eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ خدمت پیامبر اعظم(ص)؛ برتر از خدمت کل خادمین به بشریت در طول تاریخ، همچون افضل بودن ضربت علیٍّ(ع) در یوم الخندق از عبادة جن و إنس! 👇 در امتداد و عاشورا در امتداد 🔴🚩🔴🚩🔴🚩 ؛ ارزشمند و بی‌بدیل و کم‌نظیر 👇👇👇 🟢🚩🟢🚩🟢🚩 🟢🚩🟢🚩 🟢🚩 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2931 بخش اول ☝️ 👈 (بخش دوم)👇 ۳) : انسان بلحاظ حضورش در عالم شهود تا حدودی بر ابعاد و اعماق آن واقف است که ایضا بدون استمداد از عالم غیب امکانپذیر نیست. لذا «علم» از جنس است که نصیب راسخین حاضر در شهود است. آیا با کالبدشکافی مغز دانشمندان می‌توان به علوم نهفته آن‌ها دسترسی پیدا کرد؟! اگر انسان (از طریق روح خود) با غیب مرتبط نبود، هیچ علمی هم برای خود تحصیل و ذخیره نمی‌کرد. 👌 ؛ نوری است که خالق متعال در هر کسی که بخواهد می‌تاباند چنانکه خاتم‌النبیین فرمودند: «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشآء» لذا فرودگاه علم، قلب انسان است (نه مغز که مرکز اوست!) 🌹 مهیاترین قسمت از اجزاء انسان برای ارتباط با غیب، قلب اوست و لذا قلب را باید خیلی گرامی داشت و گرامیداشت آن به «مراقبت از نفوذ وساوس» شیطانی و توجهات نفسانی در آنست. این مقدمات☝️ برای نیل به اصل مطلب، مورد اشاره قرار گرفت و اما اصل مطلب؛👇 👈 انسان‌ها برای پیشبرد و موفقیت در زندگی دنیوی و أخروی و زندگانی مادی و معنوی خود، نیازمند «دانش+تجربه+خلاقیت» هستند ولیکن تحصیل این سه مطلب بنیادی؛ محتاج صرف بسی و است. ⁉️ آیا راه میانبری وجود دارد که انسان بتواند با «صرف کمترین زمان و هزینه» و بلکه «بدون صرف هزینه و زمان» به میزان مطلوبی از دانش، تجربه و خلاقیت نائل گردد؟! آن میزان از «علم، تجربه و خلاقیت‌»ی که او را از «فرش عالم شهود» به «عرش عالم غیب»، سوق دهد. 🌀 آری! کافیست که بتواند با عالم غیب، پیدا کند تا بتواند حوائج سه‌گانه ، و را در قالب «بسته‌های معرفتی» دریافت نموده و به گونه‌ای به دنیا منتقل نماید که در اینجا کاربردی هم باشد. اما چگونه؟! ✌️ اگر کسی یا کسانی بتوانند از طریق «ارتباط مستقیم با غیب»، برای و مهمتر از آن برای را فراهم سازند، قاعدتا آنان توانسته‌اند بزرگترین و ارزشمندترین و گرانبهاترین «خدمت به بشریت» را به جای آورند. 💠 آری! از چنین منظری؛ پیامبر اعظم(ص) توانستند صیاد اعظمی باشند که را از غیب دریافت نموده و بصورت کاربردی به اهداء نمایند آنهم بدون درخواست هیچگونه «أجر»ی که اساساً قابل محاسبه و پرداخت نیست! از بس که سنگین است ولو اینکه تمام و و بلکه عالم برای این امر سترگ، بسیج شوند. هرگز نخواهند توانست ذره‌ای از آنرا جبران نمایند ولیکن برای آنکه ادای دِیْنی کرده باشند، می‌توانند به علیهم‌السلام بورزند. 😡 مظهر «خیانت عظمای بشریت» به خدمت عظمای رسول‌الله(ص) است و حال در آخرین بازمانده اهل‌البیت هستیم. و اینکه به چه چیزی می‌اندیشیم؛ «محبت» مطلوب یا «خیانت» مجدد؟!! (تحریر مختصری از معارف اسلام ناب محمدی بمناسبت گرامیداشت ایام فرخنده؛ بعثت محمد مصطفی، میلاد سیدالشهدآء و نیمه شعبان المعظم) 🚩🟢 🚩🟢🚩🟢 🚩🟢🚩🟢🚩🟢 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیر کل حزب وحدت و عدالت بهار ۱۴۰۰ هجری شمسی 👌 بازنشر بمناسبت گرامیداشت میلاد مبارک پیامبر اعظم (صلوات الله و سلامه علیه و آله و آبائه) ۱۰ مهر ۱۴۰۲ (این مقاله را برای اولین‌بار حدود دو سال قبل در پیام‌رسان واتساپ به اشتراک گذاشته بودم)🙏🌹 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ لذّت در حضیض ذلّت! ذلّت در اوج لذّت! 🙄(قهر با دنیا!!!)😳 👈(بخش اول): ⁉️ ذلت یا لذت، مسئله اینست {لذت+ذلت}؛ ارزانی خودتان! و «هیهات منّا الذلّة» 😓 (پیشاپیش از بابت جسارت سخیفانه مورد اشاره در متن، از همه خوانندگان محترم عذرخواهی می‌کنم ولیکن برای انتقال مفهوم مد نظر خود، متاسفانه مثال مناسبتری سراغ نداشتم!) 🌀 سال ۱۳۸۱ که در فرهنگسرای مشغول خدمت (طراحی و برنامه‌ریزی برای توسعه «نوآوری و شهروندان» و «حمایت از و ابتکارآفرینان» ۶گانه و نیز تأسیس و پیگیر نخستین «دیدار نخبگان با مقام معظم رهبری» که بالاخره در ۱۳۸۱/۸/۸ انجام شد) بودم، قریب باتفاق کارکنان آن، متاسفانه فریب دوم خردادی‌های مرموز و مارموز را خورده و لذا بیش از بودن، و شده بودند! و اکثریتشان هوادار «مدعیان دروغین » و لذا مرا به طرفداری از «مدعیان کذّاب » متهم می‌کردند و تقریبا هر روز چالش داشتیم! (علیرغم آنکه بنده علیه مدعیان پوچ اصولگرائی هم که حماقت‌شان آشکار بود و هست، همچون مدعیان پوچ اصلاح‌طلبی که وقاحت‌شان آشکار بود و هست، صریحا گارد نقادی و مخالفت داشتم و دارم ولیکن هر دو طرف هنگام اعتراض، مرا متهم به طرفداری از رقیب خود می‌کردند و می‌کنند!! که لعنت خدا و شهدآء بر هر دو باد) شاید در مجال مناسبی به محتوای آن گفتگوها بپردازم اما در اینجا قصد ورود به آنها را ندارم و اینکه؛ تمام پروژه‌هائی از قبیل؛ ، «گفتمان بجای موشک»، ، «اسلام معنوی» و امثالهم در امتداد دیرینه و علیه است که معمولا توسط «نفوذی‌ها» یا «متأثرین از نفوذی‌ها» یکی پس از دیگری به منصه اجراء در می‌آید. در اینجا می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که به تهمت ناجوانمردانه «قهر با دنیا»! مربوط می‌شود؛ بهتانی که جاهلانه یا مغرضانه به ما و نسبت می‌دهند! یکی از مباحث آن روزهای ما مقوله «گفتگوی تمدن‌ها»ی بود که معاون سعی وافری در «تئوریزاسیون اسلامی» آن داشت و در قبال نظر بنده (که بر مواجهه علمی و با تأکید داشتم) مکررا می‌گفت: شما اگر حجة‌الاسلام هستی من هم نوه آیةالله (ربانی؟) هستم! البته قدری عجیب بنظر می‌رسید؛ من و و بر ضرورت مواجهه (سخت‌افزاری و موشکی) با غرب اصرار داشتم و اینکه گوشش بدهکار و و نرم‌افزارانه نیست و آنها که عمدتا فارغ‌التحصیلان رشته‌های علمی و دانشگاهها بودند، مایل نبودند بغیر از «گفتمان مثلا صلح‌جویانه با غرب وحشی» هیچ حرفی بشنوند!! تا اینکه در یکی از آن گفتگوهای تند و تیز معمول، یکی از کتابدارهای فرهنگسرا هم (بنظرم قاسمی؛ که معمولا ساکت و شنونده بود!) وارد مباحث و ما شد و در جایی از لابلای حرفها خطاب به من گفت: حاج‌آقا اجازه بدهید من دیدگاه معاون را با یک مثال ساده برای شما خیلی واضح توضیح بدهم. ببینید؛ تصور کنید که چند نفر غلچماق وحشی ریختن سرتان و شما را غل و زنجیر و برهنه کرده‌ و امکان هرگونه تحرک و فراری را از شما گرفته‌اند و دارند با بدمستی تمام به شما تجاوز می‌کنند! در این حالت آیا بجای داد و فریاد و جیغ و خشم و عصبانیت، بهتر نیست که سعی کنید، از مفعول واقع شدن خود ببرید؟! (🤨بنظرم به رقیب من کنایه زد!) 😱 (باز هم از ذکر این مثال عذرخواهی می‌کنم)😔😓🙈🙊 👌 در جواب چنین توجیه زمختی گفتم: ! «هیهات منّا الذلة» برای همین مواقع است. هرگز پذیرفتنی نیست و نمی‌تواند قرین لذت باشد مگر برای کسی که و بی‌غیرت و نانجیب باشد و هر قدر هم که ذلت را تئوریزه کنید ما هرگز زیر بار آن نخواهیم رفت. چنانکه رهبر آزادگان تاریخ بین «ذِلَّت» و «سِلَّت»، را برگزید و تن به خواری نداد. ✅ «بی‌بصیرت‌ها»ئی که (در لباسهای گوناگون!) ما را دعوت به «گفتگو و مذاکره» و «آشتی با دنیا» می‌کنند و اینکه قهر با دنیا غلط است و از «اسلام رحمانی» دم می‌زنند، در واقع وقیحانه و احمقانه دارند ما را به لذت در لوای ذلت دعوت می‌کنند! ⁉️ «لذت در ذیل تجاوز و سلت» واقعا چه وجاهتی دارد که و ما را بدان توصیه می‌کنید؟! و حال آنکه «ما ملت امام حسینیم»، «ما ملت شهادتیم»، «ما ملت عزتیم» و «هیهات منا الذلة» در خون و تک تک سلولهای وجود ما است. ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ دنیایی که اینها از آن دم می‌زنند، قریب باتفاقشان چیزی بجز رژیم‌های جعلی حاکم بر کشورهای قدرتمند نیست؟! ...ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/3680 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) آبان ۱۳۹۹ 💠 کانال اطلاع‌رسانی حم (یک از هزاران) حیفه نبینی 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 دخترک مسئولان! (بخش ۴): ر. بسیاری از مدیران ما صرف‌نظر از ، و که دارند یا ندارند، در امر ، مشکل جدی دارند. یعنی شاید بسیاری از آنها در مدیریت امور ذیربط به مجموعه خود، هم «می‌دانند» و هم «می‌خواهند» و هم «می‌توانند» و احیاناً دارای بالاترین نمره «دانائی، پویایی و توانائی» هم هستند ولیکن در مواجهه با انواع موانع طبیعی یا مصنوعی (اعم از موانع بنیادی و سیاسی) و تحمیلی، مدیریتشان دچار «تسویف» (نوعی توقف و درجا زدن) می‌شود. گوئی که منتظر مانعی بودند تا متوقف شوند! این دسته از مدیران بیش از «هدایت، نظارت و حمایت» نیازمند جرأت (از جنس و ) هستند. همچنانکه مقام معظم رهبری فرمودند: «نوآوری جرأت می‌خواهد». مراد از مانع یا موانع در اینجا نادانی به کار یا بی‌ارادگی و یا ناتوانی و بی‌عرضگی نسبت به انجام کار نیست بلکه چیزهایی است که حلّ و رفع و ردّ آنها نیازمند و و است. آنچنان که تمام تلاش و نهایت کوشش و اوج عزم و احساس مسئولیّت تام و تمام مدیر را به خود معطوف نماید. همان چیزی که آنرا باید «همت مضاعف و کار مضاعف» نامید. در این خصوص هم لازمست که؛ اولاً) با نهایت دقت مدیرانی گزینش شوند که از جهد و جرأت و همّت لازم و بلکه کافی برخوردار باشند نه آنکه علیرغم اتصاف و اتکاء به دانایی، پویایی و توانایی خود، موانع را (ولو بسیار بزرگ و عمیق و بلندتر از حوزه کاری ذیربط) بهانه برای رکود خود قرار دهند. نباید اجازه داد جای را بگیرند. ثانیاً) برنامه جهد و جرأت‌یابی مدیران باید تبدیل به فرایندی ثابت و مؤثر و مداوم در درون گردد و بدون تأثیرپذیری از باندهای مافیای قدرت و ثروت و سوار بر امواج انواع «رسانه‌های سنتی و صنعتی»، مدیران را مورد ارزشیابی خود قرار دهد و «ترسوهای دل‌نازک» را کنار زده و «دلیران دلسوز» را اعتلاء بخشد. ک. بسیاری از مدیران ما نه تنها «د.خ.ت.ر.» ندارند بلکه «دخترک» هم ندارند! یعنی از «تشکر» مدیریّتی فقط «تشر» مدیریّتی را بلدند و از «ک» آن محروم هستند فلذا زیردستانشان بجای تشکر فقط تشر می‌شنوند! حال شما می‌توانید بجای دخترک، «درختک» بکارید! ولیکن منظور ما کاملاً روشن است و مدیرانی اعلم، اعدل، اتقی، اشجع و ابصر می‌خواهیم. البته هر آنچه گفته آمد مسئله‌ای همگانی است و در همه اقشار جامعه و عموم مردم هم مصداقیّت دارد و نه اینست که مختص مدیران و مسئولان باشد. فتأمل! در پایان از تمام مدیرانی که دخترکی دارند بسیار سپاسگزارم. والسلام سید محمد حسینی (منتظر) ۲۱ آذر ۱۳۸۳ فرهنگسرای خاوران این مقاله ☝️را بعد از شرکت در دوره آموزشی سه چهار ماهه مدیران فرهنگسراهای سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران (در محل فرهنگسرای پارک ساعی)، نوشتم. ⁉️ در آخرین دقایق دوره، استاد مرعشی، از بنده پرسیدند: اگر روزی توانی یافتید که بر مدیران ایران، چنان سلطه‌ای پیدا کنید که همه آنها را در دریا بریزید، آیا واقعاً این کار را می‌کنید؟! گفتم: نخیر استاد! گفت: پس با آن‌ها چه می‌کنید؟ گفتم: باید به این مسئله فکر بکنم! گفت: نتیجه فکرتونو منتشر کنید! و حاصل آن تفکر (چاره‌جویی) برای حل معضل مدیریت در ایران، این شد که باید مدیران ایرانی ۵ نوع را فرا بگیرند فلذا این مهارت‌ها در قالب این مقاله، تنظیم گردید. نظر شما چیست؟ انصافاً بعد از حداقل دو دهه از این یافته‌ای که تحریر شد، آیا می‌توان خدشه‌ای بر کلیات یا جزئیات مفاد آن وارد کرد؟! براستی چه کنیم با انبوه مدیرانی که دخترک ندارند؟! سخنگوی دولت را دیدید همین دو سه روز پیش با چه لحنی با دانشجویان برخورد کرد؟! و سایر اعضای دولت پزشکیان که دارای چه بافت متضادی با آن شاکله‌ای هستند که انتظار می‌رود باشند! اوضاع مدیریتی کشور نسبت به بیست سال قبل که برآورد شد و در این مقاله منعکس شد، آیا بهتر شده یا بدتر؟! متأسفانه همین مدیریت‌های غلط است که نهایتاً کار را می‌کشد به ، چنانکه اوضاع سوریه جلوی چشمان ماست که چگونه کشوری و ملتی بر باد رفت؟! اگرچه باید به تعبیر دیروز باید امیدوار باشیم که جوانان سوریه و منطقه به خودشان بیایند و را نجات بدهند. اما بدون اصلاح فرایندهایی که موجب بهبودی اوضاع مدیریتی جامعه بشود، امکانپذیر است؟! در هر حال، ایران باید الگوی اصلاحات بنیادینی باشد که بدون آن‌ها همه‌چیز در وضعیت ناترازی قرار می‌گیرند. بدترین ناترازی‌ها در عرصه مدیریتی است که سایر ناترازی‌ها را رقم می‌زنند و بر ملت و حتی آیندگان تحمیل می‌کنند. در حالی‌که امیرالمؤمنین(ع) صریحاً می‌فرمایند؛ مدیران عوضی، باعث فروپاشی دولت هستند، ما دولت را سپرده‌ایم به یک مشت رئیس و مدیر عوضی! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏