❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ 🌄 حدیث چهارم:  باز هم شیخ صدوق روايت کرده که مأمون راجع به اين آيه سوال كرد: «چون موسى براى وعده ‏گاه ما آمد و خدا با وى سخن گفت، عرض كرد: پروردگارا! خود را به من بنما تا ترا ببينم، گفت: هرگز مرا نخواهی دید»، 📕 . اعراف: 143 حضرت فرمود: چون خداوند با موسى سخن گفت، موسى به سوى قوم رفته واقعه را خبر داد، آنها گفتند: ما هرگز ايمان نمي آوريم تا سخن خدا را بشنويم، 👇👇 ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌

❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ موسى از آن جمعيت هفتصد هزار نفرى، هفتاد هزار، و از آنان هفت هزار، و از آنان هفتصد و از آنان هفتاد نفر را انتخاب كرده با خود به طور سینا برد، چون كلام‏ خدا را شنيدند گفتند: ما هرگز به تو ايمان نمي آوريم تا خدا را آشكارا ببينيم، پس خدا صاعقه ‏اى بر ایشان فرستاد،  که بواسطه ظلمشان آنها را گرفته و مردند، موسى عرض كرد: خداوندا! اگر قوم، مرا متهم كنند- كه تو چون به دروغ دعوى پيمبرى مي كردى اينان را بردى و كشتى- من جواب آنان را چه بگويم؟ خداوند دوباره ايشان را زنده كرد و همراه او فرستاد»؛ تا آخر حديث. 📕 . عیون أخبار الرضا علیه السلام ج1 ص200 ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌

❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ 🌄 حدیث پنجم:‏ مرحوم صدوق از حضرت صادق علیه السلام راجع به سخن خدای متعال: «چهار پرنده را بگير ...» روایت کرده که فرمود: «هدهد و صرد (مرغى سبزپشت و شكم سفيد) و طاوس و كلاغ را گرفته، سر بريد، سرهايشان را کنار گذاشت، سپس بدنهايشان را كوبيد تا با هم مخلوط شد، سپس آنها را ده قسمت كرده بر سر ده كوه گذاشت، و آب و دانه ‏اى نزد خود نهاد؛ و منقارهاى مرغان را ميان انگشتانش گرفت و گفت:  👇👇 ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌

❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ به اذن خدای عز و جل شتابان بيایيد. آن گوشت و پر و استخوانها به سمت هم پرواز كردند تا بدنها به حالت اول برگشت و هر بدنى آمد به سر و گردنى كه در دست او بود چسبيد، حضرت ابراهيم منقارها را رها كرد، مرغان همان‏‌جا مانده‏ از آن آب خوردند، و از آن دانه‏‌ها برچيدند و گفتند: ما را زنده كردى خدايت زنده ات بدارد، فرمود: بلکه خدا زنده مى‏كند و مي ميراند». 📕 . الخصال ج1 ص265 ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌

و الحمد لله رب العالمین

دوستان بزرگوار. این کنفرانس ادامه دارد ...

حدیث 6-13

❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ 🌄 حدیث ششم:‏ ثقة الاسلام كلينى از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده: جوانانى از پسران سلاطين بنى اسرائيل كه اهل عبادت بودند از شهر خارج شده، در حال گذر به قبری در راه بر خوردند كه بادها آن را پراکنده و جز اثرى از آن نمانده بود، گفتند: خوب است دعا كنيم خدا صاحب اين قبر را زنده كند، از او بپرسيم: طعم مرگ را چگونه يافته؟ آنها خدای عز و جل را با این دعا خواندند: تویی معبود ما ای پروردگار ما، خدایى جز تو نيست ... اين مرده را برای ما به قدرت خويش زنده نما، پس مردى با سر و ريش سفيد در حالیكه خاك از سر خويش مى‏ افشاند بيمناك و خیره به آسمان از قبر بيرون آمده، گفت: به چه سبب اينجا ايستاده‏ايد؟ گفتند: ترا خوانديم تا بگویى طعم مرگ را چگونه يافتى؟ گفت: نود و نه سال است در قبر به سر ميبرم هنوز درد مرگ از من بر طرف نشده و تلخیش از کامم بیرون نرفته، گفتند: تو به همين حال با سر و ريش سفيد مُردى؟ گفت: نه، ولی چون صدا شنيدم كه بيرون شو، خاك استخوانهايم گرد آمد و به روحم پيوسته شد و من به جانب آن صدا ترسان و خيره بيرون آمدم از اين جهت سر و ريشم سفيد شد. 📕. الکافی ج3 ص260-261 ح38   ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌

❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ مؤلف گويد: در جایى كه روا باشد خداوند به دعاى شاهزادگان عابد مرده ‏اى را زنده كند، چگونه مي‌شود انكار كرد كه به دعاى پسران معصوم پيغمبر و امامان پاك مردگان را زنده كند؟! علاوه بر مطلبى كه در باب سابق و غير آن گذشت (که اثبات شد هر چه در امتهاى گذشته بوده در اين امت هم خواهد بود). ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌

❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ 🌄حدیث هفتم:‏ كلينى و صدوق و برقی از امام رضا علیه السلام روایت نموده اند: خداوند در زمانى كه امراض فراوان شده بود و مردم به طب احتياج داشتند عيسى را فرستاد، و او چیزهایی از جانب خدا برای مردم آورد که مثلش نزد آنها نبود، و نیز مردگان را برایشان زنده كرد و كور مادرزاد و پيس را به اذن خدا شفا داد؛ تا آخر حديث. 📕. الکافی ج1 ص24 ح20، عیون أخبار الرضا علیه السلام ج2 ص80   ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌

❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ 🌄حدیث هشتم: كلينى و صفار از حضرت كاظم علیه السلام روایت کرده اند که راوی پرسید: آیا عيسى به اذن خدا مرده زنده مى ‏كرد؟ فرمود: آرى، سليمان نیز سخن پرندگان را مى‏فهميد، رسول خدا هم بر اين معجزات قدرت داشت؛ تا آخر حديث. 📕. الکافی ج1 ص226 ح7، بصائر الدرجات ص47 ح1، ص115 ح3   ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌