▫️سید مهدی اندرزگو؛ فرزند شهید:
🔅منزل ما در مشهد با منزل حضرت آقا چند کوچه بیشتر فاصله نداشت. در خاطر دارم که #شهید_سیدعلی_اندرزگو برای این عزیزان کلاس آموزش اسلحه گذاشته بود؛ برای حضرت آقا، شهید هاشمینژاد و آیتالله واعظ طبسی.
💠یکی از خاطراتی که رهبر معظم انقلاب برایم تعریف کردند، این بود که بارها پدرم را در کوچه و خیابان دیده بودند و بعد از سلام و احوالپرسی متوجهشده بودند که در دست او زنبیلی پر از مهمات و اسلحه است و با خون خونسردی کامل آنها را به خود جابجا میکرد.
🔅پدرم بارها ما راه هم هنگام جابهجایی مهمات با خود میبرد تا این عملیات شکلی عادیتر به خود بگیرد البته ما اینها را بعدها از زبان حضرت آقا شنیدیم و آن زمان متوجه نمیشدیم.
⚡️از حضرت آقا شنیدیم که: «یک روز آقای اندرزگو را در بازار "سرشور" مشهد دیدم که با یک #موتور_گازی میآمد. موتور را که نگهداشت؛ دیدم چند #خروس در عقب موتور خود دارد.
از او دربارهی خروسها پرسیدم، جواب داد که «اینها این خروسها استثناییاند و تخم میگذارند!»
🔸حضرت آقا فرمودند: «#زنبیل را که کنار زدند، دیدم زیر پای خروسها پر از #نارنجک و اسلحه است».
📚#کتاب_سه_شهید ؛ مصاحبه هایی در مورد شهیدان طیب، اندرزگو و رجایی، نویسنده: حمید داود آبادی، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۵؛ صفحه 106-107..
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama