🔰#یادداشت | چرا با مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی از کشور حل نمی شود؟
🔹رهبر انقلاب: "مذاکرهی با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم. این جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نه، نخیر. با مذاکرهی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود."
🔹قبل از اشاره به استدلال این گزاره راهبردی، به نکته ای خیلی مهم که در این کلمات نهفته است اشاره می کنیم.
🔹این نکته چیزی نیست جز هشدار مجدد رهبری نسبت به جریان تحریف. باید بدانیم که جریان تحریف در جنگ شناختی و روایت ها به دنبال القای این است که راه حل مشکلات اقتصاد ایران از مسیر مذاکره با آمریکا عبور می کند. این جریان مکمل اثرگذاری تحریم هاست. تحریم ها ماموریت تسلیم ملت ایران را دارند. آنچه اثر این تحریم را حداکثری می نماید تا دشمن به هدفش دست یابد، همین پادوهای غرب زده هستند تا از طریق تحریف تاریخ و واقعیت ها، القای بن بست در کشور نمایند. خلاصه این بند همان کلام حکیم انقلاب است که فرمودند: جریان تحریف مکمل جریان تحریم است و اگر تحریف را بشکنیم، تحریم نیز می شکند.
🔹اکنون برگردیم به همان گزاره راهبردی؛ چرا مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی را حل نمی کند؟
1⃣یکم: پاسخ اول همان است که رهبری فرمودند. تجربه. تجربه برجام و بیانیه الجزایر و... به نظر نیاز به توضیح نیست.
2⃣دوم: مذاکره یک پروسه چند ساله است که شروع آن مشخص و پایان آن برای تحقق خواستهها نامعلوم است. در واقع شروع مذاکره، اگرچه از حیث انتظارات تورمی، تنفسی مصنوعی به اقتصاد می دهد اما به لحاظ بنیادین به اقتصاد و مولفه های آن از دو جهت به شدت آسیب می زند؛ یکی معطل سازی آن به نتیجه مذاکره و دیگری وابستگی اقتصاد به مذاکره. در اولی ظرفیت های داخلی و منطقه ای کشور در میان رقابت های شدید جهانی، مغفول می ماند و در دومی با هر نوسانی در مذاکرات، اقتصاد فرو می پاشد.
3⃣سوم: مذاکره با آمریکا ولو اگر تحریم را حل کند، سایه تحریم را بر کشور بر نمی دارد. با هر اختلافی، می گویند تحریم ها را بر می گردانیم. سایه تحریم وقتی از کشور بر داشته می شود که کشور، اقتصادش درونزا باشد، نه وابسته به آمریکا و دلارش.
🔚از این منظر مذاکرات گذشته برای ما یک درس می باشد که تلاش برای کم اثر کردن تحریم باید در اولویت باشد. در واقع راه برداشتن تحریم، کم اثر یا بی اثر کردن تحریم است نه تمرکز بر مذاکرهی با امریکا. تحریم وقتی بیاثر شد، تازه امکان مذاکره و برداشتن آن فراهم میشود. در واقع موضوع مهم اولویت بندی راه حل ها می باشد.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰#یادداشت | معنای "دخالت نمی کند".
🎙رهبری در برنامهریزیهای اقتصادی دخالت نمیکند.
🔹این جمله ای بود که رهبر انقلاب در اول فروردین امسال در جمع اقشار مختلف مردم و در ضمن سلسله مباحثی از اقتصاد و در تشریح شعار سال بیان فرمودند. این فرمایش رهبری باعث شد تا برخی اینگونه تصور کنند که بیان فعلی ایشان با رویه ای که در گذشته و حال در بخش های متعدد اقتصادی اتخاذ نموده اند در تناقض است. القای تناقض از سوی جریان تحریف خارج از کشور به این شکل در پیش گرفته شده که اگر ایشان در برنامه ریزی دخالت نمی کنند پس چرا مرتبا در خصوص مسائل اقتصادی ورود دارند؟
🔸در پاسخ توجه به چند نکته ضروری است:
🔹مطابق اصل ۱۱۰ قانون اساسی، دو مورد از مهمترین وظایف رهبری، مشخص نمودن سیاست های کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای این سیاست ها می باشد.
🔹رهبری فرمودند در "برنامه ریزی های" اقتصادی دخالت نمی کنند نه سیاست های کلی اقتصادی و حسن اجرای آن، که اتفاقا ورود به سیاست ها و حسن اجرای آن از وظایف جایگاه رهبری است.
🔹برای رسیدن به پاسخ شبهه و درک اینکه بدانیم در فرمایش و عمل ایشان تناقضی نیست ابتدا باید فرق برنامه ریزی و سیاست گذاری را بدانیم.
🔹خلاصه و مفید؛ سیاستگذاری جهت و اصول کلی را برای رسیدن به هدف تعیین میکند و جنبه کلان و راهبردی دارد مثل سیاست های اقتصاد مقاومتی؛ اما برنامهریزی، اقداماتی مشخص می باشد برای رسیدن به هدف و جنبه عملیاتی_ اجرایی دارد؛ مثل نرخ تسعیر و نرخ بهره. برنامه ریزی وسیلهی تحقق اهداف از طریق سیاست ها است.
🔹فرمایشات و بیانات رهبری در قالب شعار سال در جمع فعالین اقتصادی و غیر اقتصادی از جنس توصیه و تعیین سیاست های کلیِ (گاهی جزئی) اقتصادی است نه از جنس برنامهریزی (به تعریف دقت شود).
🔹البته گاهی رهبری به حوزه اجرا نیز ورود می کنند. که البتا به ندرت و از انگشتان یک دست هم کمتر است. مثل دستور به لغو واردات لوازم خانگی. برای توضیح این بخش مجددا به وظیفه رهبری در قانون اساسی توجه فرمایید. مطابق قانون، رهبری وظیفه نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی را نیز دارند. ایشان سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را ابلاغ نمودند. اگر این سیاست ها با اقدامی از سوی نهاد یا سازمانی روبرو شود که فلسفه آن دچار اشکال شود، رهبر موظف به ورود هستند. در مورد دستور به ممانعت از ورود لوازم خانگی، باید توجه شود که این واردات در تناقض با سياستهاي اقتصاد مقاومتی بود و شرکت ها و صنایع تولید لوازم خانگی را عملا با بحران و رکود مواجه می ساخت، آن هم در شرایطی که در جنگ اقتصادی هستیم.
🔹البته در این بخش توجه به این نکته ضروری است که اولا در آن برهه، کرهای ها می خواستند بدهی خود را از طریق صادرات لوازم خانگی به ایران تسویه کنند، ثانیا سامسونگ و الجی با تحریم های آمریکا بعد از سال۱۳۹۷ همکاری نمودند، ثالثا ممنوعیت لوازم خانگی براساس مصوبه اولیه شورای هماهنگی سران سه قوه در سال ۱۳۹۷ ابلاغ شده بود، یعنی قبل از فرمایشات ایشان و وی به نوعی تذکر به اجرای قانون دادند.
🔹بنابراین با تمرکز بر تعاریف برنامه ریزی و سیاست گذاری، عدم دخالت رهبری در برنامه ریزی اقتصاد، به معنای عدم ورود به حوزه اجرایی است و نه عدم تعیین سیاستهای کلی اقتصادی. استثنائات موجود نیز در قالب نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی اقتصادی است.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙تاثیر تعرفه های امریکا بر اقتصاد ایران چیست؟
📚در این فایل صوتی ده دقیقه به ابعاد متعدد این سوال پرداختهام و تشریح نموده ام که تأثیرات تعرفه ها بر اقتصاد ایران غالبا غیر مستقیم بوده و می تواند مثبت و منفی باشد.
#علی_محمدی
@tahlileghtesadi
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تاثیر تعرفه های آمریکا بر اقتصاد ایران چیست؟
🎙#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰شیل آمریکا در برابر نفت ایران، توافق در تنگنای واقعیت ها...
🔸جدای از آنچه در یادداشت قبلی توضیح دادیم، برخی تضاد منافع ایران و آمریکا در بازار انرژی، می تواند زمینه ناپایداری هرگونه توافق احتمالی باشد. علت:
🔹۱_ با انقلاب نفت و گاز شِیل (shale) در دهه گذشته، امریکا از مصرف کننده صرف، تبدیل به تولیدکننده بزرگ نفت و گاز جهان شده است. در چنین شرایطی، افزایش صادرات نفت ایران به بازار جهانی یعنی ورود به رقابت مستقیم با صادرات آمریکا. کاملا روشن است که این برای آمریکا و شرکتهای انرژی آن احتمالا خطر اقتصادی و ژئوپلیتیکی محسوب میشود.
🔹۲_ بازگشت گسترده ایران به بازار انرژی ، امکان برهم خوردن تعادل بازار نفت را افزایش می دهد، چرا که عرضه مازاد میتواند قیمتها را پایین بیاورد و منافع کشورهای صادرکننده نفت را تهدید نماید.
🔹۳_ ایران این ظرفیت را دارد که گاز و نفت خود را با اروپا صادر کند ، در حالیکه آمریکا نیز تلاش میکند گاز مایع و نفت خود را به اروپا صادر نماید. در شرق آسیا نیز هند و چین بهعنوان مشتری سنتی انرژی ایران و کره و ژاپن نیز بی میل به واردات از ایران نیستند، ولی آمریکا میخواهد این بازارها را برای انرژی خود حفظ یا توسعه دهد. بنابراین هر گونه بازگشت ایران به بازار احتمالا با کاهش سهم آمریکا یا متحدانش همراه است.
🔹۴_ نقش و جایگاه ایران از حیث ژئوپلیتیک و کریدوری در کنترل منابع و مسیرهای انتقال انرژی و دسترسی به بازارهای پرمصرف مانند هند، چین، ترکیه و اروپای شرقی و آستانه میانه و قفقاز، فوق العاده است. این موقعیت، در صورت ثبات و توسعه، میتواند ایران را به یک هاب انرژی منطقهای تبدیل کند؛ چیزی که آمریکا (و متحدانش) احتمالا آن را بر نمی تابند.
🔹۵_ شاید گفته شود، هم اکنون نیز ایران در حداکثر تولید و فروش نفت خود قرار دارد و توافق جدید تاثیری در بازار نفت نخواهد داشت. در پاسخ: اولا صرف خروج نفت ایران از لیست سیاه، تلطیف دهنده انتظارات اقتصادی در بازارهای جهانی است. ثانیا تلطیف فضای تحریمها، احتمالا به صورت نسبی امکان حضور شرکت های بزرگ را در ایران برای افزایش تولید انرژی افزایش می دهد، در صورتی که این امکان برای شرکت های آمریکایی، به دلیل تحریم های اولیه وجود ندارد. این یعنی عدم انتفاع آمریکا و در نتیجه تلاش لابی های موجود برای تداوم تحریم ها.
🔚بنابراین بازگشت ایران به بازار نفت، می تواند بهمعنای تهدید مستقیم منافع اقتصادی و استراتژیک آمریکا در بازار جهانی انرژی باسد. لذا امربکا سعی میکند صادرات انرژی ایران را کنترلشده، محدود و مشروط نگه دارد. این تضاد ذاتی منافع، هر توافقی را شکننده و موقتی میکند.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰نقشه راه اقتصاد (ارز) در رکود مذاکرات
🔸بخش اول: بازیگر پنهان
🔹به نظر می رسد یکی از منافذ ایحاد تلاطم در بازار ارز، که از قضا در پروسه شروع، بن بست یا تعلیق مذاکرات بیشتر نمود می یابد، حوزه رمز ارزها باشد. چه اینکه این روزها کارگزاریهای ارز دیجیتال به یکی از عوامل تأثیرگذار بر نرخ ارز و شکلدهنده به انتظارات تورمی تبدیل شدهاند.
🔹از رمزارزهایی که بیشترین اثر را بر بازار ارز ایران دارد، تتر (USDT) است. این رمزارز به دلیل وابستگی کامل به دلار آمریکا، در بازار ایران نقش معادل دیجیتال دلار را بازی میکند. در بسیاری از روزها، قیمت تتر در صرافیهای آنلاین بهنوعی نرخ پیشنگر دلار آزاد تلقی شده و بر رفتار اقتصادی مردم تأثیر گذاشته است.
🔹کارگزاریهای رمزارزی، با امکان خرید و فروش لحظهای تتر، عملاً به جایگزین غیررسمی بازار ارز تبدیل شدهاند. رشد نقدینگی در این بازار، سفتهبازی و حجم بالای معاملات کوتاهمدت باعث شدهاند که قیمت تتر گاهی زودتر از بازار نقدی واکنش نشان دهد و این موضوع به افزایش انتظارات تورمی و بیثباتی ارزی دامن زده است.
🔹دولت سال گذشته اقدام به اصلاح قانون و تعیین سقف تراکنشها در این کارگزاری ها نمود. اما عملا این کارگزاری ها، با ترفندهایی در حال دور زدن دولت هستند و به نوعی راه سفته بازی در بازار رمزارزها همچنان باز است.
🔚در شرایطی که بازار ارز ایران تحت فشارهای ساختاری و روانی متعددی قرار دارد، کارگزاریهای رمزارز، از دو جهت به بازیگرانی پنهان اما مؤثر در تعیین نرخ ارز تبدیل شدهاند. یکی گسترش سفته بازی و دیگری وارد ساختن تقاضای کاذب به بازار. لذا اگرچه قوانین مربوطه اصلاح و بهبود یافته اند اما آنچه اهمیتی مضاعفی دارد نظارت و کنترل بر حسن اجرای این قوانین و عملکرد کارگزاریها است که به نوع کم رنگ شده اند.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰چند راهکار اولیه بردی حل مشکل ناترازی برق
🔸برای حل مشکل ناترازی برق در کشور، باید چند کار همزمان انجام شود.
🔹اول از همه، باید مصرف برق مدیریت شود و مردم با صرفهجویی درست آشنا شوند.
🔹بعد، نیروگاههای فرسوده نوسازی و بهرهوری تولید بالا برود.
🔹همچنین باید در انرژیهای تجدیدپذیر مثل خورشیدی و بادی سرمایهگذاری شود تا وابستگی به گاز کمتر شود.
🔹شبکه انتقال برق هم نیاز به بازسازی دارد تا اتلاف برق کاهش پیدا کند.
🔹با اجرای این راهکارها و همکاری مردم و مسئولان، میتوان به تعادل در تولید و مصرف برق رسید و خاموشیها را کاهش داد.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰#یادداشت | اصلاح زیرساخت ها، پیش نیاز حل مسئله کامیونداران
🔹بر اساس برخی آمارها، بیش از ۹۰٪ حملونقل بار داخلی کشور توسط ناوگان جادهای انجام میگردد. ناوگانی که متولیان آن در تنگنای مشکلاتی همچون، کرایه، هزینه قطعات و لاستیک، بیمه، و توزیع بار غیرشفاف، کامیون های فرسوده، قرار دارند. در چنین شرایطی، و بدون اصلاح زیرساخت های لازم ، افزایش نرخ گازوئیل به معنای فروپاشی نسبی معادله درآمد-هزینه آنان خواهد بود.
🔹اما از طرفی، چه بر اساس نرخ تمامشده داخلی و چه بر مبنای قیمت جهانی گازوئیل، دولت در وضعیت فعلی متضرر نرخ های فعلی سوخت است و یارانهای سنگین پرداخت میکند و این موضوع در یک زنجيره ،اثر منفی خود را بر کل اقتصاد و خود مردم تحمیل می نماید. لذا شرایط فعلی قطعا باید تغییر کند.
🔹افزایش نرخ سوخت گامی در مسیر کنترل قاچاق و بهینهسازی مصرف است، اما مشکل آنجاست که زیرساختهای لازم برای تمایز میان مصرفکنندگان واقعی و سودجویان وجود ندارد. حدود ۴۰۰ هزار دستگاه کامیون ثبتشده در کشور وجود دارد، اما فقدان یک سامانه منسجم برای شناسایی بارنامههای سالم، بارهای واقعی، و خودروهای فعال در شبکه رسمی حملونقل، باعث شده که کامیونداران شریف نیز زیر تیغ سیاستهای مقابله با قاچاق قرار گیرند. مخصوصا که سامانه های فعلی متناسب با شرایط یک دهه گذشته هستند نه اقتضائات امروز.
🔹در این شرایط استفاده از مکانیزم قیمت برای اصلاح این ناترازی، آخرین گام است، نه نخستین. پیش از آن باید زیرساختهای نظارتی تقویت، مسیرهای توزیع بهینهسازی، سامانه های موجود،اصلاح و "قاچاق ساختاری" سوخت مهار شده و سیاستو۶ای حمایتی در نظر گرفته شود. در غیر اینصورت، فشار ناشی از اصلاحات انرژی، مستقیماً به عاملان اقتصادی و طبقات مولد و آسیبپذیر منتقل میشود.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰#یادداشت | چرا عضویت در بریکس و شانگهای، آوردهی ملموسی برای اقتصاد ایران نداشته است؟
🔹برای پاسخ دقیق به این پرسش نیازمند تفکیک میان ظرفیت بالقوه و تأثیر بالفعل پیوستن به این سازوکارها هستیم. بدون تردید، حضور در نهادهایی همچون بریکس و شانگهای، فرصتهایی را برای ایران فراهم کرده ؛ از جمله افزایش تعاملات تجاری با چین، روسیه و هند، امکان بهرهبرداری از پروژههای منطقهای نظیر کریدور شمال–جنوب، و نیز شرکت در گفتگوهای مربوط به ارزهای مشترک یا پیمانهای پولی دوجانبه.
🔹با این حال، اثر واقعی و ملموس این عضویتها بر اقتصاد ایران هنوز محدود و پراکنده باقی مانده است. تجارت خارجی ایران با کشورهای عضو، اگرچه در برخی بخشها مانند صادرات نفت و مشتقات پتروشیمی افزایش یافته، اما همچنان تحت تأثیر تحریمهای آمریکا و ضعف زیرساختهای بانکی و لجستیکی است. در حوزه جذب سرمایه خارجی نیز، وعدههایی مانند سرمایهگذاری چین در پروژههای زیرساختی تاکنون متناسب با انتظار محقق نشدهاند.
🔹علت اصلی این اثرگذاری محدود را میتوان در دو عامل کلیدی دانست: نخست، تداوم تحریمهای اقتصادی و مالی غرب که حتی همکاری کشورهای شرقی را نیز مشروط و محتاط کرده است؛ دوم، ضعف ساختاری در اقتصاد داخلی ایران شامل ناکارآمدی نظام بانکی، بیثباتی سیاستگذاری و عدم شفافیت در محیط کسبوکار.
🔹در نهایت، عصویت در بریکس و شانگهای نه بهعنوان عصای معجزهگر، بلکه بهمثابه یک فرصت بلندمدت باید تحلیل شود. اگر ایران بتواند همزمان با استفاده از این ظرفیتها، به اصلاحات داخلی اقتصادی و کاهش ریسک های سرمایه گذاری نیز ببردازد، آنگاه این عضویتها میتوانند به ابزارهایی مؤثر برای تنوعبخشی به تجارت، جذب سرمایه و مقاومسازی اقتصاد ملی بدل شوند.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰#یادداشت | سایه زنی تحریم ها، عبور از فهرست به شبکه
🔸دیروز شاهد دور جدیدی از تحریم ها از سوی امریکا بودیم که از نگاه آنها شبکه بانکداری پنهان ایران را نشانه گرفته است. بهانه این تحریم ها نیز پول شویی بوده است.
در این خصوص نکاتی مهم حائز اهمیت است:
🔹۱_به نظر می رسد از اواسط دولت سیزدهم، با پیچیده شدن سازوکارهای دور زدن تحریم ها، رویکرد تحریمی آمریکا نیز تغییر یافته است. در گذشته تحریمهای آمریکا عمدتاً متوجه نهادهای رسمی و شناختهشده بود و از طریق فهرستهای تحریمی شناختهشده (مانند SDN) بهصورت مستقیم اعمال میشد. اما در دوره جدید، تمرکز بهسمت افراد واسط، صرافیها، شرکتهای پوششی و شبکههای مالی غیررسمی سوق یافته؛ یعنی اینبار ساختارهای سایهای که امکان دور زدن تحریمها را فراهم میکنند، هدف گرفته می شوند.
🔹۲_تحریمهای جدید، نشانگر ورود آمریکا به فاز «تحریمهای هوشمند» است. بدیهی است که مقابله با این روند، مستلزم استفاده از راهبردهای نوین زیر است: نخست، ابزارهای تسویه مالی متنوعتری مثل رمزارزهای باثبات، پلتفرمهای بلاکچینی،مکانیزم تهاتر و استفاده از ارزهای محلی در تجارت با شرکا در اولویت باشد. دوم، باید به جای تکیه صرف بر افراد و صرافیهای پراکنده، نهادهای پوششی منطقهای نیز با مالکیت ترکیبی و چندلایه طراحی شود که ردیابی و تحریم آنها دشوارتر باشد. سوم، بومیسازی مسیر بازگشت ارز از صادرات نفتی و غیرنفتی اهمیت زیادی دارد. زیرساختهایی چون بیمه، حملونقل، و بازار ارزی داخلی، وابستگی به مسیرهای خاکستری را کاهش میدهد. چهارم،ضروری است استفاده از مسیر امارات در مبادلات ارزی مورد بازبینی فوری قرار گیرد. پنجم، ضروری است ساختار صرافیهای داخلی و شبکه های تراستی و مرتبطان خارجی آنها بازطراحی و تقویت شود.
🔹۳_در این شرایط پیوستن به FATF یک شمشیر دو لبه است. از یک سو، شفافیت مالی داخلی را افزایش می دهد و مسیر تعامل با کشورهای ثالث (مانند چین، هند، روسیه) را هموار می کند؛ چرا که بسیاری از این کشورها، برای همکاری بانکی نیاز به حداقلی از استانداردهای FATF دارند. از سوی دیگر، اجرای کامل توصیههای FATF ممکن است برخی از راههای دور زدن تحریم را مسدود کند یا در معرض رصد دقیقتر قرار دهد و یا بهانه سیاسی به دست غرب دهد.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰#یادداشت | چرا تاکنون ایران از اهرم نفت در جنگ استفاده نکرده است؟
🔹این سوال وجود دارد که در شرایطی که جنگ رژیم با ایران ادامه دارد، چرا ایران از اهرم ژئوپلیتیک خود، یعنی نفت و تنگه هرمز، برای وارد آوردن فشار به آمریکا و واداشتن آن به توقف جنگافروزی تلآویو استفاده نمی کند؟
🔹بهنظر میرسد این خویشتنداری ناشی از محاسبات راهبردی تهران باشد.
🔹نخست آنکه، ایران تمایلی به بینالمللی شدن جنگ و ورود مستقیم بازیگران بیشتری ندارد. از نگاه تهران، استفاده از ابزار نفت میتواند مستقیماً منافع حیاتی آمریکا در خلیج فارس را تهدید کند و بهانهای به دست واشنگتن دهد تا با اجماعسازی داخلی و منطقهای، به شکل مستقیم وارد میدان شود. چنین تحولی موجب شعلهورتر شدن جنگ، و ابتکار عمل را از دست ایران خارج کرده و دست چهرههایی چون ترامپ را برای ورود فعال به جنگ باز میگذارد. دقت شود که ورود آمریکا به جنگ یعنی تحقق خواسته نتانیاهو.
🔹دوم، ایران ترجیح میدهد درگیر یک جبههی کنترلپذیر باقی بماند. فعالسازی اهرم نفتی در شرایط کنونی، جغرافیای نبرد را به خلیج فارس میکشاند و این یعنی درگیر شدن در جبههای تازه و تقسیم نیروی آفند در چند جبهه به جای تمرکز بر یک جبهه.
🔹سوم آنکه، از نگاه ایران، روند فعلی در میدان، بدون نیاز به گسترش جبههها، به مرور ابتکار عمل را به ایران خواهد داد. بنابراین ضرورتی برای تغییر فاز نبرد به مرحلهای پرهزینهتر دیده نمیشود؛ زیرا ورود قدرتهای فرامنطقهای میتواند توازن آفندی ایران را بر هم بزند.
🔹ایران معتقد است که میدان دیپلماسی و افکار عمومی جهانی نیز جبههای تعیینکننده در این نبرد است. لذا با پرهیز از استفاده از اهرم نفت، تلاش دارد موقعیت خود را بهعنوان بازیگری مسئول، منطقی و مدافع ثبات منطقهای تثبیت کند. این رویکرد هوشمندانه، موجب تقویت جایگاه ایران در محافل بینالمللی، جلب حمایت افکار عمومی جهانی و خنثیسازی تبلیغات غرب علیه آن میشود؛ چراکه در چنین میدانی، دست بالا تنها با قدرت نظامی بهدست نمیآید، بلکه با مشروعیت سیاسی و حقانیت در افکار جهانی نیز تقویت میشود.
🔹در نتیجه، آنچه دیده میشود نه انفعال، بلکه نوعی از صبر فعال و مدیریت ظرفیتهای راهبردی است که هدف آن، حفظ ابتکار عمل و جلوگیری از تحول میدان نبرد به نفع دشمن است. اما کاملا بدیهی است که در صورت تغییر شرایط، ایران از این مزیت خود ( ژئوپلیتیک نفت) به خوبی استفاده خواهد کرد.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra
🔰#یادداشت | پیام" ای ایران بخوان"
🔹در لحظهای که افکار عمومی کشور و ملت های مقاومت منطقه با ابهامات و چه بسا نگرانی هایی مواجه است، رهبری بدون اعلام قبلی، وارد مراسم عزاداری شب عاشورا میشوند، و به آقای کریمی می فرمایند: «ای ایران» بخوان. این صرفا یک درخواست احساسی نیست بلکه توأم با چند پیام راهبردی است:
🔹به لحاظ مضمون، "ای ایران" فقط یک نوحه نیست؛ بلکه سرودی ملی با مضمون کربلا، شهدا، غیرت حسینی، ذوالفقار علی(ع) و امام رضا (ع) است که وطن و ایمان مذهبی را درهم میآمیزد. رهبری با تمرکز بر مضمون نوحه، در واقع پیامی صادر میکنند: ما ملتی هستیم که وطندوستیمان، برخاسته از ایمان است؛ ایران ما، فقط جغرافیا نیست، بلکه عین مذهب و دین ماست. و دقیقا همین موضوع، کانون شکست ناپذیری ایران است.
🔹رهبر انقلاب مردم را به درون ایران، به وحدت، عشق به وطن، و ریشههای معنوی هویت ملی و تمدنی متوجه می کنند. موضوعی که در سومین پیام تلویزیون خود در اثنای جنگ نیز بر آن تأکید نمودند. درخواست به خواندن این نوحه، نمایش نرم و بیواسطه از وحدت ملی و الهی پیرامون وطن و دین است.
🔹پیام رهبری این می باشد که محور، ایران است. ستون خیمه مقاومت، ایران است. و این ایران، ایمانی است نه صرفاً خاکی. بیان رهبری اگرچه در ظاهر، یک جملهی ساده است: « ای ایران را بخوان»؛ اما در باطن:بازسازی روانی ملّت با هنر، ادغام وطندوستی و ایمان، بازتعریف اقتدار بدون جنگ، و تمرکز بر کانون مقاومت یعنی ایرانِ ایمانی است.
🔹این، همان حکمت الهی رهبر ماست؛ وقتی همه منتظر اعلام موضع سختاند، او با یک شعر، یک نوحه و سرود ملی، یک رمز، صحنه را آرام اما معنادار بازآرایی و دشمن را مایوس میکنند.
✍🏼#علی_محمدی
@siyasinoorozahra