شروع ناگهانی داشت طوفانی که حرفش بود
رسید از شش جهت سجیلبارانی که حرفش بود
رسید از سررسید فتح، آن روز تماشایی
رسید از سنگر فرمانده، فرمانی که حرفش بود
برای انتقام خون دلهایی که میخوردیم
فرود آمد همان شمشیر برّانی که حرفش بود
و حالا دشمن است و صبحِ کابوسی که میگفتیم
و حالا دشمن است و عصر خسرانی که حرفش بود
بشارت باد گلها را به فروردینِ روییدن!
که نزدیک است آن سرسبزدورانی که حرفش بود
قسم به موی خونآلود اطفال فلسطینی
به زودی میرسد این سر به سامانی که حرفش بود
بیا و گوش کن! از قدس دارد میرسد کمکم
همان صوت صمیمی… صوت قرآنی که حرفش بود…
کسی و الفجر میگوید… کسی و الفتح میخواند…
کنار طبل آن جنگ نمایانی که حرفش بود
به دست ما نوشته میشود بر مصحف تقدیر
برای داستان قدس، پایانی که حرفش بود
فاطمه عارفنژاد
#وعده_صادق
https://eitaa.com/sobhehoseini
السلامای حماسِ جان برکف
ای فلسطین، بخوان به شور و شعف
نصرتی آمده ز شاهِ نجف
زدهای،ای مقاومت به هدف
طعم پیروزی از قیام آمد
مقطعِ وعده امام آمد
یاد کن لشکر پیمبر را
فاش کن ذوالفقار حیدر را
ختم کن آیههای کوثر را
شکر کن وعدههای رهبر را
مرحبا بر جهاد اسلامی
شد امام زمان تو را حامی
زخمِ غزه اگرچه سر واکرد
انتفاضه دوباره غوغا کرد
نهضت قدس را شکوفا کرد
فرصت سجده را مهیا کرد
گاهِ طوفانِ مسجدالاقصاست
راهِ قدسِ شریف، کرب و بلاست
رو بسوی فناست اسرائیل
قاتلش کربلاست اسرائیل
خانه اش بیبقاست اسرائیل
ظلمِ در انتهاست اسرائیل
نیروی هستهای مقاومت است
موشکِ قاسم، عینِ مرحمت است
ما کمیل از نیاز میخوانیم
ندبهای در حجاز میخوانیم
در فلسطین نماز میخوانیم
روضه با رمز و راز میخوانیم
ما که لب تشنه اشاراتیم
منتظر بهرِ یا لثاراتیم.
چون رسد صاحبِ پناه و امان
تکیه بر کعبه میزند به عیان
روضهخوان میشود امام زمان
روضه اِنَّ جدّیَ العطشان
ندبه خوان بر همه خبر بدهد
وَ اَنا بن الحسین، سر بدهد
آن حسینی که زیر پا مانده
نیزهها در تنش بجا مانده
سرش از پیکرش جدا مانده
اثرِ خنجر از قفا مانده
تا که پیراهنش به غارت رفت
خواهرش، دخترش، اسارت رفت
محمود ژولیده
#وعده_صادق
#طوفان_الاقصی
#مظلوم_مقتدر
https://eitaa.com/sobhehoseini
بخوان از چهرۀ طفلانم اینک مشق غربت را
بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را
فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو
که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را
فلسطینم که صبحاصبح با نعش عزیزانم
به دوش خستۀ خود میکشانم بار حیرت را
کماکان قصۀ من مانده در پستوی خاموشی
مبادا از جهان یک شب بگیرد، خواب راحت را
بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند
و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را
مرا با قامت خونین یارانم، تماشا کن
ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را
برای کودکان، لالایی از جنس رجز خواندم
که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را
فلسطینم، سلاحی دارم از آه و نمیترسم
نثار جان دشمن میکنم طوفان وحشت را
فلسطینم، غم آخرزمانم، قبلۀ اول
که زیر تیغ میخوانم نماز استقامت را
میلاد عرفان پور
#طوفان_الاقصی
#وعده_صادق
https://eitaa.com/sobhehoseini