مدعای اصلی آقای علیزاده در این متن قابل دفاع است
انسانها به طور طبیعی تا یک سنی از طریق آموزش و تجربه، #جهان_آرمانی و #نظام_معنایی و #مهارت های خود را رشد می دهند و در تمام این مدت، آنها #فرزند_زمانه خود نیز هستند، یعنی فکر می کنند و امکانات ممکن را برای حل مشکل به #استخدام در می آورند. اما از یک سنی که ...👇👇
@teghtesadi
مدعای اصلی آقای علیزاده در این متن به نظر قابل دفاع می آید.
انسانها به طور طبیعی تا یک سنی از طریق آموزش و تجربه، #جهان_آرمانی و #نظام_معنایی و #مهارت های خود را رشد می دهند و در تمام این مدت، آنها #فرزند_زمانه خود هستند، یعنی مسئله های زمانه خود را درک می کنند و برای حل آنها فکر می کنند و امکانات ممکن را برای حل مشکل به #استخدام در می آورند. اما از یک سنی که شاید حدود #پنجاه_سالی باشد، آرمانها و فکرشان پخته و بزرگ می شود اما #قدرت_خلاقیت_عمیلاتی آنها دیگر #فریز می شود. این انسان باید از جایگاه اجرایی به جایگاه هدایتگری، رهبری و سرپرستی جوانها نقل مکان کند چرا که قدرت و حوصله مهارت آموزی آنها #فریز شده در حالی که جامعه هنوز در حال گذر و تغییر و تبدل است!
حدس تحقیق نشده من این است که یک انسانی که در دهه صد زندگی اش به سر می برد، نزدیک به #نیم_قرن است که «مهارت» مدیریت اجرایی این زمانه را دیگر ندارد! این جبر نیست و حتما استثنا بردار است اما به طور معمول هرچقدر در پیری آرمان و جهان معنایی انسان پخته تر و پیچیده تر می شود و تازه زمان بلوغ آن فرا می رسد اما حوصله و مهارتهای اجرایی او افول می کند.
ترکیب #پیر_و_جوان ترکیب #هدایتگری_و_اجراست. اگر پیرها از سر نگرانی اجرا را دیر به جوانها می سپارند، به همان اندازه خطر کرده اند که اگر جوانها کار را به عهده می گرفتند و اشتباه می کردند. به جای ترس از واگذاری مناصب، باید به فکر ساختن ساختاری درست و دقیق برای ترکیب پیر و جوان باشیم.
مشکل دیگری هم در جامعه شکل می گیرد. آن هم اینکه جوانهایی پروش خواهند یافت که نه تنها در آرمانها و تفکر، که در مهارت های مورد نیاز در قدرت و مدیریت، به شدت متوقف در دارایی های پیرهای خود می شوند و این بلایی است دو چندان! به این ترتیب سقف توانایی مدیریت این عده هم #زودهنگام متوقف و #فریز می شود، و حالا جنگی شروع می شود بین کسانی که مهارتهای جدیدی دارند و این جوانهای متوقف شده!
مشکل سوم هم شاید این است که هر نسلی در #مبارزه_برای_آرمانها، فتوحاتی بدست می آورد و در میدانهایی هم شکست می خورد. جوانها پیروزی ها را به خود می افزایند و شکست ها را می پذیرند اما آماده حمله مجدد می شوند. اما نسل اول به طور معمول توان قبول شکست هایش را ندارد، می خواهد با #قلدری و #حرف شکست ها را انکار کند، اما آیا می شود؟ بازگشت به مرزهای از دست رفته تدبیر جدید و مجدد و متفاوت می خواهد.
#تاریخ_اقتصاد_سیاسی_ایران
@teghtesadi