*«السّلام عليك يا مولاي يا رسول الله»*
*السّلام عليكما يا سيّدَي شباب أهل الجنة*
🏴🏴🏴🏴🏴
دو چشم، روضه بخوانَد به آن نگاهِ خودش
شدهست همرهِ اشکش دوباره آهِ خودش
نگاه میکند این روزها به بال و پری
همان که پشت در آمد، همان سپاهِ خودش
ببین که گردش چشم نبی به این مجلس
چگونه روضه بخوانَد برای ماهِ خودش
نگاه میکند او سوی غصههای حسن
بسوزد از غم آن شاهِ بی سپاهِ خودش
سری به نیزه، تنی را به خاک میبیند
به سیلِ اشکْ ببسته همو نگاهِ خودش
جگر به تشت ببیند، سری به تشت دگر
به اشک و سوز و گداز است بر دو شاهِ خودش
محیا احتشام فر
#مرثیه_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
#مرثیه_نبی صلی الله علیه و آله
https://eitaa.com/sobhehoseini
صبح حسینی
*«السّلام عليك يا مولاي يا رسول الله»* *السّلام عليكما يا سيّدَي شباب أهل الجنة* 🏴🏴🏴🏴🏴 دو چشم، روضه
بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ
زُرْتُکَ عَارِفاً بِحَقِّکَ مُقِرّاً بِفَضْلِکَ…
🏴🏴🏴🏴🏴
أ أدخُلُ يا رسول الله؟
نشسته پشت در، «أمّا اليتيم» مي خوانم3
مران مرا ز خودت، «يا علي» به لب خوانم
الا رسول خدا! عاشقم به عترت تو
به لطف و مهر تو قلبم اسيرِ حضرت تو
بيامده دل من طوف بسترت بكند
كه جان فداي همه اشك دخترت بكند
نگاه كن به دلم عاشق است چون به علي
خدا كند كه شود جان من فداي ولي
به اشك و آه حسين و حسن پريشانم
كه طاق عرش بر اين گريه بر عزا خوانم
أ أدخُلُ که بیایم به بیعت مولا
علی، علی همه گویم به محضر زهرا
نگاهِ حضرت مولای پُر است از سیلاب
پس تو بهر علی دختر تو پا به رکاب
دری که عرش خدا بود را نظاره کنی
به گریه بهر همان در چگونه چاره کنی؟
ز ماهِ تامِ خودت دیده برنمیداری
برای زخم و کبودیِ او چه غم داری
ز سیل اشک چه گویم به دیدهٔ زهرا؟
دو دست فاطمه و دستِ حضرت مولا
به گوش دختر خود تو بشیرِ حق هستی
که راهِ سیل دو دیده دقایقی بستی
گمان کنم که به گوشش تو مرهم آوردی
برای سیلیِ کوچه تو همدم آوردی
سپس به سوی دو دست علی پریشانی
فلق به فرق سرش آیَد و به پیشانی
جگر، جگر، جگرت سوخته برای حسن
برای او بگذاری دو تا حریرِ کفن
کفن، کفن، کفن دیگری برای حسین
نمانده جز دُر دیده برای نورِ دو عین
دو چشم و دست و سر و دل فدای عترت تو
خدا کُند که دهم جان برای عترت تو
برای اجر رسالت دل و سر آوردم
به اشک و ناله دلم را بر این در آوردم
الا تو سورهٔ طه، الا تو خُلقِ عظیم
دلم به موج نگاه تو گشته قلب سلیم
يتيم هستم و مسكين، منم، فقير تو ام
سه روز عمر خودم را همه اسير تو ام
دو دست خاليِ من را پُر از مودّت كن
ستان تو قلب مرا، پس فداي عترت كن
هذا من فضل ربّي
شاعر: محیا احتشام فر
#مرثیه_نبی صلی الله علیه و آله
https://eitaa.com/sobhehoseini