eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
314 ویدیو
117 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدرسه اقتصاد
990206-coronavirus-ordeal-isu-homayoun-baniasad-free.pdf
10.49M
📚/ دومین کتاب (ع) درباره و نگاه راهبردی و فلسفی و اندیشه‌ای به 📔آزمون کرونا دیدگاه ها و راهبردها 🗞فایل کتاب منتشرشده در دانشگاه امام صادق پیرامون کرونا... @coronaai @SchoolofEconomics
بسمه‌تعالی تغییر مفهوم واژهٔ قرآنی «ملت» در دوران معاصر 🔹 مفهوم ملت در معنای تاریخی آن، در مقابل نحل، بر مجموعه‌ای از انسان‌ها اطلاق می‌شود که بر مدار املای الهی و وحی خداوند، وحدت و انسجام پیدا می‌کنند. 🔹 فارابی در رسالهٔ الملة، «ملت» را همان «مدینهٔ فاضله‌» می‌داند. از دیدگاه او، عقل و وحی مراتب ظهور حقیقت واحده‌ای هستند. وحی الهامی است که صاحب عقل مستفاد به‌عنوان رئیس اول و یا رئیس مماثل از آن بهره می‌برد. عقل مفهومی در مراتب تجریدی و تجربی خود، در تعامل با عقل مستفاد و وحی، خصوصاً در شرایط غیبت رئیس مماثل، کنش‌های مدینهٔ فاضله را که همان ملت است سازمان می‌دهد. 🔹 از منظر فارابی، «مدینهٔ فاسقه» با عدول عملی و «مدینهٔ ضاله» با تحریف نظری و «مدینهٔ جاهله» با حذف معرفت عقلی و وحیانی پدید می‌آید. 🔹 در دوران معاصر، به‌دلایل اجتماعی و تاریخی قابل‌بررسی، در فارسی کلمهٔ ملت معادل nation و ملی‌گرایی معادل ناسیونالیسم قرار گرفته است. این در حالی است که در زبان عربی برای ترجمهٔ آن از شعب و قوم و مانند آن استفاده کرده‌اند. 🔹 کلمهٔ nation ریشه در کلمهٔ ناسیو دارد و ناسیو از تبار و خون مشترک حکایت می‌کند؛ اما معنای مدرن آن محصول بازخوانی و بازسازی صورت تاریخی کلمه است. بُعد اجتماعی این کلمه در گذشتهٔ تاریخ، بیشتر از یک تفسیر اسطوره‌ای بهره برده است. این کلمه در جهان مدرن با چشم‌پوشی از ابعاد قدسی هستی، هویتی سکولار و دنیوی پیدا کرده است. ترجمهٔ فارسی آن به ملت، با آن که خود محصول برخی از عوامل اجتماعی و تاریخی است، چالش‌های فرهنگی و معرفتی و هویتی مهمی را در تاریخ معاصر ایران به دنبال آورده است. شهید مطهری بحث انتقادی خود را نسبت به ناسیونالیسم برای تبیین و حل همین چالش‌ها سازمان داده است. @hparsania
اعتراض آمیز به توسعه طلبی های غاصب در مطهر أمیر المومنین ع در أشرف 🔴 از راست به چپ: شهید آیة الله شیخ محمد تقی ، آیة الله العظمی سید علی ، شهید آیة الله سید محمد باقر ، شهید آیة الله العظمی سید نصر الله داماد آیة الله خویی ، عبد الرزًاق استاندار کربلا ، مرحوم آیة الله العظمی ، مرحوم آیة الله سید الدین خویی فرزند ارشد آیة الله خویی این عکس در صحن مطهر امیر المومنین ع در سال ۱۹۷۳ میلادی مطابق با سال ۱۳۵۲ شمسی می باشد. این اجتماع ، در پی بیانیه مرحوم آیة الله العظمی خویی در تایید که سرزمینی اسلامی است ، وبرعلیه کشور غاصب اسراییل صورت پذیرفت. ..
بسمه‌تعالی اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت، بر چه مسئله‌ای تمرکز می‌کرد؟ (بخش یکم) شهید مطهری [متفکری ذیل] سنت فلسفی فعالی است که در شیعیان وجود دارد. سنت عقلی‌فلسفی جهان اسلام هنگام مواجهه با جهان مدرن، به‌تناسب دهه‌های مختلف، مسائلی که برایش به وجود می‌آید را مطرح می‌کند. مثلاً در دههٔ ۳٠، این سنت چه مسئله‌ای داشت که مطهری کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت؟ دههٔ ۴٠ چه مسائلی داشت؟ بیشتر جنبهٔ سیاسی آن فعال شد. جبر و اختیار و حسینیه ارشاد و بحث‌های انقلابی اسلام بود و بحث‌های فلسفی در حاشیه آن قرار گرفت. در دههٔ ۵٠ دوباره مباحث جدی فلسفی (اسفار و بحث‌های حرکت) مطرح شد. اواخر دههٔ ۵٠، موضوعات تغییر یافت و می‌توانیم سؤال کنیم که در دههٔ ۶٠ چه موضوعاتی مطرح می‌شد؟ اگر مطهری اکنون حضور داشت، چه چیزهایی برایش مسئله بود؟ مثلاً مطهری در دههٔ ۵۰ ضمن استقبال از اقبال [لاهوری] یک‌مرتبه شروع به نقد می‌کند و یا در دههٔ ۴۰ بیشتر نگاه تعیینی دارد و بعد نگاه انتقادی می‌یابد. ابتدا نگاهش به شریعتی انتقادی نیست اما بعدها بحث «فطرت» را در برابر بحث «بازگشت به خویشتن» شریعتی مطرح می‌کند. با مارکسیست‌شدن مسلمانان و بازگشت آنان، یک‌مرتبه بحث‌های سیاسی فروکش می‌کند و مسئلهٔ «حرکت جوهری» در برابر «حرکت دیالکتیکی» مطرح می‌شود و از این موضع وارد بحث می‌شود. چالش‌های حوزهٔ حکمت اسلامی به‌لحاظ اندیشهٔ اسلامی را می‌توان در سه سطح جهانی و جهان اسلام و ایران دید. مثلاً در دههٔ ۵۰، در سطح جهانی، جریان پوزیتیویسم غالب است و اگر از حکمت اسلامی بپرسید که چالش‌ آنها در این فضا چیست، ناخوانی با جریان پوزیتیویسم را می‌گویند. البته باید توجه داشته باشیم که ما در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ مواجههٔ جهانی نداشتیم و با مارکسیسم مواجه می‌شدیم. آن هم به این علت که از طریق شوروی وارد استان‌های شمالی شد و بازتابی داشت. اولین مسائل ما در سطح جهانی، مسئلهٔ فناوری و بعد دانشگاه بود که دارالفنون را درست کردیم و بحث‌های حقوقی و بحث‌های فلسفی آن‌ها خیلی دیرتر آمد. اولین بار سیر حکمت در اروپا را در دههٔ ۲۰ جناب فروغی می‌نویسد و قبل از او مرحوم شعبانی تاریخ فلسفه نوشته بود. در مشروطه بیشتر قدرت سیاسی و نظامی و این مسائل مطرح بود. آشنایی ما با غرب واژگونه بود. ذیل جریان اندیشهٔ معرفتی غرب، صدر جریان ایران بود. یعنی در حالی که یک تفکر یا مدرنیته باید با جریان اندیشه‌های فلسفی و هنری خودش بیاید و بعد انقلاب صنعتی و سیاسی آن، اما ابتدا استعمار را می‌بینیم و بعد صنعت و در آخر متوجه لایه‌های عمیق‌تر نظری آن می‌شویم. مسائل مطرح در سطح جهان، عقلانیت مدرن و ویژگی‌های آن است. یعنی مرگ متافیزیک، سوبژکتیوشدن معرفت، تاریخی‌شدن آن و غیره است؛ هرمنوتیک‌های مفسر‌محور است. حوزهٔ ارتباطات است که در حال اصل‌قرارگرفتن است و جای متافیزیک را گرفته. بحث ساختارگرایی و پساساختارگرایی است. آن چیزی که در جهان مدرن می‌بینیم آلتوسر مطرح می‌کند و به‌دنبال آن، جامعه/فرد به صورت کنشگر/ساختار مطرح می‌شود. یعنی با غلبهٔ ساختارگرایی، به‌جای جامعه ساختار می‌آید و به‌جای فرد از عامل صحبت می‌شود. شروع این مسئله از حوزهٔ علوم ادبی است. اگر اقتضائات حکمت صدرایی را دنبال کنید، اندیشه دقیقاً واژگونه می‌شود. یعنی مطهری اجازه نمی‌دهد که بحث عامل و ساختار جای فرد و جامعه را بگیرد. در حوزهٔ تفکر فلسفی، ساختار روابط است و رابط نمی‌تواند ذات ایجاد کند؛ بلکه ذات، رابط را ایجاد می کند. در واقع مرگ ذات و ذات‌گرایی که در آنجا رخ می‌دهد را قبول نمی‌کند. ما با دیدن ذات‌های جدید، حکایت از ذوات جدید می‌کنیم. لذا اگر ساختاری را می‌بینیم که قابل‌تقلیل به ذوات ما نیست، می‌فهمیم که یک کل دیگر و ذات دیگری غیر از ذات افراد وجود دارد که با همه ترکیب شده است. یعنی در نگاه مطهری به دورکیم که برای جامعه وجودی قائل است، کل به عنوان یک ساختار دیده نمی‌شود؛ بلکه کل به عنوان یک ذات دیده می‌شود و ساختار در حاشیه آمدن ذات است. بحث‌هایی که در تئوری‌های زبانی وجود دارد که قاعدتاً چالش‌های جدی است و مواجههٔ با اندیشه‌های آن‌سوی آب بیشتر می‌شود. شهید مطهری باید وارد این بحث‌ها می‌شد. مثلاً آن موقع علامه طباطبایی با هگل و مارکسیسم از طریق ادبیات عرب آشنا می‌شود اما شهید مطهری هگل را از طریق استیس و ترجمهٔ آقای عنایت می‌شناسد. مطهری نقطهٔ فلسفی آن را می‌گیرد و بر آن تأمل می‌کند. آنجا مواجههٔ مستقیم نداریم اما اکنون فرق کرده است. @hparsania
اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت، بر چه مسئله‌ای تمرکز می‌کرد؟ (بخش دوم) علامه طباطبایی به کانت توجه دارد اما شهید مطهری به‌علت حضور مارکسیست‌ها در صحنه، به‌جای کانت به مارکس می‌پردازد. شهید مطهری عمدتاً در داخل ایران به میزانی که اندیشه‌های غرب می آید، با آن مواجه می‌شود. قرائت‌هایی که از مارکس می‌شود، قرائت تقی ارانی است که یک قرائت مارکسیسم‌لنینیسم است که متعلق به حزب توده است و از این زاویه برخوردها انجام می‌شود. در اینجا قرائت آلتوسری و هگلیان جوان را نداریم و بعدها در دههٔ ۵٠، فرانکفورتی‌ها اولین بار است که وارد می‌شوند و شهید مطهری با آنها مواجه می‌شود. البته مواجههٔ با آنها از طریق شریعتی است. شریعتی که در دههٔ ۶۰ در فرانسه است و بحث «خویشتن» را مطرح می‌کند و به اینجا می‌آید. مطهری با این اندیشه‌ها تعامل می‌کند و بحث «فطرت» را بیان می‌کند. در واقع، در آن مقطع، غرب واردشدهٔ باواسطهٔ داخل ایران را می‌بینند و از موضع حکمت صدرایی با آن مواجه می‌شود و یک نوصدرایی است. اصلاً انتقال غرب در ایران مسئله ایجاد کرده است. مارکسیسم وارد شده و لوازم خود را بسط می‌دهد و نیرو جذب می‌کند. در مقطع قبل مارکسیسم ندارید و مسئله آدم‌های است که سرخاب‌سفیدآب می‌کنند، دارالفنونی‌هایی که فلسفه غرب نمی‌فهمیدند و جاذبه‌های زندگی آن طرف را مشاهده می‌کردند و به آن طرف تشبه می‌ورزیدند و (خاطرات صادق هدایت) فرزندانشان غربی می‌شدند. حل این مسئله مهم است. محمد شاه اولین گروه را به غرب فرستاد. دستور داد آدم‌های متدین را بفرستند که تحت‌تأثیر قرار نگیرند و بنویسند مرگ بر لامذهب و در همین حد بود. توجه نداشتند این نحوه از سبک زندگی در همه‌چیز خوابیده است؛ اما در این مقطع، مواجههٔ مستقیم با غرب پیدا کرده‌ایم که به برخی مسائل آن اشاره شد. همین مسائل در جهان اسلام هم منتقل شده است. یعنی ما در جهان اسلام پدیده‌ای به‌نام نومعتزلی داریم. اولین مواجههٔ شهید مطهری با نومعتزلیان، با اقبال لاهوری و کسانی است که می‌خواهند برای نوعی عقلانیت مدرن تاریخچه بیابند یا تاریخچه ندارند و می‌آورند. بحث‌های هرمنوتیک مفسرمحوری که می‌آید و آن زمان جدی نبود و فرهنگ جای همه امور را می‌گیرد و تفکر برساخته می‌شود. یعنی آنچه که در جهان مدرن است، می‌آید. لایهٔ اولی که عرض شد، در زمان شهید مطهری حضور نداشت. یعنی متفکرین عرب در دهه‌های ۳٠ و ۴٠ و ۵٠، در فضای سنتی خویش بودند و اینکه اندیشه‌های غربی را پوشش دینی بدهند، تضعیف شده بود. ناسیونالیسم، مارکسیسم و غیره خیلی صریح و عریان آمده بودند؛ اما بعد از خیزش فرهنگی دینی جهان اسلام، بخش قابل‌توجهی از متفکرین عرب مانند حسن حنفی، جابری، ابوزید، آرگون در فضای اوج‌گرفتن بازگشت به‌سوی حیات دینی، سعی می‌کنند با نوعی عقلانیت مدرن این فضا را تفسیر کنند. بعد از پنج‌شش سال در دههٔ اول بعد از انقلاب ما، که جنگ بود، آن‌ها مسائل فکری داشتند و تولید کردند. بعد وارد ایران شد و دقیقاً این مسائل، مسائل امروز شهید مطهری می‌شد. او نباید می‌رفت سراغ بحث حرکت اسفار؛ بلکه باید سراغ بخش اتحاد عاقل و معقول اسفار می‌آمد تا مسئلهٔ سوژه و ابژه را حل کند. مشکل امروز مطهری بحث دفاع از عینیت و فهم حقیقت و نوکانتی‌ها می‌شد و دیگر مارکسیست‌ها نبود. چیزی که احساس می‌کرد در بحث اعتباریات علامه، قرائت نوکانتی شود که این امر دارد اتفاق می‌افتد و چالش جدی است و یک نوع خروج از حوزهٔ تفکر و بنیادهای فلسفی جهان اسلام دارد. شناسایی اینکه چالش‌های جدی نظری سنت فلسفی امروز ما در چند دههٔ این قرنی که در آن هستیم، چیست. @hparsania
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅آیا خسروخانها دروغ هستند و ماجرای آنها وهن مذهب است؟ در یکی چند روز اخیر شاهد ابراز تردید برخی اساتید حوزه های علمیه در مقابل صحت نقل داستان هدایت فردی به اسم خسروخان در مناجات خوانی رمضانی آقای محمود کریمی، بودیم و اینکه شاید در شرایط کنونی علمی و دانشی در صورت درستی این ماجرا، نقل آن وهن مذهب و اهلبیت باشد. یکی از مسائل تاریخی الهیاتی و کلامی شیعیان در طول همه این ۱۴ قرن همراهی با دستگاه اهلبیت، همین باب هدایتی است که دستگاه الهیاتی|فقهی ما به آن پشت می کند اما به تواتر و با سندهای حسی و قرین به حس، مدام تکرار می شود. برای شناخت واقعی بودن و مداوم بودن این نوع از تجربه های هدایتی در میان همسایگان ناهمراه اولیاء الهی، کافی است انسان مدتی در یکی از اماکن مقدسه، اقامت گزیند تا با چشم خود، آمد و رفت این غریبه هایی که حالا تجربه ای متفاوت را به دوش می کشند را ملاقات کند و حیرت و تلاش آنها برای نزدیک شدن با صاحب این هدایت را که گاها با سالها تلاش و ممارست همراه است را با چشم خودش ببیند متن کامل در : @teghtesadi
✅آیا خسروخانها دروغ هستند و ماجرای آنها وهن مذهب است؟ در یکی چند روز اخیر شاهد ابراز تردید برخی اساتید حوزه های علمیه در مقابل صحت نقل داستان هدایت فردی به اسم خسروخان در مناجات خوانی رمضانی آقای محمود کریمی، بودیم و اینکه شاید در شرایط کنونی علمی و دانشی در صورت درستی این ماجرا، نقل آن وهن مذهب و اهلبیت باشد. یکی از مسائل تاریخی الهیاتی و کلامی شیعیان در طول همه این ۱۴ قرن همراهی با دستگاه اهلبیت، همین باب هدایتی است که دستگاه الهیاتی|فقهی ما به آن پشت می کند اما به تواتر و با سندهای حسی و قرین به حس، مدام تکرار می شود. برای شناخت واقعی بودن و مداوم بودن این نوع از تجربه های هدایتی در میان همسایگان ناهمراه اولیاء الهی، کافی است انسان مدتی در یکی از اماکن مقدسه، اقامت گزیند تا با چشم خود، آمد و رفت این غریبه هایی که حالا تجربه ای متفاوت را به دوش می کشند را ملاقات کند و حیرت و تلاش آنها برای نزدیک شدن با صاحب این هدایت را که گاها با سالها تلاش و ممارست همراه است را با چشم خودش ببیند. مداحان و خطیبان در طول تاریخ توسل و زیارت و مجلس داری اهلبیت، از آن حیث که با بعد عاطفی ارتباط با اولیاء الهی طرف بوده اند، همواره قصه هایی از این نحوه مواجهه با نور هدایت را نقل کرده اند، اما از آنجایی که آنها نهادسازی علمی برای تجربه های دینی اما خارج از نهاد متعارف علم دینی را بلد نبوده اند. نتوانسته اند این مجموعه گزارشهای بی شمار و متواتر و حسی را به یک پرسش آکادمیک دین پژوهی تبدیل کنند و شوربختانه دین پژوهان نیز از تبدیل کردن این حجم وسیع از گزارش های نامتعارف هدایتی، به یک پرسش زنده علمی سرباز زده اند. اعتبارسنجی این دست گزارش ها -حتی اگر داستان گزارش شده توسط اقای محمود کریمی کمی هم چاشنی اضافی احساس و درام داشته باشد- کاری چندان دشواری نیست و خسروخان هایی که در دنیای سیاه و زمینی خود و در محدوده جهان معنایی غیر دینی خود، تجربه ای نورانی را تلقی میکنند، اصلا «دروغ» و «اوهام» و با «مدخلیت خیال» نیستند، بلکه این دستگاه الهیاتی و فقهی ماست که متهم به این است که مفهوم «هدایت» را بدون پرداختن به این اجزاء قطعی، صورت بندی کرده است، تا جایی که فقیهی که در کلاس درس معاملات، به راحتی و در همان جلسه اول، حکم به حلیت عقود و بازارهای نوظهور مالی در غرب می دهد، احساس می کند این نوع هدایت گمگشتگان در وادی نفس پرستی، وهن نظریه هدایت دینی است و «در شرایط کنونی از نظر علم و دانش مستمعین» باعث «تمسخر مقدسات» است و «آیا هدایت کردن آن آقا راه معقول و مناسب دیگری نداشت؟». نهاد علمی الهیات و فقه -و کلا دین پژوهی- ما باید پاسخ دهد که چرا دست از تجمیع و صورت بندی این واقعه در قالب یک سوال واضح علمی و دارای قرائن معتبر علمی -در عین قطعیت شهودی و حسی آن در واقعیت خارجی- برداشته است و در نهایت چرا اهلبیت، اینگونه ولایت و هدایت را عملا مرتکب می شوند؟ دین پژوهی باید از خود بپرسد که چرا یک واقعه اینچنینی استمرار زمانی دارد اما او در نظریه هدایت و ولایت دینی آن را غیر علمی و وهن و ناملائم با ذائقه مکتب و مذهب و شریعت می یابد؟ چرا اولیاء تاریخی دین، با این همسایگان منکرٍ طریق نورانیت و دینداری چنین می کنند و آنها را میان مردم انگشت نما می کنند؟ بی گمان، جا دارد که بعد از هزار سال گفتگو از شبه های یهودی و دهری و عامی در الهیات و فقه، بخشی از نهاد دین پژوهی را به بازاندیشی در این واقعیت های غیر قابل انکار اما درون مکتبی اختصاص داد و این اضلاع مغفول دین را از حاشیه به متن پروژه های علمی حوزه آورد، شاید به این طریق، برخی از شبهه های وارد به فرهنگ مذهبِ که نهاد علم و در مقام بازتولید علمی مذهب آن را ایجاد کرده هم حل شود. @teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند «شورش علیه سازندگی» منتشر شد 💢 «شورش علیه سازندگی» نگاهی دارد به شورش‌های اجتماعی در شهرهای مشهد و اسلامشهر در دهه ۷۰ شمسی. در این مستند سعی شده است در گفت و گو با نزدیکان، یاران، کارشناسان، مخالفان و منتقدان مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی روایتی بدون روتوش از دوران سازندگی را بیان شود. 📥 دانلود و تماشا در عماریار: https://b2n.ir/623478@AmmarFest
💢فرصتی باورنکردنی برای خواندن💢 لینک مطالعه و دانلود رایگان کتاب‌های الکترونیکی دانشگاه تهران 👇 https://ketaabonline.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند «شورش علیه سازندگی» منتشر شد 💢 «شورش علیه سازندگی» نگاهی دارد به شورش‌های اجتماعی در شهرهای مشهد و اسلامشهر در دهه ۷۰ شمسی. در این مستند سعی شده است در گفت و گو با نزدیکان، یاران، کارشناسان، مخالفان و منتقدان مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی روایتی بدون روتوش از دوران سازندگی را بیان شود. 📥 دانلود و تماشا در عماریار: https://b2n.ir/623478@AmmarFest
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عالی درباره «خلق پول» یا «جعل پول»، بزرگترین ظلم بانک‌ها نسبت به عموم مردم در ایران و جهان؛ در این کلیپ ارتباط و تورم فزاینده و دلالی‌های حرام بانک‌ها را درخواهید یافت؛همچنین دلیل ایجاد اختلاف طبقاتی وظلم به اکثر مردم توسط ♦ از نظر ما باید سیستم خلق پول بانک‌های خصوصی صد در صد متوقف شود که بانک مرکزی همچین قدرتی را دارد قانوناً و عرفاً. و البته کل سیستم خلق پول در بانک‌های دولتی نیز... والا ظلم سیستماتیک و ، روز به ورز خون مردم را در شیشه خواهد کرد و ثروتمندان بانکدار و را قلدرتر کرده و تورم ناشی از خلق پول را به مردم تحمیل خواهد کرد... 🔶 بگذریم که بسیاری ازمتخصصین اقتصاد واسلام از اساس باسیستم بانک خصوصی و خلق پول بدین‌وجه مخالفند. خدا رحمت کند امثال وبزرگان کشور که با چنین بانکداری مخالف بوده وهستند؛ اساتیدی چون و و... ولی متاسفانه درکشور ما به دست مقلدین غرب و ازخودبیگانگانی است که سر در... غرب دارند. منبع كليپ: کانال تلگرامی Today_Money @eqmoq2