بزرگی را تربیت کرد که از جمله آنها حاج آقا رحیم ارباب، سید حسین طباطبائی بروجردی، سید حسن مدرس، حسنعلی نخودکی اصفهانی و میرزا حسین نائینی است. ◾️وی تا آخر عمر مجرد زیست و در همان لباس عشایری بود و لباس روحانیت نپوشید و سرانجام در ۱۳ رمضان ۱۳۲۸ق (۲۶ شهریور ۱۲۸۹ ش) درگذشت و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔻مدهوش صهبا ▫️مرحوم که سالها شاگرد آیت الله بوده است نقل کرده: 🔹«به شوق استفاده از محضر حکیم قمشه‌ای به تهران رفتم، همان شب اول خود را به محضر او رساندم، وضع لباسهای او علمایی نبود، به کرباس‌فروشهای سده می‌مانست. حاجت خود را بدو گفتم. 🔸گفت میعاد من و تو فردا در خرابات. خرابات محلی بود در خارج خندق (قدیم) تهران و در آنجا قهوه خانه‌ای بود که درویشی آنرا اداره می کرد. 🔅روز بعد کتاب اسفار ملاصدرا را با خود بردم، او را در خلوتگاهی دیدم که بر حصیری نشسته بود. اسفار را گشودم. او آن را از بر می‌خواند، سپس به تحقیق مطلب پرداخت، مرا آن چنان به وجد آورد که از خود بی‌خود شدم، می‌خواستم دیوانه شوم. ⚡️حکیم حالت مرا دریافت گفت: «آری قُوّت مِی بشکند ابریق را» 📚به نقل از (مقدمه رساله ولایت حکیم قمشه‌ای ص 14). ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama