یکی از موضوعاتی که من خیلی دوست دارم مطاعات آن در #حوزه_علمیه شروع شود و فکر میکنم تا به امروز هم بی دلیل از آن فاصله گرفته، مساله مطالعات #محیط_زیست #اقلیم و #جغرافیا ست. این موضوع پس از ورود #کلوپ_رم به دنیای سیاست و اقتصاد جهانی دغدغه ترس از تحولات جغرافیایی و اقلیمی را به متن تصمیمات جهانی آورد که یک نمونه آن، #پیمان_پاریس است. خط اصلی این دانش ها، در اختیار منتقدین توسعه مدرن است و نگاه زودباور دویست ساله ما مذهبی ها به علم مدرن را هم شدیدا به چالش می کشد و لایه ای از سیاست ورزی #استعمارزدایانه را ضروری می کند که اصلا برای بدنه مذهبی #امت اسلامی ناآشناست، البته در چند سال اخیر عمومی شدن نگرانی های این جریان و تولید محتوا بر اساس آن خیلی زیاد شده. امروز زمینه خوبی در حوزه علمیه برای فرآهم است که در این موضوع ورود تخصصی کند. کسانی که در ده های اخیر از زاویه #بدن و #طب و #نفس به مطالعه متون دینی روی آورده اند، زمینه اولیه خوبی برای این کار را دارند. البته وقتی فایلهای بالا را گوش بدهید، در مرحله اول کاملا شوکه خواهید شد که این چه موضوع عجیب و غریبی است و چرا تا امروز ما به این منازعه وارد نشده ایم. بله کمی دیر شده، اما شاید اگر عجله کنیم قابل جبران باشد. بدون هیچ قضاوتی، گلچینی از تاریک ترین نگاه های اقلیمی را از مجموعه پادکست های #دکتر_ایمان_فانی برایتان آماده کرده ام. گوش بدهید و نه خشمگین شوید و نه افسرده! میدانهای خیلی مهمی هست که #نهاد_علم_دینی باید به آنها وارد شود و قبل از مواجهه با این مساله های عجیب، سخن از #روش_شناسی_علم_دینی خنده دار نیست؟ 🆔 @social_theory

📢مشروح این گفتگوی دو ساعته، از سوی برگزار کنندهٔ آن، محفل دال، در آپارات قرار گرفت: 👇 https://www.aparat.com/v/CAEN1 👆 🆔 @social_theory

نکاتی درباره حکمرانی حجاب 1⃣ از 3⃣ واقعیت این است که بنده با فرآیندی که جریان مذهبی و انقلابی در ماجرای اصلاح حجاب دنبال می کند همدل نیستم. یعنی در عین اینکه بسیار نگران حجاب هستم و به اهمیت و تاثیر بی نظیر حجاب در بقای جامعه بر اساس روابط ایمانی، عمیقا معتقدم اما فکر می کنم روش موجود که می خواهد #حجاب_قانونی را با #تشدید_قانون به جامعه بازگرداند، روشی کافی نیست و با نیروی عظیم اجتماعی که برای اجرای این قانون لازم است، اما کوهی است که متاسفانه در نهایت موش کوچکی میزاید و تمام! به همین دلیل، مثلا قانون تشدید مجازات بی حجابی که مجلس به دنبال آن رفت را ناقص می دانم یا مثلا استراتژی دکتر جمشیدی یا دیگران در دفاع از تشدید مجازات بی حجابی یا حمایت از امر به معروف پیشنهاد می کنند (با همه اخلاص ایشان) در مقابل آنچه در پیش روی ماست ناکافی می دانم. در حالی که معتقدم، ما توان تولید یک راهبرد همه جانبه تر را همین الان و بالفعل داریم! این گفتگو چناچه درست یادم باشد، 18تیرماه 1402 ضبط شده است. در اغاز این جلسه خلاصه ایده اثباتی که دنبال می کنم را ذیل اصطلاح دو وجهی و مهم #طبیعت_و_صناعت_جامعه توضیح دادم. این اصطلاح یکی از قدیمی ترین مباحث حکمی تاریخ اندیشه بشر است و در جهان اسلام و تشیع، #خواجه_نصیرالدین_طوسی قهرمان بلامنازع توجه به آن است. ما نباید از خیر حجاب بگذریم، اما کسانی که اضطرار حجاب را درک می کنند، حق ندارند کار را یکدستی بگیرند و نصفه و نیمه عمل کنند! 🆔 @social_theory

نکاتی درباره حکمرانی حجاب 2️⃣ از 3️⃣ در قسمت دوم گفتگو مجری جلسه این چالش را مطرح کردند که اگر مواجه صناعی با جامعه، متاخر از مواجهه و ساختن طبیعت یک جامعه است، آیا طبیعت یک جامعه یعنی #عرف آن است و ما باید عرف گرا شویم؟ سوال دوم هم این بود که آیا این تحلیل، همان تحلیلی که می گوید ما نباید به سمت حکومت می آمدیم و باید ارتباط با جامعه را با همان فناوری های فرهنگی قبل از انقلاب ادامه می دادیم نیست؟ پاسخ به سوالات بالا منفی است. طبیعت جامعه مقدم بر صناعت آن است، اما طبیعت عرف نیست و گرایش به #حکمرانی_طبیعی یک گرایش فانتزی نیست. حکمرانی طبیعی، کارهای فانتزی فرهنگی رایج نیست، بلکه رفتارهایی کاملا قابل سنجش و پایش است که سرعت اثرگذاری آنها بر رفتار جامعه، در اغلب موارد، از رفتارهای تند و مجازات های اجتماعی، به مراتب بیشتر است! بله! نخبگان جهان اسلام در یک قرن اخیر از این مهم فاصله گرفته اند و این مساله باعث شده است که کار بزرگ ملت ایران در انقلاب 57، به کار صناعی تقلیل داده شود و این اصلا درست نیست و باید این روایت از انقلاب اسلامی را اصلاح کرد. 🆔 @social_theory

نکاتی درباره حکمرانی حجاب 3️⃣ از 3️⃣ در قسمت سوم اصرار مجری جلسه بر این بود که به این سوال پاسخ داده شود که آیا بر اساس تحلیل ایده #حکمرانی_طبیعی و ایده موثرتر بودن و پر سرعت تر بودن مکانیزم های طبیعی در هدایت جامعه، آیا شما با قانون جدید حجاب موافق هستید؟ جواب تفصیلی را در بخش آخر این گفتگو ببینید 🆔 @social_theory

❤ حل مشکل آلودگی هوا را به مادران بسپارند! 📹 سخنان خانم فائضه غفارحدادی، مادر چهار فرزند و نویسنده کتاب‌هایی چون یک محسن عزیز زندگی‌نامه‌ی شهید وزوایی، در دیدار جمعی از اقشار مختلف بانوان انقلاب. ۱۴۰۲/۱۰/۰۶ 🖼 #دیدار_بانوان۱۴۰۲ ❤️ @khamenei_reyhaneh از وقتی نظریه رمان لوکاچ را خوندم که با حیرت از این خصلت رمان و داستان مدرن میگوید که جزئی مینویسد (و نه کلی) اما یک ادراک عمومی و مشترک تولید میکند، از همان روز یاد متنهایی می افتادم که در اوایل دهه 90 در وبلاگی با نام مستعار به اسم #دیمزن خوانده بودم مدتی است که فهمیدم این نویسنده در عالم حضور دارد و در واقع همان نویسنده کتابهایی مثل خط مقدم که خاطرات شهید طهرانی مقدم است. از اربعین کهذبرگشتم کسی کانال ایتایی دیمزن را برایم فرستاد. خالق متن های وبلاگ و کانال دیمزن، هیچ چیز از بزرگ بودن قلم شاهکارهای جهانی کم ندارد و نمیدانم که چقدر کارهای بزرگ نوشته، چون من فقط دیمزن را خواندم. چه افتخارآمیز که این نویسنده، جزء جبهه انقلاب است. 👇 https://eitaa.com/dimzan

🔻 *دومین نشست از مجموعه نشست‌های «هم‌عزم»* (گفتگوهای انتقادی پیرامون نحوه اتصال نظر و عمل در فرآیند گفتمان‌سازی پیشرفت) 🔰 *از روایت فتح تا روایت پیشرفت*   آوینی مبتنی بر واقعیتی که در صحنه می بیند، به ساخت خاصی از روایت رسیده است. واکاوی چگونگی این ساخت در روایت پیشرفت، مساله نشست دوم است. *با حضور:* 🔹حسام‌الدین ابوالحسنی *بازخوانی روایت فتح از نگاه آوینی* 🔸حسین مهدی‌زاده *تناسب فرم و محتوا در روایت‌گری آوینی* 🔹 پژمان عرب *ساخت روایت پیشرفت* 🗓️ زمان: شنبه ۹ دی ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۳ تا ۱۵ 📍مکان: خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولیعصر و برادران مظفر، پلاک ۹۰۷، خانه اندیشه‌ورزان 🔘 پخش زنده ▫️در بستر اسکای روم www.skyroom.online/ch/tsi/society ✅ https://ble.ir/hamazm

▪️سید رضی، الگوی مدیریت جهادی، خستگی‌ناپذیر و بدون ساعت کاری روایت زیر از هادی معصومی زارع، پژوهشگر حوزه سوریه و لبنان است: سید رفت و اسرار زیادی را با خودش به آسمان برد. سیدرضی تاریخ شفاهی حضور ایران پس از انقلاب در سوریه و لبنان بود. به جرات می‌توان گفت که تنها کسی بود که شاهد زنده‌ی تمام ادوار این رابطه و البته خود نیز بخش مهمی از ساخت آن بود. ... در بازگشت به ایران، درست قبل از آن که از پلکان هواپیمای ماهان بالا بروم، دستی روی شانه ام می زند. سر می‌چرخانم. سیدرضی است. بسته ای به عنوان هدیه به دستم می‌دهد. شیرینی شامی و روغن زیتون و جعبه ای پر از انار درشت غوطه شرقی. می‌خواهم نپذیرم، ابرو به‌هم می‌کشد و دست آخر، زورش می‌چربد. بعد، چند بار بابت معطل شدنم عذرخواهی می کند. از طبیعت کارش می‌گوید و این که چهل سال است به سختی می‌تواند قرارهایش را منظم کند. در دو سفر بعد هم این کار را تکرار می کند و من را با دست پر به داخل هواپیما می فرستد. چنان که زیر فشار نگاه اطرافیان تمام بسته را میان هم‌سفرانم توزیع می‌کنم و دست خالی به منزل می‌روم. در کشاکش طوفان‌الاقصی که چند روزی آتش‌بس می شود از مرزهای جنوبی لبنان به دمشق و حلب می‌روم. ابو... از آخرین تاکتیک‌های ابداعی سید در انتقال موشک و پهپاد و... به سوریه و لبنان می‌گوید. آن‌قدر خنده‌دار است که ریسه می‌رویم. ولی خب کار می‌کند دیگر‌. جواب می‌دهد. و تاکنون داده است. (آن روز به سیدرضی می‌گفتم تو کوهی از تجربه هستی که بسیاری‌اش قابل تدریس در آکادمی‌های نظامی است. می‌خندید و جدی نمی‌گرفت. ولی خب همین روش جدید یک نمونه‌اش بود دیگر.) برای دیدن حاج... به حلب می‌روم. روز دوم همین‌که می‌خواهم اقامه‌ی نماز ببندم وارد می‌شود و می‌گوید سریع وسایلت را بردار باید برویم. انتشار زده‌اند. یعنی این‌که حمله هوایی رژیم قریب‌الوقوع است و مقر او هم زیر تهدید. هنوز به محوطه بیرون نرسیده‌ایم که سیدرضی با تلفن امن تماس می‌گیرد. فرودگاه دمشق را دوباره زده‌اند. سید کلافه است. این بار چندم است که باندها را تعمیر می‌کند و دشمن امان نمی‌دهد. به حاج... می‌گویم این بار اسرائیلی‌ها خود سید را خواهند زد.  از این فرصت طوفان‌الاقصی نخواهند گذشت. مار زخم خورده‌اند. چیزی که در وجود سیدرضی بیش از هر چیز برای من نمود و بروز داشت، تفاوت ظاهر جدی و گاه خشن او و روحیه لطیفی بود که تنها در خلوت نمود پیدا می کرد. اقتدار و جدیت در عین تواضع و عطوفت. نکته دیگر پرکاری و همت بالای سید و خستگی‌ناپذیری عجیب وی بود. سید آرام و قرار و استراحت نداشت. از کاری به کاری و از مشغله‌ای به مشغله‌ای. و همین بود که توانست دست مقاومت در لبنان و فلسطین را این گونه پر کند. از موشک تا پهپاد و هر آن چه نیاز سازمان مقاومت بود. و در این سال‌های تحریمی حتی نیاز جامعه مقاومت در سوریه و لبنان را. ویژگی دیگر سیدرضی، تمرکز کم‌نظیر او بر کار تخصصی‌اش بود. کمتر کسی را شاید بتوان پیدا کرد که فرصت‌های بهتری برایش باشد اما بیش از چهل سال را بر سر یک کار و در یک حوزه جغرافیایی دوام بیاورد. آن هم کاری دور از وطن و در جامعه‌ای بحران زده و بسته‌ای هم‌چون سوریه. و گرنه آن ها که مطلع اند می دانند سید پنج سال از عمر کاری اش را در تهران در کدام مجموعه حساس و پراعتبار سپری کرد و از قضا ماندنش در آن مجموعه به سود دنیای او بود. خودش به من می‌گفت با همه عشقی که به مسئولیتش در تهران داشت اما دست آخر دوام نیاورده و به همان ماموریت دیرینه اش در سوریه بازگشته تا دست مقاومت را پر کند.  سید در همه‌ی این سال ها چنان در تار و پود جامعه‌ی سوریه درهم تنیده شده بود که از رئیس جمهور تا وزراء و مقامات نظامی و امنیتی و حتی مردم سوریه نیز روی او حساب ویژه ای باز می کردند. اصغر بیهوده به او نمی گفت رئیس‌جمهور غیررسمی سوریه.