eitaa logo
تکه هایی از سیاهه
92 دنبال‌کننده
289 عکس
83 ویدیو
3 فایل
اینجا یک دفترچه یادداشت مجازی است برای انتشار تکه‌هایی از سیاهه‌ی کتاب ها با واگویه‌های بلندبلندِ گاه‌گاهی...
مشاهده در ایتا
دانلود
ساعت چهار بعد از نیمه شب بود. شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور، با صدایی گرم و لطیف، صدایی که راوی می‌گوید دوست داشتند با آن دیده هایشان را از بشویند... می‌گوید «صدایش آنقدر پرسوز» بود که مو به تنشان راست می‌شد... چراغ ها را خاموش کرده بودند، و از ته دل می‌کردند و می‌ریختند... آن قدر غرق شده بودند که نفهمیدند چه طور خورشید بی خبر از راه آمد... @siyahe