💢کنداکتور پرونده‌ی ظرفیت سنت اسلامی/ کل نگری/ علوم انسانی اسلامی بخشی از متن:👇 مسئله #کل‌نگری را می توان هم نقطه مقابل #جزءنگری دانست و هم نقطه مقابل #کلی‌نگری. کلی‌نگری، رابطه ذهن و خارج را کلی و فرد (مفهوم و مصداق) می پندارد. در این تحلیل افراد یک کلی در خارج، حقیقتاً وحدت ندارند و وحدت آنها صرفاً مفهومی و ذهنی است. در شناخت کلی نگرانه، دغدغه اصلی یافت مناط صدق در افراد برای اتصاف به کلی است، هرچند دغدغه ای برای توضیح رابطه خارجی افراد یک کلی یا افراد کلی‌های مختلف را ندارد . جزئی‌نگری در تحلیل خود، از رابطه کلی و فرد بهره نمی گیرد، بلکه تلاش میکند امور خارجی را به عنوان یک پدیده مرکب، پیچیده و ذواجزاء، به اجزاء خود خُرد کرده و تجزیه و آنالیز نماید تا از این طریق بتواند حکم مرکب خارجی را به دست آورد. در مقابل این کلی نگری و جزء نگری، کل نگری وجود دارد که نه خارج را کلیات تحقق یافته در ضمن افراد می داند و نه اینکه برای شناسایی امر خارجی قابل به تجزیه و آنالیز اجزاء آن است، بلکه معتقد است که امور خارجی در عین برخورداری از کثرت و تعدد، دارای وحدت و انسجامی ورای إجزاء نیز می باشد که درک این وحدت و انسجام نه با کلی‌نگری میسور است و نه با جزء‌نگری اصطیاد می شود. به تعبیر دیگر، کل نگری، رهیافت و نگرشی برای ملاحظه‌ی هم‌زمان کثرت و وحدت پدیده هاست؛ رهیافتی که به اندیشمند امکان می‌دهد در عین ملاحظه کثرات و اجزاء یک پدیده، آن را خلاصه در این کثرات نکند و برای همه آن‌ها، هویتی یکپارچه و حقیقی فرض نماید. https://eitaa.com/alimohammadi1389/526