12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید |
📌 پدرِ قهرمانِ من
🔷️ دقایقی همراه با فرزندان شهدا در مراسم سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در روز اول فروردین ۱۴۰۳ در حسینیه امام خمینی
#فرزند_شهید
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 سفره هفتسین عید نوروز ۱۳۶۶ واحد دیدهبانی تیپ ذوالفقار لشگر ۲۷
🔹 ردیف جلو از سمت راست:
آقایان: کریمایی، رضا سیدی، رضا نوریان، اکبر دارستانی و مجید قاسمپور
◇ ردیف دوم از سمت راست:
آقایان: دکتر مهدی غفاری، بهرام سوادکوهی، احمد غلامرضایی
◇ ردیف سوم از سمت راست:
آقایان: حسین افشار، امیر سیف الهی، بهرام غفاریان، محمد علیپور، حسین قلیزاده
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
🩸حواسشان به ماست!
شاهدند و میبینند
شهدا را میگویم ...
🔹 گرامیباد یاد و خاطره
سرداران سر به دار #شهید
قبل از عملیات خیبر:
◇ حاج کاظم رستگار
◇ حاج غلام کیانپور
◇ حاج داود حیدری
◇ محمد قزانی
◇ احمد سارباننژاد
◇ حمید شاهحسینی
#روحش_شاد_باصلوات
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱:۲۰
🩸مردان حقیقت که به حق پيوستند
از دام تعلقات دنیا رستند
چشمی به تماشای جهان بگشودند
ديدند که ديدنی ندارد، بستند.
#حاج_قاسم
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 لحظاتی زیبا از حضور حاج قاسم در بین مردم زادگاهش، روستای قنات ملک
#جانفدا
#حاج_قاسم
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما را هم مهمانِ سفرهتان کنید...
#شهیدابومهدیالمهندس
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
🩸برگی از خاطرات شهید
🔹 در روز خواستگاری به من گفتند: ما بچه های سپاه بیشتر از ۶ ماه عمر نداریم. گفتم یعنی چه؟
◇ گفت: ما تا انقلاب مهدی باید در جبهه ها بمانیم. آیا شما طاقت دارید؟
◇ گفتم: من طاقتش را دارم به شرط اینکه مرا همراه خودتان ببرید. گفت: این که مسئله ای نیست.
◇ و بعد من هم خوشحال شدم که همراه او و پا به پای او می توانم به این انقلاب و اسلام کمک کنم.
🔹 در یکی از عملیاتها شمیایی شده بود و چند تا ترکش کوچک توی سر و پیشانیش خورده بود. به روی خودش نمیآورد وقتی که بعد از تقریباً یک هفته از عملیات آمده بود.
◇ متوجه شدم که بالشتش خونی میشود من هم فکر میکردم ترکش فقط به پیشانیش خورده، نمیدانستم که سرش هم ترکش خورده است ولی بروز نمیداد.
◇ میگفتم این خونها چیست؟ میگفت: هیچی یه مقدار نقل و نبات صدام ریخت یه مقدارش هم به ما خورد اینها چیزی نیست.
◇ شمیایی شده بود و دارو مصرف می کرد. به من میگفت: شربت سرفه است. در صورتیکه تمام حنجره اش آسیب دیده بود و نمیگفت.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
🩸 فرماندهٔ تیپ مالکاشتر مریوان
#سردارشهید_سبزعلی_خداداد ، در فروردین سال ۱۳۳۸ در روستای هکته پشت در شهرستان بابل به دنیا آمد. وی در تاریخ ۹ آذر ۱۳۶۵ هنگام شناسایی منطقه عملیات کربلای ۴ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
● ولادت : ۱۳۳۸/۱/۲ بابل ، مازندران
● شهادت : ۱۳۶۵/۹/۹ خرمشهر ، منطقهٔعملیاتی کربلای۴
#ایام_ولادت
#فرمانده_تیپ۲_لشکر۲۵کربلا
#شهید_سبزعلی_خداداد
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 #خاطرات_شهید
🔹 "عکس دخترش فاطمه رو با خودش به جبهه می برد و پشت عکس آنقدر می نوشت فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه ... و یک ذره نقطه خالی نمیگذاشت و میگفتم که چرا این جوری میکنی؟
◇ می گفت: اون وقت که دلم تنگ می شه می روم سر عکسش اون کارها را می کنم و خاطرم جمع می شود و دیگه راه نمی افتم که بیام.
◇ می گفتم: به همین قدر قانعی؟ می گفت: کسی که برای اسلام و انقلاب کار می کند باید از زن و بچه اش بگذرد.
◇ می گفت: من وقتی که از خط بر می گردم می روم سر کیفم و چیزی بگیرم تازه یادم میاد زن و بچه ای هم دارم، تو جبهه همه چیز فراموش می شود."
🔹 ″آخرین باری که برای مرخصی آمده بود کمتر حرف میزد و همش تو خودش بود. پسرش، حسین خیلی کوچک بود و چشمهایش زاغ بود و خیلی قشنگ بود. حسین را بغل می کرد و همین جور دور می زد. می گفتم: مرد دیوانه شدی؟ چرا این کارها را می کنی؟
◇ می گفت: نه بگذار سیر سیر آنها را ببینم و تو خاطرم باشند و چند وقتی که جبهه هستم و این لحظه ها که یادم بیاید خاطرم جمع می شود. خداحافظی کرد و می خواست دوباره به جبهه برود.
◇ تا سپاه رفت ولی دلش طاقت نیاورد و دوباره به خانه آمد و برای بچه ها یک جعبه پر از پفک، بیسکوئیت و شکلات خریده بود. دوباره بچه ها را بغل می کرد و میبوسید.
◇ همان موقع دلم گرفت که نکند برود و دیگر برنگردد و همش این فکر را می کردم که چرا سبزعلی دوباره برای خداحافظی آمده بود. رفت و بعد از پنج یا شش روز خبر شهادتش را آوردند.″
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#فرماندهتیپ۲لشکر۲۵کربلا
#شهیدسبزعلیخداداد
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671