eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
291 ویدیو
115 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
اعتراض آمیز به توسعه طلبی های غاصب در مطهر أمیر المومنین ع در أشرف 🔴 از راست به چپ: شهید آیة الله شیخ محمد تقی ، آیة الله العظمی سید علی ، شهید آیة الله سید محمد باقر ، شهید آیة الله العظمی سید نصر الله داماد آیة الله خویی ، عبد الرزًاق استاندار کربلا ، مرحوم آیة الله العظمی ، مرحوم آیة الله سید الدین خویی فرزند ارشد آیة الله خویی این عکس در صحن مطهر امیر المومنین ع در سال ۱۹۷۳ میلادی مطابق با سال ۱۳۵۲ شمسی می باشد. این اجتماع ، در پی بیانیه مرحوم آیة الله العظمی خویی در تایید که سرزمینی اسلامی است ، وبرعلیه کشور غاصب اسراییل صورت پذیرفت. ..
قصه ها،سوخت به سمت لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْباب[سوره یوسف/۱۱۱] چند خطی از زبان دانشجو معلمی خواهید خواند که میخواهد تجربه ای از زیست کوتاه مدت خود در جایگاه و نقش معلمی را بیان کند. ابزاری برای حرکت و عبرت؛موضوعی که میخواهم به آن بپردازم. از قدیم الایام و از اوان کودکی همه‌ی ما با قصه ها مأنوس بودیم.انگار قصه ها قطعه ای از پازل زندگی ما بودند که اگر پیدایشان نمیکردیم،شخصیت‌مان ناقص بود و ذهنمان آشفته! پاسخ خیلی از مسائل‌مان را از درون قصه ها جست و جو میکردیم و انگار وارد دنیایی میشدیم که تجربه زیست در فضایی نو را به ما هدیه میداد.دنیایی که قصه ها با خلق تصویر در ذهنمان ایجاد میکردند. اگر آدم قصه،آدم خوبی بود میشد عامل و اگر آدم بد عامل ! میخواهم از روزی برایتان بگویم که با دانش آموزانم وارد دنیای قصه ها شدیم اما این‌بار از زاویه‌ای دیگر! داستان از آنجایی شروع شد که در کلاس صحبت از شد. از تعدادی از بچه ها در مورد اهدافشان پرسیدم.تعدادی طبق معمول میخواستند دکتر،خلبان،پلیس و...شوند و برخی نیز هدفی نداشتند! زمان ما کمتر کسی به چشم می‌آمد که هدفی نداشته باشد.عموما شور و شوق و ذوقمان برای خلق آینده بسیار بود،اما متاسفانه در نسل امروز بسیاری دیده میشود! تدریس را با مقدمه ای در مورد اهمیت هدف،برنامه ریزی و تلاش آغاز کردم اما صحبت هایم قانع‌شان نمیکرد نیاز بود بچه ها را به تفکری عمیق وادار کنم و با آنها پا در دنیایی بگذاریم که از کودکی با آن مأنوس شده ایم.دنیای خلق تصویر،دنیای قصه ها! بچه ها،آدم ها چهار دسته اند: دسته کسانی هستند که صاحب قصه اند،مثل امام حسین(ع) قصه‌ی این آقا نه قصه‌ی یک فرد است و نه جامعه بلکه تاریخ بر محور آن جریان دارد.بعضی قصه ها آغازی دارند اما پایانشان باز است.قصه‌ی حسین بن علی(ع) از همان دسته است! از پیش از عاشورا شروع شده و در عاشورا به ظهور خود رسیده و تا ظهور و رجعت و حتی قیامت نیز ادامه دارد.سیدالشهداء برای هدفی قیام کردند که فراتر از زمانه ای بود که ایشان در آن بودند،لذا کسانی که در مقابل هدف حضرت ایستاده و با خون ایشان مبارزه میکنند،فقط کسانی نیستند که در آن روز مقابل حضرت به جنگ برخاستند،بلکه هر شخصی در طول تاریخ مانع تحقق هدف سیدالشهداء در عالم باشد در قتل ایشان شریک و خون حضرت بر عهده او خواهد بود.عاشورا نقطه کانونی و ثقل درگیری تاریخی حق و باطل و کانون تجلی غیب در شهود عالم است.تا قیام قیامت تمام قصه ها بر محور این قصه است و عاشورا در تمام حضور دارد! به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است همیشه بین حسین و یزیدیان جنگ است دسته از آدم‌ها،قصه ها را تکمیل میکنند مثل ابن طلقا یزید بن معاویه تقدیر الهی بر آن بود که زشت ترین کار عالم به دست زشت ترین چهره عالم رقم بخورد.به بیان امام سجاد(ع) در بازگشت از مدینه:اگر جدم رسول الله(ص) سفارش میکردند که ما را اذیت کنند،بیش از این نمی‌توانستند.در عاشورا شیطان با تمام قوای خود وارد میدان شد. از حضیض خاک تا اوج فلک فاش دیدم سرّ الله معک دسته کسانی هستند که قصه ها را روایت میکنند!همچون حضرت زینب(س) که اگر نبود،جواب سوال،رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیكِ؟بی جواب میماند و کسی نبود بلایی که خداوند در عاشورا رقم زده است را روایت کند. کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود.. دسته هم کسانی اند که قصه ای ندارند و در مواجهه با قصه ها منفعل! به بچه ها گفتم: تصمیم با خودتان است! میخواهید جزو کدام دسته از آدم ها باشید؟ قصه داشته باشید و ماندگار یا..؟ اگر میخواهید اثر گذار باشید و آینده‌تان را بسازید هم باید قصه داشته باشد و هم روایت کنید قصه‌ی صاحبان قصه را! (وَ جَعَلَنى مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثارَكُمْ) در عصر حاضر دشمن تمام توان خود را گذاشته که روایت غلطی از قصه ها بیان کند و چون تهی از آدم‌های دسته اول،دست به تولید قصه های پوچ و توخالی زده است.جنگ امروز،جنگ توپ و تفنگ و تانک نیست. جنگ،جنگ هاست! آخر کلاس گریزی زدم به صاحب قصه ای که چهل و اندی سال پیش قصه‌ی یک ملت را تغییر داد،از همان آدم‌های دسته اول که حضورشان به وسعت تاریخ است! قصه این آقا را هم باید از کسی شنید که جمال این فعل الهی را خوب درک کرده باشد. کسی که اکنون رهبر و ادامه دهنده آن مسیر است!قبل از اینکه گوشتان را به قصه های دشمنانتان بدهید.قصه های این آقا را گوش کنید! پ.ن:اگر تلاش نکنیم آدم‌های صاحب قصه تربیت کنیم و قصه ها را پیش از دشمن روایت کنیم،بی شک بازنده این نبرد تاریخی ما خواهیم بود! محمد برجیان زمستان ۱۴۰۲