eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️تحریری حم؛ ♣️ سه دسته پروازی! 🚩 یکی از امتیازات امام حسین علیه‌السلام، شفاعت یوم‌الورود آن‌حضرت است. او تنها امامی‌ست که «شفیع یوم‌الورود» هستند. ضرورت نجات یوم‌الورود تا آنجاست که عذاب‌های حتی یک روز محشر هم قابل تحمل نیستند! قبل از جهنم حداقل ۱۱ نوع شکنجه در انتظار اهل قیامت - اعم از بهشتی و جهنمی - است که نستجیر بالله عبارتند از: (عطش شدید باستثناء آبی که به روزه‌داران می‌رسد) (جوع دردناک باستثناء غذائی که به اهل صیام می‌رسد) (کمبود شدید جا برای ایستادن تا چه رسد به نشستن بعلت فشردگی جمعیت!) در جزیره محشر محصور به اقیانوس جهنم (وزش طوفانهای سوزان جهنم از چهار طرف، آفتاب بی‌غروب از بالا، زمین تفتیده از پائین و ازدحام فشرده خلایق از هر سوی) لاینقطع (نعره‌های وحشتناک جهنم آمیخته با جیغ و فریادهای مردمان وحشت‌زده که حتی لحظه‌ای هم خاموش نمی‌شود) طولانی (و دادگاه‌های بی‌شمار برای ذره ذره اعمال فردی و جمعی) (حضور در محیط وحشت و اضطراب بی‌پایان) (یفرّ المرء من اخیه و من امه و ابیه و من صاحبته و بنیه!) و ظلمت (به استثناء نور متقین که البته شامل حال خودشان است و بس) و بی‌کسی و احساس به خود رهاشدگی کُشنده و شرمندگی شدید (ترهقها قترة) (هدف از گرفتاری قریب باتفاق انسانها به کلکسیون بدبختی‌های قیامت، تخفیف گناهانی است که حتی‌الامکان به جهنم نکشد) مفهوم «شفاعت خاصه یوم‌الورود» آنست که شفاعت اولیآءالله از روز دوم قیامت شروع می‌شود باستثناء سیدالشهداء که از همان یوم‌الورود آغاز می‌شود. سه گروه از انسان‌ها بمحض ورود به قیامت، بسوی بهشت پرواز می‌کنند و هیچکدام از شکنجه‌های صحرای محشر را نمی‌چشند: ۱- شهدآء راه خدای سبحان ۲- مشمولین شفاعت خاصه ۳- اهل نمازجماعت ۵ وعده «اللهم ارزقنا شفاعة‌الحسین یوم‌الورود» آمین ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠
☫﷽☫ @SMHM212 امر خطیر خطرشناسی و هشدار در بنیاد فقاهت! (بخش ۰۱) یعنی و یعنی روحانیت، عبارتند از: ۱) خطرشناسی ۲) هشدارگری در مقاله «جایگاه ابدی روحانیت» اشاره کردیم که منشأ و علت وجودی و روحانیت و ، آیه مبارکه ۱۲۳ سوره بدون است. (در بعضی نسخ ، آیه ۱۲۲ سوره شریفه ) ولیکن برخی از از بیان این آیه شریفه، واهمه دارند و از تبیین و حتی ذکر آن گریزانند! یعنی؛ در حالیکه آحاد روحانیت و اسلام، در نعمت و رحمت برخورداری از فضای و و حتی از سپهر و فضای حوزات علمیه و نیز یافتن متأثر از آن‌را، مدیون این آیه مبارکه هستند، با این حال بعضاً التفاتی به آن نداشته و (گویا که تعمد دارند آن‌را نادیده بگیرند!) بلکه جرأت نمی‌کنند توجه دیگران را به مفاهیم والای آن جلب نمایند! چرا؟! نشان به آن نشان که (بنده ۶۱ ساله‌ای که یک‌سوم عمرم به مسافرت در انواع بلاد اسلامی و غیراسلامی گذشته)، کمتر حوزه علمیه‌ای را دیده‌ام که تابلوی سر درب ورودی خود را با این تزیین کرده باشد! و البته این متحیره، محدود به بعضی از روحانیت نیست و بنظر می‌رسد، بسیاری از مردمان هم چندان علاقه‌ای به شنیدن و فهم مسئولیت‌آور آن ندارند! تدبری در مفاهیم خود این آیه شریفه، می‌تواند علل این آیه را روشن سازد. زیرا باید دقیقاً ملاحظه کرد که؛ در آیه ۱۲۲ قرآن؛ کلمه «لینذروا» چه سنخیّت و تناسبی با کلمه «لیتفقهوا» دارد؟! طبق مفاهیم این آیه؛ فقه یعنی و یعنی و هم بالتبع یعنی و یعنی ، فلذا «تفقه» یعنی ادراک و فهم دقایق و عواقب خطراتی که جامعه و آحاد آنرا تهدید می‌کند. زیرا کسی قادر به در باره است که خطرات را بشناسد و چرا قرآن از فقیه توقع دارد که پیوسته به هشدار بپردازد و دائماً اعلام خطر کند؟! آیا بجز اینست که در ذات فقه و بلکه محور بنیادی آن، خطرشناسی جهت دادن مردمان است؟! (مفهوم۱؛ تفقه و فقیهی که خطرشناسی و هشدارگری ندارد، اساساً فقاهت و فقیه نیست و «فقیه آل‌محمد» یعنی کانون خطردانی و هشدارگری) به همین دلیل؛ و در قرآن، معمولاً قرین هم به کار رفته‌اند. زیرا دانش، زاینده تقواست و تقوی هم از علم، نشأت می‌گیرد. (إنما یخشی الله من عباده العلماء) با دقت در این آیه، درمی‌یابیم که؛ سؤال و جوابی مقدر است مبنی بر اینکه؛ وقتی که فراگیری جهت اقامه «دیانت‌ورزی»؛ چنان امر خطیری است که می‌طلبد عموم مؤمنین بدان مبادرت و اهتمام بورزند ولیکن چنین مطلبی، بعللی عملاً امکان‌پذیر نیست و قرآن هم بر این مسئله، صحه می‌گذارد که؛ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً»؛ امکانپذیر نیست که همه به امر فراگیری امر کوچ نمایند! (کوچ بمفهوم دست شستن از زندگی عادی ولو در قالب مسافرت به شهری غریب و دور از وطن و بستگان) پس چه باید کرد؟! جواب آنست که؛ «آب را اگر نتوان کشید، پس بقدر باید چشید»! همان سخن (ص): «ما لا یُدرَک کلُّهُ لا یُترَک کلُّهُ»؛ آنچه را کامل به دست نمی‌آید، نباید به تمامی وانهاد. فلذا آیه با این سؤال (= مطالبه الهی) تکمیل می‌شود که؛ «فَلَوْ لَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ؟»؛ پس چرا از هر فرقه‌ای، طایفه‌ای کوچ نکنند؟ یعنی که از هر فرقه‌ای، طایفه‌ای باید کوچ کنند. چرا باید عده‌ای کوچ کنند؟! جواب: «لِيَتَفَقَّهُوا فِي‌الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» برای اینکه؛ در تفقه کنند تا زمانی که بسوی مردم خود برگشتند، آن‌ها را (به و جاری و آتی آن‌ها) هشدار بدهند تا شاید (امیدست) آن‌ها هم و احتیاط نمایند. بنابراین؛ چرخه مطلوب ، لزوم کوچیدن طایفه‌ای از مؤمنین برای فراگیری دقیق و عمیق امر خطرات و تهدیدات دنیوی و أُخروی مردمان برای زمانی است که بسوی ارتباط با مردم برمی‌گردند تا با تمام وجود خود (و بتعبیر امیرالمؤمنین؛ «أن لا یقارّوا»؛ با بی‌قراری و دل‌واپسی!) هشدار بدهند، بدون آنکه توقع داشته باشند که مردمان هم لابداً و حتماً به هشدارهای آنان، کمترین ترتیب‌اثری بدهند! (مفهوم۲؛ اگر مردمان نه تنها بی‌تفاوتی، بلکه دشمنی هم بورزند، فقیه باید به امر هشدار ورود یافته و به خطرگویی خود ادامه بدهد) (مفهوم۳؛ کسی/کسانی غیر از فقهای دینی، اعلام خطر و هشدار دادن ندارند. زیرا که این امر، مطلبی کاملاً است) (مفهوم۴؛ سخنرانی فقیه/فقهاء چیزی بجز خطررانی نیست!) ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۷ آبان۱۴۰۲ 🆔 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 💎 💠 کانال «حیفه این پیام‌ها را نبینی» 🌹