eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نگاه درست و نگاه غلط! امام خامنه‌ای برای ، شرط شاخصی را با عنوان داشتن آن‌ها، قائل هستند که در بدان اشاره فرمودند. مقبولیت نیز خارج از این قاعده نیست. هر شخص حقیقی (یا حقوقی در قالب فرضاً یک حزب سیاسی)، موظف و مکلف است که پیوسته بدنبال «نگاه درست» در همه‌چیز باشد و از بپرهیزد. بویژه اگر آن نگاه، معطوف به و باشد. در این میان، اشخاصی هم هستند که بدون برخورداری از ذره‌ای نگاه درست، بدنبال تزریق و تحمیل «نگاه غلط» و خود به دیگران هستند! که مثال بارز آن، دکتر صادق زیباکلام است (البته از باب زلفعلی گفتن به کچل! وگرنه «کذاب زشت‌کلام»، مناسب‌تر است) که کلکسیون مشعشعی از انواع اعوجاجات در عرصه‌های مختلف سیاسی و حتی دینی دارد! بدبخت آن دانشجوهایی که سال‌ها در سیطره چنین افراد مفلوکی بوده‌اند! نمونه بارز و برگی ماندگار از کتاب قطور وی همین خزعبلات او در باره توان برخورد با در این کلیپ است که امروزه در دست به دست می‌شود! چنین (!!!) باید از و (که البته هیچ بهره‌ای از آن‌ها ندارد!) باید تا آخر خود به گوشه‌ای بخزد و دیگر هیچگاه دم بر نیاورد اگر ذره‌ای حیاء و شرف و غیرت و عزت داشته باشد که صد البته ندارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۸ اردیبهشت۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش چهارم): نمونه دیگر؛ به حجة‌الاسلام و المسلمین؛ ابوترابی‌فرد (امام جمعه موقت فعلی تهران)، عرض کردم: جنابعالی، آدم با سوادی هستید و حیف است شما به پای اصولگراها و سهم‌خواهان آن‌ها بسوزید. خصوصاً که نایب‌رئیس مجلس هم هستید و شکست شما در انتخابات پیش رو برای بنده غصه‌آور است و... ایشان مرا به آقازاده خودشان ارجاع دادند که حقوق و وکالت خوانده و رئیس ستاد ایشان بود و ۱۶ نفر از اساتید ارشد دانشگاه بعنوان مشاورین عالی‌مقام در خدمت او بودند. رفتم و گفتگوی نه‌چندان مفصلی با هم داشتیم. راهکاری سراغ داشتم که اگر همکاری می‌کردند، امکان داشت، لااقل ایشان وارد مجلس بشوند ولیکن با تسویفی متکبرانه، بی‌اعتنایی کردند و متاسفانه ایشان هم جزو لیست اصولگراها باخت! (و آن ۱۶ مشاور ارشد هم هیچ غلطی نتوانستند بکنند!) و باز هم نمونه دیگر؛ حجة‌الاسلام والمسلمین؛ مصباحی‌مقدم، بعد از شکست انتخاباتی ۱۳۹۴ اصولگراها (که خود وی هم جزو لیست نامزدهای مجلس بود)، در عین‌حال بمنظور قدردانی، دست‌اندرکاران ستاد انتخاباتی خود را به صرف شامی در رستوران طلائیه دعوت کردند و بنده هم که در یکی از سفرهای تبلیغاتی در معیت ایشان بودم، دعوت شدم. در آن‌جلسه به ایشان عرض کردم: لازمه که این ناکامی اصول‌گراها در مجلس، مورد آسیب‌شناسی قرار بگیرد و... ایشان گفتند: جنابعالی که اهل آسیب‌شناسی هستید، بفرمایید؛ علت شکست ما چه بود؟! گفتم: بنظرم علل مختلفی داشت. گفت: مثلاً؟! گفتم: مثلاً اینکه با طناب جبهه پایداری و... رفتید به چاه! گفت: اگر این ائتلاف را هم نمی‌کردیم که همین تعداد رأی هم نصیب ما نمی‌شد! گفتم: الفاتحه! بشنو از نی چون حکایت می‌کند از جدایی‌ها شکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم الغرض؛ علت اصلی شکست اصولگراها عدم التفات به تحلیل دقیق وضعیت روانی جامعه و عدم خلاقیت در اتخاذ تدابیر مناسب و مؤثر است که نمونه وحشتناک آن، جلسه هرزه‌خوانی شهره به با شهید آ.رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ بود! و عجیب‌تر اینکه بنده هر وقت خواستم کمکی بکنم با برچسب « به به پیشگوی اعظم!!» مرا به سخره گرفته‌اند! و حال آنکه قریب باتفاق گمانه‌زنی‌های سیاسی حقیر به هدف، اصابت کرده است! چنان پر شد فضای سینه از دوست که فکر خویش گم شد از ضمیرم قدح پر کن که من در دولت عشق جوان‌بخت جهانم گر چه پیرم پیش‌بینی بر مبنای تحلیل وضعیت «پیش‌بینی» به دو طریق بدست می‌آید: ۱) از طریق ارتباط با ۲) از طریق به اولی معمولاً گفته می‌شود و به دومی، فلذا بنده چنانکه بارها تصریح و تأکید کرده‌ام؛ دنبال پیشگویی نبوده و نیستم و نمی‌توانم باشم ولیکن دنبال پیش‌بینی بوده و هستم، آن‌هم حتی‌الامکان بر اساس تحلیل‌های دقیق و عمیق علمی و واقعی همین عالم شهود که در اختیار عموم مردم هم است. لطفاً حاشیه‌پردازی نکنید🙏🌹 و اما بعد؛ تا جایی که بنده ارتباط و مقایسه و حلاجی داشته‌ام، مدعیان چپ‌گرایی و اصلاح‌طلبی معمولاً در مقایسه با مدعیان راست‌گرایی و اصول‌گرایی، برای دست‌یابی به ، بیشتر و بهتر تحلیل می‌کنند و حتی‌الامکان بدون پیش‌بینی ولو غلط وارد معرکه نمی‌شوند. ولیکن این طرفی‌ها چندان علاقه و توانی برای پیش‌بینی اوضاع ندارند! و اگر هم احیاناً وارد این مقولات شده‌اند تا جایی که بنده متوجه شده‌ام، خیلی سطحی بوده است! 👌 ارجحیت منافع ملی! ناگفته نماند که بنده هیچ‌گونه تعلقی به هیچ‌کدام از جریانات سیاسی چپ و راست و مدعیان اصول و اصلاح و اعتدال نداشته و ندارم ولو اینکه عده‌ای مرا جزو و برخی جزو و حتی بعضی جزو می‌نامند! هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد در نیابد حال پخته هیچ خام پس سخن کوتاه باید و السلام بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنی‌ها گفتمی چون که گل رفت و گلستان درگذشت نشنوی زآن پس ز بلبل سر گذشت در هنگامه انتخابات، سعی می‌کنم گرایشم به جریانی باشد که به نهضت+نظام اسلامی گرایش بیشتری دارد ولیکن را بر هر امری ترجیح می‌دهم. وقتی پای منافع ملی پیش می‌آید، هیچ‌گونه تعارف و ملاحظه و مراعاتی با هیچ شخص حقیقی یا حقوقی ندارم، حتی که تجلی واقعی و حقیقی نهضت+نظام اسلامی است! چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد در این بوم و بر زنده یک تن مباد همه سربسر تن به کشتن دهیم بـه از آنکه کشـور به دشمن دهیم ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۱ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ⚠️عامل اصلی ناکامی جمهوری اسلامی ایران؛ سرطانی بنام کارشناس! باتلاقی بنام کارشناسی! (قسمت پنجم): ادامه اپیزود اول: برای آنکه میرزایی را متهم به دروغ و تزویر نکرده باشم، این احتمال هم هست که وی با تعدادی از آن کارشناس‌‌ها واقعاً از قبل، جلسه داشته است ولیکن تعدادی از آنها هم همزمان با ورود بنده به طبقه وی، وارد سالن کنفرانس شدند. در هر حال، میرزایی برای تعدیل تندی من و تلطیف جلسه، صحبت کوتاهی کرد و بدان مفهوم بود که بنده اگر واقعاً طالب مساعدت سازمان نهضت هستم، ناچارم با کارشناسان آن هم کنار بیایم! زیرا هم رویه سازمان است و هم مورد تأکید آقای قرائتی و اینکه بدون مصوبات این عده از کارشناسان نهضت، هیچ اتفاقی در سازمان و مأموریت‌های آن، رخ نخواهد داد! در واقع این لُجنه کارشناسی حکم مجلس برای دولت را دارد و مدیریت حق ندارد بدون نظر اکثریت آنها قدم از قدم بردارد! لذا بنده بر سر دو راهی قرار گرفتم که یا بی‌خیال همکاری با سازمان و رئیس سرطان‌زده آن به بشوم و یا اینکه سعی بکنم به نحوی آن‌ها را متقاعد نمایم که طرح مرا بصورت آزمایشی هم که شده، تصویب نمایند. زیرا وقتی که طرح، اجرای موفقی داشت، بزرگترین مشت عملی بر دهان کارشناس‌جماعت خواهد بود! در عین‌حال افزودم: ... بنابراین سنخیتی بین طرح خلاقانه بنده و قالب‌های فکری خانمان‌سوز و ضد شما کارشناس‌ها وجود ندارد و... و عباراتی از این قبیل که زدن پنبه کارشناسی بود تا اگر بدنبال مرعوب کردن بنده هستند، بدانند که خودشان در موضع اتهام و دفاع هستند و نمی‌توانند خیلی حق‌بجانب با بنده برخورد نمایند! بقول معروف گربه را دم حجله سر بریدم! یکی از آن‌ها که لهجه اصفهانی داشت و شیرین‌زبانی می‌کرد گفت: اوه اوه چه دل پری از کارشناس‌ها دارند این آقاسید!! دو سه نفری شدیداً رفتند به حالت قهر و نفرت و خودخوری که تا آخر ماجرا هم عبوس ماندند! گویی که دیگر شاخی برایشان باقی نمانده بود که بخواهند از آن بهره بگیرند! میرزایی خیلی سعی می‌کرد، نقش میانجی را بازی کند و مشاورش هم کمکش می‌کرد. آن‌ها با لطایف‌الحیل (از قبیل ربط دادن تندی من به ترافیک و ناهار نخوردن و چایی نخوردن و امثالهم) مرا بنظرشان رام و آرام کردند تا دقایقی کنار آن‌ها بنشینم و یک چایی با آن‌ها بخورم و بیشتر با هم آشنا بشویم و از این جور حرف‌ها که من هم با اکراه و قدری هم رودروایسی نشستم و آن جلسه تا ساعت ۱۶ طول کشید! جلسه‌ای که میرزایی می‌گفت در ساعت ۱۴ به پایان خود رسیده اما همگی تا ساعت ۱۶ نشستند تا در واقع مرا بکنند که ببینند طرح من چیست؟ و با چه روشی آن‌را می‌خواهم اجراء بکنم؟ اما من هم مصمم شدم که بدون لو دادن روش خود، آن‌ها را متقاعد بکنم و از همان ابتدای امر هم گفتم: لزومی نمی‌بینم جزئیات روش خود را برای شما توضیح بدهم. صریحاً عرض می‌کنم که ما می‌خواهیم با هم معامله‌ای بکنیم! شما یک کلاس آموزشی با تعدادی فرضا ۱۰ الی ۲۰ نفر بیسواد را (تأیید بیسوادی آنها با شما) یکی دو هفته در اختیار بنده قرار می‌دهید و در آن‌جا یکی دو تا دوربین فیلمبرداری هم تعبیه می‌کنید ولیکن فیلمبردارها را من خودم می‌آورم تا کلیه دقایق آموزشی بنده را مستندسازی بکنند. نسخه‌ها در اختیار بنده خواهد بود. شما در پایان دوره می‌آئید و از نوآموزها امتحان دلخواه خودتان را می‌گیرید. اگر آن‌ها قادر به خواندن متون مختلف (کتاب، مجله، روزنامه و...) و همچنین موفق به نوشتن اسامی خودشان، دوستانشان و اعضای خانواده خودشان شدند، نشانه موفقیت بنده خواهد بود. در این دوره قرار نیست نوآموزان انشاء هم بنویسند و حتی چهار عمل اصلی ریاضی را هم انجام بدهند که اگر قادر به انجام آن‌ها شدند، از فضائل دوره خواهد بود نه از اهداف اصلی آن. ما در دوره آزمایشی فقط یک هدف داریم؛ «توان‌افزائی بی‌سواد به خوانش انواع جملات و نوشتن اسامی» (نه جمله‌نویسی) و فعلاً بیشتر از این را قول نمی‌دهم! وقتی که امتحان گرفتید و باسواد شدن آن‌ها ظرف دو هفته را تأیید کردید آنگاه برمی‌گردیم سراغ قرارداد اولیه‌ای که لازمست امروز با هم ببندیم! پرسیدند: کدام قرارداد؟! گفتم: قراردادی مبنی بر اینکه یک میلیارد تومان به بنده پاداش تعلق بگیرد! بنده فیلمهای مستند کلاس را در اختیار شما قرار می‌دهم که بنشینید جزئیات روش مرا از آن استحصال کنید و در روشهای آموزشی خودتان بر اساس روش بنده، لحاظ کنید. بنده هم می‌روم سراغ آن یک میلیارد تومان که به حساب مشترکی واریز می‌شود (بنام بنده و حاج‌آقا قرائتی و نفر سومی که طرفین به او اعتماد بورزیم). این یک میلیارد تومان، اسمش پاداش بنده است ولیکن صرف پیشبرد ۹ طرح فرهنگی دیگری خواهد شد که عناوین آن‌ها را به آقای قرائتی دادم و ریالی به خود من نمی‌رسد! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۶ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ 🙏