💠درنگی در «فقه آسان»
اخیراً نسخهای تلخیص شده از یک یادداشت قدیمی با عنوان «فقه آسان» منتشر شده که در آن تعدادی از مسائل شرعی به عنوان نظرات مرحوم #فیض_کاشانی فهرست گردیده و سپس ادعا شده این گونه نظرات «موجب آسان و کم حجم شدن فقه می شود».
طبعاً بررسی تفصیلی تمام آرائی که در این یادداشت به فیض نسبت داده شده، در یک یا دو فرستۀ کوتاه نمیگنجد، ولی توجه به چند نکته عیار علمی آن را تا حدودی مشخص میسازد.🔻
1️⃣ نگارنده از مرحوم فیض نقل میکند: «فقه، بسیار آسان و کم حجم است».
چنین مطلبی در آدرسی که بدان ارجاع داده شده نیست. بهعلاوه این ادعا خلاف تالیفات فراوان فیض در فقه است:
▪️کتاب «الوافی» فیض که کتابی حدیثی است، بخش اخبار فقهی آن به تنهایی ۲۰ جلد است! آیا ۲۰ جلد (آن هم غالباً بدون توضیح کامل ادله برای تبیین اخبار تقیه ای، متشابه و متعارض) آسان و کم حجم است؟!
▪️کتاب «معتصم الشیعة» که تالیف فیض است، فقط بخش «صلاة» آن سه جلد است. در حالی که مرحوم فیض در مقدمۀ خود به غیر از بخش صلاة (که سه جلد است) از ۱۲ بخش و دو خاتمۀ دیگر در موضوعات صوم، حج و سایر ابواب فقه نام برده، ولی موفق به تالیف آن نشده است. با این وصف، شاید در صورت تکمیل، این کتاب حدود ۳۰ جلد میشده است!
2️⃣ نگارنده دربارۀ مرحوم فیض میگوید: «وی معتقد بود هر فرد میتواند و باید فقیهِ خود باشد» و به مقدمۀ معتصم الشیعة و مقدمۀ نخست تفسیر «الصافی» ارجاع میدهد. در حالی که:
مقدمۀ اول تقسیر صافی اصلاً ربطی به این موضوع ندارد. در مقدمۀ معتصم الشیعه نیز چنین مطلبی نیست. بلکه از عبارات فیض استفاده میشود او «تقلید از فقیهی که بر اساس کتاب و سنت معصومین فتوا میدهد» را قبول دارد:
«فمن لميجد الإمام المعصوم(ع) و لا الفقيه المفتي بقوله احتاط بقدر الإمكان» (معتصم الشیعة، ج۱، ص۳۸).
بهطور کلی دستورات پیامبر اکرم (ص) و ائمۀ هدی (ع) به «تفقه در دین» به معنای نفی «تقلید از فقیه» نیست.
3️⃣ نگارنده در فهم برخی از فتاوا و نظرات فیض بر خطا بوده. مثلاً:
▪️گفته شده «فیض، شراب و فقاع و مسکرات و #اهل_کتاب را نجس نمی داند».
در حالی که فیض، در انتهای بحث از نجاست خمر و مسکرات، صریحاً بیان کرده که:
«العمل علی المشهور [= نجاسة الخمر] و هو أحوط بل أظهر و أقوی» (مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۷۲).
برای آشنایان با تعابیر #فقهاء مشخص است که تعابیر اظهر و اقوی برای بیان #فتوا به کار میرود. در مورد اهل کتاب نیز برخی دیگر از فقهاء با فیض همرأیند و چه بسا این فتوا دستکم میان معاصران مشهورتر باشد تا فتوای به نجاست.
▪️در دیدگاه فیض تمامی آبزیان حلالند؟
وی هرچند برخی آبزیان بدون فلس را حلال شمرده اما پارهای از آنها را بیتردید حرام دانسته است:
«و مع ذلك فتحريم الجري و يقال: الجريث كاد يكون إجماعاً و الصحاح به مستفيضة» (مفتاح۶۳۹).
▪️حکم #غنا از نگاه فیض؟
وی هرچند در ابتدای بحث خود به سوی حلیّت فینفسهِ غنا مایل گردیده اما در نهایت با ذکر استدراکی، مسأله را چنین به پایان میبرد:
«الا أن يقال: ان بعض الافعال لا يليق بذوي المروات و ان كان مباحا، فلا ينبغي لهم منه الا ما فيه غرض حق» (مفتاح ۴۶۵).
4️⃣ برخی از نظرات فیض، مطلبی جدید و فتوایی مختص به او نیست.
گذشته از موافقانی که وی در میان فقهای متقدم داشته و خودش نیز به اسامی آنان در مواردی تصریح میکند، برخی فقهای معاصر نیز با تعدادی از آراء وی همراهی کردهاند؛ لذا پذیرش این مطلب، فقه را از آنچه که اکنون هست آسان تر و کمحجم تر نمیکند.
برای نمونه:
▪️در عبادات همچون نماز و روزه و حج، نیازی نیست نیت بر زبان و دل جاری شود.
با مراجعه به هر یک از رسالههای فقها، تصریح به این حکم را مانند نظر مرحوم فیض میتوان یافت. شاید نویسنده، بدون نظر به فتاوای فقها و با نگاه به عملکرد برخی از عوام که عادت دارند پیش از نماز، نیت را به زبان بیاورند تصور کرده که فقها این کار را لازم میدانند!
▪️در #غسل ترتیبی بعد از شستن سر، رعایت ترتیب در بدن لازم نیست.
بسیاری از فقهاء از جمله مرحوم #محقق_حلی(قده) [المعتبر، ج۱، ص۱۸۴] به این قول مایل هستند. از معاصران نیز مرحوم آیةالله العظمی #خوئی(قده) و شاگردان ایشان همچون حضرت آیةالله العظمی #سیستانی(مدظله) به این نظر تصریح فرمودهاند.
▪️عربی بودن صیغۀ #ازدواج و #طلاق لازم نیست.
این نظریۀ فقهی نیز طرفدارانی میان فقها به خصوص معاصران دارد. برای نمونه نک. رسالۀ حضرت آیةالله العظمی #شبیری_زنجانی (مدظله): مسألۀ۲۳۷۹.
ادامه دارد...
#فقه
#مغالطات
#برهان
✒️📚 @Faede_v_Borhan
5️⃣ برخی از نظرات #فیض_کاشانی، در تعارض با #احادیث متعددی از ائمۀ هدی(ع) بوده و از لحاظ رعایت ضوابط استدلال مخدوش است. برای مثال:
▪️#آب_قلیل، به صرف ملاقات و مادامی که رنگ و بو و مزهاش تغییر نکند نجس نمیشود. به تصریح برخی علما همچون #محدث_بحرانی در کتاب #حدائق [ج ۱، ص ۲۸۰] نزدیک به ۴۰ حدیث که بر قول مشهور (بر خلاف قول فیض) دلالت دارند. حتّی اگر این تعداد را نپذیریم دستکم ۱۰ روایت دالّ بر خلاف قول فیض میتوان یافت که #تواتر_اجمالی یا #تواتر_معنوی ایجاد میکند.
▪️گفته شده: «فیض معتقد است خمس درآمد بخشیده شده و نیازی به پرداخت آن نیست.» گذشته از اینکه فیض تنها سهم امام (ع) را بخشیده شده تلقی نموده و نه سهام دیگر را و لذا نهایتاً ممکن است نیمی از خمس را مباح بداند، این نظریۀ وی خلاف روایات #مستفیض و شاید #متواتر است که در کتب فقهی به آن پرداخته شده.
از این گذشته، خودِ مرحوم فیض نیز در نهایت به فتوای روشنی در این زمینه دست نیافته و مینویسد:
«و المسألة من المتشابهات و العلم عند اللّه» (مفاتیح الشرائع: مفتاح۲۵۴).
و در موضع دیگری نیز به احتیاط توصیه میکند:
«و لو صرف الكل إليهم لكان أحوط و أحسن، و لكن يتولى ذلك الفقيه المأمون بحق النيابة» (همان: مفتاح۲۶۰).
6️⃣و اما آخرین و مهمترین نکته:
فارغ از صحّت و سقم فتاوای منسوب به فیض و نیز با قطع نظر از جایگاه متوسط فیض در طراز فقاهت، مهم این است که هر مسلمان عملکرد خود را بر اساس حجتی معتبر بنا کند. طبعاً فقهاء در این زمینه مکلّف به پیروی از استنباطات خویش هستند و مفروض آن است که استنباط دیگران را تخطئه نمودهاند. اما سایر مردم که فاقد تخصص فقهی هستند لاجرم میبایست به #مجتهد_جامع_الشرائط مراجعه نمایند. بدیهی است سختی و آسانی فتاوای یک شخص ملاک صحیحی برای پیروی از او و وانهادن فتاوای سایر فقهاء نیست.
این دست سخنان به ما گوشزد میکند که فقه، دانشی تخصصی است نه عرصۀ قلم فرسایی ژورنالیستی؛ و اظهار نظر در فقه و حتی اظهار نظر دربارۀ نظر دانشمندان آن (مانند هر دانش دیگری) پشتوانۀ خاص خود را میطلبد؛ نه هر که سر بتراشد قلندری داند.
#فقه
#مغالطات
#برهان
✒️📚 @Faede_v_Borhan