eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
960 دنبال‌کننده
124 عکس
28 ویدیو
6 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد سیدرضا مؤید؛ الگوی شاعران هیئتی‌سرا بخش یکم (بخش‌هایی از مقدمه دیوان استاد مؤید؛ به قلم اینجانب) شعر مناسب اجرا در هیئت در حقیقت همان شعر مذهبی ولایی است؛ که به جهت مردمی‌بودن آن، نشانه‌ها و ویژگی‌های خاصی می‌یابد؛ به عبارت دیگر، شعر هیئتی یا همان شعر مناسب اجرا در هیئت، تافته جدابافته از شعر ولایی نیست! واضح‌ترین و مهم‌ترین وجه تمایز این نوع شعری با دیگر اشعار، بهره گیری از زبان و شیوه بیان عامیانه است؛ پس می‌توان گفت هر شعر مذهبی که با بهره گیری از ادبیات عامیانه و طبق معیارهای خاص آن سروده شده است، می‌تواند مناسب اجرا در هیئت باشد. مرور ابیات این شعر در تبیین این فرضیه ما را یاری می‌کند: مهر تو را به عالم امکان نمی‌دهم این گنج پربهاست من ارزان نمی‌دهم گر انتخاب جنت و کویت به من دهند کوی تو را به جنت و رضوان نمی‌دهم نام تو را به نزد اجانب نمی‌برم این اسم اعظم است به دیوان نمی‌دهم جان می‌دهم به شوق وصال تو یا حسین تا بر سرم قدم ننهی جان نمی‌دهم ای خاک کربلای تو مهر نماز من آن مهر را به مُلک سلیمان نمی‌دهم دل جایگاه عشق تو باشد نه غیر تو این خانه خداست به شیطان نمی‌دهم گر جرعه ای ز آب فراتت شود نصیب آن جرعه را به چشمه حیوان نمی‌دهم تا سر نهاده ام چو مؤید به درگهت تن زیر بارِ منت دونان نمی‌دهم (سیدرضا مؤید خراسانی) شعر، سرشار از مضامین روایی، نکات ادبی و فنی است؛ اما نکته مهم در این شعر، سادگی زبان و شیوه بیان است. زبان شعر، بدون تکلّف و پچیدگی است و شاعر در ضمن سهل کردن زبان، از ممتنع بودن آن غافل نبوده ست؛ به همین جهت، در لایه‌های درونی اکثر ابیات از تشبیه بهره برده و با چاشنی بیانی تعریضی، نحوه بیان شعر را به فطرت زبان مردم نزدیک کرده است.
استاد سیدرضا مؤید؛ الگوی شاعران هیئتی‌سرا بخش دوم (بخش‌هایی از مقدمه دیوان استاد مؤید؛ به قلم اینجانب) برای دریافت اثر هنری و لذت بردن از آن، مخاطب باید زمینه‌های حسی و شهودی لازم را داشته باشد. به عنوان مثال در این بیت، با عبارت«اتاکم نجی» که برگرفته از زیارت جامعه کبیره است، مفهوم توسل به امام حسین(ع) تبیین شده است: هرکس که جست بر تو توسل، نجات یافت ای ناخدای فُلک «اتاکم نجی» حسین (سیدرضامؤید خراسانی) یا اشاره غیر مستقیم همان شاعر به کبودی رخسار حضرت زهرای مرضیه(س) در این بیت: هر ماه گرفتنش بود یک ساعت این ماه گرفته بود تا کرد غروب و در هریک از این ابیات نکات تاریخی تداعی می‌شود: چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش از رباب و گریه‌های اصغرم آید به یاد هرکجا آب است آتش می‌زند بر جان من چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد (سیدرضامؤید خراسانی)
استاد سیدرضا مؤید؛ الگوی شاعران هیئتی‌سرا بخش سوم (بخش‌هایی از مقدمه دیوان استاد مؤید؛ به قلم اینجانب) اشعار در هر دوره وظایفی دارند و با هدف پاسخ‌گویی به نیاز مخاطب سروده می‌شوند. نوع مخاطب، سطح زبان و شیوه بیان را در شعر رقم می‌زند و جهان‌بینی شاعر بر این اساس در شعر رخ می‌نماید. بنابراین اگر شاعر، نگاهی متعالی در شعر نداشته باشد و صرفاً در پی اقناع عواطف مخاطب باشد، بی‌گمان شعر او پویایی فکری و فنی نخواهد داشت و ایستا و بی‌حرکت در یک دوره زمانی خواهد ماند. برای این که شعر به ورطه عوامانگی نیفتد و در قید زمانی خاص باقی نماند، لازم است شاعر هیئتی‌سرا به این نکته کلیدی توجه کند و همواره در صدد ارتقای فنی و فکری مخاطب باشد. در این ابیات استادسیدرضا مؤید تلاش دارد ضمن توجه به تعهد شاعرانه‌اش، در لابه‌لای ابیات، مخاطب را با نگرشی تازه در باره عقیله بنی‌هاشم، حضرت زینب کبرا(س) آشنا کند: کعبه بی نام و نشان می‌ماند اگر زینب نبود بی امان دارالامان می‌ماند اگر زینب نبود گر چه دادند انبیاء هر یک نشان از کربلا کربلا هم بی نشان می‌ماند اگر زینب نبود مکتب سرخ تشیع کز غدیر اغاز شد تا ابد بی پاسبان می‌ماند اگر زینب نبود مکتب قرآن که از خون شهیدان جان گرفت بی تحرک همچنان می‌ماند اگر زینب نبود کاروان مهدویت در مسیر فتنه‌ها بی امیر کاروان می‌ماند اگر زینب نبود مجری احکام قرآن بود او با صبر خویش دین حق بی حکمران می‌ماند اگر زینب نبود کرد اسلام حسینی و یزیدی را جدا حق و باطل توأمان می‌ماند اگر زینب نبود شد گلستان کربلا از لاله‌های احمدی وین گلستان در خزان می‌ماند اگر زینب نبود شعله عالم فروز نهضت سرخ حسین زیر خاکستر نهان می‌ماند اگر زینب نبود ناله ی مظلومی‌لب تشنگان دشت خون در گلوگاه زمان می‌ماند اگر زینب نبود خون ثار الله رمزی را که بر صحرا نوشت تا ابد بی ترجمان می‌ماند اگرزینب نبود فارسان صحنه ی "هیهات من الذله" را داغ ناکامی‌بجان می‌ماند اگر زینب نبود ای«مؤید» هرچه هست از زینب و ایثار اوست جان هستی ناتوان می‌ماند اگر زینب نبود
استاد سیدرضا مؤید؛ الگوی شاعران هیئتی‌سرا بخش چهارم استاد سیدرضا مؤید، شاعری پیش‌کسوت از دیار خراسان است که سالها در فضای قدسی حریم حضرت امام علی‌بن‌موسی‌الرضا نفس کشیده و از انوار آن خورشید تابان نور حضور گرفته است. ایشان در زمره شاعرانی است که از دهه‌های پنجاه و شصت تاکنون، به عنوان شاعر هیئتی‌سرا در میان اهل هیئت، مرثیه‌سرایان و ذاکران آل‌الله جایگاهی ویژه داشته است و بسیاری از ابیاتش میان خاص و عام زبانزد شده و در اذهان نقش بسته است. از جمله این شعر که از جمله آثار شاخص و معروف استاد مؤید است: اشكي بُود مرا كه به دنيا نمي دهم اين است گوهری كه به دريا نمي دهم گر لحظه اي وصال حبیبم شود نصيب آن لحظه را به عمر گوارا نمي دهم عمری بود كه گوشه نشيـن محبتم اين گـوشه را به وسعت دنيا نمي دهم در سينه ام جمال علي نقش بسته است اين سینه را به سينه سینا نمي دهم تا زنده ام ز درگه او پا نمي كشم دامان او ز دست تمنّا نمي دهم سرمايه محبت زهراست دين من من دين خويش را به دو دنيا نمي دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا يك ذره از محبّت زهرا نمي دهم امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست اين نقد را به نسيه فردا نمي دهم در سايه رضايم و همسايه رضا اين سايه را به سايه طوبي نمي‌دهم .. با اندک تاملی می‌توان حدس زد این شعر در دهه سوم عمر ایشان سروده شده است و همین اثر این فرضیه را اثبات می‌کند که شاعران مذهبی و هیئتی‌سرا در دهه‌های پیشین در پی پاسخ به یک نیاز عمومی‌بوده اند:« سادگی شعر» و «لذت بردن آنی از آن» و از طرفی از وظیفه و تعهد خود نیز در ارائه جهان‌بینی و روشن‌گری عموم غافل نبوده‌اند. این هدف را باید بسیار ارزش‌مند دانست و اگر امروز مخاطب از شعر در هیئت لذت بیش‌تری می‌برد، مرهون همین تلاش سیدرضا مؤید و هم‌نسلان او از جمله: استاد محمدعلی مجاهدی، غلام‌رضا سازگار ، علی انسانی و محمدجواد غفورزاده است. به‌راستی این شعر در قیاس با دیگر اشعار چه خلأی دارد و اگر شاهکار نیست چرا به ذهن و زبان عموم مخاطبان راه یافته و ماندگار شده است. به نظر می‌رسد راز ماندگاری این شعر و امثال آن را به جز اصل شعریت باید در این ویژگی‌ها جست‌و‌جو کرد: سادگی و صمیمیت زبان، و به عبارت دیگر، تطابق زبان شعر با زبان عامیانه یا استفاده از نشانه‌ها و عناصر ادبی است که مخاطب با آن مأنوس است. این شعر پاسخ به یک نیاز مخاطب است نه پاسخ به همه نیازهای او؛ و مخاطب به همان اندازه از شعر توقع دارد و آن را پذیرفته است: ابراز حب و علاقه به محضر اهل بیت(ع) با زبانی عاطفی و شاعرانه.
استاد سیدرضا مؤید؛ الگوی شاعران هیئتی‌سرا بخش پایانی استاد مؤید در برخی آثار خود توانسته است با شناخت نیاز مخاطب در یک برهه تاریخی در عین سادگی و طراوت کلام، محتوایی عمیق و شاعرانه مطابق شئون شعر ویژه هیئت ارائه کند؛ شعری که عموم آن را به‌راحتی بفهمند و علاوه بر آن، خواص و اهل فن بر ارزش‌های آن صحّه گذارند. در برخی از آثار استاد مؤید نشانه‌هایی فراوانی از تلاش برای ارائه مفهوم والا و شاعرانه، و نیز اقتاع دو نوع مخاطب عام و خاص مشهود است: نمونه‌هایی از ساده‌سرایی و وصف شاعرانه بر لب دریا لب دریادلان خشکیده است از عطش دلها کباب است و زبان خشکیده است سوز بی آبی اثر کرده است در اهل حرم هر طرف بینی لب پیر و جوان خشکیده است آه از این میهمان داری که در دشت بلا میزبان سیراب و کام میهمان خشکیده است نازم این همت که عباس آید از دریا ولی آب بر دوش است و لبها همچنان خشکیده است دامن مادر چو دریا، اصغرش چون ماهی است کام ماهی بر لب آب روان خشکیده است گر ندارد اشک تا آبی به لبهایش زند چشمهء چشم رباب از سوز جان خشکیده است و: دل شکسته من انس با علی دارد امید از همه بگسسته تا علی دارد منم ز شهر ولايت، ز کوی سوختگان شناسنامۀ من مهر ياعلی دارد خدا مدال علی دوستی به ما داده است به غير کشور ما شیعه کجا علی دارد به روز حشر برای شفاعت امّت علی حسين و رسول خدا علی دارد ساده‌سرایی با محوریت مضمون حماسی: اشک روز و شب ما وقف تو ای کشته عشق گریه گر هست سزاوار غم توست حسین من نگریم به عزایت که بهشتم بدهند ور بهشتم بدهند از کرم توست حسین در ره عشق زدی گام و در این راه خطیر طفل شش ماهه تو هم قدم توست حسین آیه کهف که خواندی خبر پیروزی است سر بر نیزه بلندت عَلم توست حسین مدح با محوریت تحلیل: حسین از خون من بر چرخ پاشید بلی عرش خدا را زیورم من لبم سرچشمه ی آب حیات است کجا محتاج شیر مادرم من و: نه عجب گر به شأن او گویند، خاك را كیمیا كند زهرا این مقام كنیز او باشد تا دگر خود، چه‌ها كند زهرا! مدح و تحلیل تاریخ: دل و بازوی قوی داری تو مهر و قهر علوی داری تو بازوانت چو جدا شد عباس دست تو دست خدا شد عباس زان خداوند مدالت بخشید جای دو دست دو بالت بخشید مدح با محوریت معرفی سبک زندگی حسینی: شایسته است گفتن صلوا علی الحسین چون مصطفی ز توست تو از مصطفی حسین هر کس که جست بر تو توسل، نجات یافت ای ناخدای فلک اتیکم نجی حسین سنت بود سلام به تو بعد هر نماز زیرا بود نماز هم از تو به پا حسین از فاطمه به نام تو آغاز می‌شود برنامه شفاعت روز جزا حسین نامت چو بر زبان گذرد بند بند من گویند با زبان و دلم یک‌صدا حسین پر می‌زند دلم به هوای حریم تو آنجا که مستجاب بود هر دعا حسین سلام بر تو که در زیر تیغ با لب خشک برای شیعه فرستاده ای پیام حسین جزئی نگری در تاریخ و وصف‌های حسی با هدف ارائه مرثیه: سلام بر تو و آن قطره‌های خون سرت که ریخت روی زمین در مسیر شام حسین ز خون سینه و پیشانی ات وضو کردی برای سجده به درگاه ذوالکرام حسین بخاک بود جبین و سرت جدا کردند نماز عشق تو در سجده شد تمام حسین جزئی نگری در تاریخ و کشف مضمون‌های تازه: قلب مولانا حسین بن علی هست جای مهر دو دلبر ولی در درون جای خدای اکبر است در برون آرامگاه اصغر است کربلا عرش سریر اصغر است روز عاشورا غدیر اصغر است زان علی حق کرد نعمت را تمام زین علی گردید تکمیل قیام و: روح ایمانند کوچک یا بزرگ هر دو قرآنند کوچک یا بزرگ و: در میان عاشقان روی دوست هر کسی محرم شود در کوی اوست حج او جز رنج چندین گام نیست چند ساعت بیش در احرام نیست لیک اصغر را که جان در کام بود متصل شش ماهه در احرام بود آن‌چه در این مختصر تقدیم شد، در حقیقت بیان بخشی از ارادت و شیفتگی سی‌ساله صاحب این قلم، به اشعار ولایی شاعر آل‌الله استاد سیدرضا مؤید است. امید است ، شاعران آل‌الله باشناخت شیوه‌های آفرینش شعر ولایی، بتوانند به نیازهای واقعی مخاطبان شعر در هیئت پاسخ‌گو باشند. مسلما ًمطالعه آثار شاعران پیش‌کسوت و بررسی تجربه‌های موفق ایشان، این مسیر را هموارتر خواهد نمود.