eitaa logo
حجة الاسلام شفتی - قدس سره
148 دنبال‌کننده
353 عکس
86 ویدیو
26 فایل
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند : دانشمندان امت من مثل پیامبران بنی اسرائیل هستند ...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آشنایی با تصوّف (۵) ⏭ بخش قبلی    ⏮ بخش بعدی 🔷 دوره‌های مختلف تصوّف ۱. مرحله تأسیس: این مرحله پس از جریان بنی‌ساعده با مقدمۀ شروع می‌شود و تا زمان ادامه دارد (قرن اول هجری)؛ از دیگر بزرگان این دورۀ صوفیه، را می‌توان نام برد و مرحلۀ رشد و دست به عصا راه رفتن تصوّف است! ۲. جوانه زدن تصوّف: از چهره‌های مشهور این دوره (قرن دوم هجری) (متوفای ۱۹۴ ق)، (م۱۸۵ق) و (م۱۹۵ق) هستند؛ در این دوره کم کم مبانی عارفانه وارد تصوّف شد، مانند که توسط رابعۀ عَدَویّه گسترش یافت؛ او اولین زن صوفی است که حکایات بسیاری از روابط او با حسن بصری و سفیان ثوری و دیگر صوفیان نقل کرده‌اند! [۱] ۳. مرحله رشد و رواج تصوّف: این مرحله تقریباً در قرن سوم جریان یافته است؛ چهره‌های معروف این دوره که تصوّف را رشد دادند: ، ، ، و بودند؛ در این مرحله مفاهیمی همچون و وارد تصوّف شد! ۴. مرحله نظم و کمال: اوایل قرن چهارم را باید شروع مرحلۀ چهارم تصوّف دانست؛ و از مشاهیر این دوره هستند؛ تصوّف در این مرحله صورت مکتوب می‌یابد و اولین کتاب‌ها در این دوره به رشتۀ تحریر در می‌آیند، مانند: «الرعایة لحقوق الله» که نویسنده‌اش مجهول است و «اللّمع» سرّاج طوسی (م۳۷۸ق). ۵. مرحله شرح و تعلیم: این مرحله مربوط به قرن‌های پنجم تا نهم است که از بهترین اعصار رشد و شکوفایی تصوّف محسوب می‌شود؛ در این دوره سیر و سلوک فرقه‌ای شروع شد و فرقه‌های بسیاری شکل گرفت؛ از چهره‌های تأثیرگذار این مرحله، ، ، ، ، ، و جلال‌الدین را می‌توان نام برد؛ در این دوره، تصوّفِ نظری مدوّن شد و در حیطۀ عمل، گسترش بسیاری یافت. ۶. ایجاد خانقاه: در قرن چهارم واقعه‌ای به وقوع پیوست که نقطۀ عطفی برای تصوّف بود و آن ایجاد است؛ خانقاه را بیشتر به معنای معبد و پرستش‌گاه و سفره دانسته‌اند؛ اولین خانقاه به شهادت خود صوفیه، در قرن چهارم هجری توسط امیری مسیحی در رملۀ شام برای صوفیان ساخته شد! اندک اندک صوفیان هر کجا رفتند خانقاهی ساختند و این گونه مساجد ترک شد و موقوفات برای خانقاه‌ها معیّن نمودند و آدابی بنا نهادند؛ حتی برای ورود به خانقاه، آداب و رسوم خاصّی ساختند و برای هر خانقاه یک متولّی به نام شیخ درست کردند. [۲] ⭕️ البته برخی فرقه‌های صوفیه، امروزه به دلیل ترس از افکار عمومی، نام خانقاه‌های خود را به حسینیه تغییر داده­‌اند؛ اما برنامه‌های همیشگی خود را (بعضاً به شکلی نوین) انجام می­‌دهند! مستر هِمفِر (جاسوس انگلستان در کشورهای اسلامی) در کتاب خاطرات خود، برنامۀ دولت انگلستان در مورد اسلام را این گونه بیان می‌کند: 🔴 «گسترش همه جانبۀ خانقاه‌های دراویش؛ تکثیر و انتشار رساله‌ها و کتاب‌هایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها و گوشه‌گیری سوق می‌دهد، مانند مثنوی مولوی و احیاء العلوم غزالی و کتابهای ؛ و نگهداشتن مسلمین در جهل و بی‌خبری و جلوگیری از تأسیس و گشایش مراکز آموزشی و تربیتی از هر قبیل؛ ایجاد مانع در راه چاپ و انتشار و در صورت لزوم آتش زدن کتابخانه‌های عمومی؛ و برحذر داشتن مردم از فرستادن فرزندانشان به مدارس دینی با وارد ساختن اتهاماتی علیه مراجع و علمای بزرگ و ...» [۳] 📚 منابع: [۱] تذکرة الاولیاء (عطارنیشابوری)، ص۴۳ [۲] سفرنامه ابن بطوطه، ص۲۶ [۳] خاطرات مستر همفر، ص۶۵ 🍂 «یارب فرج امام ما را برسان.» @Hedayatgary
🔴 آشنایی با تصوّف (۱۰) ⏭ بخش قبلی    ⏮ بخش بعدی (با توجه به آغاز ایام فاطمیه علیهاالسلام، سلسله مطالب نقد تصوّف را به پایان می‌رسانیم تا إن‌شاءالله در فرصتی دیگر که بررسی صوفیۀ قرون اخیر بپردازیم.) 🔷 سخنان بسیار مهم علّامه مجلسی رحمة‌الله‌علیه با شیعیانی که دنباله رو ملاعین صوفیه شده‌اند: ⚠️ «پس اگر اعتقاد به روز جزا داری، امروز حجّت خود را درست کن که چون فردا حق تعالی از تو حجّت طلبد، جواب شافی و عذر پسندیده داشته باشی! و نمی‌دانم بعد از ورود احادیث صحیحه از اهل‌بیت رسالت علیهم‌السلام و شهادت این بزرگواران از علمای شیعه رضوان‌الله‌علیهم بر بطلان این طائفه و طریقۀ ایشان، در متابعت‌شان نزد حق تعالی چه عذر خواهی داشت؟! 🔹 آیا خواهی گفت متابعت کردم که چند حدیث در لعن او وارد شده است؟! 🔹 یا متابعت کردم که با امام جعفر صادق علیه‌السلام دشمنی می‌کرده و پیوسته معارض آن حضرت می‌شده است و بعضی احوال او را در اول کتاب بیان کردیم؛ 🔹 یا متابعت را عذر خود خواهی گفت که به یقین ناصبی بوده! و می‌گوید در کتابهای خود: "به همان معنا که مرتضی علی امام است، من هم امامم!" و می‌گوید: "هر کس یزید را لعنت می‌کند گناهکار است!" و کتابها در لعن و ردّ شیعه نوشته، مانند کتاب "المنقذ من الضّلال" و غیر آن؛ 🔹 یا متابعت برادر ملعونش احمد غزّالی را حجّت خواهی کرد که می‌گوید: "شیطان از اکابر اولیاء الله است!" 🔹 یا ملّای رومی ( جلال الدین محمد بلخی) را شفیع خواهی کرد، که می‌گوید: " را حضرت علیه‌السلام شفاعت می‌کند و به بهشت خواهد رفت! و حضرت امیر به او گفت که: تو گناهی نداری! چنین مقدّر شده بود و تو در آن عمل مجبور بودی!" و در هیچ صفحه از صفحات مثنوی نیست که اشعار به یا یا سقوط عبادات یا غیر آنها از اعتقادات فاسد نکرده باشد! و چنانکه مشهور است و پیروانش قبول دارند، ساز و دف و نی () شنیدن را عبادت می‌دانسته است! 🔹 یا پناه به محی الدّین خواهی برد که هرزه‌هایش را در اول و آخر این کتاب شنیدی و می‌گوید: "جمعی از اولیاء الله هستند که رافضیان (شیعیان) را به صورت خوک می‌بینند!" و می‌گوید: "به معراج که رفتم مرتبۀ علی (علیه‌السلام) را از مرتبۀ و و پست‌تر دیدم! و ابوبکر را در عرش دیدم! چون برگشتم به علی گفتم چون بود که در دنیا دعوی می‌کردی که من از آنها بهترم؟! الحال دیدم مرتبه تو را که از همه پست‌تری!!" (العیاذ بالله) و او و غیر او از این تزریقات، بسیار دارند که متوجه آنها شدن، موجب طول سخن می‌شود.» 📚 عین الحیاة (علامه‌مجلسی)، ص۴۰۴ 🍂 «یارب فرج صاحب ما را برسان.» @Hedayatgary
⭕️ عناد دشمنان ناپاک امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه با حضرت ابوطالب علیهماالسلام و مشرک خواندن ایشان ابن‌عربی، جلال‌‌الدین مولوی، عبدالرحمن جامی، علی شریعتی و دیگر متصوّفه و دشمنان صلوات‌الله‌علیه به جهت بغض و عداوت ذاتی‌شان با حضرت و نیز تبرئۀ خلفای غاصبین که نسب‌های آشفته و سابقۀ بت‌پرستی داشتند، در آثار خود، علیه‌السلام را مشرک و کافر می‌خوانند! ، صوفی منحرف می‌نویسد: ❌ «اگر برای همّت، اثری بود، كسی اكمل از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و همّت‌تر قویتر از او نبود و حال اینكه همّت او در اسلام آوردن ابوطالب، عمویش اثری نكرد!» 📚 فصوص الحکم (ابن‌عربی)، ج۱، ص۱۳۰ جلال‌الدین بلخی، صوفی سنّی جبری‌مسلک نیز در کتاب مثنویش که آن را همطراز قرآن معرفی می‌کند! چنین داستان ساختگی درباره شهادتین نگفتن حضرت ابوطالب علیه‌السلام می‌بافد که ایشان گوید: "اگر دين تو را بپذيرم، سرزنش اعراب را چه کنم كه گويند ابوطالب به القاء طفل خود، دينى را كه تكيه‌گاه او بود واگذارد!" ❌ «خود یکی بوطالب آن عمّ رسول می‌نمودش شنعۀ عربان مهول که چه گویندم عرب کز طفل خود او بگردانید دیدن معتمد گفتش ای عم! یک شهادت تو بگو تا کنم با حق خصومت بهرِ تو گفت لیکن فاش گردد از سماع کلّ سرّ جاوز الاثنین شاع من بمانم در زبانِ این عرب پیش ایشان خوار گردم زین سبب لیک گر بودیش لطفِ ماسَبشق کِی بُدی این بد دلی با جذبِ حق! الغِیاث اى تو غیاثُ المُستَغِیث زین دو شاخه اختیاراتِ خبیث‏.» 📚 مثنوی مولوی، دفتر ششم، بخش سوم عبدالرحمن ، شاعر ناصبی ملعون هم در اشعارش بغض امیرالمؤمنین علیه‌السلام را با بدگویی به حضرت ابوطالب علیه‌السلام پدر بزرگوارشان آشکار کرده و نعوذ بالله می‌گوید حضرت ابوطالب در جهنّم همسایه ابولهب می‌شود و به پیغمبر ایمان نداشته است: ❌ «بود بوطالب ان تهی ز طلب مر نبی را عم و علی را اب خویش نزدیک بود با ایشان نسبت دین نیافت با خویشان هیچ سودی نداشت آن نسبش شد مقر در سقر چو بولهبش!» 📚 مثنوی هفت اورنگ، سلسلة‌الذهب، ص۴۸ دکتر ، استاد ادبیات غربگرای وهابی‌زده و منحرف نیز در کتاب اسلام‌شناسی خود، حضرت ابوطالب و حضرت عبدالمطلب علیهماالسلام را مشرک و بت‌پرست می‌خواند که مورّخین اسلام دوست دارند دامان آنان را تطهیر کنند! آن هتّاک خبیث می‌نویسد: ❌ «محمّد (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در دامان بت‌پرستی رشد می‌کند! درست است که مورّخین اسلام همه می‌کوشند تا دامان عبدالمطّلب و ابوطالب (علیهماالسلام) را از شِرک پاک سازند و این یک تمایل عمومی است که انسان دوست دارد قهرمانِ گرامی و مورد احترامش از خاندانی پاک، شریف و محترم باشد! همه‌ی قهرمانان ملّی و اساطیری یا از خدایانند، یا لااقل از خاندان اُمراء و قهرمانان؛ و این به صورت یک اصل کلّی در تراژدی و حماسه در آمده است! عبدالمطلب هر چند مردی است مهربان، محترم و شریف، ولی نمی‌توان انکار کرد که پرده‌دار کعبه و ساقیِ بت‌پرستان و پاسدار و متولّی رسمی بت‌خانه است! و محمّد که باید بزودی این بتها را یکایک فرو ریزد، در خانه‌ٔ وی بزرگ می‌شود!» 📚 اسلام‌شناسی (چاپ‌طوس)، ص۴۶۲ 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه در پاسخ فردی که در محضر ایشان حضرت ابوطالب علیه‌السلام را مشرک و جهنّمی خوانده بود، فرمودند: 🔴 «خدا دهانت را بشکند! پدرم موحّد و خداپرست بود و در قیامت می‌تواند تمام گنهکاران را شفاعت کند؛ آیا پدرم معذّب در آتش خواهد شد، در حالی که پسرش قسمت‌کننده‌ی بهشت و جهنّم است؟!» 📚 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۳۰۵، ح۵۹ علیه‌السلام فرمودند: ☑️ «مَثَل حضرت ابوطالب، مَثَل اصحاب كهف است كه (برای نصرت دین و بخاطر عمل به تقیّه) ايمان خود را مخفى كردند و اظهار شرک نمودند؛ پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد.» 📚 کافی (شیخ‌کلینی)، ج۱، ص۴۴۸، ح۲۸ علیه‌السلام در پاسخ نامه‌ی یکی از اصحابشان که به ایمان حضرت ابوطالب علیه‌السلام شک کرده بود، مرقوم داشتند: ⚠️ «اگر به ایمان ابوطالب علیه‌السلام اقرار و اعتراف نکنی، جایگاهت آتش جهنّم خواهد بود!» 📚 کنز الفوائد (ابوالفتح‌کراجکی)، ص۸۰ 🍂 «یارب فرج صاحب ما را برسان.» @Hedayatgary