اين #عكس ٢٨ اسفند ١٣٦٣ در جنوب بصره، گرفته شده است. استخبارات عراق، خبرنگاران را به بازديد صحنه درگيري با #ايران، برده است. #عكاسي به نام پاولوسكي، عكسي از جسد يك #بسيجي جوان مياندازد كه جاودانه ميشود.
پسرك آرام خوابيده، مثل هر #پسر جواني كه پس از ساعتها تلاش، به #خواب سنگيني فرورفته باشد. رنگ چهرهاش نشان ميدهد چند روزيست كه همين جا آرميده. قيافه #زيبا و معصومش نشاني از وحشت و درد ندارد. حالت دستهايش شبيه كسيست كه در خنكاي يك سحر بهاري، شيرين ترين قسمت از بهترين خوابهاي عالم را تجربه ميكند.
جورابش نو است. او تنها كسي نيست كه #لباس تميز و عطر، براي عمليات كنار ميگذاشت.
#كفش به پا ندارد. كوله پشتياش خاليست. فانوسقهاش باز شده. پسر رشيدمان، آنقدر عميق خوابيده بوده كه هرچه داشته، بردهاند و او بيدار نشده است.
و يك دنيا #گل وحشي بدن نازنيناش را در برگرفتهاند. بخواب پسرم، بخواب عزيز دلم!
اينجا دور از تو، در #وطن، باز #بهار آمده. اما ما نه حال و هواي تو را داريم ديگر ، نه باور و آرامشات را. اينجا ديگر كسي نيست كه گلهاي وحشي، هوس #بغل كردنش را بكنند. از خواب كه بيدار شوي، ميبيني ما غالباً مردهايم و داريم ميپوسيم. ايكاش يك كم از خوابهاي زيبايي كه ميبيني برايمان حواله كني! يك ذره بركت، يك قبس #نور، يك بند #ترانه، يك كف دست خوشدلي...
.
🌹 یاد #شهدا صلوات🌹