🔹 تقوای تحلیل 🔹
در کثرت ادعاها و تحلیل ها، دغدغهی پیدا کردن تفاوت درست از غلط، گاهی به سردرگمی و سرگیجه میانجامد، و گاهی سر از تعصب در میآورد. صداقت را چطور باید پیدا کرد؟ وقتی حتی درستیِ نیّت هم تضمین کنندهی صادقانه بودن محتوای یک تحلیل نیست، پس چه باید کرد که تحلیلها، آغشته به تحریف نگردند؟ اینجا شاید مفهوم "تقوای تحلیل"، راهگشا باشد. تقوای تحلیل، یعنی رسیدن به یک تصویر همه جانبه از مسأله، که دور از تحریف باشد؛ یعنی رسیدن به نقطهای که بتوانیم همزمان، دورنما و کلیات یک مساله را در کنار جزییات آن مسأله در جای خودشان ببینیم.
برای تحقق تقوای تحلیل، در مرحلهی اول باید ریشهی اصلی مسأله مشخص گردد. تمام زیر شاخه ها حول یک ریشه شکل گرفتهاند. یک انتخاب اشتباه در تشخیص این ریشه، تمام شاکلهی تحلیل را به بیراهه میکشد. هر جزئی از مسأله که مهم باشد یا بیشتر در چشم باشد، لزوما ریشهی مسأله نیست. ریشهی اصلی باید مبتنی بر دلایل قطعی تعیین شود. بسیاری از تحلیلها زمانی به تحریف کشیده میشوند که توجه به یک وجه از مسأله، موجب پنهان ماندن ریشهی اصلی مسأله گردد. پس از شناسایی ریشه اصلی، باید سایر جزییاتی که با تقدم و تاخر، حولِ آن ریشه قرار گرفتهاند را دید، وگرنه یک کلاژ غیر واقعی از مساله شکل می گیرد که به هر جزئی، هر مقدار که خواسته وزن داده است. نتیجهی فقدان تقوای تحلیل، رسیدن به تصویری از مسأله است که اجزای آن کاملا سلیقهای کنار هم چیده شدهاند، نه آنطور که دقیقا هستند؛ یعنی فقط سایهای از واقعیت که خود واقعیت را تحریف کرده است. پس تقوای تحلیل، به صبر و توقف نیاز دارد، به چرخیدن دور مسأله و به عوض کردن زاویه دید احتیاج دارد، تقوای تحلیل به این نیاز دارد که ابتدا خودمان از یک تحلیل که فقط شبیه واقعیت است لذت نبریم.
پلتفرمهایی مانند اینستاگرام را از این منظر بررسی کنیم. در اینستاگرام باید انبوهی از خرده اطلاعات پراکنده وجود دارند، که عمدتا به جای مباحثه و جامع نگری و رسیدن به تحلیل دقیق، به انباشته شدن و فربهشدن میانجامند. در چنین فضایی، درست بودن یک موضعگیری را سلبریتی ها و میکرو سلبریتی ها تعیین میکنند نه قوت استدلالها. در اینستاگرام "معمولا" آنهایی در صدر هستند که زودتر و بیشتر میتوانند یک تصویر گزینشی و دستکاری شده -ولی باورپذیر- از واقعیت را به جای واقعیت اصلی بنشانند. البته فضایی مثل اینستاگرام قطعا شیوهی اندیشیدن و تحلیل را تعیین نمیکند، ولی مجرایی برای شیوعِ اَشکالی از تحلیل است.
میتوان یکبار فعالیت کنشگران فرهنگی را از این منظر بررسی کرد تا ببینیم کدام یک مبتلا به همین کلاژ سلیقهای و دستکاریشده از واقعیت هستند.
🖋 علی جعفری
#تقوای_تحلیل
https://ble.ir/sobhemontazer
https://eitaa.com/sobhemontazer