eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
314 ویدیو
117 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
احتمالا به زودی به یک موضوع و مساله برای بدل خواهد شد و دیگر نخواهیم گفت که این مساله یک موضوع برای دانش درجه دویی مثل است (پزشکی از این جهت درجه دواست، که در اصل مهارت نویسی مبتنی بر است)! توضیح می دهم. 👇 1- سالهاست ها، از این تصمیم در فضای خبر می دهند که نمی تواند همه این جمعیت حمایت کند و باید به فکر بود. آنها استناد به می کنند، که اولین رساله اقتصاد سیاسی مدرن است. تحلیل مالتوس موقتا با رشد کنار گذاشته شد اما موضوع آن هیگاه منتفی نشد. انتی گلوبالیست ها معتقدند، بر روی ، اگر بخواهد آرمان و را حفظ کند، در نهایت با زنده ماندن کمتر از یک میلیارد نفر امکان ادامه حیات دارد و دیر یا زود باید این تصمیم را بگیرد و همانطور که مالتوس گفته است، چه بهتر که حذف شوند. 2- از فضای تخیلی ضدجهانی سازی ها که بگذریم،باز هم برای ما علوم انسانی و اجتماعی ها مهم است. کرونا دارای یک خاصیت ویژه است که ممکن است را بالاجبار بهم بزند! کرونا ویروسی است دو قابلیت و بالا! یعنی فرض کنید، سرعت تغییرش کمی کمتری شود اما سرعت انتشارش چند صد برابر شود! لذا اگر هنوز برای ایدز به ایده ای درمانی دست پیدا نکردیم، کرونا نیز چنین است با این تفاوت که امکان تکثیر آن دیگر به یک موقعیت خاص محدود نمی شود، بلکه در انسانها نیز قابل تکثیر است و حتی اگر میزان کشتار آن پایین باشد، اما زندگی اجتماعی را حتما مختل خواهد کرد! حال اگر به این زودی ها ایده جدی مبتنی بر علوم زیستی پیدا نشود، ممکن است مثل چین مدتی مردم را قرنطینه کنیم، اگر اگر باز هم جهش پیدا کرد و قبل از جهش بعدی هیچ ایده ای برای کنترل آن پیدا نشود، آنگاه ممکن است راه حل در علوم اجتماعی دنبال شود! شاید مجبور باشیم برای مدتی از این های و و متکی بر دل بکنیم و دوباره به فضاهای ، و از هم تر بازگردانیم.... 3- می دانم که حرفهایم کمی شبیه است، اما به هر حال فراموش نکنید که رسانه و روش های کنترلی آن، آنقدر قوی هستند که ما را مثل آنقدر آرام به جوش بیاورند که تنها وقتی متوجه تغییرات جدید شویم که شده ایم @teghtesadi
🟢 برای در انتخابات چه کنیم؟ 📝حسین مهدیزاده 🔻قبلا هم گفتم که انتخابات برای من فصل حاصلخیز تفکر سیاسی است و به همین دلیل هم گفتگوی از را در این ایام شروع کردم. اما همزمان به علت مشارکت بسیار پایین امروز در ایران، نیاز به سناریوهایی برای افزایش مشارکت هم هستیم؛ اینجا هم پیشنهادی دارم! 🔺تصور من این است که پویش خودش و سناریو اش، غلط است؛ یعنی اثر منفی اش بشتر از اثر مثبت آن است چرا که اساسا گفتگوی مستقیم بر سر رای دادن و ندادن، یکی و یک زیادی مستقیم است، در حالی که همیشه دعوت های غیر مستقیم (به دلایل کاملا انسانی و موجه) قدرت جذب بیشتر و تری دارد! 🔻یک سناریو این است که جریان انقلابی واقعا مشغول انتخاب آدمهای خوب بشود و مردم ببینند که شما با چه جدیتی و در یک طرح جذاب و مربوط به زندگی واقعی همه مردم و برای مسائلی که خود آنها هم دیگر حوصله دنبال کردن آن را ندارند، در حال تلاش برای رای آوردن یک یا چند حرف و ایده و رای نیاوردن تعدادی دیگر هستید و مساله اصلی هم اصلا تعصب بر آدمها نیست، بلکه کارهای مهم و موثر بر زندگی مردم است! 🔻برای این پویش مثلا ایده آقای جبرائیلی و آقای رائفی پور خیلی خوب است و یک وجهه اثباتی به انتخابات می دهد اما ایده در برنامه ١ اسفند به علت اینکه به مسأله شدیداً ملموس و مربوط می شود بسیار موثرتر و جذاب تر خواهد بود. 🔺و شاید اگر در انتخابات امسال 20 تا طرح واقعی و موثر، ممکن و از سوی جریان انقلابی (نه آنهایی که تَکرار و عملی کردن ایده لیبرالهاست اما روتوش انقلابی و جهادی می‌شود) داشتیم، و آنها را درست و واضح کنیم و بعد روند حرکت آن در دولت و مجلس را نقطه گذاری میکردیم و بعد 2 تا نماینده مؤثر و دو تا کار مهم نماینده مخالف با آن را با همین ادبیات، آرام و متین و مستند معرفی می کردیم الان کسی نمی گفت ما به چی رأی بدیم و اگر رأی بدهیم چه می شود؟! خب معلوم بود که به نماینده هایی برای کارهایی مشخص رأی داده اند و میزان پیشرفت واقعی آن، چراغ اصلی امید در زندگی سیاسی مردم می شد. 🔺فضای سیاسی ایران، شده است محل جولان کسانی که رأی مردم را با هیجان صید می کنند و بعد که رأی می آورند، هر کاری بکنند، تعهدی برای آن نزد مردم ندارند که ضایع شوند. این کار به ناامیدی و از میان مردم منتهی شده است. 🔻فایده دیگر این کار این است که جریان دلبسته به انقلاب میتواند به مرور نقاط تمایزش با جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی (که جناح های غیر واقعی اما رسمیت یافته امروز ایران هستند) را واضح تر و واقعی تر کند و از حالت شعاری خارج شود و به سوی استقلال حرکت کند. جبهه های سیاسی فعلی ما با ایده کشور را اداره می کنند و اینگونه است که روابط قبیلگی و لابی های سیاسی تا این حد بر کارشناسی و طراحی غلبه پیدا می کند! جناح های ما خودشان هم واقعا هیچ واضحی ندارند! از سوی دیگر آنقدر کار روزمره روی سرشان ریخته است که هنر کنند از روی دست نسخه های تجویزی توسط غرب یک رونویسی می کنند و کارها را جمع می کنند! به این معنا شاید امروز به طرح مدرنیته غربی دلبستگی هم پیدا کرده باشند و خیلی از آنها نقطه تمایزشان را با غرب استعمارگر و منفعت خواه و نابود کننده ثروت ملت ها گم کرده باشند! با این روش می توان این فضای مبهم در افق سیاسی ایران را به سمت وضوح برد! دولتمردان ما، طرح ندارند و با این کار و در یک مسیر معقول و آرام، یک گام، یک گام به سمت یا همان و محقق کردن آن در موضوعات مختلف پیش خواهند رفت و خودشان هم طعم واقعی سیاست و همراهی مردم را تجربه خواهند کرد و از سیاست ورزی مبهم و شعاری فاصله خواهند گرفت! ⭕️ قویاً پیشنهاد میکنم 45 دقیقه اول این جلسه را نگاه کنید. واقعا یک جلسه سرزنده و جذاب است و آن را به دوستان انقلابی تان توصیه کنید. برای آنها اهمیت این رفتار را قصه وار شرح دهید. بدانید که هر کسی با نگاه کردن یک گزارش کارشناسی، متوجه فایده و سناریو آن نمی شود، شمایی که متوجه کار می شوید، برای بقیه ماجرا را شرح دهید. ————————- ✅ لینک تماشای برنامه ثریا 1 اسفند: 📌 https://telewebion.com/episode/0xb83224bیک کلیپ از خلاصه این بحث https://eitaa.com/social_theory/2190 ✅ لینک کانال اندیشکده زیست شهر👇 🆔 @zistshahr ————————- 🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
#برای‌دیدن| 💠اصلاح مسئله‌ی پوشش مردم بدون اصلاح معماری شهری امکان پذیر نیست! ‼️سند محرمانه‌ی ساواک
بی دلیل نیست که از ابتدای شکل گیری حکمت عملی، فیلسوفان، را در کنار انسان، تنها موضوعات این علم قرار دادند و همه چیز را در بستر انسان و شهر می خواندند، نه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و... . در نیم قرن اخیر، اشتباه کردیم که اصلاح جامعه را از دریچه «نظامات» اقتصادی و سیاسی و... میخواستیم. کسی که نتوانسته منظری کلان برای ایده اصلاحی خود پیدا کند، چطور میتواند نظامات بریده از دیگر نظامات، را مبنای یک قرار دهد؟! من به احیاء در افق علمی و سیاسی قم بسیار امید بسته ام و فتوحات علمی بزرگ برای علوم انسانیِ انقلاب اسلامی را از آن انتظار میکشم! طبیعی است که ورود این چارچوب مفهومی به سیاست ورزی میدانی قم (که بزرگترین جامعه علمی اکنون شیعه است) برایم بسیار نویدبخش باشد و اگرچه در تحولات امروز یک گوشه کوچکی از این تحول بزرگ را پیش ببرد، اما در مجموع و در یک پازل بزرگ و کشدار در بستر زمان، نقش ارزشمندی را ایفا خواهد کرد. از این ظرفیت نباید به سادگی گذشت... 🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
مناظره شنبه بین پیروز حناچی (دبیر اسبق شورای عالی شهرسازی و معماری) و از پدران شهرسازی امروز ایران ب
خیلی ها فکر می کنند که من با آقای دکتر محمد منان رئیسی رفاقت شخصی و مراودات مداومی دارم. نه! اینطور نیست! نمی دانم که ایشان از قبل انتخابات من را مستقیما می شناختند یا نه! من هم بصورت شخصی در هیچ جلسه ای قبل از انتخابات با ایشان مراوده نداشتم، همه گفتگوهای بین ما به چند صوت کوتاه در همین ایتا خلاصه می شود که بیشتر برای کارهایی بوده است که اویل بعضی ها فکر می کردند من می توانم به ایشان برسانم. در ایام انتخابات من از پشت میز کتابخانه ام تکان نخوردم و هیچ ستادی نرفتم، بعدش هم همینطور! لذا اینکه بعضی ها تا از یک کار آقای رئیسی خوشحال می شوند، برای من پیام می فرستند یا اگر در مواردی گله مند می شوند برای من گله گذاری میکنند به هر حال خیلی فایده ای ندارد. پس نقطه اشتراک ما چست؟ نقطه اشتراک، مساله علمی است که بیش از یک دهه پیش در قم متولد شد و در قم در حال پیگیری است و مدام بیشتر از قبل جلوه کرده است. ما آن را با نام بین هم دیگر صدا می کنیم و مردم آن را یا یا طبقه و... امثال آن صدا میکنند. این مساله در اوایل دهه نود و با مراوداتی که در کلاس درس خارج فقه عمران شهری آیت الله اراکی متولد شد و حالا گروه های مختلف علمی و از زاویه های متنوعی به آن فکر می کنند و آن را توسعه می دهند. آقای رئیسی از پیشگامان این موضوع هستند و من از کسانی که از حوزه مطالعات اجتماعی به آن علاقه مند شدم و بعدا به آن ملحق شدم. این پست را بهانه ای کردم برای اینکه نسبت خودم را با آقای دکتر رئیسی عزیز مشخص کنم و فکر نشود که ما جزء تیم تولید محتوای ایشان هستیم و... نه! خبر این مناظره را من هم از کانالها خواندم و از پشت میز کتابخانه ام تصمیم گرفتم درباره آن بنویسم و بر اهمیت آن تاکید کنم و به اندازه خودم در بوق و کرنا کنم که این مناظره مهم است اگر درست برگزار شود. تا به امروز دوستان دیگری که به موضوع زیست شهر می پردازند هم مناظره هایی داشته اند اما جایگاه امروز دکتر رئیسی در مجلس و اینکه در بدو ورود به مجلس، به عنوان عضو ناظر مجلس به شورای عالی مسکن و شهرسازی هم منصوب شدند و همینطور زبان خطابی و قلم روایی خوب ایشان باعث می شود تاکید کنم مناظره فردای آقای رئیسی برای بسط پیدا کردن منازعات با در رقابت بین جریان مدرن ایرانی با تمدن گرایان بسیار مهم است. موضوع قابلیت بسیار زیادی دارد که پیوند جدیدی بین مردم با سیاست و حکمرانان ایجاد کند و اسلام سیاسی را از انتزاعی و غیر انضمامی بودن بیرون بیاورد و به نظر من مطالعات شهر، حتی از مباحث اقتصاد کلان که یک دهه است بچه های انقلابی گسترش یافته مهمتر و موثر تر است. من به این مناظره و آقای منان رئیسی خیلی امیدوارم که بتواند این جلسه را به نقطه عطفی برای و عمومی شدن مساله و انتخاب آن به جای کمک کند. تنها توصیه ام به ایشان هم همان چیزهایی است که در بالا نوشتم. ما در حال زنده کردن های مهم در ذهن مردم هستیم که درست بودن سوالات ما برای خیلی ها ترسناک است، نه بخاطر اینکه سرمایه دار یا بساز و بفروش هستند! نه! بسیاری از تلاشهای مسئولین و بعد حتی بخشی از فعالیت های خود مردم در تن دادن به این سبک از شهر و سکونتگاه با حرفهای درست ما زیر سوال می رود و به لحاظ روانی بخشی از رفتارهای مردم در تن دادن به خراب شدن خانه های قبلی را زیر سوال می برد. باید بسیار نرم تصویرها را در ذهن مردم شکست و خیلی هم به آقای حناچی پاسخ نداد! سوال های او را هم باید با سوال جواب داد و نه چیز بیشتر! در مقابل بار شکستن تصویرهای رایج را روی دوش انقلاب نیندازیم! یعنی با ارجاع به جملات رهبری و امام این تصویرها را نشکنید که انقلاب به ضد توسعه بودن متهم شود! بلکه: 1-با زبان زندگی سوال را جا بیندازیم. 2- با زبان علم آن را اثبات کنیم 3- دست آخر با یک جمله از امامین انقلاب یا ذکر یک خاطره از مواضعی که جریان انقلابی می گیرد، نشان دهید که جریان انقلابی طرف درست و به سوی مردم ایستاده، برخلاف مدرنیته ایرانی! امیدوارم به حول و قوه الهی این مناظره برای بیش از آنچه توقع داریم مفید واقع شود! 🆔 @social_theory
آنهایی که با من آشنا هستند می دانند که یکی از زمینه های مطالعاتی که در این سالها بسیار برایم مغتنم و مهم بوده است، مسئله فضا، محیط و بوده است. برای من شهر مساله مرکزی است و درباره اهمیت آن حرف زیاد زده ام (مثل اینجا 📎) و هنوز هم حرف زیاد هست. مدتی است که با مرکز مطالعات پیشرفت عماد همکاری را شروع کرده ام که اگر به درستی پیش برود، یکی از آرزوهایم را در آن برآورده شود و آن هم شکل دهی به یک حلقه آموزشی و ان شاالله پژوهشی و بعد هم کنشگر حول شهر و دانش های آن است که چند سالی را بر مدار آن به پژوهش ادامه دهیم و تلاش کنیم بازاندیشی حول این دانش مهم را به حوزه های علمیه دینی بازگردانیم. به طور طبیعی در این راه با دوست و همراه قدیمی جناب دکتر جهانبخش و بسیاری از اساتید دیگر همراه خواهیم بود و این جلسه اولین میعادگاه ما برای شروع این راه خواهد بود؛ به حول و قوه الهی! قویا دوستان طلبه را به این راه دعوت می کنم و روز جمعه 5 بهمن منتظر قدوم دوستان طلبه ای که می خواهند در این راه صعب با ما همراه باشند، خواهیم بود. ⚠️ این دعوت، برای کسانی است که دعوت در جلسه را اجابت نمایند. این حداقلی ترین کاری است که می توانم برای یافتن یاران ثابت قدم بردارم! ⏰ جمعه ۵ بهمن‌ماه، ساعت ۱۶ 🏫 دانشگاه بین‌المللی قم 🔻جهت شرکت در رویداد (حضوری و مجازی) از طریق لینک زیر ثبت‌نام کنید: 🔗https://survey.porsline.ir/s/eJTG2sgr 🆔 @emaad_ir 🆔 @social_theory
🔴تاسیس و نهادینه شدن نظم مقاومت و مقوله شهر 🖌حسین مهدیزاده این روزها مکرر در جلساتی میهمان و میزبان هستم که اندیشمندان و اندیشکده ها با دغدغه جبهه مقاومت، فکر و ذکرشان است و مسیرهای پژوهشی خیلی امیدبخشی هم در حال فعال شدن است. به گمان من با تدبیر الهی، محور مقاومت در حال پوست اندازی است و نسل جدیدی از رهبران جوان و عرصه های جدیدی به روی این محور باز خواهد شد ان شاء الله... که محور مقاومت را به یک عامل مهم برای حضور در جهانی آماده خواهند کرد. درباره این آینده من نیز حرفهایی داشتم که هم در برنامه جهت گفتم و هم در نشست اخیری که صوتش را اینجا📍 گذاشتم. اما در همه این جلسات و نشست ها و مقالاتی که این چند وقت دیده ام، یک وجود دارد که محور مقاومت باید وارد مرحله بشود و پس از وقایع اخیر نیازمند است که یک جامعه پردازی همه جانبه در سرزمین های محور مقاومت رخ بدهد و رهبری جبهه، از مراقبت از ابعاد امنیتی فراروی کند. البته و بلاشک بُعد امنیت، سنگ بنای ضروری همه گامهای بعد است، اما مسیر باید ادامه پیدا کند و گام های بعدی شروع شود. اما اجتماعی شدن از کجا شروع می شود؟ از دانش اقتصاد، یا سیاست، یا جامعه شناسی، یا جغرافیا، یا روان شناسی تاریخی و اجتماعی و....؟! همه می فهمیم که در زندگی واقعی و کف زمینی، اقتصاد و تربیت و فرهنگ و جغرافیا و معماری و تفریح و تاریخ و بهداشت و تولید و صنعت و... از هم جدا نیستند! حالا اگر دانشکده های مستقلی به اینها می پردازد و یا در سالهای اخیر، حوزه علمیه هم به آنها با عنوان فقه الاقتصاد و فقه التربیه و فقه و حقوق و فقه معماری و... می پردازد و یا فلسفه خود را به این اسامی مضاف کرده است و در چند دهه اخیر جای خود را پیدا کرده اند و به صورت مستقل در حال پیشرفتن هستند، به واقع مستقل از هم نیستند و این استقلال آنها یکی از بحرانهای امروز هم هست! خب این استقلال اگر بد است چطور آن را درمان کنیم؟ در حالی که علم هم بدون این استقلال به مشکل می خورد؟ به گمان من راه حل این است: بعضی از امور در دنیای واقعی هستند که هم می توانند برای ما اهل نظر باشند و هم برای مردم یک که می توان در آن زندگی کرد! اولین و مهمترین و قدیمی ترین آنهاست. شهر آنجایی آغاز می شود که همه این نظامات مجبور هستند با هم و همه جانبه دیده بشوند و نمی توانند یک مطالعه مستقل بمانند؛ و نیاز مردم به این علوم پاره پاره شده در نهادهای علمی، دقیقا از همینجا شروع می شود و بعدا به آن ابعاد تخصصی اش سرایت پیدا می کند. حوزه علمیه ای که شهر موضوعش نیست (حالا چه فقه آن و چه فلسفه و حکمت و الهیاتش!) چطور می تواند تحولات تمدنی را با علم و دانش مهار کند و به عنوان یک بازیگر تمدنی در میدان حاضر باشد؟ قبلا هم گفته ام، حکمت عملی در طول تاریخ، درست می فهمیده که موضوع کتاب سیاست در حکمت عملی را، شهر قرار داده است و حوزه علمیه ای که از کلام تا فلسفه تا فقه، شهر موضوعش نیست، نمی تواند راه پژوهش مثمرثمر برای تمدن سازی را پیدا کند، چنانچه تاکنون پیدا نکرده است! از سوی دیگر شهر در علوم انسانی رسمی امروز ایران هم مهجور است! چرا که شهر به دانشکده های فنی و مهندسی شهرسازی و معماری و عمران واگذار شده و نهایتا در دانشکده های هنر وجوه طراحی هنری آن دنبال می شود و وقتی به دانشکده های برنامه ریزی شهری و منطقه ای و جغرافیا می آیید، از آن شور علوم انسانی که در غرب، حداقل در یک صده اخیر دیده می شود خبری نیست. من حتی پژوهشی را در یکی از دانشگاه های ایران دیدم که عضو هیات علمی مربوطه دنبال آن بود که با کمک مباحث فلسفی، اثبات کند که شهر یک موضوع فنی است و نهایتا یک موضوع استتیک و زیبایی شناختی است و نباید اجازه داد علوم انسانی و اجتماعی که همان حکمت عملی دوران جدید هستند به آن ورود کنند! یا للعجب که هیولای مدرنیته ایرانی چه بلاهایی که بر سر علم نیاورده است! خلاصه اینکه اگر آینده مقاومت، به این است که به یک نظم همه جانبه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و... بدل شود، آغاز فهم این همه جانبگی در مطالعه آن در قالب ممکن است و ما برای تکامل محور مقاومت به یک نظم، باید این چارچوب دانشی را احیاء و بازآفرینی کنیم. واضح است که در این ادعا می خواهم اهمیت و رتبه دقیق مساله فضا و محیط و شهر را گوشزد کنم و نمی خواهم جایگاهی که دیگر موضوعات و خرده نظامات باید برای فهمیدن همین شهر ایفا کنند را از ایشان سلب کنم. در آینده و به فراخور به این موضوع بیشتر خواهم پرداخت. 🆔 @social_theory