eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.4هزار دنبال‌کننده
960 عکس
267 ویدیو
114 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
نکاتی به بهانه مصاحبه دقیق و پرنکته اخیر استاد میرباقری با مجله فکرآورد درباره نظریه پیشرفت ایشان. در این نکات به 4 آموزه اصلی که در سالهای شاگردیم از پروژه کلامی استاد میرباقری آموخته ام و آنها را دنبال می کنم اشاره کرده ام و جایگاه مهم این مصاحبه در این میان. @social_theory
14011123 edit.mp3
38.72M
⭕️ سخنرانی های ماهیانه میز نظریه اجتماعی فرهنگستان 🔴جلسه سوم ✅بازخوانی اندیشه اجتماعی مرحوم علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی(ره) از منظر دستاورد وی در شکل دهی به یک نظریه اجتماعی 🟩ایده این دوره این است که مرحوم علامه حسینی(ره) در سه مرحله، به مرور، به خوانشی از نظریه اجتماعی اسلام دست پیدا کرد که در نقطه ای متمایز از نظریه اجتماعی مدرن و همینطور نظریه اجتماعی تمدن اسلامی دور اول و محصولات علمی آن بود. 🟦این دوره از ارائه های ماهیانه میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم سعی می کند در 4 جلسه، خطوط کلی تلاش وی در دور اول را مورد بررسی قرار دهد. 🟪اهمیت این دوره از فکر اجتماعی بنیانگذار فقید فرهنگستان علوم اسلامی در این است که یک عضو فعال جامعه مدرسین حداقل در تفکر اقتصادی حوزه علمیه قم نقشی شناخته شده داشته است. 🟧وی در این دوره عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بوده که یکی از 18 پیشن نویس قانون اساسی ایران را نیز ارائه کرده بوده است و در این پیش نویس و در نطق هایش، بر اساس این دستگاه فکری، مشارکت می کرده است. ◀️جلسه سوم 🗣 ارائه کننده: حسین مهدیزاده 1️⃣ یکشنبه 23 بهمن 1401 🆔@social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴یک پیشنهاد پژوهشی: ✅ما هیچ نقشه ای از خرده فرهنگهایی که توانسته ایم آنها را با انقلاب اسلامی همساز کنیم نداریم. اما هر از چند گاهی کلیپهای مصاحبه ای کوتاه، خبر از یک تکثر متعقد، ذیل انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میدهد تا بگوید ج.ا یک چتر ملی است، نه فرقه ای. 🔆 اگر من رئیس یکی از دانشکده های علوم اجتماعی ج.ا بودم، دسته های مختلف را به کمک همین کلیپها شناسایی می کردم و در یک مصاحبه عمیق، سعی می کردم پرده از زوایای فکری و فرهنگی آنها برای جامعه علمی بردارم. این کار باعث می شود تا به نقشه ای از خرده فرهنگهایی که امروز به چتر جمهوری اسلامی علاقه دارند برسیم. می دانیم که ج.ا.ایران فقط یک چتر فرقه ای برای ما مذهبی هایِ مسلمانِ شیعه یِ فقاهتیِ... نیست. اساسا انقلاب اسلامی ماموریتش این بود که شیعه جعفری را به موقعیت رهبری جامعه واقعی انسانی، با همه تکثرهایش بازگرداند و این فرصت در متکثرترین دوران فرهنگی بشر و در یکی از ریشه دار ترین سرزمین های تمدنی، یعنی ایران برای ما مهیا شد. اما ما امروز نمی دانیم که با چه طیفی از همراهان مواجه هستیم و عمق فرهنگی مشترک ما با هر کدام چقدر است و از کجا نقطه تمایز ما شروع می شود و... تا بتوانیم نقشه دوستی متناسب بریزیم و بدانیم کجاها وارد نشویم که باعث دشمنی نشود و کجاها می توانیم سرمایه گذاری کنیم که عمق فرهنگی مشترکمان را افزایش دهیم تا جامعه در جهت انقلاب اسلامی تکامل یابد، نه در جهت مدرن. این مصاحبه های عمیق می تواند آغازی باشد برای این رویای بلندپروازانه شیعیان جعفری که با خلوص، خودشان را به امروز تاریخ بشر رسانده اند. 🆔 @social_theory
«ماهنامه فکرآورد ـ شماره ۱ ـ بهمن ماه ۱۴۰۱» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/142440
آیا تکنولوژی هم اسلامی و غیر اسلامی دارد ؟! از اصحاب علوم انسانی اسلامی شنیده ایم که علوم دارای مبنا ، ارزش و اهداف هستند اما عموما گمان میکنیم که این مربوط به علوم انسانی است و الا در علوم تجربی و فنی یا به عبارتی تکنولوژی چنین مسائلی وجود ندارد و محصولات تکنولوژیک از یک قائده مشخص پیروی میکنند . اگر کمی به تصاویر بالا دقت کنید متوجه خواهید شد که یک محصول واحد میتواند با دو رویکرد ، ارزش و عقلانیت و هدف ساخته شود . یک طرف متور سیکلت اژ که مربوط به شوروی سابق است یک نظام کمونیست و کارگری و طرف دیگر متور سیکلت هارلی دیویدسون مربوط به امریکاست که در یک نظام سرمایه سالار و لیبرال طراحی و ساخته شده ، شاید در نگاه اول فکر کنیم که خب سلیقه ها متفاوته ، اما اگر خوب نگاه کنیم میفهمیم که اینگونه نیست ، بلکه دو انسان با دونگاه این محصولات را تولید کرده اند . اگر شما هم یادتان باشد سالها متور اژ محبوب ترین وسیله برای روستاییان و عشایر ایران بود. اما دومی را قشر مرفه جامعه استفاده میکند. به شکل ظاهری ان ها توجه کنید اولی ساده بی آلایش اما بسیار کاربردی و پر قدرت ، جای سرنشینان اضافی ، ترک بزرگ برای بار و ... . اما دومی ظاهری مهاجم و عصیان گر ، با فرمانی بالا اومده که به متور سوار احساس غرور میدهد ، بدون سرنشین اضافی که مروج زندگی فردگرایانه و (ایندیویژوئال) و ...است . هرکدام از اینها تکنولوژی حاصل از یک نوع تفکر است و البته مروج همان تفکر هم هست . یکی مروج ارزش های لیبرال ، از تبرج و تفاخر گرفته تا خودخواهی ، مصرف گرایی و ... یکی مروج ارزش های جامعه کارگری. ادامه... 👇👇 ✅@roeyaomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی روایت شل و ول مسئولین از ماجراهایی مثل مسمومیت دختران دبیرستانی قمی را را در مدت سه ماه(که واقعا کم نیست!) می بینم و بعد به تاکید های خودم بر اینکه باید به مردم توجه ویژه داشته باشد، خنده ام میگیرد! حالا می فهمم که چرا رهبر انقلاب برای همین روایت روزمره اعلام کرده اند! امروز جریان انقلابی مثل آدمهای دست و پا چلفتی شده که قصه های روزمره اش را هم بلد نیست تعریف کند. سه ماه است که ما قمی ها در خبرگزاری های محلی از مدارس دخترانه ای می شنویم که مدام دچار مسمومیت می شوند. آیا این سطح از روایت ماوقع کافی است؟ می دانید که همه خانواده ها فرزند و عزیزی در مدرسه دارند؟ می دانید نگرانی از مدرسه و فوبیا از آن چقدر می تواند مردم را به قرنطینه خودخواسته ببرد؟ می دانید سکوت در مقابل تکرار آن می تواند کارآمدی کل نظام را به سخره بگیرد!! می دانید هر بار که این کار را می کنید، چقدر زندگی روزمره را بی معنا و پوچ می کنید؟! حالا فیلم گزارش ویژه خبری قم را هم ببیند. آقای مسئول محترم از کل بار مسئولیت بزرگی که به عهده دارد فقط یک جمله برای گفتن دارد ما کمیسیون پزشکی گرفتنیم، هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است!!! و اصلا از بیخ و بن خیال پردازی است، و پدر و مادر های مصدومین می دانند!!!! حالا از این هفته قضیه به تهران هم کشیده شده است. می نشینیم و تماشا می کنیم بحران جدید را! بحران های خودساخته. بحرانهایی که محصول سفاهت و خرفتی و خودخواهی آدمهایی است که فکر میکنند اگر سرشان را در برف کنند، مردم ماتحت بیرون زده آنها را نمی بینند! 🆔 @social_theory
• تسلیت • «وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ، اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ، قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»(البقرة، 155 و 156) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️رخنه می‌جویی خلاص خویشتن ▫️رخنه‌ای جز مرگ ازین زندان که یافت بامداد ۲۷ بهمن مصادف با شهادت امام موسای کاظم علیه السلام، فاضل ارجمند حجت‌الاسلام سیدمصطفی مدرس مصلی در راه زیارت امام رؤوف از میان ما پر کشید و به دیار باقی شتافت. برادر بسیار عزیزی را از دست دادیم. به او امیدهای بسیاری بود و هرچند هنوز در موقف خود به طور کامل نشکفته بود، ولی انسان بزرگی بود. باید درباره سیدمصطفی کمی تفصیلی سخن گفت. شخصیت او باید برای جوان امروز بازنموده شود تا بیاندیشد که در این زمانه چنین هم می‌توان بود. اندیشه‌ها و ایده‌هایش برای جوان امروز جذاب است و افق‌گشاست. خاطرات زندگیش نیز الهام‌بخش است. سالهای سال بود که تلاش می‌کرد کار بزرگی برای انقلاب بکند. کارهای متنوعی کرده بود و دائما می‌آموخت و میشنید تا عملیات خود را دقیقتر کند. نقطه عملیات او تیزتر شده بود و سرعت رشدش خیلی بالا رفته بود. اقلا تنها یکی دو سال لازم بود تا بخش خوبی از ثمرات تلاش‌های این سالهایش را ببیند. دریغ که خدای بی‌نیاز او را در همین مقطع طلبید و ظاهراً این کارها بدون مجری ماند. از همه چیز و همه کس می‌آموخت. با سرعت زیادی در حال اندوختن بود. نکته‌های دقیق را درمی‌یافت و پس از آن نزدش حاضر بود. اهل یقین بود، اهل توقف‌ها و تردیدهای بی‌جا و از سر کاهلی نبود، در هدف و مسیر تردید نداشت. منطق داشت، منطق او پیشرفت کار بود و برای آن بسیار می‌سوخت و می‌کوشید و تواضع و فداکاری می‌کرد. مهمترین و بارزترین خصلت او این بود که عظمت انقلاب اسلامی را درک کرده بود. انقلاب اسلامی همه وجودش را تسخیر کرده بود. ریشه‌های انقلاب را یافته بود و همه آنها را جدی می‌گرفت. دانش‌های حوزوی را از ریشه‌های قطعی انقلاب یافته بود و با جدیتی مثال زدنی هر محفل علمی وزینی می‌یافت خود را به آن می‌رساند تا از تراث معرفتی اسلامی چیز بیشتر و سنگین‌تری بیاموزد. باز هم شیرین‌ترین گفتگوها برای او گفتگوی عالمانه درباره گذشته، حال و آینده انقلاب بود. غیر از عشق به اهل‌بیت که شاید از کودکی با او همراه بود، دردهای معنوی را از ابتدای حیات حوزوی برگزیده بود و علاقه داشت همه چیز را به این افق بکشد و با این رائحه بشنود. شاید زیباترین رائحه حضور و بروز او اخلاص و صداقتش بود. اگر دردها و غصه‌ها رهایش می‌کرد او را بسیار اهل رفاقت می‌یافتی، با گام‌های سریعی به سمت رفیق می‌آمد و در زمان کمی حجم عظیمی از عواطف ناب را به رفیق خود هدیه می‌کرد. حجم فعالیتش بالا بود و تنوع آنها تعجب دوستان را برمی‌انگیخت. اهل ارتباط بود. در ذهن و سینه وسیعش اشخاص و گروه‌های زیادی جا می‌شدند و هر کدام سهمی داشتند. نگاه او به اشخاص و مجموعه‌ها و حرکت‌ها احترام‌آمیز بود و هرچه می‌گذشت این خصلت در او برجسته‌تر می‌شد. جالب این بود که این ارتباطها او را منفعل و صرفا اهل رفیق‌بازی نمی‌کرد. ارتباط‌ها همه با معنا بود. خدا جابر است و به او صد امید و هزاران طمع داریم، ولی می‌پرسیم چگونه این ثلمه جبران خواهد شد؟! ┄┅••؛••┅┄ درگذشت این عزیز را به خانواده مکرم، اساتید معزز و دوستان ارجمند ایشان صمیمانه تسلیت می‌گوییم و روح شریف ایشان را در حشر اصفیای الهی و در جوار امام رؤوف ع می‌خواهیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ◾️◾️@faslefarhang
میخواستم از سید مصطفی بنویسم، اما توصیف استاد فلاح از او همه ان جزئیاتی که میخواستم بنویسم را داشت و بیش از ان را هم داشت. البته امروز هم به هیچ کس به اندازه استاد فلاح شیروانی نباید تسلیت گفت که حقا شاگرد و همراهی بی بدیل را به خاک میسپارد. خدا سید مصطفی ما را رحمت کند و حال که آزادتر از گذشته در پرواز است، ما را از نصرت و کمکهای بی دریغ و برادرانه اش، بیش از قبل بهره مند کند. @social_theory
یکی از خلاءهای بزرگ ما حزب اللهی ها در دوران پس از انقلاب این است که موضوعاتی که در آیینه آن، انقلاب اسلامی خود را می بیند و آنها را مرآت رویای ایران اسلامی قرار می دهد را محصور در اهداف سیاستی و اقتدار ملی و بین المللی انقلاب خود کرده است و نمی تواند از این معنا که انقلاب اسلامی در کف زندگی، دقیقا چه آرمانهایی دارد و چه حرف نویی برای بشریت امروز دارد. این خلاء باعث شده است که کف زندگی اجتماعی، عرصه جولانِ بدون رقابت کسانی باشد که در رویای مدرن زندگی میکنند و عمل میکنند و می سازند. قریب به یک دهه مطالعات اجتماعی ما و کالبدی جمعی از دوستان و اساتید که در این رویداد نام آنها را می بینید به یک ایده مشخص و متعین رسیده که آن را در این رویداد به شما تقدیم می کنیم. پیشنهاد می دهم که حداقل برای مشاهده اینکه چطور مبانی به یک مطالبه و کنش مشخص و شناسنامه دار رسیده است، در این رویداد شرکت کنید. به گمان من تجربه ای کم یاب خواهد بود و قدرت تصویرگری فرهنگی شما را در بسیاری از موضوعات ارتقاء خواهد داد. 🔻دوره‌ فشرده‌ی معرفی‌ایده زیست‌شهرهای نوینِ مولِّد تعدادجلسات: ۸ جلسه ۵۰ دقیقه‌ای زمان برگزاری: چهارشنبه و پنج‌شنبه‌ (۱۰ و ۱۱ اسفندماه) ساعت ۱۴ الی ۱۸ شیوه برگزاری: حضوری و مجازی() قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید، طبقه ۴ 🎴ثبت‌نام از طریق: http://www.negahschool.ir/product/zist-shahr/ جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۰۹۹۰۷۶۲۹۸۸۲ در و در ارتباط باشید. 🆔 @social_theory
این ها حرف های بچه هاست که از بسیاری از شعارها و تبلغات فرهنگی امروز ما بهتر بیان شده اند. شاید بتوانیم از این جملات ایده بگیریم: 🔻 کاشکی من خدا بودم به همه آدم ها یک عالمه بچه می دادم فاطمه،۵ و نیم ساله 🔻 دوست دارم یه مردی داشته باشم که اجازه نَده من برم سر کار… دختر. سه سالگی 🔻 مامان! اون وقتی هم که عروس بودی دوست داشتی منو به دنیا بیاری؟ دختر/ پنج سال و چهار ماهه 🔻 بابا چرا بابا نمی شم؟ پسر/سه ساله 🔻 خطاب به خواهرش با حسرت: می دونستی خوبی زن ها اینه که می تونن بچه دار بشن؟ پسر/ پنج ساله 🔻 در آغوش پدر: بابا! من کاملا درکتون می کنم که بچه داشتن چه حس خوبیه! محمدعلی عابدی/ 7 ساله 🔻 مامان دلم میخواد وقتی بزرگ شدم پلیس شم اما نمیشه... برادرش: چرا نمیشه مگه ندیدی تو گاندو اون خانمه پلیس بود؟ چرا دیدم آخه قبلا می خواستم وقتی بزرگ بشم مامان بشم... هنوزم دلم میخواد ... حانیه/ 5 ساله 🔻 مامان به خدا بگو یه دیقه پیرت نکنه یه خواهر برای من به دنیا بیاد فاطمه رقیه/5 ساله 🔻 مامان ماهی زینب چون تک بود احساس تنهایی کرد مُرد حلما 5 ساله 🔻 +می دونی خدا توی قلبش یه عالمه بچه داره؟ _ خب؟ چه کار می کنه با این همه بچه؟ + هرچقدر بخواد به دنیا میاره می ده به مردم محمدامین 4 ساله 🔻 میخوام به این قاصدک بگم بره به خدا بگه بهمون یه بچه ی دیگه بده... حانیه ۶ ساله از قم 🔻 از کانال شعر و کودکی: 🆔 @sherokoodaki .
▪️اجلاس دولت جهانی، (WGS)، چند روز پیش در امارات متحدهء عربی برگزار شد؛ نشستی که به صورت سالیانه و از سال 2013، برگزار می‌گردد. 🔺موضوع اصلی نشست امسال، "شکل دادن به دولت‌های آینده" بود. این اجلاس، رهبران فکری، کارشناسان و تصمیم‌گیرندگان جهانی را از سراسر دنیا گرد هم ‌‌آورد تا در توسعهء ابزارها، سیاست‌ها و مدل‌هایی که در شکل‌دهی دولت‌های آینده ضروری هستند، مشارکت ‌کنند. 🔺در این نشست، ده‌هزار مقام دولتی بین المللی، رهبران فکری، کارشناسان و تصمیم گیرندگان جهانی گرد هم آمدند. بیش از 250 وزیر از کشورهای مختلف و نیز 20 رییس جمهور هم در آن حاضر بودند. ❓سؤال: این اجلاس چیه و به چه حقی، برای دولت‌های مختلف، تصمیم می‌گیرد؟ آن هم این‌قدر واضح و بی‌پرده؟ ❓سؤال مهم‌تر: چه کسانی از ایران در این نشست شرکت داشتند؟ (و چه تعهداتی را امضا کردند؟) چیزی که البته ردی از آن در اخبار نیافتم! 🔺عنوان این اجلاس هم بسیار پرطمطراق است: "اجلاس دولت جهانی!" این‌ها چه کسانی هستند که برای دولت جهانی تصمیم می‌گیرند و نظر می‌دهند؟ 💠اساساً، تنها یک دولت جهانی وجود دارد که دولت حقهء حضرت حجت (عج) هست، باقیش، دنگ و فنگ‌ طاغوتیان زمان هست که فعلاً خیلی جوگیر شدند... 🆔@CoronaDeception 🌐لینک پیوستن به کانال: https://eitaa.com/joinchat/93192196Cac05c503bc
کاش بشه فهمید که آیا از دولت ایران یا بخش نواوری ایران یا معارضین، دقیقا چه کسانی به این اجلاس رفته اند و در ان شرکت کرده اند. این دست شرکت کنندگان، در چنین همایشهایی که هدفش مدیریت آینده است، در اینده نقشهای جدی خواهند داشت ابوالحسن ابتهاج که سازمان برنامه ایران را تاسیس کرد و پدر سازمان برنامه است، در جوانی و به خرج خودش و با کشتی خود را به امریکا میرساند و در نشست بزرگ و مهم برتنوودز که کل اقتصاد مالی قرن بیستم تا امروز را تحت تاثیر قرار داده، شرکت کرده بود
shabaniye_latifi_1394.mp3
18.56M
مناجات شعبانیه حجه الاسلام محمد لطیفی @social_theory
✅🔆مرحوم دکتر محمد علی مرادی برای من شخصیتی بسیار خواندنی است و از او بسیار استفاده کرده ام. این متن را امروز در سایت او یافتم و برایم خیلی جالب بود. این روزها که قرار است ایده زیست شهر را عمومی کنیم و آن را توضیح دهیم، پیدا کردن این متن برایم خیلی جالب بود 👇 سلام. اول خودم را معرفی کنم. نام من محمدعلی مرادی است. در شرکت مهندسی نقش‌جهان پارس با آقای میرمیران روی یک پروژه کار می‌کردیم بانام «اثرات دوسویه عوامل اجتماعی اقتصادی بر کالبد شهر». آقای میرمیران می‌گفت که ببینیم تئوری‌هایی که در دنیا هست چه قدر اینجا مصداق دارد. یعنی با آن تئوری‌ها بتوانیم روی اصفهان کارکنیم. آن موقع جوان بودم و دانشگاه تعطیل‌شده بود و یک مقدار فلسفه می‌خواندم. من به میرمیران گفتم این کار سواد زیادی می‌خواهد که ما توانش را فکر نمی‌کنم داشته باشیم. من می‌خواهم بروم چند سال فلسفه بخوانم برای این پروژه تا بتوانم مدل ذهنی آن‌ها را دربیاورم و با مدل ذهنی اینجا مقایسه کنم تا ببینیم چگونه است و شروع کنیم تناسباتش را پیدا کنیم تا بتوانیم بفهمیم که اثرات دوسویه عوامل اجتماعی اقتصادی بر کالبد شهر به‌طور مثال اصفهان واجد چه منطقی است. میرمیران به من گفت اگر بخواهی فلسفه بخوانی باید بروی آلمان فلسفه بخوانی چراکه مهد فلسفه آلمان است و من رحل سفر بستم و سال شصت‌وهشت رفتم آلمان. وقتی رفتم آنجا من نمی‌خواستم مدرک بگیرم چراکه دنبال پروژه خودمان بودم در آنجا دیدم سوادم نسبت به آن‌ها خیلی کم است برای همین شبانه سه چهار سال به‌طور غیررسمی رفتم دبیرستان و خیلی از بحث‌هایی که برای شما اینجا می‌توانم بگویم در دبیرستان شبانه یاد گرفتم. شبانه که می‌رفتم دبیرستان فهمیدم که بچه آلمانی که می‌آید در دبیرستان چگونه متن نوشتن را یادش می‌دهند. بعد رفتم کالج، لیسانس و فوق‌لیسانس و دکترا خواندم و پروژه‌ای که قرار بود سه چهار سال طول بکشد بیست سال طول کشید. وقتی برگشتم ایران آقای میرمیران فوت کرده بود و فقط یک بار در فرانکفورت موقعی که برای ساخت کنسولگری ایران آمده بود او را دیدم. پایان‌نامه لیسانسم را با موضوع «روشنگری به‌مثابه یک دوران»، فوق‌لیسانسم را با موضوع «مفهوم در سنجش خرد ناب» و دکترایم را «آگاهی و خودآگاهی نزد فیشته» نوشتم. اما چون دوستانم همه معمار بودند و من از اول برای پروژۀ معماری به آلمان رفته بودم همیشه به معماری توجه داشتم، در دانشگاه‌ آلمان آقایی هست به نام نومایر1 که یک فیلسوف معمار است و کتابی دارد به نام «چهل متن پایه‌ای برای تئوری معماری»2من همیشه کلاسش را که یک درس گفتارهایی بود دربارۀ «چگونه معماری را میفلسفیم؟» می‌رفتم. این مدتی که آمده‌ام اینجا سایتی طراحی کردیم به نام معمارنت و کلاس‌هایی حاشیه‌ای دارم و با بچه‌های معماری دائم حشرونشر داریم. این پیشینۀ من است و این‌که یک نفر که تخصصش فلسفه است سرک می‌کشد به فیلم، معماری. من فلسفه را همین‌گونه می‌فهمم. فلسفه در ایران یکی از ایرادهایش این است که فیلسوف‌ها وارد بحث نمی‌شوند. اگر شما دانشگاه برلین را در نظر بگیرید شما می‌بیند فیلسوف‌ها رویش نظر داشتند و ایده‌هایش را فیلسوفان داده‌اند. http://www.phalsafe.com/node/841 🆔 @social_theory
📌 *بی‌روایت‌ها* 🔹از جناب خضر (ع) تقاضا کرد که تعلیم او را بر عهده بگیرد. خضر (ع) آب پاکی را بر دستان او ریخت؛ مگر تو می‌توانی کنار من تاب بیاوری؟! و ادامه داد: وَكَیۡفَ تَصۡبِرُ عَلَىٰ مَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِ خُبۡرا؟ می‌دانی به چه آزمایش خواهی شد؟ ابتلاء تو صبر نیست، صبرِ در بی‌خبری است، صبر درحالی‌که هیچ روایتی از اتفاقات شگفتی که رخ می‌دهد، نداری. 🔹چرا آدمی به خرافه پناه می‌برد؟ مثلا چرا تمایل دارد بپذیرد که بین عبور از زیر نردبان و بدشانسی در طول روز، ربطی هست؟ برایش چه سودی دارد که باور کند قرار است امروزش خراب شود؟ گویا در پس این رفتارهای ظاهرا غیر عقلائی، منطق قدرتمند ناخودآگاهی وجود دارد؛ تلاش برای قاعده‌مند دیدن اتفاقات زندگی، البته در کلیشه‌هایی ساده. زیستن در جهان پیش‌بینی‌ناپذیر به شدت ترسناک است. خرافه، جهان را روایت می‌کند و این ترس را از بین می‌برد. خرافه به تو می‌گوید بدشانسی نتیجه عبور از زیر نردبان است، پس اگر از زیر نردبان رد نشدی، خیالت راحت باشد؛ هزینه‌اش این است که امروز را به استرس می‌گذرانی ولی روزهای دیگر برایت سفید می‌شوند. 🔹فضانوردها را دیده‌اید که برای تعمیرات ایستگاه فضایی از داخل محفظه آن خارج می‌شوند؟ تنها نخ اتصال آنها به ایستگاه، کابلی است که به آن بند ناف (umbilical cable) می‌گویند. اگر این کابل قطع شود، فضانورد در جهانی بی‌انتها معلق می‌شود. روایت از اکنون، همین کابل بندنافی است که تو را به جهان پیرامونت پیوند می‌زند. روایت از اکنون، از نان شب هم واجب‌تر است. 🔹اینها را گفتم تا بگویم هیچ بحرانی به قدر بی‌روایتی، مهلک نیست. انسانِ بی‌روایت، معلّق و گیج است، تاب‌آوری و صبرش را از دست می‌دهد و به هر خرافه‌ای چنگ می‌زند تا از این بحران خارج شود. بگذارید اینگونه بگویم: بی‌روایتی ترسناک‌تر از یک روایتِ ترسناک است. 🔹این را هم اضافه کنم که اساسا هیچ توصیفی، "توصیف" صرف نیست و حتما در دل خود "تجویز" هم به همراه دارد. روایت اکنون نه فقط روایت اکنون که علاوه بر آن، بیان مسیر اصلاح امروز است. هر صورت‌بندی از مساله، صورت‌بندی از راه‌حل نیز هست‌. بنابراین بی‌روایتی، متضمن بی‌عملی است و جامعه بی‌روایت، جامعه‌ای منفعل است. 🔹بحران رسانه‌ای این روزهای ما، همین است. مردم از توصیف اکنونشان عاجز شده‌اند؛ نمی‌دانند قطار اقتصاد و سیاست خارجی و غیره به کدام سو می‌رود؟ فی‌المثل آیا در نقاط انتهایی یک بحران اقتصادی هستیم یا در شروع بحرانی جدید؟ نه صورت‌بندی قابل اعتمادی از مشکل دارند و نه ذهنیت قابل اتکایی از راه‌حل‌های محتمل و افق پیش‌رو. بی‌روایتی، بازار خرافه را رونق می‌دهد. خرافه در سطح اجتماعی یعنی اتفاقاتی که در عالم عینیت ارتباط اندکی به یکدیگر دارند، از روی ترس ناخودآگاه ناشی از بی‌روایتی، در ذهنیت جامعه به هم پیوند می‌خورند. ساده‌تر بگویم، خرافه اجتماعی یعنی همین شرطی‌شدن اقتصاد. یعنی همین پیامکی که روبیکا برایت می‌زند که ساعت ۴:۳۰ بامداد، مناظره ترامپ و بایدن را به صورت زنده و با ترجمه همزمان برایت پخش می‌کند و تو می‌بینی ملتت بیش از ملت آمریکا پیگیر این مناظره‌اند. در سیاست خارجی تفاوت بنیادینی بین ترامپ و بایدن هست؟ نه آنچنان، اما ذهن بی‌روایت، به دنبال روایت است و هر تفاوت جزئی این دو می‌تواند برایش الهام‌بخش خرافه‌ای جدید باشد. 🔹چرا بحران بی‌روایتی شکل می‌گیرد؟ به گمانم مهم‌ترین علت آن، فقدان راوی است؛ شخصیت‌های رسانه‌ای که در طول سالها، سرمایه‌ای از اعتماد و اعتبار اندوخته‌اند و به وقت بحران می‌توانند روایت‌های مورد اعتماد برای مردم‌شان بسازند؛ هم اکنون را توصیف کنند و هم راه ساختن فردا را نشان بدهند. 🔹چرا راوی نداریم؟ سوالی که پاسخ به آن مجال دیگری می‌طلبد، اما اگر بخواهم کوتاه پاسخ بگویم: چون راوی‌کُشی کردیم. راوی با حرّیتش نزد مردم اعتبار می‌یابد. نمی‌شود از او توقع داشت بلندگوی مدیران بالادستی‌اش باشد. اما چه کردیم؟ چارچوب‌های رسانه‌ای تنگی ساختیم که انتظار منش کارمندی از راویان داشت و جایی برای حرّیت باقی نمی‌گذاشت. و نتیجه‌اش شد قلع و قمع همین بضاعت اندک؛ تعطیل کردن تک و توک جوانه‌های امیدی مثل ثریا و جهان‌آرا. رسانه ملی تبدیل شد به انبار کاهی که گاهی گندمی هم در آن یافت می‌شود و البته به محض یافت شدن، صاحب انبار آن را لگدمال می‌کند. و مردم ماندند و این بحران بی‌روایتی و مُشتی برنامه سرگرم کننده. مثل آن فضانوردی که کابل بندنافی‌اش را بریده‌اند و در کلاه فضانوردی‌اش برایش موزیک پخش می‌کنند.. https://ble.ir/dinrasaneh
علیرضا قربانی یک شاهکار است. هم در فکر کردن و هم در جاری کردن آن بر قلم خدا رحمت کند سید مصطفی مدرس را که تلاش داشت من با او دوست باشم، اما هنوز این اتفاق رخ نداده است و فقط یکبار با هم گفتگو کردیم
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند ماه قبل (دقیقا هفته آخری که قرار بود از شهرداری تهران جدا شوم) جلسه‌ای با مدیر یکی از شبکه‌های سیما در جام جم داشتم. موضوع جلسه، تقاضای حقیر برای پخش کلیپ‌هایی بود که تحت عنوان "روشندان"، برگرفته از واژگان معماری سنتی، درباره معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی ساخته بودیم (اگر به پیامهای قبلی این کانال مراجعه بفرمایید این کلیپهای کوتاه و جذاب را که کلا ۱۵ عدد بودند می‌توانید مشاهده بفرمایید). اما ایشان بعد از آنکه چند مورد از کلیپ‌ها را دید فرمود که نمی‌تواند اینها را پخش کند چون نقد نظام است! و در میان حیرت حقیر ادامه دادند که چون در این کلیپها توضیح داده شده که شهر مطلوب و اسلامی، شهر افقی است و نه عمودی، پخش اینها نقد نظام است زیرا مدیران ما طی چند دهه اخیر، کلانشهرها را با الگویی دیگر و بر اساس توسعه عمودی و آپارتمان‌سازی ساخته‌اند. پاسخ اجمالی به ایشان آن بود که نظام نه شمایی و نه بنده و نه مدیرانی که سالها شهرهای ما را اشتباه اداره کرده‌اند؛ تا اینکه اخیرا که این ویدئوی کوتاه از مرحوم آیت الله مصباح را دیدم دوباره یاد خاطره‌ام از جلسه با آن مدیر سیما افتادم و بهترین جواب به ایشان را در این صحبتهای علامه مصباح یافتم. لطفا شما هم این بیانات ایشان را مشاهده بفرمایید. زمان: ۱ دقیقه و ۲۲ ثانیه @baladetayyeb