eitaa logo
حجة الاسلام شفتی - قدس سره
149 دنبال‌کننده
372 عکس
91 ویدیو
26 فایل
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند : دانشمندان امت من مثل پیامبران بنی اسرائیل هستند ...
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ابوبکر، فدک را از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها گرفت تا به دنیا آلوده نشود!! (م۶۱۸ق)، شاعر صوفی سنّی قرن هفتم (که اگر نیشابور رفتید، سر قبرش نروید!) در کتاب مصیبت‌نامه‌اش، توجیهات سخیفی دربارۀ غصب توسط تراشیده تا فردای قیامت در صف ظالمان به اهل‌بیت محشور شود و از شکایت صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها بی‌نصیب نماند! عطار، ظلم عظیم غصب فدک توسط غاصبین خلافت را با ماجرای آموختن تسبیح مشهور به سلام‌الله‌علیها توسط صلّی‌الله‌علیه‌وآله بجای بخشش خدمتکار به ایشان مقایسه و توجیه می‌کند و در قالب شعری توهین‌آمیز به این مضمون می‌گوید: ❌ «اینکه ابوبکر، فدک را از حضرت فاطمه علیهاالسلام منع کرد و عملی صحیح و بجا بود، مانند آن است که پیغمبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله برای خدمتکاری حضرت به ایشان کنیزی نبخشید و به جایش تسبیحات معروفه را آموخت!» 📚 مصیبت نامه (عطارنیشابوری)، بخش۱۹ (تصویر اسکن کتاب مشاهده شود.) 🔥 «اَللّهُمَّ العَن اَوّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَآخَرَ تابِعٍ لَهُ عَلَی ذَلِک.» @Hedayatgary
🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانسوز رئیس مذهب تشیّع، شیخ الائمّه، حضرت امام جعفر صادق صلوات‌الله‌علیه را به محضر مقدّس حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همه شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. علیه‌السلام فرمودند: 🔴 «مراقب باشید جوانانتان را اهل غلوّ به فساد نکشانند! همانا غالیان، بدترین مخلوقات خداوند هستند؛ آنان عظمت خداوند را کوچک می‌شمارند و مدّعی ربوبیّت بندگان خدا می‌شوند! والله که شرّ و ضرر غالیان، از یهود و نصاری و مجوس و مشرکان بیشتر است!» 💠 «قَالَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ‌السَّلَامُ: احْذَرُوا عَلَى شَبَابِكُمْ الْغُلَاةَ لَا يُفْسِدُونَهُمْ، فَإِنَّ الْغُلَاةَ شَرُّ خَلْقِ اللَّهِ، يُصَغِّرُونَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَ يَدَّعُونَ الرُّبُوبِيَّةَ لِعِبَادِ اللَّهِ، وَ اللَّهِ إِنَّ الْغُلَاةَ شَرٌّ مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصارى‌ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا.» 📚 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۶۵۰ بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۲۵، ص۲۶۵ 🍂 «یارب فرج صاحب ما را برسان.» @Hedayatgary
✅قسمتی از مقدمه کتاب : تذکره مآثر الباقریة ، به انضمام رساله اشعار مسجدیه - ویژگی‌های سبکی تذکره - صفحه ۴۵]  : 🔸️ در معرکه هرات به گفته ناسخ التواریخ دوبار و به روایت فارسنامه ناصری، سه بار جوان ایرانی و وزیر پیرش را فریفت و هر چند بار با اصرار اجازه خواست که برای ایجاد زمینه‌های تسلیم هراتیان و آشتی بین کامران میرزا و یارمحمدخان به اردوگاه یار محمد برود اما هر بار با وقت، کشی ایرانیان را در انتظار سوخت و حتی ده هزار تومان وجه نقد زر مسکوک از خود به خصم پرداخت و با پافشاری از آنها خواست قلاع خراب و لشکر منهزم خود را سریعاً بازسازی کنند. سپس دست خالی برمیگشت و اظهار تاسف می‌کرد. دست آخر مهدیخان قراپاپا این تدلیس و تلبیس وی را به شاه گزارش داد و را خشمگین و آشفته ساخت شاه را از خود راند و از لشکر نیز اخراج کرد [۱]. وزیر مختار مطرود و مغضوب نیز به سرعت به یکی دیگر از زیردستان به نام استرودات دستور داد به تهدید و تقویت افغانها ادامه دهد و خود از این که در درون به هدفش کاملاً دست یافته بود شادمان به تهران آمد و از راه زنجان به آذربایجان رفت. او از، زنجان نامه ای مشتمل بر ۹۵۰ کلمه به در اصفهان نوشت. [۲] نیز جوابی دندان شکن در ۲۴۰۰، کلمه برایش فرستاد اما زمانی پاسخ داده شد که سیاست او کارگر افتاده بود. سربازان انگلیسی در ماه ششم ژوئن ۱۸۳۸م مطابق ۱۲۵۴ ق جزیره خارک را تصرف کرده بودند و مجبور، شد محاصره هرات را رها کند و برگردد چون با تجهیزاتی معادل پانصد غلام سپاهی (Sepoy ) از مستعمره هند و دو توپ شش پاندی خارک را اشغال کرده بودند و دسترسی آنها به هرات کاملاً ساده شده بود [۳] . در کتاب مفصل اشارتی کوتاه به این رفته است [۴] نامه و پاسخ حیاتی و در عین حال فخیم است نیرنگ و دورنگی فرستاده و در مقابل دل پاک و استوار و سلیم قاطعیت و آگاهی نیز از جای جای نامه پیداست سید» در علوم ادبیه نیز برخلاف بسیاری از فقها دست داشت و آن چه از نوشته‌های فارسی او در دست است منافی سبک نسبتاً پخته و منشیانه نامه نیست». [۵] بعید مینماید که پاسخ این مراسله به قلم خود سید نباشد. به هر حال این پیام پاسخ پیش از هر چیز مبین حشمت و نفوذ است که بخشی از آن میتواند ناشی از همان حساب باشد که از عالمان دینی به ویژه میبرد و قبلاً ذکری از آن به میان آمد ---------- [۱]: سفرنامه چهار فصل، ص ۵۹۰ [۲]: او که میدانست شاه از این نامه آگاه میشود با این کار قصد داشت را به دخالت در سیاست بکشد و او را از بازدارد ، چون همه میدانستند که رابطه صدراعظم حاجی با سید – به دلیل انتساب به و بی اعتنایی حاجی به عالمان بزرگ - شکر آب است. [۳]: ع، امانت، پیشین، ص ۱۳۹ [۴]: بیان، المفاخر، ج ۱ ص ۸۹-۱۸۸ این پیام و پاسخ در صفحات ۳۹ - ۱۲۸ سیاستگران ۰۰۰، ج ۲، آمده است محمود طلوعی نیز خلاصه و قسمتهایی از این نامه و پاسخ را آورده هفت پادشاه، ج ۱، صص ۹۶ - ۲۸۶) تفصیل و تحلیل عالمانه آن در مقاله ع امانت نیز آورده شده است، پیشین، صص ۵۱ - ۱۱۱). [۵]: امانت پیشین ص ۱۲۱ از نوشته‌های معروف او در ادبیات عرب، الحليه اللامعه است که همان حواشی و تعلیقات بر کتاب سیوطی است. از آثار فارسی او نیز رساله مبسوط تحفه الابرار و همچنین رساله سوال و جواب است. ارسال شده توسط کتاب‌خوان قائمیه https://www.ghbook.ir/Book/18433
🔴 آشنایی بیشتر با مولوی و شمس تبریزی به مناسبت هفتم و هشتم مهرماه که روزهای بزرگداشت و هستند و به همین خاطر فضای مجازی از تعریف و تمجیدهای فراوان آنها پر می‌شود، مطالبی را جهت آشنایی بیشتر شما عزیزان با شخصیت حقیقی و انحرافات آن دو صوفی لامذهب آماده کرده‌ایم که مطالعۀ این مقالات (که از وب‌سایت ارزشمند «پژوهشی درباره ابن‌عربی، عرفان و تصوّف» انتخاب شده‌اند) را پیشنهاد می‌کنیم: (بر روی هر عنوان کلیک کنید و پس از تأیید، وارد صفحه وب‌سایت شوید.) 🔻 مولوی: مثنوی همسنگ قرآن است! شمس تبریزی: مثنوی بالاتر از قرآن است! 🔹 جسارت شمس تبریزی به ساحت قرآن کریم و رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله 🔻مولوی و جسارت او به حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🔹 اهانت شمس تبریزی به حضرت زهرا علیهاالسلام 🔻 نگاه مولوی و شمس تبریزی به عزاداری امام حسین علیه‌السلام و واقعۀ عاشورا 🔹 مولوی و تحریف حدیث نبوی سفینۀ نوح 🔻 مولوی و تبرئۀ ابن ملجم ملعون 🔹 سفارش مولوی به بی‌غیرتی و جسارت به پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله 🔻 دیدگاه مولوی دربارۀ حضرت ابوطالب علیه‌السلام 🔹 مولوی و واجب بودن سماع و موسیقی و رقص و پایکوبی نزد او همچون نماز! 🔻 حرص مولوی در رقص و سماع! 🔹 مولوی و رقص و سماع عریان! 🔻گروه ارکستر و کنسرت موسیقی مولوی! 🔹 رقص و سماع مولوی با زنان! 🔻 نمونه‌هایی از اشعار عرفانی (با الفاظ رکیک و مستهجن) مولوی در مثنوی و دیوان شمس! 🔹 اشعار مولوی سنّی در مدح ابوبکر و عمر! 🔻 شطرنج بازی با نوجوان زیبارو و تجویز شرابخواری شمس تبریزی و مولوی! 🔹 وصف مولوی و شمس تبریزی از زبان یکدیگر و خواسته‌های نامشروع شمس! 🔻تجلیل عجیب مولوی از معاویه ملعون! 🔹 تحقیق و بررسی دربارۀ مذهب مولوی 🔻 تحقیقی راجع به مذهب شمس تبریزی 🔹 توهین‌های عجیب مولوی به شیعیان! 🔻 بررسی اشعار مولوی در مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام (بخش اول) - (بخش دوم) 🔹 ترفند مولوی برای نظربازی عرفانی و فریب دادن زنان! 🔻 آیا شعر: کجایید ای شهیدان خدایی… متعلق به مولوی است؟! 🔹 استقبال همجنس بازان و گروه‌های رقص و موسیقی آمریکا از مثنوی مولوی! 🔻 همخوابگی و شاهدبازی شمس تبریزی با پسرکان زیباروی! این مطلب جامع را برای آشنایی دوستان و مخاطبانتان با شخصیت حقیقی مولوی و شمس تبریزی و برملا شدن عرفان ملکوتی این دو خبیث (که توسط طرفداران آن دو، فقط زیبائی‌های اشعارشان مطرح شده و زوایای تاریک آثار و افکارشان پنهان می‌شود) و به نیّت نصرت امام زمان غریبتان عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، در کانال‌ها و گروه‌های خود منتشر کنید. 🍂 «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج.» @EbneArabi @Hedayatgary
هدایت شده از کتابخانه شیعه
شاهد_بازی_در_ادبیات_فارسی.pdf
5.1M
📗شاهدبازی در ادبیات فارسی(معشوق مذکر) 📝مولف:سیروس شمسیا(دکترای ادبیات و استاد دانشگاه علامه طباطبایی) تعدادصفحات:۲۶۹ زبان:فارسی 🔹توضیح: شاهدبازی در ادبیات فارسی کتابی است که به موضوع هم‌جنس‌گرایی مردانه در ادبیات فارسی (به ویژه شعر) از دوره غزنویان تا اوایلِ دوره پهلوی می‌پردازد. این کتاب در سال ۱۳۸۱ در ایران منتشر ولی چون به مذاق برخی صوفیان خوش در نیامد چاپ آن را متوقف کردند و فروشش ممنوع شد. این کتاب نخستین (و تا به امروز، تنها) کتابی است که به چنین پژوهشی دست زده است. مؤلف، بر اساس شواهد بسیار زیادی که از نظم و نثر برگزیده، نظریه خود را به اثبات می‌رساند که «معشوق شعر فارسی غالباً و عمدتاً مرد است نه زن؛ و فقط بخش کمی از اشعار قدماست که می‌توان در آن‌ها به ضرس قاطع معشوق را مؤنث قلمداد کرد. لینک دانلود مستقیم 🌷هزینه دانلود صلوات https://eitaa.com/joinchat/952107051C6569ff7b9d
🔴 آشنایی با تصوّف (۱) ⏮ بخش بعدی 🔷 تصوّف چیست؟ واژه «تصوّف» بنابر اظهر احتمالات، از واژه «صوف» گرفته شده است و از لغات ساخته شده به معنی «پشمینه‌پوشی» به عنوان نمادی از زندگی سخت و دوری از تن‌پروری و لذّت‌پرستی می‌باشد؛ یکی از مؤلفان «تاریخ تصوّف در اسلام» پس از نقل اقوال و عقاید مسلمانان و بعضی از مستشرقین دربارۀ اصل و اشتقاق کلمه «صوفی» و «متصوّف»، نتیجه گرفته است که نزدیکترین قول‌ها به عقل و منطق و موازین لغت، این است که «صوفی» کلمه‌ای است عربی و مشتق از لغت «صوف» یعنی پشم؛ وجه تسمیۀ زهّاد و مرتاضین قرون اول اسلام به «صوفی» آن است که لباس پشمینۀ خشنی می‌پوشیدند و نیز لغت «تصوّف» مصدر باب تفعّل و به معنای پشمینه پوشیدن است، همان طور که «تقمّص» به معنی پیراهن پوشیدن است. [۱] 🔹 درباره معنی «تصوّف» و اینکه به چه کسی «صوفی» می‌گویند، باید اعتراف کرد که یک تعریف جامع که طریقه و روش صوفیه را در برگرفته و مورد قبول همگان باشد، یافت نمی‌گردد؛ گویند: «ابومنصور عبدالقادر» (متوفی ۴۲۹ ق) در بغداد بر حسب حروف ابجد و با توجه به تألیفات بزرگان صوفیه، در حدود یک هزار تعریف درباره تصوّف و صوفیه و نظریات آنان جمع‌آوری کرده است. [۲] البته مشایخ صوفیه صدها تعریف برای تصوّف و معنی «صوفی» ذکر کرده‌اند و از هر کدام از اقطاب و رؤسای این فرقه، چند تعریف درباره تصوّف نقل شده است. [۳] از این مطلب آشکار می‌گردد که تا چه اندازه تباین و اختلاف در فروع نظریۀ تصوّف وجود دارد و به قول «ابوسعید بن اعرابی صوفی» (م۳۴۰ق) صوفیه قائل به جمع بودند؛ اما صورت این جمع نزد هر دسته از آنان بر خلاف آن چه بوده که در نزد دیگری است و با این ترتیب در اسماء، متّفق و در معانی، مختلف هستند! [۴] 🔹 با وجود همۀ این تعریفات، تا به حال نتوانسته‌اند یک تعریف جامع برای «تصوّف» بیان کنند و خودِ این همه اختلاف و مغایرت که در تعاریف آنان وجود دارد، کاشف از این است که هر کدام مفهوم جداگانه‌ای برای تصوّف و صوفی قائل بوده‌اند؛ [۵] و لذا باید گفت: تصوّف یک مذهب خاص و منظم و محدود نیست، بلکه یک طریقۀ التقاطی است که از به هم آمیختن عقاید و افکار گوناگون به وجود آمده است؛ به همین جهت، حدّ و حصاری ندارد و در طی قرون و اعصار، با مقتضیّات و شرایط و افکار هر دوره تغییر شکل داده است؛ برخلافِ «تشیّع» که هیچگاه از مسیر اصول اساسی خود بیرون نرفته است و همواره یک مذهب خاص و منظم با حدود و ثغور مشخصی بوده است. یکی از محققین صوفی پژوه به نام مرحوم داود الهامی در رابطه با تعریف تصوّف می‌گوید: تصوّف، مسلک و روش لغزنده و متغیّری است که نقطۀ شروع آن، و پارسایی و نقطه پایان آن، عقیدۀ است! و در بین این دو نقطۀ شروع و پایان، تنوّع و اقسام عقاید گوناگون و مسالک مخصوص فکری و تمایلات رنگارنگ پیدا شده است. [۶] 📚 منابع: [۱] تاریخ تصوّف در اسلام (قاسم‌غنی)، ص۴۵ [۲] نفحات الانس (جامی)، مقدمه مصحح، ص۱۵ [۳] عبارت سهروردی چنین است: «و اقوال المشایخ فی ماهیة التصوّف تزید علی الف قول» (سخنان مشایخ صوفیه در تعریف تصوّف، بیش از هزار قول است!) [۴] مقدمه نفحات الانس، ص۱۶ [۵] در دیار صوفیان (علی‌دشتی)، ص۹ [۶] تاریخ تصوّف (عمید‌زنجانی)، ص۱۵۹ @Hedayatgary
✅ مرحوم سید مصلح الدین مهدوی در کتاب ارزشمند بیان المفاخر می نویسد: 🔸حاج زین العابدین از مشایخ واقطاب ملقب به مست علیشاه نیز همچون دیگر و که عموما با علماء اسلام مخالفند، وی نیز با سید مخالفت می نموده است. 🔸وی در کتاب بستان السیاحه نام هر شهر و قریه ای را که ذکر می‌کند آنرا به بدی یاد می‌نماید می‌نویسد: مخالف ؛ واصل درخوبی وبدی را تصوف وخدمت به ویا مخالفت با آنان میداند. 🔸در زمان مرحوم سید در اصفهان نسبتا کر وفری داشتند: سید رضا فانی هندی (فوت ۱۲۲۲) وشیخ زاهد ثانی گیلانی (فوت ۱۲۲۲) و آقا محمد کاظم واله شاعر (فوت ۱۲۲۹) و از همه مهمتر حسین علیشاه اصفهانی(فوت ۱۲۳۴) وجمعی دیگر از در این زمان در اصفهان میزیسته و مردم را به میخواندند. 🔸حکیمی بزرگوار وفیلسوفی عالیقدر از اساتید سید ومریدان آن بزرگوار یعنی حاج ملا علی نوری اصفهانی با آنان مخالف بود (شرح مخالفت او با بعدا بطور اجمال گفته میشود) . 🔸مرحوم سید گر چه علنا با مخالفت نمی کرد. لکن با آنان موافق نبود و هیچ یک از آنان را بخود راه نمی داد، از این رو حاج زین العابدین با سید موافق نبوده است. 📚 بیان المفاخر ج 1 ص 51 و 52 👉 @smbshafti
📜 نامه مهم و تاریخی علامه محقق - قدس سره‏ - به : يكى از بانوان شاهزاده قاجارى 🔸 درباره  :  حاجى زين العابدين ‏ از رؤسای ✅ ( اين نامه مهم وتاريخی برای نخستین بار است که منتشر می شود  ) ✍    بسم الله الرحمن الرحيم‏ اين نوشته‏ اى است از جانب نائب امام زمان صاحب العصر والزمان - عجّل اللَّه تعالى فرجه - به مكمن عصمت و عفّت وحيا، وقاها اللَّه تعالى عن شرّ العقباء والدنيا . 🔸 ( قل اللهمّ مالك المُلك تؤتي المُلك مَنْ تشاء و تنزع المُلك مِمَّنْ تشاء و تُعِزُّ من تشاء و تذلّ من تشاء بيدك الخير إنّك على كلّ شي‏ء قدير ). 🔸 اعتقاد اين خادم شريعت مطهّره تا حال اين بوده و هست : اين امورى كه در حقّ شاه ما اتّفاق افتاده از خوارق عادات چنين می دانم، نبوده مگر به نصرت خداوند عالم - جلّ شأنه - على شاه به آن كه در تحت يد او اساس سلطنت چندين سلطان بوده : كريم خان، و آقا محمّد خان، و فتحعلى شاه، بلكه شارح شاه ونادر، و عسكر و اجزاء كلّ ايران با او معيّت داشتند، امّا شاهِ ما كه باشد، اطّلاع شما در اين باب شايد بيش از ما باشد، نه خزانه داشتند و نه اسباب سلطنتى، و نه عسكرى معتدّاً به، با كمال سهولت وآسانى فايق بر همه شدند، جميع خزاين سلاطين متعدّده همه در تحت يد ايشان داخل شد، اين نيست به اعتقادم مگر به نصرت و اعانت خلّاق ارض و سما به مقتضاى آيه شريفه مذكوره: ( تؤتي الملك من تشاء و تنزع الملك ممّن تشاء وتعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء ). 🔸 و معلوم است به برهان قاطع و دليل واضح، نصرت خداوند عالم - جلّت عظمته - در حقّ احدى ميسّر نمی شود مگر آنكه آن كس به صفاتى كه رضاى خداوند عالم - جلّ شأنه - در آن باشد، زيادتى داشته باشد بر ديگران . 🔸 انصاف اين است آنچه مطّلع شده‏ ايم فى الواقع چنين است : شاه زاده‏ هايى كه بوده‏ اند، اغلب آنها را مطّلع بوده‏ ايم مايل به فسق و فجور و هوا وهوس نفسانى، كه في الحقيقة مطيع ومنقاد شيطان و معرض از متابعت امام زمان - عجّل اللَّه تعالى فرجه - و شريعت پيغمبر آخر الزمان - عليه و على آله صلوات اللَّه الملك المنّان - به خلاف ما، به مقتضاى انصاف آنچه استنباط كرده‏ ايم از بدايت أمر إلى حال نبوده‏ اند مگر راغب به متابعت شريعت مطهّره، و مايل به ترويج محسّنات شرعيّه، و معرض از هوا و هوس نفسانيّه، همين باعث شده كه نصرت خداوند عالم شامل ايشان شده نه ديگران، و ايشان را مسلّط كرده بر ديگران. 🔸 اميدوارم كه تقدير خلّاق عالم - عزّ شأنه - مساعدت نموده، پيوسته ما متّصف به صفات مذكوره بوده، تا نصرت حقّ تعالى با ايشان بوده، و غالب بر جميع طالبين فساد، و فايق بر قاطبه اهل عناد بوده باشند، قال اللَّه تعالى : ( إن ينصركم اللَّه فلا غالب لكم و إن يخذلكم فمن ذا الّذي ينصركم من بعده ). 🔸 حاصل معنى آيه شريفه آن است: اگر نصرت خلّاق عالم در حقّ شما باشد، احدى غالب بر شما نخواهد شد، و نعوذ باللَّه سبحانه اگر خداوند عالم شما را خار و ذليل گرداند، كه می تواند شما را اعانت كند بعد از آنكه خداوند عالم شما را ذليل كرده باشد ؟ 🔸 خداوند ارض و سما، عالم و واقف می باشند، قصدى ندارم مگر آنكه را ترجيح می دهم در صفات حسنه بر جميع شاه زاده‏ ها، به اين جهت طالب اين هستم كه پيوسته نصرت و اعانت خداوند عالم با ايشان بوده تا فايق شوند بر قاطبه اهل فساد و كافه اهل ضلال، به أيمان مغلظه قسم ياد می توانم نمود كه محبّت قلبى به دارم، امرى كه منافى با عزّت و شوكت و مخالف با دوام دولت ايشان باشد، نمی توانم ديد، محافظت را به محافظت دين می دانم، بلكه محافظت دين را به محافظت می دانم، از اينكه شيطان دشمن دين است، هرگز راضى به تقويت دين مبين و به ترويج شريعت سيّد المرسلين نيست، ومی دانم سلطنت ودوام دولت ايشان موجب نصرت دين وباعث ترويج شريعت سيّد المرسلين است، شيطان طالب اخلال دوام دولت شاه خواهد بود. 🔸 اعتقادم اين است كه : امورى كه منافى با دوام دولت و مخالف با تقويت سلطنت ايشان هست، در نظر ايشان جلوه می دهد، اين سخن را شوخى ندانيد، بلكه چنين دانيد از لسان جناب صاحب الزمان - عجّل اللَّه تعالى فرجه - صادر شده، از جمله ميل به است كه امروز حاجى زين العابدين رئيس اينها می باشد، ميل مشخّص است می بايد ميل به كه مقوّم آسمان و زمين است باشد، و ميل به طريقه آن جناب كه مأخوذ از جناب رسول خدا است - صلّى اللَّه عليه و آله - باشد، قطعى هر عاقل است كه نجات دنيا و آخرت منحصر در متابعت ايشان است . 🔸 حاجى كه به فرموده ائمّه طاهرين -عليهم السلام- ضالّ ومضلّ است، و به نصّ ائمّه ما دشمن ائمّه ما می باشد، كه فرموده‏ اند : 🔺 « كلّهم أعدائنا ». 👇👇 👇
🔸كيست كسى كه ميل به او كند و در مقام ترويج او باشد، اگر اين معنى اصل دارد، كه قلباً مايل به او است و در مقام ترويج مؤمى إليه می باشند، قطعاً اين اسباب زوال دولت است، البته اجتناب واحتراز از آن خواهند نمود . 🔸عرض كردم اعتقادم اين است : حفظ دين را در حفظ می دانم، حقّ تعالى واقف است ميل به وميل به ترويج ايشان را از اسباب زوال می دانم، لهذا بر خود لازم داشتم كه اصرار در اين مرحله كرده باشم، اگر فى الحقيقة تشكيك در اين مطلب داشته باشند، اعلام فرمايند نحوى توضيحى در آن مطلب كرده باشم، كه بر همه كس حقّيّت آنچه عرض كردم، ظاهر شده باشد، والسلام عليكم . 🔸 التماس اين است كلّ اين نوشته‏ ها را  بعد از اينكه مطالب آنها را درست فهميديد، به جهت اين خادم شريعت مطهّره ارسال داريد .   📚 منبع : اسناد موجود در کتابخانه مرحوم آية الله حاج سید محمد علی    👉 @smbshafti
🔴 آشنایی با تصوّف (۵) ⏭ بخش قبلی    ⏮ بخش بعدی 🔷 دوره‌های مختلف تصوّف ۱. مرحله تأسیس: این مرحله پس از جریان بنی‌ساعده با مقدمۀ شروع می‌شود و تا زمان ادامه دارد (قرن اول هجری)؛ از دیگر بزرگان این دورۀ صوفیه، را می‌توان نام برد و مرحلۀ رشد و دست به عصا راه رفتن تصوّف است! ۲. جوانه زدن تصوّف: از چهره‌های مشهور این دوره (قرن دوم هجری) (متوفای ۱۹۴ ق)، (م۱۸۵ق) و (م۱۹۵ق) هستند؛ در این دوره کم کم مبانی عارفانه وارد تصوّف شد، مانند که توسط رابعۀ عَدَویّه گسترش یافت؛ او اولین زن صوفی است که حکایات بسیاری از روابط او با حسن بصری و سفیان ثوری و دیگر صوفیان نقل کرده‌اند! [۱] ۳. مرحله رشد و رواج تصوّف: این مرحله تقریباً در قرن سوم جریان یافته است؛ چهره‌های معروف این دوره که تصوّف را رشد دادند: ، ، ، و بودند؛ در این مرحله مفاهیمی همچون و وارد تصوّف شد! ۴. مرحله نظم و کمال: اوایل قرن چهارم را باید شروع مرحلۀ چهارم تصوّف دانست؛ و از مشاهیر این دوره هستند؛ تصوّف در این مرحله صورت مکتوب می‌یابد و اولین کتاب‌ها در این دوره به رشتۀ تحریر در می‌آیند، مانند: «الرعایة لحقوق الله» که نویسنده‌اش مجهول است و «اللّمع» سرّاج طوسی (م۳۷۸ق). ۵. مرحله شرح و تعلیم: این مرحله مربوط به قرن‌های پنجم تا نهم است که از بهترین اعصار رشد و شکوفایی تصوّف محسوب می‌شود؛ در این دوره سیر و سلوک فرقه‌ای شروع شد و فرقه‌های بسیاری شکل گرفت؛ از چهره‌های تأثیرگذار این مرحله، ، ، ، ، ، و جلال‌الدین را می‌توان نام برد؛ در این دوره، تصوّفِ نظری مدوّن شد و در حیطۀ عمل، گسترش بسیاری یافت. ۶. ایجاد خانقاه: در قرن چهارم واقعه‌ای به وقوع پیوست که نقطۀ عطفی برای تصوّف بود و آن ایجاد است؛ خانقاه را بیشتر به معنای معبد و پرستش‌گاه و سفره دانسته‌اند؛ اولین خانقاه به شهادت خود صوفیه، در قرن چهارم هجری توسط امیری مسیحی در رملۀ شام برای صوفیان ساخته شد! اندک اندک صوفیان هر کجا رفتند خانقاهی ساختند و این گونه مساجد ترک شد و موقوفات برای خانقاه‌ها معیّن نمودند و آدابی بنا نهادند؛ حتی برای ورود به خانقاه، آداب و رسوم خاصّی ساختند و برای هر خانقاه یک متولّی به نام شیخ درست کردند. [۲] ⭕️ البته برخی فرقه‌های صوفیه، امروزه به دلیل ترس از افکار عمومی، نام خانقاه‌های خود را به حسینیه تغییر داده­‌اند؛ اما برنامه‌های همیشگی خود را (بعضاً به شکلی نوین) انجام می­‌دهند! مستر هِمفِر (جاسوس انگلستان در کشورهای اسلامی) در کتاب خاطرات خود، برنامۀ دولت انگلستان در مورد اسلام را این گونه بیان می‌کند: 🔴 «گسترش همه جانبۀ خانقاه‌های دراویش؛ تکثیر و انتشار رساله‌ها و کتاب‌هایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها و گوشه‌گیری سوق می‌دهد، مانند مثنوی مولوی و احیاء العلوم غزالی و کتابهای ؛ و نگهداشتن مسلمین در جهل و بی‌خبری و جلوگیری از تأسیس و گشایش مراکز آموزشی و تربیتی از هر قبیل؛ ایجاد مانع در راه چاپ و انتشار و در صورت لزوم آتش زدن کتابخانه‌های عمومی؛ و برحذر داشتن مردم از فرستادن فرزندانشان به مدارس دینی با وارد ساختن اتهاماتی علیه مراجع و علمای بزرگ و ...» [۳] 📚 منابع: [۱] تذکرة الاولیاء (عطارنیشابوری)، ص۴۳ [۲] سفرنامه ابن بطوطه، ص۲۶ [۳] خاطرات مستر همفر، ص۶۵ 🍂 «یارب فرج امام ما را برسان.» @Hedayatgary
🔴 آشنایی با تصوّف (۱۰) ⏭ بخش قبلی    ⏮ بخش بعدی (با توجه به آغاز ایام فاطمیه علیهاالسلام، سلسله مطالب نقد تصوّف را به پایان می‌رسانیم تا إن‌شاءالله در فرصتی دیگر که بررسی صوفیۀ قرون اخیر بپردازیم.) 🔷 سخنان بسیار مهم علّامه مجلسی رحمة‌الله‌علیه با شیعیانی که دنباله رو ملاعین صوفیه شده‌اند: ⚠️ «پس اگر اعتقاد به روز جزا داری، امروز حجّت خود را درست کن که چون فردا حق تعالی از تو حجّت طلبد، جواب شافی و عذر پسندیده داشته باشی! و نمی‌دانم بعد از ورود احادیث صحیحه از اهل‌بیت رسالت علیهم‌السلام و شهادت این بزرگواران از علمای شیعه رضوان‌الله‌علیهم بر بطلان این طائفه و طریقۀ ایشان، در متابعت‌شان نزد حق تعالی چه عذر خواهی داشت؟! 🔹 آیا خواهی گفت متابعت کردم که چند حدیث در لعن او وارد شده است؟! 🔹 یا متابعت کردم که با امام جعفر صادق علیه‌السلام دشمنی می‌کرده و پیوسته معارض آن حضرت می‌شده است و بعضی احوال او را در اول کتاب بیان کردیم؛ 🔹 یا متابعت را عذر خود خواهی گفت که به یقین ناصبی بوده! و می‌گوید در کتابهای خود: "به همان معنا که مرتضی علی امام است، من هم امامم!" و می‌گوید: "هر کس یزید را لعنت می‌کند گناهکار است!" و کتابها در لعن و ردّ شیعه نوشته، مانند کتاب "المنقذ من الضّلال" و غیر آن؛ 🔹 یا متابعت برادر ملعونش احمد غزّالی را حجّت خواهی کرد که می‌گوید: "شیطان از اکابر اولیاء الله است!" 🔹 یا ملّای رومی ( جلال الدین محمد بلخی) را شفیع خواهی کرد، که می‌گوید: " را حضرت علیه‌السلام شفاعت می‌کند و به بهشت خواهد رفت! و حضرت امیر به او گفت که: تو گناهی نداری! چنین مقدّر شده بود و تو در آن عمل مجبور بودی!" و در هیچ صفحه از صفحات مثنوی نیست که اشعار به یا یا سقوط عبادات یا غیر آنها از اعتقادات فاسد نکرده باشد! و چنانکه مشهور است و پیروانش قبول دارند، ساز و دف و نی () شنیدن را عبادت می‌دانسته است! 🔹 یا پناه به محی الدّین خواهی برد که هرزه‌هایش را در اول و آخر این کتاب شنیدی و می‌گوید: "جمعی از اولیاء الله هستند که رافضیان (شیعیان) را به صورت خوک می‌بینند!" و می‌گوید: "به معراج که رفتم مرتبۀ علی (علیه‌السلام) را از مرتبۀ و و پست‌تر دیدم! و ابوبکر را در عرش دیدم! چون برگشتم به علی گفتم چون بود که در دنیا دعوی می‌کردی که من از آنها بهترم؟! الحال دیدم مرتبه تو را که از همه پست‌تری!!" (العیاذ بالله) و او و غیر او از این تزریقات، بسیار دارند که متوجه آنها شدن، موجب طول سخن می‌شود.» 📚 عین الحیاة (علامه‌مجلسی)، ص۴۰۴ 🍂 «یارب فرج صاحب ما را برسان.» @Hedayatgary
هدایت شده از کتابخانه شیعه
♻️رویکرد متصوفه در مورد ایمان جناب ابوطالب علیه السلام 🗓 ۲۶ رجب ، سالروزِ ارتحالِ سَيّدِ بَطحاء  و آخرین حجّتِ دورانِ فِترَت ، حضرتِ ابو طالب علیه السلام  می باشد ، اغلبِ عُلَمای اهلِ سُنت ، همانند شیعه به ایمانِ ابوطالب و نیز حمایت های مادی و معنوی ایشان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و نهالِ نوپای اسلام ، اذعان و اعتراف دارند. ✍🏼 ابن ابی الحدید معتزلی که از علمای اهل سنت و از بزرگترین شارحانِ نهج البلاغه می باشد ، اسلام را مرهونِ حمایت های ارزنده ی حضرتِ ابوطالب علیه السلام دانسته و در این باره نوشته : (( ِانَّ مَنْ قَرَءَ عُلُومَ السِّيَرِ، عَرِفَ اِنَّ الاِسلام لَولا اَبوطالبَ لَم یَکن شَیئاً مَذکوراً )) یعنی : کسی که علوم سیره شناسی را بخواند ، بی تردید به این امر اعتراف خواهد کرد که : 👈 اگر ابوطالب علیه السلام نبود، از اسلام نیز خبری نبود. 👉 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱ ص ۱۴۲ 📗 احادیث موجود نسبت ایمان جناب ابوطالب علیه السلام بسیار است به عنوان نمونه: ۱-امام باقر علیه السلام: «به خدا سوگند ،اگر ایمان [ابوطالب]را در یک کفه ترازو، و ایمان خلق را در کفه ی دیگری قرار دهند،ایمان ابوطالب سنگین تر است». ۳-عن محمد بن علي بن بابویه باسناد له أن عبد العظيم بن عبد الله العلوي الحسني ( المدفون بالري) كان مريضا، فكتب إلى أبي الحسن الرضا علیه السلام عرفني يابن رسول الله عن الخبر المروي أن أبا طالب في ضحضاح من نار يغلي منه دماغه؟ فكتب إليه الرضا علیه السلام «بسم الله الرحمن الرحيم أما بعد فإنك إن شككت في إيمان أبي طالب كان مصيرك إلى النار» عبدالعظیم بن عبدالله علوی بیمار بود، پس نامه ای به این مضمون برای ابوالحسن رضا علیه السلام نوشت: ای فرزند رسول خدا صَلی الله علیهِ و سلَّم، مرا در مورد خبری که میگوید: «ابوطالب در تودهای از آتش قرار دارد که مغزش از آن به جوش میآید» آگاه سازید. پس امام رضا علیه السلام برایش نوشت: «بِسمِ الله ِالرحمنِ الرحیم، اما بعد، اگر در ایمان ابوطالب شک کنی، فرجامت آتش دوزخ است.» ۴-امام صادق علیه السلام: «مَثَل ابوطالب به مَثَل اصحاب کهف میماند آنگاه که ایمانشان را پنهان و تظاهر به شرک کردند پس خداوند ایشان را دوبار پاداش عطا فرمود». ۵- امیرالمومنین علیه السلام: «به خدا سوگند! پدرم ابو طالب و جدم عبد المطلب و هاشم و عبد مناف، يك لحظه هم در برابر بت كرنش نكردند. از او سؤال كردند: پس آنها به چه ديني بودند و چه كسي را مي پرستيدند؟ حضرت گفت: قبل از آمدن نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، اينها به طرف بيت الله الحرام نماز مي خواندند و بر دين حضرت ابراهيم (عليه السلام)تمسك داشتند»ولی متصوفه با وجود روایات فراوان قائل به عدم ایمان جناب ابوطالب شده اند: ⛔️محی الدین ابن عربی می گوید: «و لو كان للهمة أثر ولا بد لم يكن أحد أكمل من رسول الله - ص- و لا أعلى و لا أقوى همة منه، و ما أثرت في إسلام أبي طالب عمه» ترجمه: اگر برای همت اثری بود کسی اکمل از رسول الله و اعلی و اقوی همت تر از او نبود و حال اینکه همت او در اسلام، ابوطالب، عموی او اثر نکرد. 📚فصوص الحكم، ج۱ ص۱۳۰ 👈یا می نویسد: پیامبر دستور به غسل عمویش ابوطالب را داد در حالی که او مشرک بود. 📚فتوحات المکیة ج ۱ ص ۵۲۱چرا باید پیامبر علیه و آله السلام دستور به غسل شخص مشرک را بدهد ؟ ⛔️مولوی میگوید: خود یکی بوطالب آن عم رسول می نمودش شُنعَه عُربان مَهُول که چو گویندم عرب کز طفل خود او بگردانید دین مُعتمَد گفتش ای عم يك شهادت تو بگو تا کنم با حق خصومت بهر تو 📚مثنوی معنوی دفتر ششم شُنعَه: سرزنش، شُنعَه عُربان: سرزنش عربها مَهُول: بيمناك مخوف یعنی اگر دین تو را بپذیرم اعراب را چه پاسخ دهم که گویند ابوطالب به القاء طفل خود دینی را که تکیه گاه او بود واگذارد. ⛔️عبدالرحمن جامی مولف نفحات الانس می گوید: بود بو طالب آن تھی ز طلب مر نبی را عم و علی را اب خویش نزدیک بود با ایشان نسبت دین نیافت با خویشان هیچ سودی نداشت آن نسبش شد مقرر سقر چو بو لهبش 📚جامی متضمن تحقیقات در تاریخ احوال و آثار منظوم و منثور ص۱۴۱ 🔻دیگر صوفیان روزبهان بقلی در تفسیر عرائس البيان، ج۳، ص: ۹۱ عين القضات همدانی در تمهیدات، متن، ص: ۱۸۹ میبدی در کشف الأسرار و عدة الأبرار، ج ۷، ص: ۳۲۵ https://eitaa.com/joinchat/952107051C6569ff7b9d
⭕️ عناد دشمنان ناپاک امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه با حضرت ابوطالب علیهماالسلام و مشرک خواندن ایشان ابن‌عربی، جلال‌‌الدین مولوی، عبدالرحمن جامی، علی شریعتی و دیگر متصوّفه و دشمنان صلوات‌الله‌علیه به جهت بغض و عداوت ذاتی‌شان با حضرت و نیز تبرئۀ خلفای غاصبین که نسب‌های آشفته و سابقۀ بت‌پرستی داشتند، در آثار خود، علیه‌السلام را مشرک و کافر می‌خوانند! ، صوفی منحرف می‌نویسد: ❌ «اگر برای همّت، اثری بود، كسی اكمل از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و همّت‌تر قویتر از او نبود و حال اینكه همّت او در اسلام آوردن ابوطالب، عمویش اثری نكرد!» 📚 فصوص الحکم (ابن‌عربی)، ج۱، ص۱۳۰ جلال‌الدین بلخی، صوفی سنّی جبری‌مسلک نیز در کتاب مثنویش که آن را همطراز قرآن معرفی می‌کند! چنین داستان ساختگی درباره شهادتین نگفتن حضرت ابوطالب علیه‌السلام می‌بافد که ایشان گوید: "اگر دين تو را بپذيرم، سرزنش اعراب را چه کنم كه گويند ابوطالب به القاء طفل خود، دينى را كه تكيه‌گاه او بود واگذارد!" ❌ «خود یکی بوطالب آن عمّ رسول می‌نمودش شنعۀ عربان مهول که چه گویندم عرب کز طفل خود او بگردانید دیدن معتمد گفتش ای عم! یک شهادت تو بگو تا کنم با حق خصومت بهرِ تو گفت لیکن فاش گردد از سماع کلّ سرّ جاوز الاثنین شاع من بمانم در زبانِ این عرب پیش ایشان خوار گردم زین سبب لیک گر بودیش لطفِ ماسَبشق کِی بُدی این بد دلی با جذبِ حق! الغِیاث اى تو غیاثُ المُستَغِیث زین دو شاخه اختیاراتِ خبیث‏.» 📚 مثنوی مولوی، دفتر ششم، بخش سوم عبدالرحمن ، شاعر ناصبی ملعون هم در اشعارش بغض امیرالمؤمنین علیه‌السلام را با بدگویی به حضرت ابوطالب علیه‌السلام پدر بزرگوارشان آشکار کرده و نعوذ بالله می‌گوید حضرت ابوطالب در جهنّم همسایه ابولهب می‌شود و به پیغمبر ایمان نداشته است: ❌ «بود بوطالب ان تهی ز طلب مر نبی را عم و علی را اب خویش نزدیک بود با ایشان نسبت دین نیافت با خویشان هیچ سودی نداشت آن نسبش شد مقر در سقر چو بولهبش!» 📚 مثنوی هفت اورنگ، سلسلة‌الذهب، ص۴۸ دکتر ، استاد ادبیات غربگرای وهابی‌زده و منحرف نیز در کتاب اسلام‌شناسی خود، حضرت ابوطالب و حضرت عبدالمطلب علیهماالسلام را مشرک و بت‌پرست می‌خواند که مورّخین اسلام دوست دارند دامان آنان را تطهیر کنند! آن هتّاک خبیث می‌نویسد: ❌ «محمّد (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در دامان بت‌پرستی رشد می‌کند! درست است که مورّخین اسلام همه می‌کوشند تا دامان عبدالمطّلب و ابوطالب (علیهماالسلام) را از شِرک پاک سازند و این یک تمایل عمومی است که انسان دوست دارد قهرمانِ گرامی و مورد احترامش از خاندانی پاک، شریف و محترم باشد! همه‌ی قهرمانان ملّی و اساطیری یا از خدایانند، یا لااقل از خاندان اُمراء و قهرمانان؛ و این به صورت یک اصل کلّی در تراژدی و حماسه در آمده است! عبدالمطلب هر چند مردی است مهربان، محترم و شریف، ولی نمی‌توان انکار کرد که پرده‌دار کعبه و ساقیِ بت‌پرستان و پاسدار و متولّی رسمی بت‌خانه است! و محمّد که باید بزودی این بتها را یکایک فرو ریزد، در خانه‌ٔ وی بزرگ می‌شود!» 📚 اسلام‌شناسی (چاپ‌طوس)، ص۴۶۲ 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه در پاسخ فردی که در محضر ایشان حضرت ابوطالب علیه‌السلام را مشرک و جهنّمی خوانده بود، فرمودند: 🔴 «خدا دهانت را بشکند! پدرم موحّد و خداپرست بود و در قیامت می‌تواند تمام گنهکاران را شفاعت کند؛ آیا پدرم معذّب در آتش خواهد شد، در حالی که پسرش قسمت‌کننده‌ی بهشت و جهنّم است؟!» 📚 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۳۰۵، ح۵۹ علیه‌السلام فرمودند: ☑️ «مَثَل حضرت ابوطالب، مَثَل اصحاب كهف است كه (برای نصرت دین و بخاطر عمل به تقیّه) ايمان خود را مخفى كردند و اظهار شرک نمودند؛ پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد.» 📚 کافی (شیخ‌کلینی)، ج۱، ص۴۴۸، ح۲۸ علیه‌السلام در پاسخ نامه‌ی یکی از اصحابشان که به ایمان حضرت ابوطالب علیه‌السلام شک کرده بود، مرقوم داشتند: ⚠️ «اگر به ایمان ابوطالب علیه‌السلام اقرار و اعتراف نکنی، جایگاهت آتش جهنّم خواهد بود!» 📚 کنز الفوائد (ابوالفتح‌کراجکی)، ص۸۰ 🍂 «یارب فرج صاحب ما را برسان.» @Hedayatgary
✅ اهمیّت آموزش معارف دین به فرزندان از حضرت علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند: 🌱 «فرزندانتان را دریابید و معارف دین را به آنان بیاموزید، قبل از آنکه مُرجِئه بر شما پیش‌دستی کنند و آنان را برُبایند!» 💠 «عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: بَادِرُوا أَوْلَادَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَة.» 📚 كافی (شیخ‌کلینی)، ج ۶، ص۴۷ وسائل الشیعة (شیخ‌حرعاملی)، ج۱۲، ص۲۴۷ 📝 «مُرجئه» چه فرقه‌ای بوده و هستند؟ امام صادق علیه‌السلام در حدیثی دیگر در معرفی این فرقه می‌فرمایند: «مرجئه کسانی هستند که می‌گویند: کسی که نماز نخواند و روزه نگیرد و غسل واجبش را انجام ندهد و خانه کعبه را خراب کند و فلان گناه پلید دیگر (که ترجمه نمی‌کنیم) را هم مرتکب شود، ولی فقط در دل به خدا ایمان داشته باشد، او بر ایمانی همانند ایمان جبرئیل و میکائیل قرار دارد!!» (فَأَيُّ الْجَمَاعَةِ مُرْجِئٌ يَقُولُ مَنْ لَمْ يُصَلِّ وَ لَمْ يَصُمْ وَ لَمْ يَغْتَسِلْ مِنْ جَنَابَةٍ وَ هَدَمَ الْكَعْبَةَ وَ نَكَحَ أُمَّهُ فَهُوَ عَلَى إِيمَانِ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيل!‏) (بحار الانوار، ج۲۷، ص۷۰) 💢 حال ببینید تفکّرات خطرناک در قرن بیست و یکم چگونه بیداد می‌کند! این گروه که متأسفانه در جامعه ما با تبلیغات و هم‌صدایی متصوّفۀ ملعون رشد چشمگیری هم داشته‌اند، بطور خلاصه و به قول عامیانۀ امروزی نظرشان این است و می‌گویند: «ای بابا، دلت پاک باشه!! ظاهر مهم نیست! خدا می‌بخشه! حجاب چیه؟! کی گفته موسیقی حرومه؟! و ...» ♨️ این عقیدۀ مسموم و انحرافی، بخاطر آسان‌نمایی و حذف ملزومات و تقیّدات بندگی از انسان‌ها و همچنین همراهی و هماهنگی با ، روز به روز بر طرفدارانش در جامعۀ ما افزوده می‌شود؛ مخصوصاً در نوجوانان و جوانان که به خاطر سهل‌انگاری در اعتماد نابجا و سپردن آنان به فضاهای آموزشی و دانشگاه‌ها (که یکی از مبادی ورود این انحرافات اعتقادی هستند)، در ذهن و دل آنان بسیار رخنه کرده‌ و ایمان و اعتقادات پاک نسل جوان ما را در معرض نابودی قرار داده‌اند. 🌿 به همین خاطر، پدر و مادرها باید پس از شناخت وظایف خود در قبال فرزندان‌شان، با ایجاد آشنایی و رابطه با علمای مخلص و دلسوز دین، شرکت مستمر در مجالس مذهبی قابل اعتماد و دیگر فعالیّت‌هایی که منجر به یادگیری اعتقادات صحیح و پرسیدن سؤالاتی که در فکر و ذهن آنان ایجاد می‌شود، در مسیر استحکام اعتقادی فرزندان خود تلاش و کوشش نمایند. 🍂 «یارب فرج امام ما را برسان.» @Hedayatgary
🔴 اشعار عمر خیام روی قوطی‌های مشروب اروپایی! (البته طرفداران شعرا می‌گویند مقصود آنان از مِی و مستی، معرفت خداست!!) نمونه‌هایی از اشعار که با مخالفت دستورات قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام، اشارۀ مستقیم به ترویج و می‌کند: 🔻«مِی خوردن و شاد بودن، آیین من است! فارغ بودن ز کفر و دین، دینِ من است! گفتم به عروس دَهر، کابین تو چیست؟ گفتا دلِ خرّمِ تو کابین من است!» [۱] 🔻«مِی نوش که عمر جاودانی این است! خود حاصلت از دورِ جوانی این است! هنگام گل و باده و یاران، سرمست! خوش باش دمی که زندگانی این است!!» [۲] 🔻«من بی مِی ناب، زیستن نتوانم! بی باده کشید، بار تن نتوانم! من بندۀ آن دَمم که ساقی گوید: یک جام دگر بگیر! و من نتوانم!!» [۳] ♨️ همچنین خیام در نوروزنامه در بخش «گفتار اندر منفعت شراب!» نوشته است: 🔸️«دانایان طب چنین گفته‌اند، چون جالینوس و سقراط و بقراط و بوعلی سینا و زکریا که هیچ چیز در تن مردم، نافع‌تر از شراب نیست! خاصه شراب انگوری تلخ و صافی!» [۴] 🔸️یکی دیگر از اشعار درباره ، که بیانگر مسلک جبری او نیز هست، این بیت شعر است : خوردن من حق ز ازل می دانست گر نخورم علم خدا جهل بود 🔸️و مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی در شعر او چنین سروده : علم ازلی علت عصیان بودن پیش عقلاء ز غایت جهل بود 📚 منابع: [۱] رباعیات خیام، ش۴۵ [۲] همان، ش۴۷ [۳] همان، ش۱۳۲ [۴] نوروزنامه، بخش۳۷ ❌ ۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت خیام! @Hedayatgary 👉 @smbshafti
⭕️ آشنایی مختصر با عُمَر خیام نیشابوری! ❌ به مناسبت ۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت عمر خیام نیشابوری، مهندس، ریاضیدان و شاعر صوفی سنّی جبری‌ مسلک فاسد العقیده در تقویم رسمی کشور شیعه! 🔴 زیارت صوفیان = زیارت شیطان! 🔸️ اگر به نیشابور گذری داشتید، بدانید که بنابر فرمایش امام هادی علیه‌السلام، رفتن به مقبرۀ منحرفی نظیر : و به منزلۀ زیارت و عبادت است! 👇👇 🔴 زیارت صوفیان = زیارت شیطان! از حضرت علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند: 🔻 «هر کس به زیارت یکی از صوفیه، چه زنده و چه مُردۀ آنان برود، چنان است که گویی به زیارت شیطان و عبادت بُتان رفته است! و هر کس یکی از ایشان را یاری کند، چنان است که گویی یزید و معاویه و ابوسفیان (لعنهم‌الله) را یاری کرده است.» 💠 «قال علی بن محمد الهادی علیهماالسلام (فی ردّ الصوفیة) ... فمن ذهب الی زیارة احد منهم حیاً و میتاً فکأنّما ذهب الی زیارة الشیطان و عبادة الاوثان و من أعان احداً منهم فکأنما أعان یزید و معاویه و اباسفیان.» 📚 حدیقة الشیعة (مقدّس‌اردبیلی)، ص۸۰۰ سفینة البحار (محدث‌قمی)، ج۵، ص۱۹۹ @Hedayatgary
🔴 رویکرد سران صوفیه نسبت به عاشورا و عزای امام حسین علیه‌السلام از صلوات‌الله‌علیه روایت شده است که فرمودند: 🚩 «هر کس در روز عاشورا، دست از تلاش برای دنیا بردارد، خداوند حاجات دنیوی و اُخروی او را برآورده سازد؛ و هر کس روز عاشورا روز اندوه و گریه‌اش باشد، خداوند روز قیامت را روز سرور و شادی‌اش قرار می‌دهد و در بهشت چشمش به دیدار ما روشن خواهد شد؛ و هر که روز عاشورا را روز برکت بنامد و در آن روز چیزی برای منزلش ذخیره کند، برایش برکت نخواهد کرد و روز قیامت با یزید و ابن‌زیاد و عمرسعد لعنهم‌الله در گودترین مکان جهنّم محشور خواهد شد!» 📚 الأمالی (شیخ‌صدوق)، ص۱۹۱ اقبال الاعمال (سیدبن‌طاووس)، ج۲، ص۵۷۸ ماه محرم و روز عاشورا در تقویم فرهنگی-مذهبی اهل تسنّن، عیدی خجسته و مبارک است؛ بسیاری از صوفیان نیز (از جمله مولوی، شمس تبریزی، ابن‌عربی، ابوسعید ابوالخیر و دیگران) هم به جهت تعلّقات مذهبی و هم عرفانی-طریقتی، ماه محرم و روز عاشورا را عیدی مبارک دانسته و به شادمانی و پایکوبی می‌پردازند! لعنة الله علیهم أجمعین. 👈 این مقاله تحقیقی را مطالعه کنید. 🔥 «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت.» @Hedayatgary
⭕️ کسی که اهل برائت نیست، دشمن اهل‌بیت محسوب می‌شود! ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺟُﻌﻔﯽ ﺑﻪ حضرت ﻋﻠﯿﻪ‌ﺍﻟﺴﻼﻡ‏ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: ⚠️ «ﺷﺨﺼﯽ ﻣﺤﺒّﺖ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علیه‌السلام ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﺩ، وﻟﯿﮑﻦ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﺒﺮّﯼ نمی‌جوید؛ ﺣﺘﯽ می‌گوید: "ﻋﻠﯽ (علیه‌السلام) ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺨﺎﻟﻔﯿﻨﺶ محبوب‌تر ﺍﺳﺖ!"» حضرت ﻓﺮﻣﻮﺩند: 🔴 «ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩشمن ﻣﺤﺴﻮﺏ می‌شود! ﭘﺸﺖ ﺳﺮش ﻧﻤﺎﺯ نخوان و ﺍﻭ را اکرام و احترام نکن، ﻣﮕﺮ اینکه نسبت به او (خوف ضرر داشته ﻭ) موظّف ﺑﻪ ﺗﻘﯿﻪ ﺑﺎﺷﯽ!» 💠 «قَالَ إِسْمَاعِيلُ الْجُعْفِيُّ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام رَجُلٌ يُحِبُّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ لَا يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ يَقُولُ هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّنْ خَالَفَهُ قَالَ هَذَا مِخْلَطٌ وَ هُوَ عَدُوٌّ فَلَا تُصَلِّ وَرَاءَهُ وَ لَا كَرَامَةَ إِلَّا أَنْ تَتَّقِيَهُ.» 📚 من لایحضره الفقیه (شیخ‌صدوق)، ج۱، ص۳۸۰ ﻭﺳﺎﺋﻞ الشیعة (شیخ‌حرعاملی)، ج۸، ص۳۸۹ 🔥 «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت.» @Hedayatgary