هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
خدمت پیامبر اعظم(ص)؛
برتر از خدمت کل خادمین
به بشریت در طول تاریخ،
همچون افضل بودن ضربت علیٍّ(ع) در یوم الخندق از عبادة جن و إنس! 👇
#ظهور در امتداد #عاشورا
و عاشورا در امتداد #بعثت
🔴🚩🔴🚩🔴🚩
#خدمت #خاتم_النبیّین؛
ارزشمند و بیبدیل و کمنظیر
👇👇👇
🟢🚩🟢🚩🟢🚩
🟢🚩🟢🚩
🟢🚩
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2931
بخش اول ☝️
👈 (بخش دوم)👇
۳) #علم:
انسان بلحاظ حضورش در عالم شهود تا حدودی بر ابعاد و اعماق آن واقف است که ایضا بدون استمداد از عالم غیب امکانپذیر نیست. لذا «علم» از جنس #غیب است که نصیب راسخین حاضر در شهود است.
آیا با کالبدشکافی مغز دانشمندان میتوان به علوم نهفته آنها دسترسی پیدا کرد؟!
اگر انسان (از طریق روح خود) با غیب مرتبط نبود، هیچ علمی هم برای خود تحصیل و ذخیره نمیکرد.
👌 #علم؛ نوری است که خالق متعال در #قلب هر کسی که بخواهد میتاباند چنانکه خاتمالنبیین فرمودند: «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشآء» لذا فرودگاه علم، قلب انسان است (نه مغز که مرکز #عقل اوست!)
🌹 مهیاترین قسمت از اجزاء انسان برای ارتباط با غیب، قلب اوست و لذا قلب را باید خیلی گرامی داشت و گرامیداشت آن به «مراقبت از نفوذ وساوس» شیطانی و توجهات نفسانی در آنست.
این مقدمات☝️ برای نیل به اصل مطلب، مورد اشاره قرار گرفت و اما اصل مطلب؛👇
👈 انسانها برای پیشبرد و موفقیت در زندگی دنیوی و أخروی و زندگانی مادی و معنوی خود، نیازمند «دانش+تجربه+خلاقیت» هستند ولیکن تحصیل این سه مطلب بنیادی؛ محتاج صرف بسی #زمان و #هزینه است.
⁉️ آیا راه میانبری وجود دارد که انسان بتواند با «صرف کمترین زمان و هزینه» و بلکه «بدون صرف هزینه و زمان» به میزان مطلوبی از دانش، تجربه و خلاقیت نائل گردد؟!
آن میزان از «علم، تجربه و خلاقیت»ی که او را از «فرش عالم شهود» به «عرش عالم غیب»، سوق دهد.
🌀 آری! کافیست که بتواند با عالم غیب، #ارتباط_مستقیم پیدا کند تا بتواند حوائج سهگانه #دانش، #تجربه و #خلاقیت را در قالب «بستههای معرفتی» دریافت نموده و به گونهای به دنیا منتقل نماید که در اینجا کاربردی هم باشد. اما چگونه؟!
✌️ اگر کسی یا کسانی بتوانند از طریق «ارتباط مستقیم با غیب»، #حوائج_ضروری برای #زندگانی_دُنیا و مهمتر از آن برای #زندگانی_عُقبی را فراهم سازند، قاعدتا آنان توانستهاند بزرگترین و ارزشمندترین و گرانبهاترین «خدمت به بشریت» را به جای آورند.
💠 آری! از چنین منظری؛ پیامبر اعظم(ص) توانستند صیاد اعظمی باشند که #دین_أکمل را از غیب دریافت نموده و بصورت کاربردی به #جوامع_بشری اهداء نمایند آنهم بدون درخواست هیچگونه «أجر»ی که اساساً #أجر_رسالت قابل محاسبه و پرداخت نیست! از بس که سنگین است ولو اینکه تمام #جن و #إنس و بلکه #ملائک عالم برای این امر سترگ، بسیج شوند. هرگز نخواهند توانست ذرهای از آنرا جبران نمایند ولیکن برای آنکه ادای دِیْنی کرده باشند، میتوانند به #اهل_البیت علیهمالسلام #محبت بورزند.
😡 #عاشورا مظهر «خیانت عظمای بشریت» به خدمت عظمای رسولالله(ص) است و حال در #انتظار_ظهور آخرین بازمانده اهلالبیت هستیم.
و اینکه به چه چیزی میاندیشیم؛ «محبت» مطلوب یا «خیانت» مجدد؟!!
(تحریر مختصری از معارف اسلام ناب محمدی بمناسبت گرامیداشت ایام فرخنده؛ بعثت محمد مصطفی، میلاد سیدالشهدآء و نیمه شعبان المعظم)
🚩🟢
🚩🟢🚩🟢
🚩🟢🚩🟢🚩🟢
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
دبیر کل حزب وحدت و عدالت
بهار ۱۴۰۰ هجری شمسی
👌 بازنشر بمناسبت گرامیداشت میلاد مبارک پیامبر اعظم (صلوات الله و سلامه علیه و آله و آبائه)
۱۰ مهر ۱۴۰۲
(این مقاله را برای اولینبار حدود دو سال قبل در پیامرسان واتساپ به اشتراک گذاشته بودم)🙏🌹
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع):
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
لذّت در حضیض ذلّت!
ذلّت در اوج لذّت!
🙄(قهر با دنیا!!!)😳
👈(بخش اول):
⁉️ ذلت یا لذت، مسئله اینست
{لذت+ذلت}؛ ارزانی خودتان!
و «هیهات منّا الذلّة»
😓 (پیشاپیش از بابت جسارت سخیفانه مورد اشاره در متن، از همه خوانندگان محترم عذرخواهی میکنم ولیکن برای انتقال مفهوم مد نظر خود، متاسفانه مثال مناسبتری سراغ نداشتم!)
🌀 سال ۱۳۸۱ که در فرهنگسرای #علوم مشغول خدمت (طراحی و برنامهریزی برای توسعه «نوآوری و #خلاقیت شهروندان» و «حمایت از #نخبگان و ابتکارآفرینان» ۶گانه و نیز تأسیس #انجمن_نخبگان_ایران و پیگیر نخستین «دیدار نخبگان با مقام معظم رهبری» که بالاخره در ۱۳۸۱/۸/۸ انجام شد) بودم، قریب باتفاق کارکنان آن، متاسفانه فریب #فتنه #توسعه_سیاسی دوم خردادیهای مرموز و مارموز را خورده و لذا بیش از #علمی بودن، #سیاسی و #جناحی شده بودند!
و اکثریتشان هوادار «مدعیان دروغین #اصلاح_طلبی» و لذا مرا به طرفداری از «مدعیان کذّاب #اصول_گرایی» متهم میکردند و تقریبا هر روز چالش داشتیم!
(علیرغم آنکه بنده علیه مدعیان پوچ اصولگرائی هم که حماقتشان آشکار بود و هست، همچون مدعیان پوچ اصلاحطلبی که وقاحتشان آشکار بود و هست، صریحا گارد نقادی و مخالفت داشتم و دارم ولیکن هر دو طرف هنگام اعتراض، مرا متهم به طرفداری از رقیب خود میکردند و میکنند!! که لعنت خدا و شهدآء بر هر دو باد)
شاید در مجال مناسبی به محتوای آن گفتگوها بپردازم اما در اینجا قصد ورود به آنها را ندارم و اینکه؛ تمام پروژههائی از قبیل؛ #گفتگوی_تمدنها، «گفتمان بجای موشک»، #اسلام_رحمانی، «اسلام معنوی» و امثالهم در امتداد #جهاد_ستیزی دیرینه #یهود و #صهیونیزم علیه #اسلام_ناب است که معمولا توسط «نفوذیها» یا «متأثرین از نفوذیها» یکی پس از دیگری به منصه اجراء در میآید. در اینجا میخواهم به نکتهای اشاره کنم که به تهمت ناجوانمردانه «قهر با دنیا»! مربوط میشود؛ بهتانی که جاهلانه یا مغرضانه به #نظام ما و #انقلابیون نسبت میدهند!
یکی از مباحث آن روزهای ما مقوله «گفتگوی تمدنها»ی #خاتمی بود که معاون #فرهنگسرا سعی وافری در «تئوریزاسیون اسلامی» آن داشت و در قبال نظر بنده (که بر مواجهه علمی و #فناوری با #غرب تأکید داشتم) مکررا میگفت: شما اگر حجةالاسلام هستی من هم نوه آیةالله (ربانی؟) هستم!
البته قدری عجیب بنظر میرسید؛ من #روحانی و #فرهنگی و #حوزوی بر ضرورت مواجهه #فناورانه (سختافزاری و موشکی) با غرب اصرار داشتم و اینکه #غرب_وحشی گوشش بدهکار #گفتگو و #مذاکره و #مصالحه نرمافزارانه نیست و آنها که عمدتا فارغالتحصیلان رشتههای علمی و #فنی دانشگاهها بودند، مایل نبودند بغیر از «گفتمان مثلا صلحجویانه با غرب وحشی» هیچ حرفی بشنوند!!
تا اینکه در یکی از آن گفتگوهای تند و تیز معمول، یکی از کتابدارهای فرهنگسرا هم (بنظرم قاسمی؛ که معمولا ساکت و شنونده بود!) وارد مباحث و #مناظره ما شد و در جایی از لابلای حرفها خطاب به من گفت: حاجآقا اجازه بدهید من دیدگاه معاون را با یک مثال ساده برای شما خیلی واضح توضیح بدهم. ببینید؛ تصور کنید که چند نفر غلچماق وحشی ریختن سرتان و شما را غل و زنجیر و برهنه کرده و امکان هرگونه تحرک و فراری را از شما گرفتهاند و دارند با بدمستی تمام به شما تجاوز میکنند! در این حالت آیا بجای داد و فریاد و جیغ و خشم و عصبانیت، بهتر نیست که سعی کنید، از مفعول واقع شدن خود #لذت ببرید؟! (🤨بنظرم به رقیب من کنایه زد!) 😱 (باز هم از ذکر این مثال عذرخواهی میکنم)😔😓🙈🙊
👌 در جواب چنین توجیه زمختی گفتم: #سبحان_الله!
«هیهات منّا الذلة» برای همین مواقع است.
#ذلت هرگز پذیرفتنی نیست و نمیتواند قرین لذت باشد مگر برای کسی که #دیوث و بیغیرت و نانجیب باشد و هر قدر هم که ذلت را تئوریزه کنید ما هرگز زیر بار آن نخواهیم رفت.
چنانکه رهبر آزادگان تاریخ بین «ذِلَّت» و «سِلَّت»، #شمشیر را برگزید و تن به خواری نداد.
✅ «بیبصیرتها»ئی که (در لباسهای گوناگون!) ما را دعوت به «گفتگو و مذاکره» و «آشتی با دنیا» میکنند و اینکه قهر با دنیا غلط است و از «اسلام رحمانی» دم میزنند، در واقع وقیحانه و احمقانه دارند ما را به لذت در لوای ذلت دعوت میکنند!
⁉️ «لذت در ذیل تجاوز و سلت» واقعا چه وجاهتی دارد که #ملت_مظلوم و #نظام_عزیز ما را بدان توصیه میکنید؟!
و حال آنکه «ما ملت امام حسینیم»، «ما ملت شهادتیم»، «ما ملت عزتیم» و
«هیهات منا الذلة» در خون و تک تک سلولهای وجود ما #ایرانیان_اصیل است.
⁉️ آیا اینها نمیدانند؛ دنیایی که اینها از آن دم میزنند، قریب باتفاقشان چیزی بجز رژیمهای جعلی #صهیونیزم_شیطانی حاکم بر کشورهای قدرتمند نیست؟!
...ادامه دارد👇
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/3680
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
آبان ۱۳۹۹
💠 کانال اطلاعرسانی حم (یک از هزاران)
حیفه نبینی
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
💠
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
دخترک مسئولان!
(بخش ۴):
ر. بسیاری از مدیران ما صرفنظر از #دانستن، #خواستن و #توانستن که دارند یا ندارند، در امر #ردّ_مانع، مشکل جدی دارند. یعنی شاید بسیاری از آنها در مدیریت امور ذیربط به مجموعه خود، هم «میدانند» و هم «میخواهند» و هم «میتوانند» و احیاناً دارای بالاترین نمره «دانائی، پویایی و توانائی» هم هستند ولیکن در مواجهه با انواع موانع طبیعی یا مصنوعی (اعم از موانع بنیادی و سیاسی) و تحمیلی، مدیریتشان دچار «تسویف» (نوعی توقف و درجا زدن) میشود. گوئی که منتظر مانعی بودند تا متوقف شوند! این دسته از مدیران بیش از «هدایت، نظارت و حمایت» نیازمند جرأت (از جنس #نوآوری و #خلاقیّت) هستند. همچنانکه مقام معظم رهبری فرمودند: «نوآوری جرأت میخواهد».
مراد از مانع یا موانع در اینجا نادانی به کار یا بیارادگی و یا ناتوانی و بیعرضگی نسبت به انجام کار نیست بلکه چیزهایی است که حلّ و رفع و ردّ آنها نیازمند #جهاد و #اجتهاد و #جرأت است. آنچنان که تمام تلاش و نهایت کوشش و اوج عزم و احساس مسئولیّت تام و تمام مدیر را به خود معطوف نماید. همان چیزی که آنرا باید «همت مضاعف و کار مضاعف» نامید. در این خصوص هم لازمست که؛
اولاً) با نهایت دقت مدیرانی گزینش شوند که از جهد و جرأت و همّت لازم و بلکه کافی برخوردار باشند نه آنکه علیرغم اتصاف و اتکاء به دانایی، پویایی و توانایی خود، موانع را (ولو بسیار بزرگ و عمیق و بلندتر از حوزه کاری ذیربط) بهانه برای رکود خود قرار دهند. نباید اجازه داد #مدیران_منفعل جای #مدیران_مجتهد را بگیرند.
ثانیاً) برنامه جهد و جرأتیابی مدیران باید تبدیل به فرایندی ثابت و مؤثر و مداوم در درون #نظام گردد و بدون تأثیرپذیری از باندهای مافیای قدرت و ثروت و سوار بر امواج انواع «رسانههای سنتی و صنعتی»، مدیران را مورد ارزشیابی خود قرار دهد و «ترسوهای دلنازک» را کنار زده و «دلیران دلسوز» را اعتلاء بخشد.
ک. بسیاری از مدیران ما نه تنها «د.خ.ت.ر.» ندارند بلکه «دخترک» هم ندارند! یعنی از «تشکر» مدیریّتی فقط «تشر» مدیریّتی را بلدند و از «ک» آن محروم هستند فلذا زیردستانشان بجای تشکر فقط تشر میشنوند!
حال شما میتوانید بجای دخترک، «درختک» بکارید! ولیکن منظور ما کاملاً روشن است و مدیرانی اعلم، اعدل، اتقی، اشجع و ابصر میخواهیم.
البته هر آنچه گفته آمد مسئلهای همگانی است و در همه اقشار جامعه و عموم مردم هم مصداقیّت دارد و نه اینست که مختص مدیران و مسئولان باشد. فتأمل!
در پایان از تمام مدیرانی که دخترکی دارند بسیار سپاسگزارم. والسلام
سید محمد حسینی (منتظر)
۲۱ آذر ۱۳۸۳
فرهنگسرای خاوران
این مقاله ☝️را بعد از شرکت در دوره آموزشی سه چهار ماهه مدیران فرهنگسراهای سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران (در محل فرهنگسرای پارک ساعی)، نوشتم.
⁉️ در آخرین دقایق دوره، استاد مرعشی، از بنده پرسیدند: اگر روزی توانی یافتید که بر مدیران ایران، چنان سلطهای پیدا کنید که همه آنها را در دریا بریزید، آیا واقعاً این کار را میکنید؟!
گفتم: نخیر استاد!
گفت: پس با آنها چه میکنید؟
گفتم: باید به این مسئله فکر بکنم!
گفت: نتیجه فکرتونو منتشر کنید!
و حاصل آن تفکر (چارهجویی) برای حل معضل مدیریت در ایران، این شد که باید مدیران ایرانی ۵ نوع #مهارت_بنیادی را فرا بگیرند فلذا این مهارتها در قالب این مقاله، تنظیم گردید.
نظر شما چیست؟
انصافاً بعد از حداقل دو دهه از این یافتهای که تحریر شد، آیا میتوان خدشهای بر کلیات یا جزئیات مفاد آن وارد کرد؟!
براستی چه کنیم با انبوه مدیرانی که دخترک ندارند؟!
سخنگوی دولت را دیدید همین دو سه روز پیش با چه لحنی با دانشجویان برخورد کرد؟!
و سایر اعضای دولت پزشکیان که دارای چه بافت متضادی با آن شاکلهای هستند که انتظار میرود باشند!
اوضاع مدیریتی کشور نسبت به بیست سال قبل که برآورد شد و در این مقاله منعکس شد، آیا بهتر شده یا بدتر؟!
متأسفانه همین مدیریتهای غلط است که نهایتاً کار را میکشد به #فروپاشی_نظام، چنانکه اوضاع سوریه جلوی چشمان ماست که چگونه کشوری و ملتی بر باد رفت؟!
اگرچه باید به تعبیر دیروز #امام_جامعه باید امیدوار باشیم که جوانان سوریه و منطقه به خودشان بیایند و #بلاد_اسلامی را نجات بدهند.
اما بدون اصلاح فرایندهایی که موجب بهبودی اوضاع مدیریتی جامعه بشود، امکانپذیر است؟!
در هر حال، ایران باید الگوی اصلاحات بنیادینی باشد که بدون آنها همهچیز در وضعیت ناترازی قرار میگیرند. بدترین ناترازیها در عرصه مدیریتی است که سایر ناترازیها را رقم میزنند و بر ملت و حتی آیندگان تحمیل میکنند.
در حالیکه امیرالمؤمنین(ع) صریحاً میفرمایند؛ مدیران عوضی، باعث فروپاشی دولت هستند، ما دولت را سپردهایم به یک مشت رئیس و مدیر عوضی!
#فروپاشی
#اضمحلال
#نفوذی
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۲۲
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏