eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5هزار ویدیو
4 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 خط شِکن باش! 🔹 غیر از زیر تانک رفتن یک قصه از شهید فهمیده بگو... 🎙روایتگری : حجت‌الاسلام والمسلمین وکیل‌پور ◇ رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها‏‎ ‎‏زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم‏‎ ‎‏نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.‏ ◇ خداوندا! من از پیشگاه مقدس تو عذر می خواهم، که کودکان و جوانان عزیز ما، خود‏‎ ‎‏را فدا کنند و ما بهره کشی نماییم. 📚 (صحیفه امام ج ۱۴ ص ۷۴) 🌷 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ″مدل‌چمران″ ◇ این‌مدل‌زندگی‌کردن،آسان‌نیست⁉️ 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
21.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدانه‌زیستن‌آقامهدی‌زین‌الدین صحنه‌ی جالب و درس آموز از روبرو شدنِ شهید زین‌الدین با سرهنگ عراقی که به او سیلی زده بود ... [یکی‌اززیباترین‌کلیپ‌هایی‌که‌برای‌شهداتولیدشده] او یکی از خاطراتش را این‌گونه برایمان تعریف کرد: برای شناسایی با موتور به منطقه دشمن وارد شدم. مسافت زیادی را رفته بودم و برای رفع خستگی وارد چادر یک افسر عراقی شدم. در آنجا برای خودم چای هم ریختم. بعد از دقایقی افسر عراقی وارد چادر شد و چون فکر می‌کرد سرباز هستم و بدون اجازه وارد چادرش شده‌ام، سیلی به من زد؛ من هم احترام نظامی گذاشتم و بدون اینکه او متوجه شود من ایرانی هستم، از چادر بیرون آمدم. در جریان همان عملیات آن افسر عراقی را اسیر کردیم و او من را شناخت و باورش نمی‌شد فرمانده لشکر توانسته باشد به خاکشان نفوذ کند. در این حین مادرم به آقا مهدی گفت: کاش آن سیلی که افسر عراقی به تو زده بود را تلافی می‌کردی! اما آقا مهدی گفته بود، که آن افسر بعثی، اسیر ما بود و ما نباید با اسیر رفتار تندی می‌کردیم. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
حاج حسین کاجی4_5976560297916239033.mp3
زمان: حجم: 6.43M
قُمارباز! ، ما تو این شهر باختیم اومدیم اینجا...!!! روایتی از حاج حسین کاجی [روایتگری] 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
32.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتشار به مناسبت روز ملی راهیان نور «راهیان نور، ابتکاری بسیار بزرگ و مهم و یک فناوری نوین برای استفاده از ثروت و معدن طلای دفاع مقدس است.» (مقام معظم رهبری) انگیزه و اشتیاق از حضور در عرصه راهیان نور در آغاز نهضت راهیان نور به «روایت احمد»... 🌷«شهید احمد سیاف‌زاده» دوازدهم اردیبهشت سال ۱۳۳۵ در اهواز چشم به جهان گشود. وی به‌عنوان فرمانده در مسئولیت‌های مختلف از جمله معاونت عملیات قرارگاه کربلا در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت، همچنین ایشان موفق به دریافت مدال «فتح» شد. او سرانجام در تاریخ یکم بهمن سال ۱۳۹۰، بر اثر عوارض شیمیایی ناشی از دوران دفاع مقدس در «تهران» به شهادت رسید و پیکر مطهرش در قطعه ۴۵ بهشت زهرا (س) تهران به خاک سپرده شد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از ما شهدا حاجت بخواهید!! ما دستمون بازه، ما گره باز می کنیم ... شهدا در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان ‏‏″عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون‎‏اند.″ [روایت شنیدنی از حاج حسین کاجی] 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
• " رفیق، گر تو رسیدی، سَلام ما برسان..." محبت و رفاقت شهدا به روایت حاج حسین یکتا بهت بگم اونجا(توی جبهه) چه جوری بود؟! می‌دیدی می‌رفتن، توی بیابون با همدیگه قبر کنده بودن! می‌دیدی می‌رفتن، یه‌ جایی سجاده پهن می‌کردن، با همدیگه نماز می‌خوندن؛ می‌دیدی دوتایی با همدیگه زیارت عاشورا می‌خونن؛ می‌دیدی دوتایی با همدیگه دارن قول و قرار می‌ذارن. می‌دیدی که عه! ؛ باهم صیغه عقد اُخوت و برادری خوندن... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada