🚩 کیفیت و معجزات شهادت غریبانۀ حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام
شیخ صدوق رحمهالله روایت کرده است که حضرت أباابراهیم موسی بن جعفر #امام_کاظم صلواتاللهعلیه توسط #هارون_الرشید خلیفۀ سفّاک عباسی لعنةاللهعلیهمأجمعین و با خورانیدن اجباریِ خرمای زهرآلوده بدست آن ملعون، در زندان بغداد مسموم شده و مظلومانه به شهادت رسیدند.
مسیّب بن زهیر، آخرین موکّل بر زندان حضرت (که ظاهراً از محبان اهلبیت بوده است) گوید: امام کاظم علیهالسلام سه روز قبل از شهادت، مرا طلبیدند و فرمودند: «من امشب به مدینۀ جدّم رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله میروم تا عهد امامتی که پدرم به من سپرده بود را به فرزندم علی بسپارم و او وصی و خلیفۀ بعد از من خواهد بود و امرِ او، امر من است.»
عرض کردم: چگونه از من میخواهید که درهای زندان را بر روی شما باز کنم، حال آنکه قفلها و سربازان بسیاری، درها را بستهاند؟! فرمودند: «ای مسیّب! یقینت به خدای تعالی ضعیف است!» گفتم: نه آقای من! فرمودند: «چطور؟» گفتم: مولای من! دعا کنید ایمانم ثابت شود. فرمودند: «خدایا او را ثابتقدم بدار!» سپس فرمودند: «من خداوند را به #اسم_اعظم او که آصف بن برخیا خواند تا تخت بلقیس را به یک چشم بهم زدن به نزد سلیمان آورد میخوانم تا مرا به نزد فرزندم علی در مدینه برساند!» مسیب گوید: آنگاه شنیدم حضرت دعایی خواندند و ناگهان از محل نماز خود ناپدید شدند! مدت زمانی نگذشت که دیدم حضرت به مکان خود بازگشتند و زنجیرها را به پاهای شریف بستند! پس بخاطر معرفت امام علیهالسلام که خدا به من عنایت کرده بود، سجدۀ شکر کردم.
سپس حضرت به من فرمودند: «ای مسیّب، سرت را بلند کن و بدان که من سه روز دیگر به سوی خداوند متعال میروم.» مسیب گوید: من گریستم. حضرت فرمودند: «ای مسیّب! گریه نکن؛ فرزندم علی، امام و مولای تو پس از من است؛ به ولایت او مستمسک شو تا گمراه نشوی.» گفتم: الحمدلله. سپس فرمودند: «وقتی از تو آب خواستم و نوشیدم و دیدی بدنم وَرم کرده است و شکمم بالا آمده و رنگم زرد و سرخ و سبز میشود و همین طور رنگ به رنگ میشوم، برو به این ستمگر طاغی بگو که من از دنیا رفتهام؛ وقتی دیدی من این طور شدهام، مبادا تا قبل از جان دادنم بگویی کسی بیاید!»
مسیب گوید: پیوسته در انتظار وعدۀ حضرت بودم تا اینکه آب خواستند و آشامیدند و بعد مرا خواستند و فرمودند: «ای مسیب! این مردک پلید، سِندی بن شاهک خیال خواهد کرد که او غسل و دفن مرا انجام میدهد، ولی هرگز چنین اتفاقی نمیافتد! وقتی مرا به قبرستان قریش بردند، بر رویم لحد بگذارید و قبرم را از چهار انگشتِ باز بالاتر نیاورید و از تربتم چیزی برای تبرّک برندارید؛ زیرا همۀ تربتها برای ما حرام است، مگر تربت جدّم حسین بن علی علیهماالسلام که خداوند متعال آن را برای شیعیان و موالیان ما شفا قرار داده است.»
مسیب گوید: سپس شخصی را دیدم که شبیهترینِ افراد به حضرت بود و کنار ایشان نشست؛ من مولایم #امام_رضا علیهالسلام را وقتی نوجوان بودند دیده بودم؛ خواستم از ایشان سؤال کنم که امام کاظم علیهالسلام به من نهیب زدند: «ای مسیب! مگر نگفتم چیزی نگویی؟!» پس صبر کردم تا ایشان از دنیا رفتند و آن شخص هم از نظرم ناپدید شد؛
آنگاه خبر شهادت حضرت را به هارون الرشید لعنةاللهعلیه رساندم و بعد #سندی_بن_شاهک ملعون آمد؛ بخدا قسم با چشم خود آنها را دیدم که خیال میکردند حضرت را غسل میدهند، ولی دستشان به ایشان نمیرسید و خیال میکردند که سِدر و کافور میزنند و کفن میکنند و من میدیدم که هیچ کاری پیش نمیبردند! و دیدم همان شخص، ایشان را غسل و حنوط و کفن میکند و چنان وانمود میکند که کمککار آنهاست و آنها او را نمیشناختند!
وقتی آن شخص کارهای ایشان را تمام کرد، به من فرمودند: «ای مسیب! در هر چه شک میکنی در این شک نداشته باش که من امام و مولای تو و حجّت خدا بعد از پدرم بر تو هستم؛ ای مسیب! مثَلِ من، مثَلِ یوسف صدّیق علیهالسلام است و مثَلِ آنها، مثَلِ برادران اوست که پیش یوسف رفتند و یوسف آنها را شناخت، ولی آنها او را نشناختند!» سپس بدن مطهر امام علیهالسلام را به مقابر قریش بردند و همان گونه که دستور داده بودند دفن کردند.
📚 عیون اخبار الرّضا عليهالسلام (شیخصدوق)، ج۲، ص۹۵
مناقب (ابنشهرآشوب)، ج۳، ص۴۲۰
🌿 «صلّی الله علیک یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر ورحمة الله وبرکاته.»
شیعیانت آمدند بغداد
بدنت روی دستها گم شد
وای از عصر روز عاشورا
بدنی زیر دست و پا گم شد...
🏴 «آجرک الله یا بقیّة الله.»
#حدیث #اعتقادی #امامت #ولایت #تربت #معجزه #طی_الارض #علم_غیب #شهادت
@Hedayatgary
حجة الاسلام شفتی - قدس سره
#خاک_بهشت
#تربت_امام_حسين عليه السلام
☑ متن حکایت :
در عصر خاقان رضوان دربان، و پادشاه فردوس مکان، شاه سلیمان موسوی [سلطنت از 1077 تا 1105] ـ انار الله برهانه ـ شخصی از نصارا موسوم به روفائیل، از اقاصی بلاد فرنگ در مملکت ایران آمده، و با علمای زمان و فقهای دوران احتجاج به اثبات بعثت پیغمبر آخر الزمان (ص) و نزول قرآن می نموده، و چون دلیل غیر از تورات و انجیل، از کسی مسموع نداشت، هیچ کس پادر دایره مباحثه او نمی گذاشت تا آن که رفته رفته علم کفر برافراشت، و رقم خیال غلبه بر علماء در صفحه خواطر می نگاشت.
▪️اتفاقا وارد دارالسلطنه اصفهان شد، در بسیاری از محافل رخش پندار در میدان برتری درنوردید، و این سخن بگوش امنای دولت قاهره صفویه رسید. مراتب او را معروض پایه سریر خلافت مسیر نمودند، و خسرو دین دار از این معنی بسیار متغیر گشته، به احضار فضلای رفیع مقدار و علمای فضیلت دثار اشاره فرمود.
▪️از جمله کسانی که در مجلس بهشت نشان حاضر شدند حضرت افضل المحققین و شمس المدققین، سرمست رحیق توفیق فیض بی منتهای باری آقاحسین خوانساری، و اختر سپهر عرفان و نکته دانی و نشأ یاب باده ربانی مولانا محمد محسن قاشانی بود.
▪️بعد از انعقاد محفل قدس مشاکل، عالِم نصرانی را گماشتگان دربار به اشاره علیه عالیه احضار نمود. آخوند مولانا محمد محسن، مُهر کربلایی در دست گرفته، روفائیل را خطاب فرمود که:
▪️شنیده ام در عمل رمل، دعوی امتیاز بر معاصران خود می نمایی، و بدانستن آن کمال مباهات داشته، ابواب افتخار در روی خود می گشایی. اکنون بگو که من چه در دست دارم تا بعد از استنباط خبر، سخن حقّیت دین خود را در میان آرم.
▪️روفائیل قرعه کشیده، و مدتی متفکر و متحیر گردید. نوبة بعد الاولی و کرّة بعد الاخری، رمل میزد و انگشت تحیّر در دندان می گزید.
▪️مولانا ـ علیه الرحمه ـ سبب تحیّر و تفکّر از او پرسید. جواب گفت که: آنچه در دست تست محال است که در دنیا تحصیل آن توان نمود، و من به این خیال فرومانده ام که حصول آن ترا چگونه میسر توان بود. جناب مولانا فرمودند که اگر تو را وقوفی می باشد، بگو خود در دست من چیست و الاّ معترف شو که اطلاعی از این علم ترا نیست.
▪️رمّال [یعنی همین پدر رافائل] گفت که آنچه یافته ام چه بیان کنم و طریق دانستن آن کدام جماعت جویم، زیرا که قبضه ای از خاک بهشت در دست تو می بینم، و چون وجود آن در دنیا محالست، از آن سبب خموشی را به گفتار می گزینم.
▪️مولانا او را تحسین فرمود، دست خود باز نمود و مهر خاک کربلا را به حضار مجلس باز نمود، و گفت:
▪️ای نصرانی! این #تربت فرزند رسول ما و حلال مشکلات و منتهای مأمول ماست؛ سجده گاه امل این دین و مفخر جمیع مؤمنین این قبضه خاکست.
▪️و لنعم ما قال: شعر:
بود اگر مهر سلیمان چند روزی معتبر / تا قیامت سجده گاه خلق مهر کربلاست
▪️نصرانی از مشاهده این خاک و استماع این معنانی دلش به جوش آمد، و فی الفور جاده مستقیم دین نبوی را اختیار کرده ، سالک مسالک حق و یقین گردید.
@jafarian1964
👉 @smbshafti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تربت
جاری شدن خون از تربت نزدیک قبر مطهّر امام حسین علیه السلام (عاشورای امسال = 1402 هـ ش)
✅ تقویم شیعه 👇
➕ @TaqvimeShia