از حاج آقا بدش میومد کاری هم به دین و مذهب نداشت. احترامگذاشتن باقیِ اسرا به حاج آقا هم هیچ اثری روی او نداشت، حاج آقا همیشه به اون سلام میکرد و او با بیمحلی جواب حاجی رو نمیداد، تا این که بعد از ششماه یک روز که حاج آقا بهش سلام کرد با عصبانیت رو کرد به حاج آقا و گفت: آقای ابوترابی تو میخوای با این کارت من رو از رو ببری؟ حاج آقا که دست طرف رو به گرمی تو دستش گرفته بود، گفت نه بخدا، من نگاه به جایگاه انسان بودن شما میکردم و با خودم میگفتم شاید من بتونم با همین سلام کردنم هموطنمو تو این غربت شاد کنم... اون اسیر که خودش رو در اسارت اخلاق حاج آقا دید سرش رو پایین انداخت و زد زیر گریه و از آن روز اهل نماز شد.
#آزادگان
#رسم_آخوندی
#سرباز_نبرد_نرم
منبع خاطره: سیره ابوترابی۲ ص۳۶۲
@snn313
اگر مایل به عضویت هستید روی join یا پیوستن ضربه بزنید.
آخوندی که از نمایش فیلم محمدرسولالله جلوگیری کرد.
یکی از راهکارهای تضعیف اسرای ایرانی که در زندانهای عراق زمان صدام گرفتار بودند، آوردن تلویزیون در آسایشگاهها و نمایش فیلم مبتذل بود، و گاهی هم فیلمهای ساخت منافقین که در آن به امام خمینی و مسؤولین جمهوری اسلامی توهین شده بود. داستانش مفصل است، بچههای قهرمان ما هر آزار و شکنجهای را تحمل کردند و زیر بار این قضیه نرفتند و دشمن را عاصی کردند.
بعثیها به نظر خودشان نقشهای کشیدند، آمدند و گفتند میخواهیم برایتان فیلم محمدرسولالله پخش کنیم و هدفشان هم این بود که راه را برای نصب ادوات نمایش فیلم در آسایشگاهها باز کنند و پلهپله نمایش فیلمهای پلیدشان را به نیات پلیدترشان پیوند دهند.
غافل از اینکه شیران دربند ایرانی دستشان را خواندهاند. حاج آقا ابوترابی به بچهها گفتند دیدن این فیلم ــ محمدرسولالله ــ حرام نیست، اما چون مقدمهی فعل حرام است، پس آن را نبینید، بچهها هم قبول کردند و بعثیها حسابی آچمز شدند.
#آزادگان
#رسم_آخوندی
#سرباز_نبرد_نرم
منبع خاطره: سیره ابوترابی۲ ص۴۱۵
@snn313