هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 قصیدیۀ مؤمنیه
▪️ در مدح امام رضا علیه السلام و شیعیان راستین آن حضرت
ای باور مقام تو ایمان مؤمنین
وی آیههای عشق تو قرآن مؤمنین
ای جذبههای مهر تو در فطرت همه
وی کیمیاگری تو برهان مؤمنین
ای با قبول امر تو از خود رها شدن
کاملترین تجلّی عرفان مؤمنین
ای آنکه هست بین تمامی فرقهها
از آنِ پیروان تو عنوانِ «مؤمنین»
ای شرط دلپذیر امان از عذابها
حصن تو تا همیشه نگهبان مؤمنین
ای آنکه آشیانۀ تو، گر کَرَم کنی
باشد رواق منظر چشمان مؤمنین
ای همجواریت همۀ گرمی حیات
دوران دوری از تو زمستان مؤمنین
ای زلف حوریان، حرمت را غبارگیر
وی خاکروب صحن تو مژگان مؤمنین
ای پیر خضر! آبخوریهای مرقدت
در پشت پرده چشمۀ حیوان مؤمنین
ای شمسههای سقف بلند رواق تو
سیاره و ستارۀ کیهان مؤمنین
همسایه با تو بودن و میل بهشت عَدن
مصداق کاملیست ز کفران مؤمنین
آموزههای ناب تو انگیزۀ قلوب
اندیشههای توست در اذهان مؤمنین
در روزهای داغ بلا، سایهات پناه
در شام شبهه، نور تو فرقان مؤمنین
فیروزه گر به پای شما سر نسوده بود
هرگز نبود لایق دستان مؤمنین
یک بسته حاوی نمکی اندک از شما
زینتفزای سفرۀ اعیان مؤمنین
خاری که بر سر از گل روی تو سایه داشت
هرگز نبوده خوار به بُستان مؤمنین
تکرار نام نیک تو قند مکرّر است
فهرست نامهای تو قندان مؤمنین
خواهند از تو سادهترین احتیاج را
بر این سخن گواست نمکدان مؤمنین
جز نام عاشقان تو هرگز ندیدهایم
بر هیچ کوچهای ز خیابان مؤمنین
طفلان مؤمنین، همه پیران عشق تو
پیران عشق، طفل دبستان مؤمنین
آواز ناز و شعر شررخیز و مشق عشق
هر یک نشانی از هنرستان مؤمنین
هرگز به خود جوامع عالم ندیدهاند
چیزی شبیه رشتۀ پیمان مؤمنین
غیر از ردیف و قافیههایی شبیه عشق
نشنیدهام ز طبع غزلخوان مؤمنین
خوبی هنوز خواهش خلق است و دارد او
این آبرو ز چاه زنخدان مؤمنین
چون جدّ تو به غیر طعام یتیمها
هرگز ندیدهایم به همیان مؤمنین
رنگینکمانِ چشمنوازِ میانِ ابر
یک جلوه از تجلّی الوان مؤمنین
گاهی حجاز و گاه نهاوند و گاه شور
ماییم و قاریان خوشالحان مؤمنین
از گنجهای ناب بهشتی نشانهایست
یاقوت اشک و لعل دُرافشان مؤمنین
کلّ فضای سرد جهان گرم میشود
با شعلهای ز شمع فروزان مؤمنین
هرگز نکرده است کلهداری از شهان
فکر و خیال دیدن ایوان مؤمنین
ای آفتاب عشق، از انوار ماه توست
این جلوهها به طلعت تابان مؤمنین
از یُمن خاکبوسی میدان عشق تو
گوی فلک نشسته به چوگان مؤمنین
هر بندهای که داشت به گوش از تو حلقهای
وصفش چه بود؟ سلسلهجنبان مؤمنین
دارند چون که گوش به فرمانت ای امام
باید که داشت گوش به فرمان مؤمنین
مجنونصفت چو جان تو در تن نشاندهاند
لیلا هر آنچه هست به قربان مؤمنین
پاک است بس که طینتشان باید آنکه کرد
یادی ز روح پاک نیاکان مؤمنین
ما زندهایم از دَمشان چون تو میدمی
مانند نی به نای نواخوان مؤمنین
با آنکه هست دورۀ تکفیر اهل حق
ما را نوشتهاند مسلمان مؤمنین
روزی که خلق در پی قارون دویدهاند
ما بودهایم در پی لقمان مؤمنین
با هر که با تو بود نشستیم و عاقبت
بر دل نشست مجلس مستان مؤمنین
چشمی ندیده است در این دارِ غصهخیز
جز در غم تو دیدۀ گریان مؤمنین
وقت وداع و نوحهسرایی برای تو
زین غصه گشته چاک گریبان مؤمنین
ما اشک روضه را به دو عالم نمیدهیم
این اشک چیست؟ گوهر غلتان مؤمنین
بر اشک شوق هم نتوان ساده چشم بست
آن اشک چیست؟ درّ درخشان مؤمنین
آمیزۀ مدیح تو با وعظ منکران
زیباترین قصیدۀ دیوان مؤمنین
ما الکنان کور نه، پیش تو گشته لال
جمعیت بصیر و سخندان مؤمنین
هر مؤمنی به رتبۀ «منّا» نمیرسد
باید که داشت همّت سلمان مؤمنین
🗓 ۱۴۳۷ قمری
🏷 #شعر #امام_رضا #مؤمنان
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
مهر و مه ارچه در کف من نقره و طلاست
مهریهام فقط سپر ساده شماست
آری پسرعموی عزیزم ازین به بعد
زهرا به جان خود سپر جان مرتضاست
🏷 #شعر #حضرت_علی #حضرت_فاطمه
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 کشتگان عشق
▪️ نجوای شهیدان منا با سیدالشهداء علیهالسلام
ما حج نیمه از تو به میراث بردهایم
وز تاکهای فقه تو این مِی فشردهایم
با کام تشنه، با تنِ پُر درد پَر زدن
این دُردِ ناب را ز سبوی تو خوردهایم
آری به فصلِ وصلِ تو باید شکفت، لیک
ما را فشردهاند، ازینرو فسردهایم
ما گرد و خاکِ تهمتِ «قرآننخوانده» را
از روی خود به خون دو قاری ستردهایم
تابوتهای پر ز جنازه چه رهزن است
ما کشتگان عشق تو هرگز نمردهایم
ما آمدیم سوی تو بی هیچ دغدغه
زیرا که اهل خویش به زینب سپردهایم
🗓 ذوالحجه ۱۴۳۶
🏷 #شعر #شهیدان_منا
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 داغ رباب
▪️ تقدیم به ساحت قدسی بانوی عشق و شعر، ملیکۀ جنتمآب، همسر آفتاب، حضرت رباب سلام الله علیها
داغ رباب خانۀ دل را خراب کرد
آتش فشاند و سینۀ ما را کباب کرد
در سالهای وصل تو انگور تازه بود
یک اربعین جداییات او را شراب کرد
هرگز نبود باور او دیدنِ سرَت
روزی که همسری تو را انتخاب کرد
او بود آنکه با هنرش عکس عشق را
تا روز حشر در دل هر دیده قاب کرد
با آتشی که از دل او شعله میکشید
شنهای دشت کرب و بلا را مذاب کرد
این شعلهای که در دل هر روضه هست را
باید به پای سوز دل او حساب کرد
با سایهسار سرو قدَت بس که انس داشت
بعد از تو سایهبان سرَش را جواب کرد
آری در اعتراض به داغ فراق تو
در زیر آفتاب خدا اعتصاب کرد
یکسال بیش بعد تو در این جهان نبود
یعنی که بیتو از همهچیز اجتناب کرد
شاعر اگرچه طاقت این بار را نداشت
در شعر خود رباب تو را هم خطاب کرد:
ای آنکه مویههای تو نام حسین را
ذکر شبانهروزی هر شیخ و شاب کرد
بزم عزای شوی تو را گرم میکند
آن شعلهای که از دل تو انشعاب کرد
خشکیده بود غنچه ششماههات ولی
این غنچه را سهشعبۀ دشمن گلاب کرد
در انتهای غائله آبی که خوردهای
جان تو را دوباره پُر از التهاب کرد
با هیچکس حرارت آتش نکرده بود
کاری که با تو این دوسهتا جرعه آب کرد
حالا که آب هست علیاصغرم کجاست؟
این غم بلور قلب تو را آسیاب کرد
میخواستی وداع کنی با عزیز خود
اما حسین فاطمه پا در رکاب کرد
در مجلس یزید ولی سر به تو رسید
اینگونه حق دعای تو را مستجاب کرد
بعد از وصال او دوسهبیتی سرودهای
این عاشقانه در دل ما انقلاب کرد
با هیچ منطقی نشد اثبات حق ولی
شعر تو منکران هنر را مُجاب کرد
بانوی شعر! شعر مرا هم قبول کن
هر ذره با تو کار دوصد آفتاب کرد
جانم فدای عشق و وفاداریات رباب
صد مثنوی نثار غزلخوانیات رباب
🗓 ۱۴۳۷ قمری
🏷 #شعر #امام_حسین #حضرت_رباب #حضرت_علی_اصغر
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 اربعین عشق
اینجا: زمین عشق، زمان: اربعین عشق
چیزی نمانده است به عین الیقین عشق
آشفتگان زلف حبیب از پی نیاز
خود را رساندهاند به حبل المتین عشق
از اندرون دوزخ دنیای دونصفت
پرواز کردهاند به خلد برین عشق
شیران شیرخواره دوباره نشاندهاند
تیر و کمان حرمله را در کمین عشق
دانی که از چه هروله دارند سوی دوست؟
عشاق را هُدی است نوای حزین عشق
در این مسیر، عشق به آخر رسیده است
در این مسیر میشنوی آفرین عشق
کاری جز عاشقی مکن ای دل چرا که هست
عالم رهین آدم و آدم رهین عشق
«لبیک یا حسین» جهان را گرفته است
آری جهانگشاست دم آتشین عشق
تلخ است اگرچه طعنه اغیار و زهر هجر
شیرین شدهست کام دل از انجبین عشق
ما میرویم و سینهزدنها همیشه هست
ثبت است بر جریده عالم طنین عشق
ما حامیان حامی دینیم تا ابد
دینی که دائمی است به یُمن یمین عشق
ای عاشقان حضرت معشوق از ازل
تا روز حشر، وعده ما: اربعین عشق
🗓 اربعین ۱۴۳۵
🏷 #شعر #امام_حسین #اربعین #عشق
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 قصیدیۀ مؤمنیه
▪️ در مدح امام رضا علیه السلام و شیعیان راستین آن حضرت
ای باور مقام تو ایمان مؤمنین
وی آیههای عشق تو قرآن مؤمنین
ای جذبههای مهر تو در فطرت همه
وی کیمیاگری تو برهان مؤمنین
ای با قبول امر تو از خود رها شدن
کاملترین تجلّی عرفان مؤمنین
ای آنکه هست بین تمامی فرقهها
از آنِ پیروان تو عنوانِ «مؤمنین»
ای شرط دلپذیر امان از عذابها
حصن تو تا همیشه نگهبان مؤمنین
ای آنکه آشیانۀ تو، گر کَرَم کنی
باشد رواق منظر چشمان مؤمنین
ای همجواریت همۀ گرمی حیات
دوران دوری از تو زمستان مؤمنین
ای زلف حوریان، حرمت را غبارگیر
وی خاکروب صحن تو مژگان مؤمنین
ای پیر خضر! آبخوریهای مرقدت
در پشت پرده چشمۀ حیوان مؤمنین
ای شمسههای سقف بلند رواق تو
سیاره و ستارۀ کیهان مؤمنین
همسایه با تو بودن و میل بهشت عَدن
مصداق کاملیست ز کفران مؤمنین
آموزههای ناب تو انگیزۀ قلوب
اندیشههای توست در اذهان مؤمنین
در روزهای داغ بلا، سایهات پناه
در شام شبهه، نور تو فرقان مؤمنین
فیروزه گر به پای شما سر نسوده بود
هرگز نبود لایق دستان مؤمنین
یک بسته حاوی نمکی اندک از شما
زینتفزای سفرۀ اعیان مؤمنین
خاری که بر سر از گل روی تو سایه داشت
هرگز نبوده خوار به بُستان مؤمنین
تکرار نام نیک تو قند مکرّر است
فهرست نامهای تو قندان مؤمنین
خواهند از تو سادهترین احتیاج را
بر این سخن گواست نمکدان مؤمنین
جز نام عاشقان تو هرگز ندیدهایم
بر هیچ کوچهای ز خیابان مؤمنین
طفلان مؤمنین، همه پیران عشق تو
پیران عشق، طفل دبستان مؤمنین
آواز ناز و شعر شررخیز و مشق عشق
هر یک نشانی از هنرستان مؤمنین
هرگز به خود جوامع عالم ندیدهاند
چیزی شبیه رشتۀ پیمان مؤمنین
غیر از ردیف و قافیههایی شبیه عشق
نشنیدهام ز طبع غزلخوان مؤمنین
خوبی هنوز خواهش خلق است و دارد او
این آبرو ز چاه زنخدان مؤمنین
چون جدّ تو به غیر طعام یتیمها
هرگز ندیدهایم به همیان مؤمنین
رنگینکمانِ چشمنوازِ میانِ ابر
یک جلوه از تجلّی الوان مؤمنین
گاهی حجاز و گاه نهاوند و گاه شور
ماییم و قاریان خوشالحان مؤمنین
از گنجهای ناب بهشتی نشانهایست
یاقوت اشک و لعل دُرافشان مؤمنین
کلّ فضای سرد جهان گرم میشود
با شعلهای ز شمع فروزان مؤمنین
هرگز نکرده است کلهداری از شهان
فکر و خیال دیدن ایوان مؤمنین
ای آفتاب عشق، از انوار ماه توست
این جلوهها به طلعت تابان مؤمنین
از یُمن خاکبوسی میدان عشق تو
گوی فلک نشسته به چوگان مؤمنین
هر بندهای که داشت به گوش از تو حلقهای
وصفش چه بود؟ سلسلهجنبان مؤمنین
دارند چون که گوش به فرمانت ای امام
باید که داشت گوش به فرمان مؤمنین
مجنونصفت چو جان تو در تن نشاندهاند
لیلا هر آنچه هست به قربان مؤمنین
پاک است بس که طینتشان باید آنکه کرد
یادی ز روح پاک نیاکان مؤمنین
ما زندهایم از دَمشان چون تو میدمی
مانند نی به نای نواخوان مؤمنین
با آنکه هست دورۀ تکفیر اهل حق
ما را نوشتهاند مسلمان مؤمنین
روزی که خلق در پی قارون دویدهاند
ما بودهایم در پی لقمان مؤمنین
با هر که با تو بود نشستیم و عاقبت
بر دل نشست مجلس مستان مؤمنین
چشمی ندیده است در این دارِ غصهخیز
جز در غم تو دیدۀ گریان مؤمنین
وقت وداع و نوحهسرایی برای تو
زین غصه گشته چاک گریبان مؤمنین
ما اشک روضه را به دو عالم نمیدهیم
این اشک چیست؟ گوهر غلتان مؤمنین
بر اشک شوق هم نتوان ساده چشم بست
آن اشک چیست؟ درّ درخشان مؤمنین
آمیزۀ مدیح تو با وعظ منکران
زیباترین قصیدۀ دیوان مؤمنین
ما الکنان کور نه، پیش تو گشته لال
جمعیت بصیر و سخندان مؤمنین
هر مؤمنی به رتبۀ «منّا» نمیرسد
باید که داشت همّت سلمان مؤمنین
🗓 ۱۴۳۷ قمری
🏷 #شعر #امام_رضا #مؤمنان
🆔 @Smh_Doaei
🔰 در مدح یار
▪️ عاشقانهای برای حضرت ولیعصر ارواحنا فداه
عالم خراب و خانه به سامان نمیرسد
دنیا سراب و آب به عطشان نمیرسد
ما را به مهر غیر امیدی نبود و نیست
درد آنکه غیر قهر ز جانان نمیرسد
آخر گناه این دل یکسر گناه چیست
کو را نَمی از آن یم غفران نمیرسد
با صد گلایهای که چو موران نمودهایم
سهمی ز خندههای سلیمان نمیرسد
ماییم و فصل خشکی و چشمی پر از نیاز
اما نشانی از تنازل باران نمیرسد
در مدح یار و وصف غمش صد غزل کم است
شرح و بیان عشق به پایان نمیرسد
🗓 نیمۀ شعبان ۱۴۳۱ هجری قمری
🏷 #شعر #امام_زمان
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
❣️السلام علیک یا رسول الله❣️
گویند میگرفتهای از غائبان سراغ
ما نیز غائبیم ... سراغی ز ما بگیر!
🏷 #شعر #رسول_خدا
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 صد باغ پُرگل
▪️ در مدح پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم
غیر او آخر کدامین پیک حق معراج داشت؟
یا که پیش از خویش سلطه بر سپاه عاج داشت؟
روحش از مهر خلائق آنقدر آیینه بود
کز برای سنگ قهر از جسم خود آماج داشت
ناوکانداز و سیهدل، خونفشان و میپرست
آری آری چشمهایش حالت تاراج داشت
هر یک از آثار او روحآفرین صد مسیح
هر یک از اسرار او صد کشته چون حلاج داشت
فرق احمد با احد یک واج میم است و خدا
عالمی را غرقۀ امواج آن یک واج داشت
در خیالم خویش را میدیدم و یک ناشناس
من لباسم ساده بود و او به تن دیباج داشت
من مسلمان بودم و صد باغ پُرگل داشتم
او مسیحی بود و تنها یک درخت کاج داشت
🗓 ۱۴۳۶ هجری قمری
🏷 #شعر #رسول_خدا #عید_مبعث
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
برای دسترسی آسانتر به مطالب کانال، میتوانید هشتگهای زیر را دنبال کنید:
🔰 مقالهها و یادداشتهای کتبی: #نوشتار
🔰 سخنرانیها، منبرها، تدریسها و یادداشتهای شفاهی: #گفتار
🔰 شعرها و سرودهها: #شعر
🔰 ترجمۀ روان آیات، روایات، ادعیه و اشعار: #ترجمه
🔰 برشهایی از احوالات و خاطرات اولیاء، علماء و شهداء: #یاد_خوبان
🔰 گزیدههایی از مطالب ناب و جذاب دیگران: #گلچین
🔰 پیامهای مخاطبان و پاسخ به آنها: #پیام_مخاطبان
🔰 محتوای منتشرشده در برنامۀ ویراستی: #ویراست
🔰 گزیدههایی از برداشتها و دریافتهای شخصی: #فتأمل
🔰 تجربهنگاریهای تصویری و عکسهای یادگاری: #نگاره
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
برای دسترسی آسانتر به مطالب کانال، میتوانید هشتگهای زیر را دنبال کنید:
🔰 مقالهها و یادداشتهای کتبی: #نوشتار
🔰 سخنرانیها، منبرها، تدریسها و یادداشتهای شفاهی: #گفتار
🔰 شعرها و سرودهها: #شعر
🔰 ترجمۀ روان آیات، روایات، ادعیه و اشعار: #ترجمه
🔰 برشهایی از احوالات و خاطرات اولیاء، علماء و شهداء: #یاد_خوبان
🔰 گزیدههایی از مطالب ناب و جذاب دیگران: #گلچین
🔰 پیامهای مخاطبان و پاسخ به آنها: #پیام_مخاطبان
🔰 محتوای منتشرشده در برنامۀ ویراستی: #ویراست
🔰 گزیدههایی از برداشتها و دریافتهای شخصی: #فتأمل
🔰 تجربهنگاریهای تصویری و عکسهای یادگاری: #نگاره
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 موسپیدترین مادر جوان!
▪️ شعری در مدح و رثای حضرت زهراء سلام الله علیها
ای قبر بینشان تو پیداترین نشان
وی بغض در گلوی تو گویاترین بیان
با خشم انقلابی تو بیاثر شده است
لبخند خائنانۀ طیف منافقان
الگوی خانواده عملکرد مادر است
آری به تو شبیه شدند این مدافعان
از یُمن داغهای فراوان برای توست
عنوانِ «موسپیدترین مادر جوان»
بانوی آب و چادر خاکی که دیده است؟!
باد سیاه و شعلۀ آتش، امان امان!
افکار مادرانۀ خود را مرور کن:
«محسن» میان حلقۀ بازی کودکان
دوران حمل دغدغهاش را نداشتی
میرفت یا به این پسر خانه یا به آن
حالا ولی از آن همه امید و آرزو
چیزی نمانده غیر جنینی بدون جان
چشمان بیفروغ تو فانوس حیدر است
یا رب مخواه غربت کشتیشکستگان
صورت نهاد بر کف پایت حسین و گفت:
باشد بهشت زیر قدمهای مادران
گفتم حسین، روضه بخوانم برای تو:
«از آب هم مضایقه کردند کوفیان»
🗓 جمادی الثانی ۱۴۳۸ هجری قمری
🏷 #شعر #حضرت_فاطمه #فاطمیه
🆔 @Smh_Doaei